
میگردد:
SC= VA – HC
3. کارایی سرمایه بکارگرفته شده (CEE)53 را محاسبه کنید. این میزان از طریق تقسیم رقم مربوط به ارزش افزوده به سرمایه بکارگرفته شده به دست میآید. کارایی سرمایه بکارگرفته شده، نمایانگر این است که چه میزان از ارزش افزوده شرکت از طریق سرمایه بکارگرفته شده به دست آمده است. کارایی سرمایه انسانی (HCE)54 نیز از طریق تقسیم ارزش افزوده بر سرمایه انسانی میآید.
HCE = VA / HC
کارایی سرمایه انسانی، نمایانگر کارایی ارزش افزوده حاصل از منابع سرمایه انسانی بکار گرفتهشده در یک شرکت میباشد. سومین جز کارایی سرمایه ساختاری (SCE)55 است که با تقسیم سرمایه ساختاری بر ارزش افزوده به دست میآید.
SCE = SC / VA
کارایی سرمایه ساختاری، نشاندهنده این است که چه میزان از ارزش افزوده ایجادشده در شرکت از طریق سرمایه ساختاری حاصل گردیده است.
4. کارایی سرمایه فکری (ICE) را از مجموع دو قسمت کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه انسانی محاسبه کنید.
ICE =HCE+ SCE
ونهایتا ضریب ارزش افزوده فکری (VAIC)56 را از مجموع دو قسمت مربوط به کارایی سرمایه فکری و کارایی سرمایه بکار گرفتهشده محاسبه کنید.
VAIC = ICE +CEE
هر چقدر ICE و VAIC شرکتی بالاتر باشد نمایانگر این امر میتواند باشد که مدیریت به صورت بهتری از پتانسیل موجود در منابع سازمانی برای ارزش آفرینی استفاده کرده است. این روش، ارزش پولی سرمایه فکری را محاسبه نمیکند در عوض فاکتورهای مختلف مرتبط با کارایی سرمایه فکری رادربرگرفته و به عبارتی نشان میدهد که چگونه سرمایه فکری به صورتی کارا به یک سازمان ارزش میبخشند. (پاکدل، دریایی،1392، ص 19)
2-2-14-14) مدل پایش داراییهای نامشهود:
مدل پایش دارایی نامشهود در سال 1997 میلادی توسط کارل اریک سویبی معرفی شده است. هسته اصلی این مدل، چارچوبی است که در قالب آن تعداد زیادی از شاخصهای مرتبط با داراییهای نامشهود به شکل سادهشده قرار دارند این امکان را فراهم آورده است که این مدل عمومی، قابل کاربری در تمامی صنایع و سازمانهای فعال در آن صنایع را دارا باشد. در این مدل داراییهای نامشهود به سه مؤلفه اصلی تقسیمبندی میشود: ساختار بیرونی، ساختار داخلی و شایستگی فردی. (پاکدل ودریایی،1392، ص 19)
2-2-14-15) مدل شاخص سرمایه فکری:
مدل شاخص سرمایه فکری جزو مدل های کارت امتیازی است که در سال 1997 میلادی توسط یوهان روس و همکارانش، 57معرفی شده است.مدل شاخص سرمایه فکری،برای یکپارچهسازی شخصهای منفرد در قالب یک شاخص و ارتباط دادن تغییر است در سرمایه فکری به تغییرات در بازار است.روس و همکارانش،بر این باورند که علاوه بر سنجش موجودی،جریان دارایی نامشهود نیز بایستی مورد سنجش قرار گیرد.سنجش موجودی، ارجاعی است بر سنجیدن مقدار دارایی نامشهود و سنجش جریان بر تبادل داراییهای نامشهود به سرمایه مالی و بالعکس،وهم چنین به سایر صور دارایی نامشهود متمرکز است.(پاکدل،دریایی،1392،ص21)
