
روي پيوستگي خود را از دست مي دهد :
– قطع مسير پياده ها توسط راههاي شرياني بدون در نظر گرفتن پياده گذر مناسب
– اشغال سطح پياده رو هنگام اجراي کارهاي ساختماني
– اشغال سطح پياده رو توسط وسايل نقليه موتوري و دوچرخه ها
– کندن پياده رو ها براي کارهاي تاسيسات شهري
– اشغال پياده رو توسط دستفروشان
– اشغال تمام يا قسمتي از سطح پياده رو با قرار دادن نا صحيح مبلمان و تجهيزات شهري، نظير باجه تلفن, ايستگاه اتوبوس و درخت
– قطع مسير پياده توسط موانع طبيعي مانند رودخانه، مسيل و تپه
– خرابي کف پياده روها به نحوي که پياده ها ناچار شوند به داخل سواره رو بروند
– در نظر نگرفتن پياده رو در پلها و تونلها
– پله اي ساختن مسير پياده و يا ايجاد بريدگي در آن به نحوي که معلولين جسمي با وسيله خود يا بدون آن قادر به عبور نباشند.
پياده ها نسبت به فاصله ها فوق العاده حساس اند، و عموما کوتاهترين مسير را انتخاب مي کنند.مسيرهاي بهتر ولي طولاني تر معمولا مورد استفاده قرار نمي گيرد. پس بايد سعي کنند که مسيرهاي پياده مورد نظر تا حد امکان به کوتاهترين مسير نزديک باشد. کوتاهي مسير هاي پياده را با معيار زير مي سنجند:
نسبت طول واقعي مسير به طول خط مستقيم که بِن مبدا و مقصد کشيده شود .
به علل زير، مسيرهاي پياده از کوتاهترين مسير فاصله مي گيرد:
– طرح شبکه راهها بر اساس نيازهاي ترافيک موتوري و بي توجهي به مسيرهاي پياده در طرح آنها
– تراکم کم جمعيت
– عرض زياد خيابانها
– ميدانها و تقاطعهاي وسيع
– در نظر نگرفتن پياده گذر و يا نابجا قرار دادن آن
– قطع مسيرهاي پياده به نحوي که پياده ها ناچار به استفاده از مسيرهاي دورتر مي شوند.
– احساس عدم امنيت در مسيرهاي کوتاه به نحوي که پياده ها در اوقات خلوت ناچار به استفاده از مسيرهاي دورتر مي شوند.
پياده ها در اوقات خلوت، خود را کاملا بي دفاع حس مي کنند و به مسيرهايي نياز دارند که در آنها احساس امنيت کنند . به علاوه اگر مسير پياده ها جذاب باشد، تعداد بيشتري از آن استفاده مي کنند و سفرهاي طولاني تري پياده صورت مي گيرد. زيبايي و امنيت مسير هاي پياده را با معيارهاي زير مي سنجند:
– آيا در اوقات خلوت، پياده ها مسير امني که کوتاهي آن قابل قبول باشد در اختيار دارند؟
– آيا پياده ها در معرض ديد سواره ها و يا استفاده کنندگان از بناهاي اطراف قرار دارند؟
– آيا در مسيرهاي پياده امکان پنهان شدن افراد ناباب وجود دارد؟
– آيا روشنايي مسيرهاي پياده کافي است؟
و…
به علل زير مسيرهاي پياده امنيت و زيبايي پيدا نکرده و يا آنها را از دست مي دهد:
– طرح مسيرهاي پياده بدون توجه کافي به فضاهاي شهري يا در نظر نگرفتن نيازهاي اساسي پياده ها در طراحي اين فضاها
– طرح نادرست مسيرهاي پياده به نحوي که در آنها مخفيگاه درست مي شود.
– عدم تامين روشنايي کافي
– عدم توجه به جزئيات عملکردي از نظر رعايت نيازهاي پياده ها
– عدم توجه به جزئيات ساختماني
– کف سازي نامناسب که نگهداري و نظافت و تعمير آن آسان نيست.
