
به گروههای مختلف شد که بر اساس منافع مشترک با یکدیگر پیمان میبستند و حول پیماننامهها با یکدیگر به رقابت میپرداختند، رقابتی که مبتنی بر منافع اقتصادی به دست آمده از کعبه و قراردادهای تجاری بود. فراوانی سنت منافره به درستی گویای از هم گسیختگی درونی تیرههاست که با عنوان کلی قریش خودنمایي میکرد.121
نابسامانی اوضاع داخلی قریش با نظام اقتصادی مبتنی بر تجارت در کنار امپراتوری روم و ایران شرایط خاصی را برای قریش ایجاد نموده بود؛ موقعیت استراتژیکی عربستان جهت اهداف تجاری بیشک مورد توجه ایران و روم نیز بود.
عثمان بن حویرث از شرایط داخلی قریش استفاده نمود و به فرمانروای شام که در آن زمان تحت سلطه روم بود مراجعه نمود و پیشنهاد پیوستن قریش به امپراتوری روم را ارائه نمود و اعلام کرد که قریش را به تبعیت از دین وی درخواهد آورد.122 اقدام عثمان بن حویرث تنها متأثر از شناخت شرایط داخلی نبود بلکه وی بهخوبی از شرایط فرامنطقهای نیز اطلاع داشت.123
2-2-1-2- بعثت پیامبر(ص) آغاز ورود به حیات سیاسی
اوضاع داخلی قریش، موقعیت استراتژیکی عربستان و حضور دو امپراتوری قدرتمند در اطراف آن ضرورت نظام اجتماعی یکپارچه -مانند آن چه در زمان قصی بود – را برای قریش دوچندان مینمود.
سران قریش با اقدام عثمان بن حویرث بهشدت مخالفت نمودند و با اعطای رشوه به کارگزار قیصر در شام او را در رایزینی هایش ناکام گذاشتند.124
مخالفت سران قریش با راهبرد عثمان بن حویرث، تلاش برای حفظ موقیعت اقتصادی در مقابل بیگانگان بود؛ آنچه سران قریش میخواستند و در آن زمان لازم بود به دست آوردن هویتی مستقل بود تا توان ایستادگی در مقابل دو قدرت بزرگ روم و فارس را داشته باشد تا به سرنوشت حبشه دچار نشوند و منافع اقتصادی آنها با رفتن زیر سلطه امپراتوری روم از دست نرود.
2-2-1-3- دلایل تمایل سران قریش به سیادت پیامبر(ص)
بنابر آنچه گفته شد، سران قریش تمایل داشتند تا از درون انقلابی برای ایجاد یک دولت یکپارچه صورت پذیرد تا منافع آنها آسیب نبیند؛ در چنین شرایطی پیامبر اسلام مبعوث گشت. در این شرایط مهمترین زمینهها و دلایل ورود پیامبر(ص) به سیاست از این قرارند:
– پیامبر (ص) فردی از بیرون نظام اجتماعی مکه نبود، بلکه برخاسته از بطن قریش و بهخصوص از بنیهاشم بود که جایگاه منحصربهفردی در قریش داشت. بنابراین گزینه مناسبی بود تا سران قریش رابه اهدافشان برساند.
– حضرت رسول فردی بود که سلامت، صداقت و امین بودن وی از قبل بعثتش زبانزد مردم بود.125
– ظهور پیامبری از قریش که آثار آن را از اهل کتاب میشنیدند،126 راهی برای درمان جامعه بود. و میتوانست همگرایی در میان عقاید مختلف قریش ایجاد نماید و بحرانی که در عقاید حاصل شده بود را سامان بخشد و از نابسامانی درونی قریش جلوگیری نموده و در مقابل دو امپراتوری روم و ایران هویت مستقل از قریش ارائه نماید. این حقیقت را از مواضع سران قریش نسبت به پیامبر(ص) میتوان استنباط نمود؛ عتبه پس از ملاقات با پیامبر(ص) بهعنوان بهترین گزینه پیشنهادی به سران قریش برای برون رفت از بحران پیش رویشان میگوید: «با آنچه محمد میگوید میتوان حکمرانی را به وی سپرد و عرب را بر دیگران سیادت بخشید زیرا عزت او عزت تمام عرب است و شما(سران قریش) بهواسطه او میتوانید سعادتمندترین مردم شوید»127
سوالی که در اینجا پیش میآید این است که چنانچه فضای عمومی جامعه برای پذیرش پیامبر(ص) فراهم بوده است باوجود تمایل سران قریش به ریاست پیامبر(ص) راز مخالفت سران قریش با پیامبر(ص) در چه چیزی بوده است؟
پاسخ به این سوال این است که سران قریش صرفاً به دنبال تثبیت موقعیت خود و بهره مندی از امنیتی بودند تا در سایه آن بتوانند روز به روز بر موقعیت و ثروت خود بیفزایند؛ بنابراین توقع آنها از پیامبر(ص)این بود که آنها را در مقابل خطرهای بیرونی و سیاست های خارج از عربستان مصون دارد؛ پیامبر(ص) دعوت خویش را بر پایه دین ابراهیم آشکار نمود128 پیام این دعوت هرچند میتوانست همگرایی ملی- مذهبی ایجاد نماید و از این جهت هدف سران را برآورده میساخت اما نتیجه این دعوت این بود كه در نهايت منافع اقتصادی آنها را از درون مورد خطر قرار می داد به همین دلیل آنها برای خودداری پیامبر(ص) از دعوت، از یکسو به دنبال تطمیع حضرت بودند و از پیشنهاد مال، مقام و حتی فرمانروایی بر قریش سخن میگفتند129 و از سوی دیگر با آزار و تهدید به طرح انبوه معارضات زبانی با پیامبر در کنار آزار و اذیتهای جسمانی پرداختند. چنین برخوردهای دوگانه با حضرت نشان میدهد که سران قریش تلاش می نمودند با هر ترفندی پیامبر(ص) را با خود همراه سازند. مخالفت بیامان با حضرت در داخل مکه در زمان حضور ایشان جهت جلوگیری از انقلاب داخلی و تعقیب و پیگیری مهاجران در حبشه جهت جلوگیری از انقلابی از بیرون جملگی بیانگر ترس از نفوذ سیاسی حضرت بود که بی شک منافع اقتصادی آنها را که بر عواید حاصله از امور مربوط به کعبه استوار بود، مورد هدف قرار میداد.