2-2-14-16) مدل سنجش و حسابداری سرمایه فکری (مجیک):
مدل سنجش و حسابداری سرمایه فکری جزو مدل های کارت امتیازی است که در سال 2004 میلادی و توسط کمیسیون اروپا معرفی شده است. مجیک در واقع یک پروژه تحقیق و توسعه است که با حمایت مالی کمیسیون اروپا و سایر مشارکتکنندگان، باهدف توسعه مدل و سامانه سنجش سرمایه فکری آغاز شد. در تعریفی که بر پایهی آن مدل مجیک استوار گردیده است، به سرمایه فکری از چهار منظر نگریسته میشود: سرمایه انسانی: که شامل تمامی مهارتها، تخصصها و شایستگیهای سازمان برای واکنش مطابق نیازهای بازار و نیازهای مشتریان است. سرمایه سازمانی: که شامل قابلیتهای سازمان، فرایندها وزیر ساختهای سازمانی برای تولید محصولات و خدمات در بازار است. سرمایه بازار: که نمایانگر شایستگیهای سازمان برای تعامل با رابطهای بیرونی سازمان چون مشتری، شرکا، تأمینکنندگان و سایر ذینفعان سازمانی است. سرمایه نوآوری: توانایی سازمان در نوآوری، بهبود و توسعهی پتانسیل به کار گرفتهشده و همین طور ایجاد ارزش و ثروت بلندمدت. (پاکدل،دریایی،1392، ص 21)
2-2-14-17) مدل های تجسمی:
این مدل ها، نقشهها و تصاویری مجازی از نحوهی تعامل سرمایه فکری در خلق ارزش برای سازمان ایجاد میکنند که در دستیابی به اطلاعاتی پیرامون چگونگی توسعهی سرمایه فکری سازمان و نقاط ضعف و قوت آن، میتواند برای سازمان مفید باشد. این مدل ها به طور معمول به ترسیم شکلی تجسمی از فرایندهای مرتبط با منابع نامشهود سازمان و سرمایه فکری با توابع هدف، در بررسی کمک میکنند. این مدل ها به طور عمومی مدلهای گروه محور بوده وبر پایه تصمیمگیری و خرد جمعی پیرامون جزئیات آن عمل میشود. در ادامهی بحث به معرفی و بررسی چندین مدل از مدل های تجسمی پرداخته خواهد شد. (پاکدل،دریایی،1392، ص 21)
2-2-14-18) منشور عملکرد:
این مدل در سال 2002 میلادی توسط دیوید نیلی و همکارانش58 معرفی شده است. مدل منشور عملکرد چارچوبی نوآورانه جهت سنجش و مدیریت عملکرد است که در زمره نسل دوم مدل های سنجش به حساب میآید. مهمترین مزیت این مدل نسبت به سایر مدل ها را میتوان در توجه وتمرکز ویژه بر ذینفعان سازمان دانست. پیوستاری از ذینفعان سازمان که شامل: مشتریان و واسطهها، کارکنان، تأمینکنندگان و تنظیمکنندگان میشود. اساس این مدل بر شناسایی تقاضاها و انتظارات ذینفعان از سازمان و در مقابل، هر آنچه که سازمان از ذینفعان، همکاری وهم بخشی ذینفعان، استراتژی، فرآیندها و قابلیتها، پنج منشور عملکرد به حساب میآیند. به طور کلی میتوان فرآیند پیادهسازی مدل منشور عملکرد را در پنج گام مفهومی و بنیادین زیر خلاصه کرد:
شناسایی ذینفعان کلیدی سازمان، نیازها و انتظارات ذینفعان کلیدی سازمان به منظور تعیین عملهای موثر در ایجاد رضایت در ذینفعان سازمان.
بررسی و اتخاذ استراتژی هایی متناسب به منظور تأمین عاملهای تأثیرگذار بر رضایت ذینفعان سازمان.
شناسایی فرآیندهای حیاتی در راستای پیادهسازی استراتژی اتخاذشده در گام پیشین.
