
دست ندادن شغل یا مرتبه خود، مجبور به پذیرش چنین پیشنهاداتی می شود.
در مزاحمت از نوع محیط نامناسب، فرد قربانی از نظر روحی و روانی دچار آشفتگی و ناراحتی می شود و در صورت ادامه داشتن چنین درخواست هایی در انجام وظایفش اختلال ایجاد می شود و شاید این موضوع سبب کناره گیری او از محیط کار شود.150
بر طبق برآوردها، در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دوره شغلی خود به مدتی طولانی دچار آزار جنسی می گردند.151 مطالعات نشان می دهد که نیمی از زنان در کشورهای صنعتی مورد آزار و اذیت های جنسی قرار می گیرند. آزار جنسی منجر به احساس درماندگی، نداشتن عزت نفس، تشویش، افسردگی، ارتباط ضعیف با همکاران و کاهش اشتیاق به انجام کار می گردد. چه بسیار روابط ناسالم و ضد اخلاقی که از افراد در محیط های کاری گزارش می شود و چه بسا زنان سالم و متدینی که به مرور زمان از عفت و نجابتشان کاسته می شود. حداقل آسیبی که گریزی از آن نیست برجسته شدن روحیه مردانه در این زنان است. به خصوص اگر کار از لحاظ جسمانی انرژی زیادی بطلبد یا محیط به گونه ای باشد که مرد و زن نامحرم، زیاد در ارتباط و تعامل با هم باشند. آثار منفی این روحیه بیشتر در منزل و در رفتار با همسر و فرزندان ظاهر می شود. جایی که عاطفه و احساس لطیف زنانه و مادرانه حرف اول را باید بزند، با سرسختی، تندی، بی حوصلگی، خستگی، عمل گرایی و… مواجه می شویم و در مرحله بعدی اجتماع متضرر میگردد و به نوعی تاوان آن را اجتماع نیز باز پس می دهد.
2-افزایش بیکاری در مردان: از جمله پیامدهای آشکار روی آوردن زنان به اشتغال، بی کاری مردان است، جذب زنان به بازار کار، قناعت به دستمزدهای کم، سر به زیری و حرف شنوی و… سبب می شود که شرکت ها و مراکز کاری بیشتر از نیروی زن استفاده نمایند و در این میان، یا باید مردان نیز با همان دستمزد پایین کار کنند که معمولا کفاف مخارج زندگی شان را نمی کند و یا از کار کردن در آن محل منصرف شده دنبال کار دیگری باشند و این مشکل روز به روز بیشتر خودش را نشان می دهد و یکی از نگرانی ها و دغدغه های کارشناسان می باشد.
مبحث دوم: گونه شناسی اشتغال زنان
گفتار اول: انگیزه های اشتغال زنان
یک از مسایلی که شایسته است مورد توجه قرار بگیرد، انگیزه اشتغال زنان است. با وجود این که تأمین نیازهای معیشتی خانواده همواره اصلی ترین انگیزه اشتغال خواه مردان و خواه زنان بوده است، اما پژوهش های انجام شده، انگیزه های دیگری را نیز در اشتغال زنان گزارش می کند. بر پایه تجارب مشاوره ای و پژوهش های انجام شده، علل و انگیزه های مختلفی باعث می شود تا بانوان به فعالیت های بیرون از منزل روی بیاورند، از جمله:
الف- نیاز مالی و فشار اقتصادی : عده ای از خانم ها، برای حلّ بخشی از مشکلات اقتصادی خانواده مجبور به کار می شوند. به نظر می رسد اوضاع نامناسب اقتصادی در دهه های اخیر در کشورهایی مثل ایران که با بالا رفتن سطح انتظارات رفاهی همراه بوده، در سال های گذشته بیشترین تأثیر را در روی آوردن زنان به بازار کار داشته است.
ب- تکامل جویی :گروهی دیگر، به منظور افزایش تعامل اجتماعی، کسب تجربه، به دست آوردن موفقیت های بیشتر، افزایش اعتماد به نفس و خودباوری به فعالیت های بیرون از منزل روی می آورند. این گروه بر این باورند که مهم ترین یا تنها راه پیشرفت و موفقیت در زندگی، در بیرون از منزل و اشتغال است. در واقع این تفکر به زنان القا شد که آنان در طول تاریخ در موقعیت فرودست بودند چون نه مناصب اجتماعی را بر عهده داشتند و نه ثروت مستقیما در دست آنان بوده است.
ج- رسیدن به استقلال مالی: گروهی از زنان نیز به جهت تجربه های تلخی که در زمینه وابستگی مالی مادر، دوستان و نردیکانشان به مردها داشتند یا برای تأمین ایمنی آینده خود و خانواده، به اشتغال روی میآورند.
د- ناچیز شمردن و دست کم گرفتن کار در منزل و خانه داری: عدّه ای هم کار و فعالیت در خانه را نشانه ناتوانی یا حقارت زن می دانند. به همین جهت با کار در بیرون از خانه، سعی در رهایی از این احساس حقارت دارند. سرگرم می کنند. در این مورد رسانه ها بیشترین تاثیر را داشتند. چرا که با جلوه دادن زنان خانه دار به عنوان افراد ناآگاه و جلوه دادن زنان شاغل به عنوان زنان مقتدر و قدرتمند این طرز تفکر را به وجود آوردند.
