
شهرداري بوستن ساخت يك موتور مخصوص يعني يك تلمبه دستي را به انگلستان سفارش داد و ١٣ نفر را براي اداره آن برگماشت.
نخستين اداره آتش نشاني داوطلبانه ايالات متحده آمريكا، در سال 1736 ميلادي به دست بنجامين فرانكلين در فيلادلفيا تأسيس شد. اين اداره، جاي گروه سطل داران را كه تا آن زمان فعال بود، گرفت.
در سال 1835 ميلادي، نخستين گروه آتشنشاني رسمي در شهر نيويورك نيز آغاز به كار كرد. اين گروه چهار عضو داشت كه سالانه 250 دلار حقوق ميگرفتند. يك سال بعد افراد مزبور به چهل نفر افزايش يافتند و نام پليس آتشنشاني بر آنها نهاده شد. نخستين اداره آتشنشاني شهر نيويورك در سال ١٨٥٥ سازمان يافت.
امروزه در تمام كشورهاي جهان سازمانها يا ادارات آتشنشاني وجود دارد. مثلاً در ايالات متحده آمريكا نزديك به يك هزار اداره آتشنشاني يا آتشنشانان متخصص حرفهاي، تمام وقت و حقوقبگير و بيش از يك هزار و پانصد اداره آتشنشاني با آتشنشانان نيمه وقت يا داوطلب مشغول به خدمت هستند. تعداد كل آتشنشانان حرفهاي ايالات متحد آمريكا به بيش از هشتاد هزار و تعداد كل آتشنشانان داوطلب به بيش از هشتصد هزار نفر ميرسد (لئوكوم، 1370، 16 و 17 و 18).
٢ـ 5 تاريخچه آتش نشاني در ايران
تاريخ آتش سوزي در ايران به 1200 سال پيش از ميلاد برميگردد به شهر سوخته در 67 كيلومتري جنوب زابل در استان سيستان و بلوچستان كه چندين بار در آتش سوخت و دوباره بازسازي شد. شهري كه حداقل در روزگار ما كاوشهاي باستانشناسي انجام شده در آن ثابت كرده است حداقل چهار دوره مشخص آباداني به خود ديده و ظاهراً در چهارمين دوره حياتش بر اثر آتشسوزي به كلي ويران شده و از بين رفته است (www.125.ir).
همچنين در واپسين سالهاي سلطنت هخامنشيان نيز آتشسوزي در تخت جمشيد باعث از ميان رفتن بخش عظيمي از ثروت ملي شده است و در سال 325 هجري قمري، بغداد كه در آن زمان جزو قلمرو ايران به شمار ميآمد، به كام حريقي فرو رفت كه دو شبانه روز ادامه داشت و شهر را به كلي ويران كرد. مغولان هم قسمتهاي وسيعي از ايران را به آتش كشيدند و در شب سه شنبه دوازدهم ماه شوال 1098 هجري قمري، آتشي كه در يكي از خانههاي ساري برافروخته شده بود، منجر به آتشسوزي مهيبي شد كه پس از ساعتي، دامنهاش تمام شهر را در بر گرفت و… (www.125.ir) .
