
و هنري، توانمندتر از پسران ميباشند.171 مردان در دريافت و شناخت مفاهيم انتزاعي و كلمات مجرد برتري دارند.172
شكلگيري هويت دختران، تنها براي استقلال شخصيت نيست، بلكه براي همكاري و صميميت و مراقبت از ديگران نيز هست. در حالي كه هويت پسران از اساس براي استقلال و رقابت و فرديت شكل ميگيرد.173 مادران به طور طبيعي با بچههاي خود زيادتر صحبت ميكنند؛ به صداي بچهها حساسترند و با شنيدن صداي نوزادانشان غدد شيري آنان تراوش ميكند. آنچه را پدران، در رابطه با فرزندانشان بايد بياموزند، مادران به طور طبيعي دارا هستند.174
به تعبير شهيد مطهري، اين يكي از تدابير حكيمانه و شاهكارهاي خلقت است كه در غريزه مرد، نياز و طلب و در غريزه زن، ناز و جلوهگری قرار داده است.175 لذا خلقت هدفمند، مرد را مظهر طلب و عشق، و زن را مظهر محبوبيت و معشوقيت قرار داده است.176
خواست فطري زنان این است كه ديگران دوستش بدارند و بها و مهر بورزند؛ در حالي كه مرد طبعاً ميخواهد كه ديگران را دوست بدارد و به آنان مهر بورزد…زن در جستجوي محب است و مرد به دنبال محبوب.177
اين احساسات و عواطف موجب شده كه جنس مونث، تأثير پذيرتر از جنس مذكر باشد. جاي ترديد وجود ندارد كه اجتماع و آثار رفتار ديگران، مي تواند تفاوتهاي موجود بين زنان و مردان را تضعيف يا تشديد كند. براي مثـال، نتـايج تحقيقات زيست شنـاسان نشان داده است كه جنس نر به دليل وجود هورمونهـاي آندروژن در خون و تمايز مغز در جهت نر بودن، از جنس ماده پرخاشگرتر است. از طرف ديگر، رفتار ديگران مي تواند اين نوع تمايل يا ويژگي شخصيتي را كمتر يا بيشتر كند. براي مثال در بسياري از جوامع، خشونت و پرخاشگري را حق قانوني پسر مي دانند، ولي از دختر مي خواهند كه آرام باشد. به پسر اجازه داده مي شود كه تفنگ بازي كند، اما به دختر اجازه چنين كاري داده نمي شود و نظاير آن. به طور كلي مي توان گفت كه بين زن و مرد تفاوتهاي اساسي وجود دارد و آداب و رسوم، تعليم و تربيت و انتظارات يك جامعه، مي تواند اين تفاوتها را تشديد يا تعديل كند.178
ب: تفاوتهای تشریعی
ادیان الهی نیز در قالب احکام و تکالیف، بین زنان و مردان تفاوتهایی قائل شده اند. برخی احکام اختصاصی زنان از دیدگاه اسلام که این تفاوت ها را آشکارتر می کنند بدین قرارند:
1.حجاب179
2.شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است.180
3.سهم ارث زن نصف سهم مردان است.181
4.دیه زن نصف دیه مرد است.182
5.طلاق به دست مرد است.183
6.شرکت در جهاد برای زنان واجب نیست.184
7.خروج زن از خانه بدون اجازه شوهر جایز نیست.185
در توضیح این تفاوتها باید عنوان کرد زنان و مردان از لحاظ بنيادي با هم متفاوتند. اين تفاوتها را ما بوجود نياوردهايم كه خودمان هم بتوانيم آن را از بين ببريم… به جاي اينكه زنان ومردان اين تفاوتها را تهديد و توهيني به خود تلقي نمايند و از آن گلايه داشته باشند، بهتراست به اين بيانديشند كه همين تفاوتها موجب ميشود كه زن و مرد، مكمل يكديگر باشند186
راز تفاوت بين زن و مرد در استعدادها و قواي مختلف، آن است كه انسان موجودي طبيعتاً اجتماعي است و نميتواند امور خود را به تنهايي انجام دهد و نيازمند برقراري ارتباط با ديگران است. خداوند به واسطۀ اين تفاوتها، زمينۀ ايجاد پيوند را برقرار كرده است. لذا در تفكر اسلامي، ارتقاي هر يك از اعضاي خانواده و اجتماع، تا حدود زيادي در گرو ارتقاي اعضاي ديگر است. از اين رو، افراد يك جامعه از جمله مرد و زن، كمال خود را در كمال ساير افراد ميدانند.187 اين حسّ نياز متقابل، موجب ايجاد پيوند متقابل در قالب احساس نياز به مكمل می شود که در گرو رفع نواقص خويش در تعامل با فرد ديگر است.