2-2-1-4- استراتژی پیامبر(ص) برای تأسیس حکومت در مکه
قراین زیر نشان میدهد که پیامبر(ص) در مکه به دنبال تأسیس حکومت بود:
– پس از محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب، که سیاست قریشیان برای انزوای حضرت و نابودی آنها بود با رحلت أبوطالب، قریش جرئت بیشتری نسبت به پیامبر پیدا کرد، پیامبر نیز که از درون قریش و مکه نتیجهای به دست نیاورد به طائف روی آورد، دعوت خویش را اعلام نمود و از سران طائف برای قیام برعلیه قریش یاری خواست اما آنها به صورتی نادرست حضرت را از طائف بیرون راندند، پس از آن حضرت از هر فرصتی در موسم حج برای دعوت خویش استفاده مینمود، تا اینکه درنهایت در آمدوشد خزرجیان در موسم حج فرصتی برای گفتگو و سپس اعلام حمایت از سوی آنها فراهم شد؛ اعلام حمایتی که بسیار متأثر از شرایط مدینه بود، زیرا مدینه در جدال میان اوس و خزرج و یهودیان، نیازمند پیامبری بود که بشارت آن را از یهود شنیده بودند و امید داشتند با کمک همان بشارت هم اختلاف دو قبیله اوس و خزرج پایان پذیرد و هم فخر فروشی یهودیان در اهل کتاب بودن از سر آنها باز شود.130 تلاشهای حضرت برای نفوذ از بیرون در نظام قریش نشان میدهد حضرت حتیالمقدور در مکه سرِ تأسیس حکومت داشت.
2-2-2- رویکرد درونمتنی
با تأمل در آیات قرآن و برخی از کلید واژههایی که اشاره به مؤلفههای رسالت پیامبر دارد، نیز میتوان ترس مخالفان حضرت را از نفوذ سیاسی ایشان دریافت و تأمل در این کلیدواژهها نشان میدهد، رویکرد تشکیل حکومت و تبیین خطوط اصلی آن در آیات مکی و حضور 13 ساله حضرت در مکه بسیار پررنگ بوده است هرچند تفسیر سیاسی مناسبی از آیات مکی ارائه نشده است.
مهمترین کلیدواژههایی که برای تبیین وظایف رسول خدا(ص) به کار میرود همان چیزی است که در سایر پیامبران مشترک بوده است و ناظر بر تبشیر و انذار است.131 از مهمترین وظایف پیامبر اسلام نیز انذار و تبشیر و شاهد بر امت بودن است.132
انذار در نخستین آیات نازل شده از قرآن متواتر است، از نخستین سورههای نازل شده نیز مدّثر است که با «قم فأنذر» بیان شده است. کلمه دیگری که در مورد حضرت به کار میرود «مذکّر» است، که به معنای خاطر نشان کردن چیزی به کسی است که به شیوهای رفتار مناسب در پیشگیرد که معنای آن در قرآن بسیار به «هشدار» نزدیک است، چنانکه در آیه 45 سوره «ق» گفته شده است«فذکر بالقرآن من یخاف وعید» و حتی کلمه ساده ذکر(به یاد داشتن به یادآوردن) در آیه 63 سوره اعراف و آیه 7 سوره حاقّه فحوای هشدار دارد. نخستین وظیفه منذر این است که پیامی را به قومش برساند؛ ولی از آن جا که این هشدار ناظر بر جهتیابی جدید کار و کردار کل جامعه است میتوان گفت که جنبه سیاسی هم دارد. چنین بر میآید که برخی از مخالفان حضرت از رشد نفوذ سیاسی وی بیمناک بودهاند.133 بهخصوص نفوذ سیاسی فردی که بیشترین بی اعتنایی به امور دنیوی داشت134 برای سران قریش نقطه اشتراکی برای رایزنی باقی نمیگذاشت.