شناسایی و توسعه قابلیتهای سازمانی مرتبط با اجرای فرآیندهای تعریفشده در گام قبلی.
تعریف دامنه همکاری وهم بخشی ذینفعان، به منظور دستیابی و توسعه قابلیتهای یادشده در گام قبل. (پاکدل، دریایی،1392، ص 23-22)
2-2-14-19) مدل نقشهی داراییهای دانشی (کی_ای_ام)59:
مدل نقشهی داراییهای دانشی در سال 2001 میلادی توسط برتالد مار وجیووانی اسکیما60 معرفی شده است. نقشهی داراییهای دانشی به مدیران در دستیابی به شناختی گستردهتر نسبت به دانش سازمانی از نظرگاه چشمانداز داخلی و خارجی کمک کی رساند. در واقع نقشهی داراییهای دانشی امکان شناسایی فضاهای دانشی حیاتی برای سازمان را ایجاد میکند. در این مدل داراییهای دانشی برون داد و منابع مهم سازمانی، یعنی: منابع ذینفعان و منابع ساختاری پنداشته میشود که بر اساس آن چارچوبی برای طبقهبندی داراییهای دانشی سازمان معرفی شده است. (پاکدل، دریایی،1392، ص 23)
2-2-14-20) مدل های تجویزی سنجش سرمایه فکری:
مدل های تجویزی در حقیقت رهنمودهایی برای سنجش و تهیهی اظهارنامههای سرمایه فکری به حساب میآیند. ضرورت طرح این مدل ها، تقاضای بازار سرمایه و سهامداران برای شناسایی ظرفیتهای فکری موجود در سازمانهاست. لذا برای یکسانسازی عرضهی اظهارنامههای سرمایه فکری، دولتها و انجمنهای مختلف دست به طراحی چارچوبهای واحد در قالب رهنمودهای محلی یا ملی و فراملی زدهاند. در ادامه به معرفی برخی از مدل های مهم پرداخته خواهد شد. (پاکدل، دریایی،1392، ص 25)
2-2-14-21) رهنمود نوردیکا:
رهنمود نوردیکا یا مدل سرمایه فکری-مدیریت و گزارش دهی در زمره چارچوبهای تهیه اظهارنامهی سرمایه فکری است که در سال 2001 میلادی توسط سرمایهگذاری صنعتی اروپای شمالی شده است. هدف از تهیه راهنمای نوردیکا، ایجاد چارچوب راهنما برای شرکتها در جهت مدیریت و گزارش دهی سرمایه فکری بوده است. در قالب این راهنما، تجربیات موفق شرکتهای واقع در اروپای شمالی در زمینه پیادهسازی چارچوبهای مدیریت و گزارش دهی سرمایه فکری و همچنین تهیه اظهارنامهی سرمایه فکری مورد بررسی قرارگرفته است. در این مدل راهنما، موضوعات پر اهمیت در تهیه اظهارنامه سرمایه فکری پیشنهادشدهاند. (پاکدل، دریایی،1392، ص 25)
2-2-14-22) رهنمود مرتیام61:
رهنمود مرتیام یا مدل سنجش اقلام نامشهود به منظور درک و بهبود مدیریت، در زمرهی چارچوبهای راهنمای تهیه اظهارنامه سرمایه فکری است که در سال 2002 میلادی توسط کمیسیون اروپا معرفی شده است. هدف اصلی این پروژه، بر ایجاد مجموعه رهنمودهایی برای سنجش و شفافسازی اقلام نامشهود باهدف بهبود تصمیمگیری مدیران و ذینفعان سازمانی تمرکز یافت. براین اساس اهداف عملیاتی پروژه «مرتیام» به صورت زیر هدفگذاری شد:
تهیه یک طبقهبندی از داراییهای نامشهود که به لحاظ نظری معتبر، وهم چنین قابل کاربری در تحلیلهای تجربی باشد.
