
مقدس می کشاند . برای افرادی که بعد معنوی زندگی بسیار مهم است مشارکت معنوی مهم ترین بعد صمیمیت است (با گاروزی ،2001). در زوجین و خانواده های ایرانی این بعد از صمیمیت اهمیت فراوانی دارد . شرکت در مراسم ،مجالس و جشن های مذهبی ،دعا ،وسفر های زیارتی ،عزاداری های ماه محرم و انجام فرائض دینی نظیر صدقه دادن و کمک به فقراءاز جمله اعمالی است که منجر به افزایش صمیمیت معنوی و مذهبی و بهبود روابط زوجین می شود . اگر نیاز های اصلی انسان به دو قسمت تقسیم شود یکی از آن دونیاز به تعادل است و هدف ان سلامتی انسان در ابعاد مختلف است و عدم ارضاءآن منجر به تنش و درد می شودو دومی نیاز به تعالی است و هدف آن شکوفایی و جاودانگی است و عدم ارضاءآن منجر به تنش هویتی و دوسو گرایی می شود و حوزه عمل آن بعد معنوی انسان است و مکانیزم عمل آن ایمان مذهبی به مبدا و معاد است . انسان ،موجودی معنوی است و در جهانی معنوی ،زندگی می کند . این معنویت ،خانواده،کار و تمامی زندگی او را در بر می گیرد و در پیش روی
1-Kevin
انسان،دو را قرار دارد :یا باید معنویت را درک می کند و در جهت آن ،گام بر می دارد یا اینکه آن را انکار کند و آن را بر علیه خویش ،می داند . معنویت فراتر از ذهن و عقل است . معنویت روح و روان آدمی را در بر می گیرد . وقتی عملی معنوی انجام می شود ،با روح و روان فرد همراه است .منظور از مسائل معنوی ،تحجر ،خود میان بینی دینی و تعصبات مذهبی نیست. دین ،معنویات را مخاطب قرار می دهد . با این وجود در امور دنیوی هم، می توان به معنویت توجه داشت . همه ی افراد دارای بعد معنوی هستند ،اما این بعد و اولیه انتقال آن ،از شخصی به شخص دیگر ،متفاوت است. به هر حال همه ی افراد در مرحله ی از زندگی ،به نوعی از خود آگاهی و اشراف به خویشتن می رسند که آن ها را به عالی ترین مرحله ی حیات ،یعنی معنویت هدایت می کند .گاه رسیدن به معنویت ،مستلزم تحمل وقایع دردناک است . بیداری بعد معنوی انسان ،همواره منادی آینده ای درخشان تر است و این را می توان در داستان زندگی بزرگان دین و علم مشاهده کرد . همه ی افراد می توانند برای افزودن حس معنویت به زندگی شان ،قدم هایی بردارند . این قدم ها ،ممکن است قدم های بزرگی نباشد اما نتیجه ی آن ،ایجاد توازن و هماهنگی در تمام جنبه های زندگی است .
2-2-1-1-7-صمیمیت زیبا شناختی :
صمیمیت زیبایی شناختی شامل تمایل به در میان گذاشتن احساسات ،افکار ،عقاید ،انتظارات و تجاربی با همسر است که از نظر شخصی محرک ،شادی بخش و الهام بخش اند .شگفتی های طبیعت و جهان اساس این صمیمیت را تشکیل می دهد . موسیقی ،شعر ،ادبیات ،نقاشی ،معماری و همه اشکال هنری می تواند به عنوان یک وسیله زیبا شناختی در نظر گرفته شود . در صمیمیت زیبا شناختی ،زیبایی این تجارب به خاطر خودشان در میان گذاشته می شود .
2-2-1-1-8-صمیمیت تفریحی و اجتماعی :
صمیمیت تفریح و اجتماعی به معنای انجام فعالیت ها و تجارب لذت بخش مشترک و مفرح با همسر است . صمیمیت اجتماعی و تفریحی شامل فعالیت ها و تجاربی مانند گفتن جوک ، لطیفه و داستان های خنده دار ، در میان گذاشتن تجارب روزانه ، صحبت از فعالیت های روزمره ، خوردن غذا و نوشیدنی با همسر ، ورزش و بازی ، سرگرمی ، باغبانی ، گذراندن تعطیلات و کار هایی از این قبیل است .
2-2-1-1-9-صمیمیت در گذراندن وقت یا صمیمیت زمانی :
صمیمیت زمانی ( فعلی یا آنی ) مقدارزمانی است که فرد می خواهد روزانه در فعالیت های صمیمانه با همسر صرف می کند . طبیعی است مقدار زمانی را که هر فرد برای احساس صمیمیت صرف می کند از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است . همچنین نوع فعالیت هایی که هر فرد دوست دارد که انجام دهد تا احساس صمیمیت با همسرش نماید از یک فرد تا فرد دیگر متفاوت است . برای برخی افراد 15 تا 20 دقیقه در هر روز ممکن است مناسب باشد و برای برخی 2 تا 3 ساعت در روز ممکن است کافی نباشد . بنابراین اگر دو نفر در شدت صمیمیت با هم متفاوت باشند . کمتر از صمیمیت رابطه شان احساس رضایت می کنند .(با گاروزی ،1385،ترجمه آتش پور واعتمادی )
مسائل مربوط به زمان همواره در مرکز زندگی زناشویی قرار دارد . چنانچه روابط خود با همسرتان را بررسی کنید ، متوجه خواهید شد که اغلب روابط شما ، به نوعی به زمان مربوط می شود ، و لازم است در این زمینه به موارد زیر توجه نمود :
-مقدار زمان : مقدار زمانی که با یکدیگر می گذرانید مقدار زمانی که می خواهید تنها باشید . مقدار زمانی که با یکدیگر تماس دارید .
