
نمونه در بخش انگلستان ضمن ارائه تجربيات عملي شوراي مطبوعات انگليس، گزارشهاي كارلكوت درباره ميزان رعايت و يا عدم رعايت اخلاق حرفهاي از سوي مطبوعات اين كشور، اصول اخلاق حرفهاي، كميسيون شكايات مطبوعات، نظامنامه اخلاقي جان ويكهام آمده است و در فصلهاي مربوط به كشورهاي هند و مصر نيز چنين اطلاعات و آگاهيهايي وجود دارد. چنانكه درفصل سوم به سوءاستفاده گروههاي مسلح مخالف دولت از روزنامه نگاران و وادار ساختن آنها به نقض اخلاق حرفهاي آمده است.
محقق در نتيجهگيري خود از اين تحقيق معتقد است«دو بحران اقتصادي و اعتبار، همواره مطبوعات (رسانه) را مورد تهديد قرار ميدهد. بحران اول از استقلال و آزادي مطبوعات ميكاهد و بحران دوم (اعتبار) يك مرض عموميو واگيردار مطبوعاتي است كه اگر به موقع شناسايي و با داروي صداقت و درستي درمان نشود، ورشكستگي و بالاخره مرگ زودهنگام مطبوعات را به وجود ميآورد.» (اسدي، 1381)
قاسمي (1386) در پژوهشي با عنوان «نقش رسانههاي گروهي در توسعه ورزش كشور» به اين نتيجه دست يافت كه بين وضع موجود اخلاق در رسانههاي ورزشي با وضع مطلوب آن تفاوت معنيداري وجود دارد.
پورنقدي (1388) در پژوهش خود با عنوان«اخلاق در فنآوري اطلاعات و آسيبشناسي اخلاق ارتباطات» با بررسي رفتار 80 نفر از كاربران عموميفنآوري اطلاعات در مدت 9 ماه مشخص كرد كه «بيش از 85 درصد كاربران در معرض آسيبهاي اخلاقي و ناهنجاريهاي فنآوري اطلاعات قرار دارند كه سهم كودكان و نوجوانان در اين نمونهگيري از سايرين بيشتر است.» او در اين تحقيق نتيجه گرفته است«اخلاق حرفهاي به دليل اينكه متخصصان تنها با تسلط بر كار و فعاليت حرفهاي خود و فلسفه و نقش آن در زندگي مردم به درك اخلاقي نايل ميآيند و عينيتگرايي و بيطرفي علميو عدم جانبداري سياسي كه مهمترين اصل اساسي علم و فنآوري است، در رابطه با اخلاق علميحرفهاي مورد تاييد قرار گرفته است» (پورنقدي، 21: 1388)
خانيكي (1388) در مقاله خود. با عنوان«چارچوبي براي پژوهش در اخلاق رسانه» با تفكيك دو مهفوم«اخلاقيات» و «اخلاق» به ابعاد و زمينههاي كاربرد مقوله اخلاق در رسانهها پرداخته است. او در اين مقاله اصول بنيادين تاثيرگذار در اخلاق رسانه و عوامل برونرسانهاي موثر در ساخت و نقش آن را مورد بررسي قرار داده و با تكيه بر نظريه هنجاري مسئوليت اجتماعي، مقوله اخلاق رسانه را فراتر از مفهوم فردي اخلاقي و اخلاق روزنامهنگاران منفرد ديده است.