در قرآن مهمترین خاستگاه پیامبر و اهداف رسالت را میتوان در تزکیه و تعلیم (بقره: 151)، کاستن از اختلافهای ناروا (بقره: 213)، بشارت و انذار باهدف اتمام حجت(بقره:119؛ نساء: 165)، دعوت به توحید و دوری از شرک و بتپرستی(نحل:36)، برونرفت از تاریکی و رسیدن به روشنایی(طلاق:11)، برداشتن غلهای اسارت و رهایی از یوغ ستمگران(بقره:157) و مبارزه با جهل و تعصب(انفال:24) دانست؛ اما بازگشت تمام این برنامهها و اهداف، ساختن جامعهای بر اساس قسط و عدل است که خداوند در آیه 25 حدید135 بدان اشاره نموده است، جامعهای که مردم بر اساس برنامه تربیتی پیامبر چنان ساخته شوند که خودشان به قسط و عدل عمل نمایند.136
ابن عربی در تفسیر این آیه «بینات» را معارف و حقایق نظری، کتاب را شریعت و احکام عملی، میزان را عمل بر اساس عدل و مساوات و آهن را قوه قهریه(ضمانت اجرایی در دفع شرور) میداند، وی سروسامان گرفتن نظام اجتماعی با عدل و صلاحی که سیاست با آن کامل میشود را تنها با شمشیر (که مراد وی قدرت مبتنی بر آن است) ممکن میداند و بر همین اساس ضرورت جایگاه سیاسی رسولان را تبیین مینماید.137
همانطور که تبیین شد، نهتنها هدف پیامبر اسلام بلکه هدف تمامی انبیاء برقراری عدالت است که تشکیل حکومت از لوازم آن میباشد. در باب «الِاضْطِرَارِ إِلَى الْحُجَّة»138 به نقل از امام صادق(ع) ضرورت وجود سفیرانی از خداوند در زمین كه خواست او را براى بندگانش بيان كنند و آنان را به مصالح و منافعشان و موجبات تباه و فنايشان رهبرى نمايند، اشاره شده است بنابراین وجود امر و نهىكنندگان از طرف خداوند در زمین ضروری دانسته شده است. در این روایت پیامبران بهعنوان رهبران مردم در راستای جلب منافع و مصالح معرفیشدهاند و این امر جز با داشتن رهبری سیاسی در جامعه مقدور و میسر نیست.
در روایتی دیگر139 نیز وجود کتاب (قرآن) برای این رهبری لازم و اما کفایت آن تنها به وجود قیم دانسته شده است، قیمی که با شناخت درست کتاب بتواند در مواقع اختلاف مردم بهدرستی نظر دهد.
از مطالب فوق به نکات زیر رهنمون میشویم:
الف. مهمترین هدف انبیاء ساختن جامعهای بر اساس عدالت است. پس از آغاز بعثت پیامبر در مکه مهمترین هدف حضرت تأسیس حکومت بود. تلاشهای گسترده مشرکان در مکه نشاندهنده آگاهی از هدف پیامبر(ص) است.
ب. تدبیر امور دین و دنیا مردم تنها از جانب پیامبران مقدور است؛ زیرا تنها کسانی هستند که با تکیه بر وحی الهی شناخت کامل از انسان و مصالح و مفاسد وی دارند.
ج. در نبود پیامبر، کتاب بهتنهایی برای پیشوایی و حاکمیت کامل نیست؛ بلکه به افرادی نیاز دارد که شناخت کاملی از کتاب بهعنوان قانون اساسی داشته باشند تا بتوانند تدبیر امور دین و دنیا مردم را به نحو نیکو انجام دهند، راز همراهی و عدم افتراق جانشینان پیامبر با قرآن نیز در همین نکته نهفته است.
2-3- نظام سیاسی در مدینه
ورود پیامبر به مدینه خالی از چالش نبود؛ در مدینه نیز حضرت با دو قبیله اوس و خزرج و نیز یهود مواجه بودند.
2-3-1- مدینه در آستانه ورود پیامبر(ص)
اوس و خزرج با یکدیگر جنگهای دیرینه داشتند جنگهایی که از خونخواهی یک نفر آغاز شد و هر بار به بهانههایی مشابه تکرار میشد، نزاع میان آنها گسترده شد و جنبه جناحی به خود گرفت تا بدان جا که در یک جنگ اوس به بهانه زیارت کعبه از قریش طلب یاری علیه خزرج نمود و در جنگی دیگر از قبایل بنی قریظه و بنی نظیر کمک میگرفت. بعدها پیمان با این دو قبیله به تعهدات دیگری تعمیم داده شد.140 این نکته ازآنرو اهمیت دارد که این دو قبیله بعداً نیز در جریان سقیفه با یکدیگر دچار اختلاف شده و از ترس اینکه دیگری پیروز نشود با وجود نگرانی از جانب قریش، به آنها در جانشینی پیامبر(ص) رضایت دادند.
2-3-2- اقدام پیامبر(ص) در تغییر ساختار سیاسی مدینه
ورود پیامبر(ص) به مدینه با شرایطی که گفته شد همراه بود؛ اما
