
خانوادههاي طلاق و بدون طلاق دربارهي ازدواج به وسيلهي گلفمن150 (1995؛ به نقل از کاردانی، 1392) انجام شد. نتايج گلفمن مشابه با نتايج بوير – پنينگتون و اسپينك بود و نشان داد كه فرزندان ياد ميگيرند كه ازدواج تا آخر عمر دوام نمييابد، افراد در روابط غير راضي كننده باقي نميمانند و طلاق ميتواند موقعيتهايي را براي جستجوي شادي بيشتر، با والدين انتخابي به وجود آورد. به نظر ميرسد كه يادگيري مشاهدهاي مكانيزمي است كه در آن اين يادگيري اتفاق ميافتد.
گانونگ، کلمن و براون (1981) در پژوهشی تحت عنوان تأثیر ساختار خانواده(سالم، تک والدی و طلاقی) بر نگرش نسبت به طلاق در نوجوانان پرداختند آنان