خداوند بر اساس هدفمندي، به منظور نيل به غايات آفرينش، تفاوتهايي ميان زن و مرد قرار داده و استعدادها و تواناييهايي متناسب با مسئوليتها و وظايف به آنها عطا كرده و قوانين خويش را به منظور هموار ساختن راه دستيابي به غايتهاي آفرينش تنظيم نموده و در تمام اين قوانين، وضع مقررات را با لحاظ تفاوتها طرح ريزي كرده است.188
بايد توجه داشت كه بسياري از مشكلات موجود جامعه بشري، مولود انحطاط خانواده است و يكي از عوامل مهم تضعيف خانواده، بي توجهي به تفاوتها و كنار گذاشتن نقشهايي است كه هر يك از اعضاي خانواده ميبايست متناسب با ويژگيها و استعدادهاي خود انجام دهند. در واقع، اقتضاي بي توجهي به استعدادها و تمايزات آن است كه طرح ريزي حكيمانۀ خالق هستي براي سعادت بشري مورد بي توجهي قرار گرفته و با از ميان رفتن احساس نقص و كمبود در هر يك از دو جنس، جذابيت آنان براي يكديگر كاهش يابد.
گفتار سوم: ویژگیهای مشاغل مناسب زنان
با توجه به تفاوتهای که بیان شد شغل زن باید با ویژگی جسمی و روحی وی سازگار باشد. شغل انتخابی زنان باید با اهداف آنها سازگاری داشته باشد و آنها را در جهت رسیدن به اهدافشان یاری کند؛ یعنی شغلهایی که نه تنها از آنها وقت زیادی نگیرد، بلکه به تعالی و رشد اجتماعی و روحی زنان کمک کند.
پس میتوان این معیارها را اینگونه دسته بندی کرد:
معیارهای شغل مناسب برای زنان
۱.لطمه نزدن به وظایف مادری و همسری
۲. عدم کاهش روحیه زنانه آنها و انطباق با روحیه زنان
۳. کار در محلی که بانوان حضور دارند و کمترین ارتباط با نامحرم را دارا است
۴. ترجیحا کارهایی که میتوان در منزل آنها را انجام داد
۵. در راستای تعالی زن بودن
۶. گرفتن کمترین وقت
۷. خسته نکردن زنان از نظر جسمی و روحی
از مصادیق کارهای مورد پسند برای زنان کارهایی مانند معلمی، دورکاریها، کار در موسسات فرهنگی، پژوهشگری و… است که هر کدام مزیتهایی را داراست. شغل معلمی لطافت زن را حفظ میکند و زمان کمی را از زن میگیرد و به همین جهت وی از انجام کارهای منزل باز نمیماند و به دیگر وظایف خود خواهد رسید. شغلهایی مثل منشی گری یا کارمند بودن و کارهای سنگین مثل رانندگی و کار در معدن و پلیس بودن و… میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را برای زنان دارا باشد؛ یعنی علاوه بر آسیبهای روحی، آسیبهای جسمانی بسیاری را دارا است. به طور مثال منشی بودن شغلی است که زن را در معرض برخورد با افراد متعدد اعم از محرم و نامحرم قرار می دهد که این برای طهارت روحی زنان مناسب نیست. علاوه بر آنها آسیبهای اجتماعی نیز به دنبال دارد. یا کارهای سنگین لطافت روحی زن را از بین میبرد و همچنین لطمات جمسی و روحی زیادی به زنان وارد میکند.
همان طور که مطرح شد تربیت نسل که یکی از وظایف زن بشمار میرود، کاری مهم و سخت بوده که در صورت عدم توجه به این موضوع هزینههای زیادی را متحمل میشویم. الگوی اسلامی زن اهل عبادت، سیاست و خانه داری بودن است که این، تضادی با عدم اشتغال در بیرون از منزل ندارد؛ بلکه زن میتواند در منزل پویایی خود را حفظ کند و در عرصه ی سیاست نیز نقش آفرینی کند. صرفا با حضور فیزیکی در این عرصه این مهم محقق نمیشود بلکه با حضور غیر فیزیکی هم میتواند این نقش آفرینی را کرد. خانه داری نیز یکی از ویژگیهای مهم زن متعالی میباشد. خانه داری با مفهومی که بیان خواهد شد، یعنی تربیت نسل و همسرداری و مدیریت و برنامه ریزی هنرمندانه برای ایجاد آرامش و محبت در فضای خانه به طوری که خانه محل آرامش و بهره جوییهای معنوی باشد.
مبحث سوم: نقش زنان در خانه و توسعه کشور
گفتار اول: نقش زنان در خانه داری
به مجموعه کارهای مربوط به گرداندن امور یک خانه، خانهداری میگویند. بیشترین امور خانهداری آشپزی، نظافت منزل، شستوشوی ظروف و پوشاک، اتوکشی، امور آموزش فرزندان و گاه باغبانی و خرید منزل میباشد. به فردی که به این امور میپردازد خانهدار گفته میشود.