تحلیل سامانه مدیریت و کنترل در سطح بنگاهها به وسیلهی مطالعهی عمیق موردی و شفاف نمودن بهترین تجربیات اروپایی در سنجش سرمایهگذاری بر داراییهای نامشهود، ارزیابی برآمدهای سرمایهگذاری و بهکارگیری این برآمدها در تصمیمگیریهای کلی مدیریت و مدیریت نوآوری و انتشار اطلاعات پیرامون داراییهای نامشهود برای استفاده ذینفعان.
ارزیابی ارتباط داراییهای نامشهود با کارکرد بازارهای سرمایه از طریق تحلیل دادههای بازار.
طرح رهنمودی برای سنجش و شفافسازی داراییهای اطلاعاتی به عنوان برایند سه فعالیت قبلی. (پاکدل، دریایی،1392، ص 25)
2-2-15) گزارشگری سرمایه فکری:
مرحله نهایی در مدیریت سرمایه فکری، فرایند گزارشگری آن است. افشای ارزش سرمایه فکری میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. اگرچه همه این دلایل جزو اهداف کلیدی هستند، اما هدف اصلی،تهیه اطلاعات مفید برای سهامداران سازمان است. سهامداران نیز دارای نیازهای اطلاعاتی مختلفی هستند که رویه شرکت باید برمبنای افشای آن دسته از اطلاعاتی باشد که بتوانند نیازهای اطلاعاتی گروه بیشتری را تأمین کند. درک و بهرهبرداری از منابع ناملموس حیاتی در سازمانها، به حفظ و کسب مزیت رقابتی کمک کی کند و سرمایه فکری میتواند در ایجاد وبکارگیری از دانش برای افزایش ارزش سازمان مورد استفاده قرار گیرد. (ستایش و همکاران،1392، ص 81)
استفادهکنندگان از اطلاعات مربوط به سرمایه فکری شامل گروههای زیرند:
سهامداران و سرمایهگذاران: برای داشتن اطلاعات بهتر برای تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری، سهامداران و سرمایهگذاران باید دانش و آگاهی بیش تری درباره سرمایه فکری یک سازمان داشته باشند. حسابداری سنتی از طریق گزارشهایی که برای این اهداف تهیه نشده بودند، تا حدی میتوانست تصویر مناسبی از سرمایه فکری سازمان فراهم کند؛ ولی این به تنهایی جوابگوی نیازهای سرمایهگذاران و سهامداران نیست. اگر سرمایهگذاران اطلاعات کاملی درباره ارزش سازمان و سرمایه فکری آن نداشته باشند، ارزیابی آنها از وضعیت سازمان دارای اعتبار کمتری خواهد بود و خود این ابهام، باعث افزایش هزینه سرمایه برای سازمان میشود. (مهر منش، امینی،1391، ص 35)
تحلیلگران مالی: تحلیلگران برای درک بهتر ارزش سازمان، باید اطلاعات درستی درباره ارزش سرمایه فکری آن داشته باشند. بدون داشتن اطلاعات مفصل درباره سرمایه فکری سازمان و درک چگونگی کمک کردن این اطلاعات در رسیدن به اهداف استراتژیک، تجزیه و تحلیلکنندگان نمیتوانند ارزیابی درستی از وضعیت سازمان انجام دهند. این امر، منجر به افزایش ابهام برای سرمایهگذاران و بانکها میشود و باعث خواهد شد که آنها ریسک بیش تری برای سرمایهگذاری یا دادن اعتبار، برای سازمان در نظر بگیرند که این خود سبب میشود، هزینه سرمایهای افزایش پیدا کند. (مهرمنش، امینی،1391، ص 35)
کارکنان: کارکنان برای درک سلامت و وضعیت مالی سازمان خود، به اطلاعات نیاز دارند. امروزه سرمایه فکری یک عنصر بسیار مهم برای دستیابی به