او در نتيجهگيري از اين مقاله معتقد است هسته مركزي اصول اخلاقي رسانه بايد از تمركز بر روزنامهنگاران به تمركز بر نهادها از جمله نهادهاي رسانهاي، دولتها و نهادهاي بينالمللي تغيير جهت دهد و بر آن اساس، چارچوبي براي تدوين مقررات اخلاق كاربردي در قالب اخلاقشناسي حرفهاي ارائه شود. چارچوبي كه با تكيه بر چهار اصل آگاهيدهي عمومي، آزادي مطبوعات، بيان حقيقت و احترام به حيثيت فردي و زندگي خصوصي ميتواند فضاهاي متكثر و متنوع رسانهاي را در بر بگيرد (خانيكي، 80: 1388)
نمكدوست (1384) در پژوهش خود با عنوان«مباني استقلال حقوقي حرفه روزنامهنگاري» كه از روزنامهنگاران واحدهاي مطبوعاتي شهر تهران به صورت نمونهگيري تصادفي ساده و حجم نمونه معادل 374 نفر انجام داده است به اين نتيجه رسيده است كه «بيشتر روزنامهنگاران نبود قوانين مشخص در حمايت از روزنامهنگاران و حرفه روزنامهنگاري را از جمله مهمترين عوامل آسيبرسان به استقلال حرفهاي وحقوقي خود ميدانند، خواهان تضمين حق دسترسي آزادانه به منابع خبري، وتعيين مجازات در قوانين مربوطه براي كسانياند كه مانع دسترسي آزادانه آنها به منابع خبري ميشوند و حمايت از حق مولف براي روزنامهنگاران را به منظور تضمين استقلال حقوقي حرفه خود ضروري ميدانند» (نمكدوست، 13: 1384)
تحقيقات انجام شده در خارج از ايران
«هاردين112، ژانگ113 و واتسايد114 (2009) در پژوهشي كه از طريق نظرسنجي تلفني از روزنامهنگاران ورزشي ايالات متحده انجام دادند، به بررسي باورها و نگرشهاي خبرنگاران ورزشي نسبت به اصول اخلاقي و حرفهاي و همچنين چگونگي ارتباط بين اخلاق و عملكرد روزنامهنگاران ورزشي پرداختند. نتايج اين مطالعه نشان داد كه خبرنگاران تمايل به استفاده از بليط رايگان، قمار و دوستي با منابع خبري خود را دارند. (هاردين، ژانگ و وايتسايد، 2009: 325)
پلايسانس115 (2007) پس از يك دوره تمريني آموزش اخلاق رسانهاي براي دانشجويان روزنامهنگاري تفاوت معنيداري را در نحوه اولويتبندي ارزشهاي كليدي روزنامهنگاري و اخلاق رسانهاي از قبيل جوانمردي، استقلال، صداقت و اجتناب از صدمهزدن به ديگران در آغاز و پايان دوره به دست آورد. اين مطالعه همچنين، كاهشهاي معنيداري را در درجه ايدهآلگرايي و نسبيتگرايي دانشجويان پس از گذراندن دوره آموزش اخلاق رسانهاي نشان داد. (پلايسانس، 2007)
جمعبندي تحقيقات انجام شده در ايران و خارج از ايران
«كمبودن اينگونه پژوهشها در ايران كه از انگشتان يك دست هم تجاوز نميكند و در مقابل كثرت اين گونه پژوهشها در كشورهاي توسعهيافته خود از ميران دغدغه مسئولان، نويسندگان و پژوهشگران در اين زمينه خبر ميدهد و تاكيدي است بر اين نكته كه اين پژوهشها خود نقشه راهي است براي مديران وبرنامهريزان رسانهاي تا در افقي كه براي رسانه طراحي ميكنند، جايگاه و پايگاه مسائل مربوط به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري را هم لحاظ كنند.
فصل سوم
روش اجراي پژوهش
روش كيو116
روش پژوهش حاضر «كيو» است كه توسط فيزيكدان و جامعهشناس انگليسي ويليام استيفنسون117 ارائه شد و به سرعت از حوزه تخصصي وي در عرصه پژوهشهاي ارتباطي و علوم سياسي مورد استفاده قرار گرفت. استيفنسون كه دستيار چارلز اسپيرمن118 خالق تحليل عاملي119 بود، نويسنده اثر مرجعي در اين زمينه به نام مطالعه رفتار: تكنيك كيو و روش شناسي آن 120 است.