اميركبير، كه برنامههاي اصلاحي متعددي براي تغيير سيماي كشور داشت و بر اساس ديدهها و شنيدههايش از زندگي مردم كشورهاي ديگر، بيش از همه بر اساس مطالعات و انديشههايش علاقمند و مشتاق به ايجاد تغييرات دلخواهش در نظام سياسي و اجتماعي كشور بود از جمله توجه خاص به ايجاد امنيت و رفاه در شهر و در بين مردم داشت در اين ميان تبريز، اولين شهري بود كه در آن سالها در آن بلديه تأسيس شده بود و «قاسم خان والي» كه در تاريخ آن شهر نماد خدمت به مردم در سالهاي اوليه قرن 13 شمسي محسوب ميشد، ١٠ سال بعد از تولد بلديه، در گوشه ديگري از شهر، در خيابان خاقاني، نبش خيابان بهادري امروز، بنيان تشكيلاتي را گذاشت كه در ارديبهشت ماه سال 1296 شمسي افتتاح شد و به دليل وظيفه خاصي كه براي آن تعريف شده بود، از همان ابتدا به اطفائيه شهرت يافت. پيش از آن، در سال 1221 شمسي مأموران روسيه تزاري براي تأمين امنيت و حفظ منافعي كه در تبريز داشتند امكاناتي را به امر آتشنشاني اختصاص داده بودند، كه از چند پمپ دستي دو طرفه، از جنس برنز ومس براي پمپاژ آب تشكيل ميشد، اقدامات روسها در تبريز، اگرچه حكم نخستين سند دوباره تأسيس نهادي رسمي براي مبارزه با آتش در ايران را از 165 سال پيش دارد، ولي اسناد تاريخي گواهي ميدهد كه از آن امكانات فقط براي اطفاء حريق استفاده ميشد و براي مقابله با ساير حوادث كارايي نداشت. در حالي كه قاسم خان والي، وقتي اداره اطفائيه تبريز را بنيان گذاشت، رسيدگي به ساير حوادث غيرمترقبه از سيل و زلزله گرفته تا آوار، سقوط از بلندي و… را هم جزو وظايف اطفائيه قرار داد و كوشيد ابزار و ادوات مقابله با آن سوانح نيز تهيه شود و در اختيار، مأموران شاغل در اداره اطفائيه قرار گيرد.
يكي از شاخصترين ويژگيهاي اداره اطفائيه تبريز، كه در حد خود نوعي ابتكار بديع به شمار ميآيد احداث برج يانقين است كه در كنار ساختمان اطفائيه قرار داشت. واژه يانقين در زبان مردم آذربايجان به معناي آتش و آتشسوزي است و فلسفه وجودي برج زيبا و ديدني يانقين كه با ٢٣ متر ارتفاع يكي از ابنيههاي معروف دوره قاجاريه در تبريز محسوب ميشود دومين و سومين واحد آتشنشاني كشور، با توجه به ضرورت حفظ چاههاي نفت مسجد سليمان و پالايشگاه آبادان، توسط دولت انگلستان در خوزستان تأسيس شد. پس از امضاء فرمان مشروطيت در سال 1285 شمسي تغييراتي كه در ساختار اداره كشور به وجود آمد، مشروطهخواهان هدف اوليه از تأسيس بلديه، حفظ منافع شهرها و برآورده كردن حوايج شهرنشينان مثل اداره كردن اموال منقول و غيرمنقول، نگهداشت سرمايههاي متعلق به شهر، ايجاد تسهيلاتي براي دسترسي آسان به نقاط شهر شكل گرفت.
همزمان در تهران و ايجاد بلديه و شكلگيري واحد اطفائيه، شهر قزوين از آتشنشاني برخوردار شد و در پي آن اهواز در سال 1304، بندرانزلي در سال 1305، رشت در سال 1310، زنجان در سال 1327 اصفهان در سال 1328 و همچنين شهرستان آمل جزو شهرهايي است كه اگرچه از سال 1302 شهرداري در آن شروع به فعاليت كرد، اما تا سال 1349 شهرداري آن فاقد دايره آتشنشاني بود (www.125.ir).
٢ ـ 6 تاريخچه آتشنشاني در تهران
درابتداي تأسيس اداره اطفائيه، فردي آلماني به نام «هانري فردريش دوئل» كه از مكانيكهاي قشون به شمار ميآمد به رياست فني و يكي از افسران روس به نام «كلنل وربا» (كه به ايران پناهنده شده بود)، به رياست نظامي آن منصوب شدند و اداره موصوف با 15 نفر پرسنل كه همگي از درجهداران قشون بودند، كار خود را شروع كردند. ولي در سالهاي بعد، به موازات مجهز شدن اداره اطفائيه، در كادر اداره كننده آن تشكيلات نيز تغييراتي به وجود آمد و ادارهاش تحت نظر رؤساي ايراني كه از بين افسران ارتش انتخاب ميشدند، قرار گرفت و بر تعداد كاركنانش افزوده شد.