– قرار دادن مبلمان شهري نامتناسب و نابجا
– يکي گرفتن زيباسازي با تزئينات زايد
– قرار دادن مبلمان شهري که نظافت آنها عملي و آسان نيست.
– درختکاري و گلکاري بدون نقشه و بدون توجه به عملي بودن مراقبت از آنها
– چراغاني هاي بي تناسب
– رنگ آميزي هاي نابجا و رنگ آميزي هايي که زود کثيف شده و شستن مرتب آنها عملي نيست.
– جلوگيري نکردن از توقف افراد بيکاره يا مزاحم در مسيرهاي پياده
– غفلت در نظافت مرتب مسيرهاي پياده، مخصوصا مسيرهاي دور از چشم که زياد مورد استفاده قرار نمي گيرد. پياده ها به دليل حساسيت نسبت به فاصله، معمولا کوتاهترين مسير را انتخاب مي کنند, حتي اگر ايمني اين مسير کافي نباشد. به اين دليل، اگر اختلاف طول مسير ايمن با کوتاهترين مسير زياد است, گاهي لازم مي شود که به دليل فيزيکي مانع استفاده پياده ها از کوتاهترين مسير شوند . ايمني مسير هاي پياده را با معيارهاي زير ميسنجند:
– عرض عبور پياده ها
– سرعت حرکت وسايل نقليه موتوري
– حجم ترافيک وسايل نقليه موتوري
– آيا پياده گذرها با توجه به سرعت ترافيک موتوري طراحي شده و ايمني کافي دارند؟
– آيا راههاي شرياني درجه 1 چنان طرح شده اند که دسترسي پياده ها و ايستادن آنها در کنار اين راهها عملي نباشد؟
– آيا ديد متقابل وسايل نقليه موتوري و پياده ها کافي است؟
به علل زير از ايمني مسيرهاي پياده کاسته مي شود:
– طبقه بندي نشدن راهها به شرياني و محلي و مشخص نبودن اين طبقه بندي براي پياده ها و رانندگان وسايل نقليه موتوري
– عرض عبورزياد براي پياده ها در عبور از عرض سواره رو
– عدم پيوستگي و کافي نبودن عرض مسيرهاي پياده که پياده ها ناچار به استفاده ازسواره رو مي شوند.
– تنظيم نشدن عبور پياده ها از عرض راههاي شرياني
– طراحي نادرست پياده گذرها و مخصوصا بي توجهي به سرعت ترافيک موتوري و عرض عبور در طراحي آنها
– عدم تامين روشنايي مسيرهاي پياده
– نبود مراقبت و نگهداري از مسيرهاي پياده
– وجود جوبهاي سرباز کنار خيابانها
– پارکينگ حاشيه اي يا درختکاري که جلوي ديد متقابل وسايل نقليه موتوري و پياده ها را مي گيرد.
مسير راحت مشوق پياده روي است. راحتي مسير را با معيارهاي زير مي سنجند:
– تندي شيب طولي مسير در سربالاييها ( طول وشيب طولي قسمتهايي از راه با شيب طولي بيش از 5 درصد )
– هموار ومحکم بودن و لغزنده نبودن کف مسير( وضعيت کف سازي )
– وجود شيبراهه و عرض کافي براي عبور معلولين جسمي
– عرض کافي با توجه به ميزان ترافيک پياده
– تغيير ارتفاع ناگهاني
– وضعيت تخليه آب بارش
– نحوه محافظت پياده ها در مقابل برف و باران و باد و تابش آفتاب
2-12- متغيرهاي الگوي عبور عابرين شهري
2-12-1- سرعت پيادهروي
1- سرعت پيادهروي در جريان آزاد
سرعت پيادهروي افراد در شرايط جريان آزاد، بسته به سن، جنس، وضعيت جسماني عابر و ساير عوامل از قبيل منظور از سفر پياده، زمان سفر و شرايط محيطي و جوي متفاوت است. اشخاص سالم ميتوانند پيادهروي خود را از حد كندروي به ميزان 9/0 – 6/0 متر در ثانيه تا حد تندروي به ميزان 8/1 – 5/1 متر بر ثانيه تغيير دهند.