در قبال كار خانه از سوي زنان خانه دار، مي بايست اضافه كرد كه كار خانهداري توليد درآمد مي كند، ولي اين درآمد پنهان است و پولي نيست كه مستقيم به دست او بدهند، پولي است كه به علت زحمات او در جيب خانواده مي ماند تا براي رفاه همه خرج شود، زيرا اگر زن خانه به هر دليلي كار خانهداري را انجام ندهد، آن خانواده ناگزير مي شود با پرداخت مبلغي از درآمد خانواده، فردي را براي انجام امور به استخدام درآورد و كار يك زن خانه دار از لحاظ مادي همين دستمزدي است كه پرداخت نمي شود. لذا كوششهاي بيشتري لازم است تا كار خانهداري زنان به عنوان عاملي كه نقش مستقيم در اقتصاد پولي كشور و درآمد خانوار دارد شناخته شود و اگر هم قابل محاسبه در نظام محاسبات مالي، به جهت كاركرد خاص آن نمي باشد، در يك نظام محاسباتي به موازات نظام محاسبات مالي، مي تواند اندازهگيري و تخمين زده شود. اين امر با توجه به اينكه حدود سه چهارم زنان جامعه را خانه داران تشكيل مي دهند، از جهت زدودن باورهاي غلط فرهنگي نسبت به كارهاي خانگي و منزلت زنان، همچنين از لحاظ ايجاد رشد و امنيت رواني و حقوقي و اقتصادي زنان خانه دار، به خصوص از نقطه نظر تربيت فرزندان، قابل توجيه و حائز اهميت مي باشد.189
در کشورهای صنعتی، شغل زنان خانه دار در فهرست رتبه بندی مشاغل یاد نشده است که این خود به معنای ارزش صفر این فعالیت خواهد بود، اما اعتبار این شغل در قبال دریافت دستمزد 34 از 100 است.190 این در حالی است که ارزش کار خانگی تقریباً معادل 25 درصد تا 40 درصد ثروت ایجادشده در کشور های صنعتی است. از سوی دیگر، خانهداری حتی ارزش افزوده هم دارد. برای نمونه، اگر یک ماه هزینهی کارهایی را که خانم در خانه انجام میدهد را محاسبه کنید، ارزش کار آنها مشخص خواهد شد و مشاهده خواهید کرد که خانهداری زن علاوه بر سایر محسناتی که دارد از لحاظ اقتصاد فردی نیز مقرون به صرفه است و تأثیر زیادی بر اقتصاد جامعه دارد.191
با احتساب فعاليت خانهداري به عنوان يك فعاليت توليدي، توليد ناخالص داخلي كشور به قيمت جاري و ثابت حدود 70 درصد افزايش مي يابد. محاسبات نشان مي دهد كه در همه سالهاي مورد نظر، سهم توليد مردان نسبت به زنان بيشتر مي باشدكه عمدهترين دلايل آن مي تواند نابرابري دريافتي مردان و زنان در فعاليتهاي مشابه از يك طرف و تعداد بيشتر مردان نسبت به زنان از سوي ديگر باشد.192
طبق برآوردهاي مركز آمار ايران كه تحت عنوان احتساب سهم زنان در توليد كشور انجام شده است.193 نسبت توليد مردان شاغل، طي سالهاي 1366-1370 به قيمت جاري و ثابت نسبت به كل توليد تغيير محسوسي ندارد و از 4/92 تا 7/93 درصد كل توليد را در برمي گيرد و سهم زنان تنها 3/7 تا 6/7 درصد كل توليد را تشكيل مي دهد. با احتساب سهم زنان خانهدار و منظور نمودن آن در محاسبات، ساختار توليد كلاً دگرگون مي شود و سهم زنان به شدت افزايش يافته و به 7/46 تا 2/48 درصد توليد مي رسد.
زن خانهدار در صورتی که مهارتهای خانهداری را به کار گیرد، در وضعیت فعلی؛ باری از اقتصاد خانواده برخواهد داشت که شاید حتی یک زن شاغل نیز نتواند تا این اندازه به اقتصاد خانواده کمک کند.
با توضیحاتی که داده شد خانه داری و نقش زن خانه دار به وضوح قابل درک است. آنچه امروز به عنوان یک بحران در ارتباط با این مساله مطرح است باورهای نادرستی است که در ذهن اکثر افراد وجود دارد که حاکی از آن است که خانه داری را نه به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان یک وظیفه پیش و پا افتاده که به نوعی همه ی زنان خواه ناخواه آن را بر عهده دارند تعریف می شود. نقش رسانه ها در القای این طرز تفکر پررنگ تر است. رسانه ها با ابزار قدرتمندی که در فرهنگ سازی بر عهده دارند با برجسته کردن زنانی که در بازار کار نقش شغلی دارند این تفکر را در ذهن مخاطب ایجاد می کنند که این زنان افراد موفقی هستند و بالعکس با جلوه دادن زنان بی سواد، نا آگاه و به نوعی گرفتار به عنوان زنان خانه دار ارزش این شغل یا وظیفه را زیر سوال می برند.
از طرفی افراد و به خصوص دختران تشویق می شوند که تحصیلات خود را به مدارج عالی برسانند با این هدف که در آینده شاغل شوند. به طوری که اگر از دختران دبستانی سوال شود در