-فراموش کردن زمان : زمان ، مناسبت ها ، جلسات مهم ، خبر ندادن چیزی مهم و مختل شدن برنامه های آینده ، زمان تولد ، سالگرد ازدواج و مناسبت های خاص .
-مقدم نشمردن زمان : دیر کردن ، پشت گوش انداختن ، مهم نشمردن رویدادی که برای همسرتان مهم است .
-برنامه ریزی و مدیریت زمان : به تعویق انداختن برنامه ریزی می کند . خانم ها به آن وابسته اند و آن را محترم و مقدس می شمارند . در حقیقت رابطه با زمان ، بخشی از ماهیت و هویت زن و در ساختار زیستی آن ها برنامه ریزی شده است .
علاوه بر نه بعد صمیمیت مطرح شده توسط باگاروزی می توان صمیمیت ارتباطی را نیز به این ابعاد اضافه کرد
2-2-1-1-10-صمیمیت ارتباطی:
ایجاد رابطه ای توام با احترام و تعهد و عواطف مثبت است به طوری که هر کدام از زوجین در این ارتباط احساس با ارزش بودن ، مورد توجه و مورد احترام بودن کنند .
2-2-1-2-جنسیت و صمیمیت:
ارتباط صمیمانه توسط مردها و زنها معمولاً بهصورتهای متفاوتی تجربه میشود و این بهعلت نوع تربیت هر یک برای سازگار شدن با نقشهای متفاوتشان در اجتماع است. مردها معمولاً طوری تربیت میشوند که نانآور باشند و زنها طوری بار میآیند که بتوانند توانائیهای خود برای حفظ جنبههای عاطفی از زندگی خانوادگی را پرورش دهند. برخی از رفتارهای بینفردی که مردان ممکن است در خلال اجتماعی شدن یاد بگیرند، به اینصورت دستهبندی شده است: رقابتجوئی، جسارت، خودمختاری، اعتماد بهنفس، کمک به دیگران و تمایل برای بیان نکردن احساسات صمیمانه، این رفتارها در مورد زنان به اینصورت است: رسیدگی به دیگری، ابراز کلامی هیجان و محبت کردن. در نتیجه مردها ممکن است صمیمیت را از طریق فعالیتهای مشترک با دیگری تجربه کنند و زنان از طریق خودافشاگریهای کلامی و عاطفه مشترک. از اینرو مردها ممکن است ارزش بیشتری برای فعالیتهای مشترک قائل باشند. چون وسیلهای برای تجربه کردن ارتباطی که آنها را بهسوی صمیمیت روانشناختی سوق میدهد. در حالیکه زنان ممکن است ارزش بالاتری را برای افکار و احساسات مشترک خود با دیگری در نظر بگیرند.
تفاوتهای جنسیتی در تعاملات صمیمانه در رفتارهای مجاورت (تماس چشمی، جهتگیری بدنی، فاصله بینفردی و میزان لبخند زدن) نیز خود را نشان میدهد. در سطوح گوناگون صمیمیت، فاصله بینفردی ترجیح داده شده نیز، متفاوت است. مشاهده شده اس تکه با افزایش فاصله، رفتار نگاه کردن، هم در مردان و هم در زنان افزایش مییابد. مردان به محض افزایش فاصله تمایل بیشتری به نگاه کردن به دیگری (چه به مرد و چه به زن) پیدا میکنند. در زنان نیز خیره شدن (زل زدن) در فواصل معمولی بیشتر شده و با افزایش فاصله، کاهش مییابد. از اینرو فرض شده است که فاصله بینفردی زیاد در زنان، تقویت لازم برای تعامل راحت را از آنان میگیرد. در مردان با افزایش فاصله، صمیمیت افزایش پیدا کرده و در زنان با کاهش فاصله بینفردی است که صمیمیت افزایش مییابد.
در بررسی تأثیر زل زدن مستقیم بر ارتباط صمیمانه، این یافته بهدست آمد که این عمل در گروههای دوتائی زن، زن، صمیمیت ایجاد میکند، اما درگروههای دوتائی مرد، مرد باعث کمحرفی میشود.
در مورد الگوهای دوستی در سنین هفت تا هشت سال (با مشاهده رفتارهای مجاورت) مطالعات نشان داد که سطوح بالای صمیمیتبرای دخترها بیش از پسرها لذتبخش بوده است. همچنین زنان میانسال، به نسبت مردان، تمایل بیشتر برای ایجاد روابط صمیمانه دارند. در حالیکه مردان مسنتر تماسهای اجتماعی بیشتری نسبت به زنان دارند، زنان بیشتر بهدنبال دوستان صمیمی هستند.