تجزيه و تحليل اطلاعات موجود نشان ميدهد به طور كلي ميانگين سرعت آزاد پيادهروي بزرگسالان با افزايش سن كاهش مييابد با وجود اين ممكن است در هر گروه سني افراد كندرو يا تندرو مشاهده شود. حداكثر سرعت پيادهروي مشاهده شده در گروه سني 25-13 برابر 32/1 متر بر ثانيه و حداقل آن در گروه سني بالاي 55 برابر 05/1 متر بر ثانيه بوده است. در مورد كودكان (گروه سني 12-6 سال) سرعت پيادهروي بواسطه كوتاهي طول گامها عملاً كمتر و حدود 14/1 متر بر ثانيه است. ولي در صورتي كه كودكان پيادهروي را همراه با دويدن انجام دهند سرعت آنها بيشتر از حد ميانگين بزرگسالان ميشود.از نظر توزيع جنسي سرعت پيادهروي، متوسط سرعت خانمها حدود 10 درصد كمتر از آقايان مشاهده شده است[9] در حاليكه ميزان اين تفاوت در منبع [8] حدود 5% گزارش شده است.
در ارتباط با تأثير نوع كاربري معبر در سرعتهاي پيادهروي مشاهده ميشود كه بالاترين سرعت مربوط به عبور از عرض خيابان (3/1 متر در ثانيه) و كمترين سرعت در گردشگاهها (1/1 متر بر ثانيه) بوده و در ساير كاربريها متوسط سرعت آزاد پيادهروي در حدود 2/1 متر بر ثانيه نسبتاً ثابت است.
2- توزيع سرعتهاي پيادهروي
به منظور آگاهي از توزيع فراواني و همچنين ميانگين سرعتها، اندازهگيري سرعت پيادهروي عابرين در 25 نقطه از شهر تهران براساس استخراج آمار از فيلمهاي ويدئويي مربوطه صورت گرفت [6]. طبقهبندي كاربري معبر در اين نقاط با توجه به منظور از سفر اكثريت عابرين مشخص شده كه شامل كاربري عبوري، خريد، آموزشي، تفريحي و مسكوني بوده است. در هر نقطه سرعت پيادهروي حدود 50 نفر خانم و آقا اندازهگيري شده تا علاوه بر تعيين تأثير نوع كاربري و هدف از سفر در سرعت پيادهروي، ميزان آن در گروههاي جنسي نيز مشخص شود.
سرعت عابرين از اندازهگيري زمان عبور در حد فاصل دو شاخص و سپس تقسيم فاصله دو شاخص بر اين زمان عبور بدست آمده است. همانگونه كه مشاهده ميشود مقادير ميانگين سرعت حاصل از اين مطالعه كمتر از مقادير مندرج در جداول آيين نامهاي است. اين عمدتاً بواسطه وجود عوامل بازدارندهاي است كه در جريان ترافيك پرتراكم وجود دارد. به عنوان مثال در حاليكه سرعت آزاد عبور از عرض خيابان به طور متوسط حدود 3/1 متر بر ثانيه است در شرايط ازدحام عابر، اين مقدار به حدود 05/1 متر بر ثانيه تقليل مييابد. با توجه به منحنيتجمعي درصد فراواني اگر سرعت عبور ايمن از گذرگاه عرضي برابر 0/1 متر بر ثانيه در نظر گرفته شود حدود 50 درصد از افراد ميتوانند بدون افزايش سرعت از خيابان عبور كنند.