استيفنسون در روش كيو كه يكي از مطرحترين روشهاي موجود براي نگرشسنجي است، بر دو ماتريس مستقل دادهها121 تاكيد ميورزد: «اقدامات عيني122 (R) و اقدامات ذهني123 (Q) كه در رابطه عاملي با يكديگر قرار دارند.» (استيفنسون، منبع اينترنتي) هدف اصلي او در روش كيو درگيرسازي فضاي ذهني (نگرش) در شرايط عيني براي درك بهتر پديدههاي مورد بررسي است. (استيفنسون، صص 561-567، 1996)
دكتر نعيم بديعي عضو هيئت علميدانشگاه علامه طباطبائي در كتاب سالنامه پژوهش و ارزشيابي در علوم اجتماعي و رفتاري، در مقاله خود با عنوان «روششناسي كيو» همه جوانب مرتبط با اين روش را توضيح داده است. دكتر بديعي در اين مقاله با معرفي سه نوع روش كيو يعني دسته بندي كيو بيساختار124 دستهبندي كيو با ساختار يكسويه125 و دستهبندي كيو با ساختار دوسويه يا فاكتوريال126 درباره روش مزبور مينويسد:
«در اين روش، گويهها يا مفاهيم مورد بررسي (مضمون، عبارت، جمله، عكس، خبر،…) با كمك پاسخگوياني كه داراي ويژگيهاي مشترك باشند، با استفاده از مقياس ليكرت و تحليل عاملي مورد بررسي و ارزشيابي قرار ميگيرند. گويههاي مورد تحقيق بر روي كارتهايي كه به كارتهاي كيو موسوم است نوشته يا چاپ ميشود و در اختيار پاسخگويان قرار ميگيرند و به ترتيبي كه پژوهشگر تعيين ميكند، اين گويهها بر روي كارتهاي مقياس ليكرت از كاملا (شديدا) موافق تا كاملا (شديدا) مخالف در خصوص سنجش نگرشها و يا قابلاستفاده و غيرقابل استفاده (در مورد اخبار) مورد ارزشيابي و رتبهبندي قرار ميگيرند، به صورتي كه توزيع فراواني گويهها بر روي مقياس ليكرت، نرمال يا شبه نرمال باشد.» (بديعي، 155، 1381)
انتخاب گويهها
براي تدوين گويههاي اين پژوهش در مرحله نخست جملات و عبارتهايي از مقالهها، كتابها، مرامنامههاي مربوط به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري و نيز برخي از آييننامهها انتخاب شد. فرض اوليه اين بود كه اين گويهها معرف مفاهيم و موضوعات مطرحشده در زمينه اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري و توسعه روزنامهنگاري است. سپس بر اساس دستورالعملهاي روش كيو و با اتكا به مباني نظري تحقيق ارائهشده و بعد از مشورت با استاد راهنما و استاد مشاور و نيز دكترحبيب صبوري و سه تن از سردبيران و پژوهشگران حوزه علوم اجتماعي (عباس عبدي، محسن گودرزي و بهروز گرانپايه) 90 گويه در سه زمينه زير تدوين شد.
1. گويههاي مربوط به اخلاق و فلسفه اخلاق و نحلههاي مختلف آن
2. گويههاي مربوط به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري
3. گويههاي مربوط به توسعه روزنامهنگاري
سپس 60 گويه از ميان آنها و با ادغام كردن آنها در يكديگر در اختيار پاسخدهندگان قرار داده شدند (جدول گويههاي نهائي ارسال شده براي روزنامهنگاران پيوست است)
انتخاب نمونه تحقيق
پاسخگويان گويهها نيز بر خلاف پژوهشهاي پيمايشي كه معرف جمعيت آماري هستند، معرف حوزه مورد نظر اين پژوهش – اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري و توسعه روزنامهنگاري – هستند.