2-2-1-3-تعريف خانواده :
اسلام تشكيل خانواده را كه به واسطه عقد نكاح مشروع زن و مرد به وجود مى آيد، مايه تكامل و بهروزى دانسته و محيط خانواده اى كه بر اساس معيارهاى دينى پايه ريزى شده باشد را جايگاه آسايش جسم و جان و آرامش روح و روان مى داند.
دانشمندان مختلف در مورد خانواده تعاريف گوناگوني را ارائه كرده اند كه در اينجا به چند تعريف اشاره خواهيم كرد .
(خانواده يك واحد اجتماعي است مشتمل بر دو يا چند نفر كه با هم زندگي مي كنند واز طريق خون ازدواج يا فرزند پذيري به هم پيوند مي خورند .در واقع خانواده گروهي از انسانهاست كه بر محور پيوند هاي خويشاوندي سازمان مي يابد ودر هر جامعه اي نوعي نظام نهادين اساسي به شمار مي رود . )ديويس : خانواده راگروهي از افراد مي داند كه روابط انان با يكديگر بر اساس همخوني شكل مي گيرد ونسبت به هم خويشاوند محسوب مي شوند .
2-2-1-3-1-خانواده در فرهنگ ايراني :
خانواده پا يه بنيادين اجتماع وسلول سازنده زندگي انسان و خشت بناي جامعه وكانون اصلي حفظ سنتها وهنجارها وارزشهاي اجتماعي است .همچنين ستون استوار پيوندهاي اجتماعي وروابط خويشاوندي وكانوني در جهت بروز وظهور عواطف انساني ومكاني براي پرورش اجتماعي كودك است . خانواده واحدي است كه بر اساس ازدواج پديد مي آيد وازآغاز پيداييش خود همچون حريمي امن زندگي انسان را در بر مي گيرد .
هر وقت دو نفر با هم پيوند زناشويي مي بندند ويا فرزندي به دنيا مي آيد .موج جديدي به وجود مي آيد كه شمار زيادتري از خويشاوندان را نيز به هم پيوند مي دهد .در واقع خانواده ازدواج وخويشاوندي بنا به تعريف پديده هاي اجتماعي باهم ارتباط داشته و مكملي هستند كه هر كدام را بايد به اعتبار ديگري بشناسيم .
خانواده از جایگاه بسیار بالایی در جامعه برخوردار است .و به عنوان هسته اصلی هر جامعه دارای کارکردهای گوناگونی میباشد و از گذشته تاکنون در کنار دین و دولت سازنده جامعه ایرانی بوده است.
افراد در این نهاد ضمن حفظ نسل، وظیفه تربیت فرزندان ، مراقبت ، حمایت از بزرگسالان و حفظ میراث فرهنگی و دینی خود را بر عهده دارند. در طول دو سده اخیر خانوادهی ایرانی در جریان نوسازی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور تغییرات اساسی یافته است. به طوري كه بعضي از خانواده ها از سنتهاي خود دورشده وفرهنگ بيگانه را در زندگي خود جاي داده اند . واين امر باعث به وجود آمدن مشكلاتي در خانواده ها شده است .سابقه و تحولات تاریخی خانواده طی دورههای متعدد، تغییرات خانواده، نسل و خانواده، ازدواج و تغییرات آن، چالشها و مشکلات سر راه خانواده از قبیل طلاق و فروپاشی از موضوعاتي است كه تحقيقات زيادي در مورد آن شده است .
بنابراين خانواده كه به عنوان هسته اصلی جامعه است در گذشته بیشتربه شكل کانونی بوده است. و نظام سیاسی و دینی در جامعه متأثر و مکمل آن بوده است. ولي در دوره جدید خانواده ضمن اینکه یکی از کانونهای اصلي اندیشه و عمل است، ولی حیات آن در متن اجتماع معنی یافته است. وخانواده اگر اجتماعي باشدمي تواند موفق تر باشد . بدین لحاظ، خانواده ضمن اینکه بر دیگر نهادها اثر گذار است، از آنها نیزتاثير خواهد گرفت. ولی آنچه قابل اشاره است آن است که خانواده ایرانی دستخوش تغییرات عمدهای گشته است، چنان که در بسیاری از موارد کارکردها و ویژگیهای و ساختارهاي آن دچار تحولاتی شده است که از عوامل این تغییرات میتواند اين موارد باشد: شرایط جدید اقتصادی، افزایش سطح تحصیلات، مشارکت بیشتر زنان،اهمیت فرزندان در کنار اولیا، توسعه رسانههای جمعی، مد، مصرف گرايي و مسافرت موجب شده تا زنان در کنار مردان در تغییرات ساختار خانواده اقدام کنند.
خانواده به عنوان محلی که در آن فرد جدید متولد مي شود واين فرد كسي است كه مي خواهد جامعه را بسازد اين وظیفه خطیری را به دوش خانواده مي اندازد در نتيجه براي اين كارتلاش