اداره اطفائيه، فعاليت خود را ابتدا در ٣٠٠ متري ميدان توپخانه و در ابتداي خيابان چراغ برق (اميركبير فعلي) در محل استيجاري در گاراژ حسيني كه متعلق به فردي موسوم به نام «سيد اسدالله» بود و قسمتي از گاراژ غرب كه مقابل كوچه عربها در شمال همان خيابان قرار داشت، شروع كرد و يك دستگاه اتومبيل آبپاشي كه تنها دارايي آن را تشكيل ميداد. اگرچه اسماً به امر آتشنشاني اختصاص يافت، اما عملاً براي امور ديگري نيز مورد استفاده قرار ميگرفت. در آذرماه سال 1307 با نيت تقويت توان فني اداره اطفائيه، يك دستگاه آبپاش بزرگ و چهار دستگاه آبپاش كوچك مارك N.A.G كه لاستيكهاي توپر داشت، از كشور آلمان خريداري شد و به طور كامل در اختيار اداره اطفائيه قرار گرفت، در همان سال وقوع حريقهاي سنگين در شهر و استفاده از نيروها و تجهيزات نظميه و بلديه عاملي شد تا اين نياز بيشتر قابل لمس و ملموس باشد آمار موجود دلالت بر اين دارد كه تا حدود سال 1307 شمسي مجموع تجهيزات آتشنشاني تهران كه عبارت بود از 15 دستگاه ماشين آتش خاموش كن، نو و آماده بكار، ٣ دستگاه «بنز مرسدس»، ٤ دستگاه «اشكودا»، ٢ دستگاه پورسك «N.A.G» و ٤ دستگاه موتور پمپ، به علاوه 84 كاميون اسقاط كه پس از مستعمل شدن توسط ادارات ديگر در اختيار آتشنشاني قرار گرفته بود كه البته تأثيري در امر اطفاء حريق نداشت.
تشكيلات اطفائيه، چندين سال، همچنان در خيابان چراغ برق و در گاراژهاي حسيني و غرب داير بود. تا اين كه بر اثر وسعت يافتن شهر و تعدد حريقهايي كه در مناطق مختلف اتفاق ميافتاد، مسئولان امر بالاخره متوجه شدند ماشينآلات و نفراتي كه در اختيار دارند، جوابگوي نيازهاي شهري با وسعت و جمعيت تهران نيستند. به همين جهت در سال 1310 شمسي با پيگيري «كريم آقابوذرجمهري» كه در رابطه با امر آتشنشاني بيشترين مسئوليت را برعهده داشت و به تعبيري مدير ارشد آن خوانده ميشد، براي احداث ساختماني متناسب با وظايف اداره اطفائيه و همچنين تأمين بودجهاي منطبق با حجم فعاليتهاي آن، پيشنهادي تهيه و تقديم مجلس نمود، كه با تصويب آن پيشنهاد در سال 1311 اداره اطفائيه ابتدا به قسمت شرقي آسايشگاه سابق بلديه و پس به بيرون از محدوده شهر، به ميدان حسنآباد و محل گورستان متروكهاي كه در آنجا واقع بود (محل كنوني ايستگاه شماره ١ سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني) انتقال يافت و ساختمان جديدي در آن محل احداث و تدريجاً تكميل شد و كليه تشكيلات اداره اطفائيه به آن جا انتقال يافت.
در سال 131٣ «حسن خان معتضدي» به رياست اداره آتشنشاني منصوب شد. وي با علاقمنديهايي كه به كار خود داشت، از ابتداي قبول مسئوليت، شروع به تلاش گستردهاي براي سامان بخشيدن به امور اطفاء حريق كرد و ضمن خريد لباسهاي نسوز براي آتشنشانها، دولت را متقاعد به ساخت يك فروند كشتي آتشنشاني نمود كه از كشور آلمان خريداري ميشد تا براي خاموش كردن حريق كشتيها، در درياچه مازندران مورد استفاده قرار گيرد.