با اين فرض كه نتايج اين مشاهدات را بتوان يك نمونه معرف از كل جمعيت در نظر گرفت اين استنباط آماري حاصل ميشود كه اكثريت قاطع عابرين پياده داراي سرعتي بالاتر از 6/0 متر بر ثانيه هستند و سرعتهاي پائينتر از اين حد پيادهروي غيرعادي محسوب شده و به عنون مانع جريان ترافيك پياده عمل ميكند. از سوي ديگر سرعتهاي بالاتر از 8/1 متر بر ثانيه نيز كمتر مشاهده ميشود و بيشتر شبيه به دويدن است.
3- تأثير شيب در سرعت پيادهروي
مطالعه سرعت پيادهروي در مركز تجاري – اداري پيتسبورگ تغييرات سرعت پيادهروي برحسب زمان روز، دماي هوا و منظور از سفر را نشان داده است [7]. اين مطالعه مويد تأثير عوامل دروني، محيطي و تركيب ترافيك در انتخاب سرعت پيادهروي است. جالب توجه آنكه مشاهده شده است كه عواملي از قبيل شيب و وجود بستههاي كوچك بار تأثير چنداني در سرعت جريان آزاد پيادهروي نميگذارند. در ساير مطالعات نيز هيچگونه تأثير قابل اندازهگيري در شيبهاي كمتر از 5 درصد مشاهده نشده است،با وجود اين يك كاهش تدريجي سرعت در شيبهاي بيشتر وجود دارد.
مطالعه پيادهروي در يك مسير شيبدار نشان داده است كه افزايش شيب مثبت مسير از 5 به 10 درصد ميانگين سرعت پيادهروي را 5/11 درصد كاهش ميدهد. افزايش بيشتر شيب تا حد 20 درصد سرعت عادي پيادهروي را فقط در حدود 25 درصد كاهش ميدهد. [7]
4- تأثير چگالي در سرعت پيادهروي
آخرين و مهمترين عامل مؤثر در سرعت پيادهروي چگالي ترافيك است. پيادهروي به طور معمول مستلزم فضاي كافي براي گام برداشتن و همچنين شناسايي، تشخيص و واكنش احتمالي در مقابل موانع است. با افزايش چگالي ترافيك، سرعت پيادهروي كاهش مييابد زيرا فضاي باز حركت كمتر ميشود. با وجود اين همانگونه كه ملاحظه ميشود تأثير چگالي ترافيك در سرعت، تا حد 5/2 متر مربع بر هر نفر ناچيز است و اين حد سرعت جريان آزاد پيادهروي است. ميانگين سرعت جريان آزاد پيادهروي عامله مردم در حدود 25/1 متر بر ثانيه است. شايان ذكر است كه درمنبع [8] براي كشور آمريكا اين رقم برابر 4/1 متر بر ثانيه گزارش شده است.
منحني سرعت پيادهروي، نشان ميدهد كه سرعت ميانگين جريان فشرده پياده تا حد فضاي سرانه حركت برابر با 5/2 مترمربع تقريباً نرمال است. پس از اين نقطه سرعت پيادهروي به شدت نزول ميكند. حد پائين سرعت عادي پيادهروي كه قبلاً 6/0 متر بر ثانيه تعيين شده بود در يك چگالي حدود 5/1 نفر بر متر مربع بوقوع ميپيوندد.
2-12-2- مسافت پيادهروي
مسافت پيادهروي قابل قبول بستگي به منظور از سفر، كل زمان سفر مربوط به آن، وضعيت جسمي پياده، شرايط محيطي پيادهرو، ميزان ايمني و امنيت مسير پيادهروي و در بعضي موارد عوامل اقتصادي دارد. مسافت پيادهروي به عنوان يك عامل تعيين كننده در شكلدهي فضاهاي شهري، تعيين محدوده خدمات مؤثر سيستم حمل ونقل عمومي، مكانيابي و ارزيابي گذرگاههاي ويژه پياده و امثالهم مورد استفاده قرار ميگيرد. به علاوه در مديريت ترافيك شهري نيز ميتوان با تشويق