ه-پر کردن اوقات فراغت: گروهی از دختران و حتی خانم های متأهل به ویژه در آغازین روزهای زندگی مشترکشان، به دلیل فراغت زیاد در منزل و برای فرار از تنهایی و پیامدهای آن، با کار و فعالیت های بیرون از منزل خود را سرگرم می کنند.
و- چشم هم چشمی و رقابت با خانم های دیگر: در برخی از خانواده ها و محیط ها که بیشتر زنان در بیرون از منزل کار می کنند، دختران پس از پایان یافتن تحصیلات و به پیروی از بقیه، در بیرون از منزل مشغول به کار می شوند تا به قول معروف از قافله عقب نمانند.
ز-رقابت با مردان: گروهی نیز، به تقلید از کشورهای غربی و تحت تأثیر اندیشه های فمینیستی که به تساوی همه جانبه حقوق زنان و مردان معتقدند و در راستای برقراری این تساوی، به رقابت با مردان در صحنه های گوناگون زندگی از جمله رقابت در بازار کسب و کار برخاسته اند.152
ح-فرار از مسولیت های اصلی زندگی: خانم هایی نیز به دلیل اشتغال به تحصیل و ناکارآمدی تربیت خانواده و یا عوامل دیگر، به خاطر این که از کودکی با مهارت های زندگی مثل همسرداری، خانه داری، کدبانویی، آشپزی و… آشنا نشده اند با فعالیت های خارج از منزل سعی می کنند از زیر بار این مسئولیت ها شانه خالی کنند.
ط- احساس مسئولیت و انگیزه خدمت رسانی: برخی از بانوان متعهد نیز بر اساس احساس مسئولیت و به منظور خدمت رسانی و رهایی کشور از وابستگی به بیگانگان، برخی از کارها را به عهده می گیرند.
در برخی از پژوهش ها، انگیزه های دیگری نیز گزارش شده است؛ از جمله، به پژوهش دانش می توان اشاره کرد.153 در این پژوهش، انگیزه های اشتغال زنان در پنج گروه انگیزه مادی (شامل انگیزه مادی برای امرار معاش، انگیزه مادی برای کسب ثروت و انگیزه مادی برای تقویت بنیه مالی)، انگیزه اجتماعی (شامل کسب مقام و موقعیت اجتماعی، جلب احترام اجتماعی و مطرح شدن به عنوان الگو در جامعه)، انگیزه خدماتی (شامل انگیزه خدماتی برای ایجاد اشتغال و به کار گماردن دیگران و انگیزه خدماتی برای کمک به اقتصاد جامعه)، انگیزه خانوادگی (شامل رفاه خانواده، خشنودی والدین، جلب رضایت همسر) و انگیزه شخصی (شامل استقلال فردی، دست یابی به اهداف، افزایش خودباوری و رشد خودشکوفایی) دسته بندی شده است.
گفتار دوم: تفاوتهای ذاتی زن و مرد
در مقایسه برای مشاغل مناسب و نامناسب برای زنان ابتدا لازم است ویژگی های مختص هر یک از دو جنس تعریف و مقایسه، سپس با توجه به شرایط موجود مشاغل را دسته بندی کرد.
تفاوت هاي فيزيولوژيکي زن و مرد، تفاوت زن و مرد در توانايي ها و استعدادها و هم چنين وضعيت فيزيکي و جسماني و روحي و رواني است که در بدو خلقت، خداوند در آن ها به وديعت نهاده است. اگر اين طور نبود معناي زن و مرد به گونه ي ديگري بود و نظام خلقت در هم مي آميخت.
جوامع انساني از زن و مرد به وجود آمده است. اگر ما آنان را از نظر فيزيکي و جسماني و روحي و رواني يکي بدانيم، ادامه ي حيات ممکن نخواهد بود. بقاء نسل را بدون وجود زن و مرد نمي توان تضمين کرد و حقيقت اين است که زن و مرد مکمل يکديگرند. درست است که زن و مرد از لحاظ خصوصيات فيزيکي و جسماني متفاوتند اما از لحاظ حقوق انساني و اجتماعي مساويند. زن و مرد نه تنها در بعد جسمي بلکه در ابعاد گوناگون احساسي، روحي، ذهني و رفتاري به گونه اي از هم متمايزند. از تفاوت در ساختمان بدني تا تفاوت در خُلقيات، خلاقيت هاي هنري، ميزان تحمل پذيري، آستانه ي تحريک پذيري، نوع خردورزي، جنبه هاي زيبايي شناختي و ده ها مورد ديگر همگي در دايره ي تفاوت ها جاي مي گيرند. در اين جا به برخي تفاوت هاي تکويني اشاره مي کنيم.
الف: تفاوتهای تکوینی
1- تفاوتهای زیستی
از نظر بيولوژيک(ساختار بدن) و فيزيولوژيک (کارکرد اعضا) تفاوت هاي زير بين زن و مرد وجوددارد.