در آخر سالهاي 1320 اندك اندك مشخص شد كه شغل و حرفه آتشنشاني شغل و حرفهاي تخصصي است و دستاندركاران آن بايستي از دانش فني لازم برخوردار باشند لذا لزوم برخورداري مأموران آتشنشاني از مهارتهاي فني احساس گرديد بر اين مبناء دولت عدهاي از كاركنان اداره اطفائيه را براي گذراندن يك دوره آموزش حرفهاي به خارج از كشور اعزام نمود كه پس از گذشت دوره، آنچه را كه آموختهاند به همكاران خود آموزش دهند.
به اين ترتيب، اداره اطفائيه اولين قدمها را براي تبديل شدن به نهادي توانمند برميداشت در سال 1333 شمسي هنگامي كه نيروهاي ماهر در حد نياز خود را تأمين نمود از عنوان اطفائيه به آتشنشاني تغيير يافت و چون آن هنگام مصادف با توسعه صنايع و شكلگيري مناطق مسكوني جديد در اطراف تهران بود، تصميم گرفته شد آتشنشاني تهران علاوه بر داشتن يك اداره مركزي ٣ شعبه كه شامل: ١ـ ميدان حسنآباد؛ ٢ـ انتهاي خيابان شهباز (خاقاني)؛ ٣ ـ خيابان شوش در نقاط مختلف شهر در اختيار داشته باشد.
در سال 1334 درست يك سال بعد از افتتاح شعبات سه گانه، پايگاه چهارم در شميران نيز به مرحله بهرهبرداري رسيد و در همان سال قرارداد خريد چهار دستگاه اتومبيل آتشنشاني جديد با كارخانه ايراني ارج به امضاء رسيد.
با توجه به وجود حريقها و حوادث مختلف در سطح شهر تهران در سال 1340 شمسي واحدي به نام گروه «امداد و نجات» در ايستگاه حسنآباد ايجاد شد تا در كنار گروه اطفاي حريق كار امداد و نجات حادثه ديدگان را برعهده گيرد.
در سال 1349 با توجه به ترافيك خيابانهاي تهران و به دستور شهردار وقت يك كادر موتورسوار، با موتورسيكلتهايي كه مجهز به بيسيم بودند و ميتوانستند تا ١٢٠ كيلوگرم بار را حمل كنند تشكيل شد و مقرر گرديد تا در زمان وقوع حريق و آتشسوزي با سرعت تجهيزات مقدماتي را تا قبل از رسيدن خودروهاي سنگين به محل حادثه برسانند.
درسال ١٣٤٤ كميسيون بودجه مجلس شوراي ملي در جلسه خود به منظور ارتقاء ايمني فرودگاههاي كشور با خريد چند دستگاه اتومبيل آتشنشاني جهت اداره كل هواپيمايي كشور موافقت كرد و بر اساس آن موافقت چهار دستگاه ليلاند ديزل مخصوص اطفاء حريق در فرودگاه، دو دستگاه آمبولانس از نوع شورولت جنگي و سه دستگاه جيب اطفائيه براي مقابله با حريقهاي احتمالي در فرودگاه خريداري شد.
عمده مشكلات آتشنشاني تا سال 1350 وسعت تهران بود كه به سرعت چند برابر گرديده و تعداد ايستگاههاي آتشنشاني به كندي افزايش مييافت. در اين سال تعداد ايستگاهها تازه به ٧ واحد رسيده بود.
در سال 1353 سه پايگاه ديگر به تعداد ايستگاهها افزوده شد. در تاريخ ششم آبان ماه 1353، در يكصد و سومين جلسه انجمن شهر تهران اساسنامه سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني در چهار فصل، ٢٨ ماده و ١٤ تبصره تصويب شد. در سال 1355 در حالي كه تعداد ايستگاههاي