مقياس تحقيق
در اين بخش از تحقيق نيز، تناسب تعداد گويهها با مقياس تحقيق، در هماهنگي با نظرات استاد راهنما و مشاور در نظر گرفته شد.
ارزشيابي گويههاي تحقيق
ارزشيابي گويههاي پژوهش توسط 20 استاد و مدرس علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 20 سردبير باتجربه روزنامه و نشريه و سايت در شهر تهران صورت گرفته است.
گويههاي مورد توافق
بنا به تعريف، گويههاي مورد توافق گويههايي هستند كه اختلاف بين ميانگين گويههاي پاسخگويان، در منحني نرمال، در حد 1+ و 1- نمره استاندارد از ميانگين صفر قرار دارد.
گويههاي مورد اختلاف:
در روش Q گويههاي مورد اختلاف، گويههايي هستند كه اختلاف بين ميانگين گونههاي پاسخگويان بيشتر از 1+ يا 1- نمره استاندارد باشد.
استخراج نتايج
استخراج نتايج تحقيق با استفاده از برنامه كامپيوتري كوانل127 صورت گرفته است و چون اين برنامه امكان توزيع نرمال را فراهم ميكند گويهها به صورت پرسشنامه در اختيار پاسخگويان قرارگرفت.
گويههاي اين پژوهش
شصت گويه اين پژوهش زير نظر استاد راهنما و مشاور تهيه شده و مربوط به برخي نحلههاي فلسفه اخلاق، توسعه روزنامهنگاري و اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري است، اين گويهها به شرح زير ادغام و براي استادان و مدرسان علوم ارتباطات و سردبيران روزنامهها و سايتهاي خبري ارسال شد:
گويهها
1. اخلاق را نبايد وسيله دانست، اخلاق خود هدف است.
2. هر فرهنگي تعريف خاص خود را از اخلاق دارد.
3. اخلاق مبنايي عيني دارد و ما ميتوانيم با تحقيق عقلاني مشخص كنيم كه آن قواعد كدامند.
4. ارزشهاي ما چيزي جز اظهار احساسات شخصي ما نيست.
5. ما اعمال خود را به طريقي تفسير ميكنيم كه ما را خرسند و مسرور كند.
6. معياري از خوب و بد وجود دارد كه مستقل از مشيت الهي است.
7. اصول اخلاق حرفهاي رسانهها با حقوق و قوانين رسانه كاملاً تفاوت دارند.
8. اخلاق روزنامهنگاري بايد بازتاب تعهدات اجتماعي باشد كه نميتوان از زير آنها شانه خالي و يا خودسرانه آنها را نفي كرد.
9. روزنامهنگاران بسيار بيشتر از صاحبان بقيه مشاغل در معرض زيرپاگذاشتن مباني اخلاقي قرار ميگيرند.
10. مهم است كه روزنامهنگارها اعتماد جامعه را به دست آورند و آن را حفظ كنند.
11. بيشتر موارد اخلاق رسانهاي شامل رخدادها و تصميمهايي ميشود كه در آنها دو يا چند ارزش اخلاقي در برابر هم قرار ميگيرندو كنشگر رسانهاي بايد در تصميميخاص و بر اساس يك الگوي منطقي و عقلاني، به يكي از آن ارزشها اولويت بدهد.
12. روزنامهنگاران دريافتند كه تنها اتكاي به آزادي بيان براي انجام صحيح كار حرفهاي روزنامهنگاري كافي نيست مسئوليت آنها (رعايت اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري) نيز بايد طرف توجه قرار بگيرد.
13. درآميختن هميشگي و گسترده خبر با تبليغ بازرگاني اگر به يك اخلاق و روند ثابت مبدل شود آثار ويرانگري بر محيطهاي رسانهاي خواهد گذاشت.
14. رسانهها با پذيرش و ايفاي تعهدات مورد نظر (رعايت استانداردهاي حرفهاي خبري، مانند حقيقت، صحت، عينيت و توازن)، بايد به