1-1 دستگاه توليد مثل
در مردان، كار اصلي بيضه، ساخت اسپرم و توليد هورمونهاي جنسي مردانه است. در دوران بلوغ ترشح هورمونهاي جنسي از بيضهها افزايش مييابد و سبب رشد سريع اندامهاي مختلف بدن و تكامل دستگاه توليد مثل مرد و رويش موي صورت، بم شدن صدا و … ميشود.154 در زنان، دستگاه تناسلي از تخمدانها، لولههاي رحم، و مهبل تشكيل شده است و تخمكگذاري حدوداً دو سال پس از نخستين قاعدگي انجام ميشود.155
وجود قاعدگي، حاملگي، زايمان و يائسگي از تفاوتهاي دستگاه تناسلي زنان با مردان است. همچنين تفاوتهاي موجود ميان اسپرم (سلولهاي جنسي نر) و تخمك (سلول جنسي ماده) از لحاظ شكل، اندازه، تعداد، تحرك و عمر، از ديگر تفاوتهاي ميان دستگاه تناسلي زن و مرد است.156
1-2 اختلاف در كروموزومها
در دنياي رحم، اختلاف اساسي زن و مرد آغاز ميشود. سلول جنسي ماده، همواره داراي كروموزوم x است اما سلولهاي جنسي نر، گاه كروموزوم x و گاه كروموزوم y دارند. بطوري كه پس از انعقاد نطفه تنها از طريق كروموزومها ميشود تشخيص داد كه جنين دختر است يا پسر.157
1-3 تفاوت در هورمونهاي زن و مرد
تفاوت در ميزان توليد هورمون تستوسترون از تفاوتهاي ديگر ميان دو جنس است. به طوري كه افزايش تستوسترون و دفع استروژن موجب ايجاد صفات مردانه و كاهش تستوسترون، موجب ايجاد صفات زنانه است.158 توليد پروتئين در اثر ترشح تستوسترون، موجب ايجاد ماهيچهها و عضلات قويتر و استحكام استخوان در مردان است.159
برخلاف استروژن كه آرامش بخش است، افزايش تستوسترون، حالات تهاجمي و پرخاشگري را برميانگيزاند.160 هورمون استروژن موجب زيبايي اندام ولطافت، نرمي پوست وتنظيم انحناهاي خاص اندام زنان و تنظيم تغييرات دورهاي رحم ميشود.161 همچنين عامل كوتاهي قد و انعطاف و نرمي مفاصل زنان نسبت به مردان است.
همچنين هورمون پروژسترون كه هورموني زنانه است، در آرامش بخشي و پيدايش احساس صلح و آرامش زنان در زمان بارداري وهورمون پرولاكتين در ترشح شير و ايجاد رفتار مادرانه، موثراست.162
2.تفاوتهای روانی
گر چه دامنه تفاوتهاي رواني زن و مرد بسيار وسيع است، اما از باب نمونه، به برخي از آنها اشاره ميشود: جنس مذكر عصبانيت خود را غالباً به صورت خشونتهاي فيزيكي اعمال ميكند و به رقابت ميل بيشتري دارد، اما زنان عصبانيت خود را بيشتر به شكل غيرمستقيم، يعني مقاومت منفي كه گاه به شكل قهر، كينه توزي، سكوت يا شايعه پراكني است، ظاهر ميسازند.163
گسترۀ منطقهاي از مغزكه در هنگام درگيري زنان با خاطرات غم انگيز فعال ميشود، هشت برابر مردان است و مغز مردان به گونهاي طراحي شده كه اطلاعات را منظمتر و مرتبتر دستهبندي ميكند.164 مغز پسران براي واكنش به اشياء و اشكال و مغز دختران براي حساسيت در برابر انسانها و چهرهها طراحي شده است.165
رنج و عزا درجنس زن، بيشتر با گريه و افسردگي ظاهر ميشود و براي آنان، موضوعات جزئي به اندازه موضوعات بزرگ، مهم است. عاطفه و هيجان در زن و پرخاشگري و استقلال طلبي در مرد بيشتر است.166
گفت و گو و تبادل نظر براي پسران، وسيله اي براي انتقال پيام است اما براي دختران، بيشتر ابزاري براي ارتباط عاطفي و همدلي است.167
زن دوست دارد شنونده داشته باشد و زماني كه ناراحت، خسته و نااميد است، نيازمند نوازش و احساس دوستي است.168 از دورۀ كودكي، خودنمايي در جنس زن بيشتر به چشم ميخورد و با آرايش ظاهر و پوشيدن لباس زيبا به لذتي وصف ناپذير دست مييابد.169 در بازيهاي گروهي، دختران كمتر از پسران به وضع قوانين تمايل دارد و بيش از آنان رعايت مقررات را براي همدلي با اعضاي گروه ناديده ميگيرند.170
پسران در پردازش اطلاعات فضايي و رياضيات، بويژه در هندسۀ تجسمي موفقتر از دختران هستند و دختران در فراگيري زبانهاي خارجي و امور ظريف
