
موجود در مركز چيده شد و پس از بازديد مدير عامل وقت از اولين آزمايشگاه اجازه خريداري وسايل مورد نياز ديگر كه در سال 1370 توسط آقايان مهندس مختاري و مهندس رزميانفر ليست شده بود صادر گرديد و قفسهبنديها انجام شد و تجهيزات خريداري و در اتاق مذكور جاي گرفتند.
٥ ـ راهاندازي كتابخانه سازمان در مركز آموزش عالي.
٦ ـ تشكيل بانك سؤالات امتيازبندي شده سازمان در سال 1374 براي انجام مسابقات علمي تخصصي و همچنين براي آزمونهاي ارتقاء پست پرسنل در آموزشهاي حين خدمت سازمان كه اين سؤالات توسط آقايان غفوري، مرادي زماني، جوهري، احمديان و حميد مجلل طرح گرديد.
٧ ـ برگزاري اولين دوره مسابقات علمي ـ تخصصي آتشنشاني در سال 1374 در سطح ايستگاههاي سازمان جهت بالا بردن سطح علمي پرسنل كه با افتتاح رسمي توسط مسئولين محترم سازمان آغاز شد.
٨ ـ اعزام آقاي عبدالله ترابي دلشاد از دانشجويان دوره دوم جهت جمعآوري اطلاعات و فيلم در زمينه راهاندازي واحد سمعي و بصري آتشنشاني به پالايشگاهها و كارخانجات كه در همين زمينه آقاي مهندس رهگذر رئيس كميته فني مبحث سوم همكاري شايستهاي نسبت به راهاندازي اين واحد داشتند.
٩ ـ سر و سامان دادن به وضعيت نابسامان انبار مركز آموزش و دريافت ليست از انبار و درخواست انتقال موقت آقاي عبدالله مهري به مركز و خريداري لوازم مورد نياز براي آموزش بعد از فارغالتحصيل شدن گروه دوم دانشجويان فوق ديپلم از مركز آموزش، كلاسهاي پيش نياز براي برگزاري دوره سوم فوق ديپلم نيز اجرا شد ولي بر اساس نظريه چهار نفر از آقايان طاهري اصل، بيات، شريف زاده و شهرياري كه به مدير عامل وقت آقاي فضيلتي ارائه شد با دستور ايشان دوره سوم برگزار نشد و البته بعدها با مصوبه مجلس كليه دورههاي معادل زير نظر سازمان امور استخدامي كشور تعطيل تا اينكه زير نظر دانشگاه جامع علمي كاربردي مجدداً فعاليت خودرا آغاز نمودند. از آن به بعد مركز آموزش عالي سازمان اقدام به برگزاري دورههاي ضمن خدمت عملياتي نمود و در شروع فعاليت به برگزاري پنجمين دوره كلاسهاي معاون فرماندهي، اولين دوره كلاسهاي فرماندهي و اولين دوره كلاسهاي رئيس ايستگاهي اقدام نمود كه اين دورهها تا كنون نيز ادامه دارد البته لازم به ذكر است كه اولين دوره كلاسهاي رئيس ايستگاهي با تنشهاي بسياري همراه بود ولي به دليل همدلي مسئولين اين مهم انجام و ادامه يافت.
همچنين در زمان برگزاري دورههاي فرماندهي و رئيس ايستگاهي در مركز آموزش عالي، فعاليتهاي عملي بسيار خوبي جهت بالا بردن اطلاعات فرماندهان و رؤساي ايستگاهها در نظر گرفته شد كه از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
١ـ برگزاري كلاسهاي دستگاههاي تنفسي جهت آشنايي پرسنل با خطرات كار در محيط گرم در زير زمين ايستگاه 27.
٢ـ ايجاد انفجارهاي نزديك به واقعيت جهت شناساندن تئوري حريق و چگونگي رفتار آتش در تصفيه خانه استخر مركز آموزش كه براي آزمونهاي نهائي تستهاي پايان دوره فرماندهي انجام ميشد.
٣ ـ برگزاري اولين كلاسهاي اطفاء حريق تانكرها در ضلع جنوبي پارك جنگلي چيتگر (ايستگاه 76 فعلي) براي آتشنشاناني كه از تبريز به تهران جهت آموزش آمده بودند.
در سال 1379 در پي بازديد آقايان مهندس حقاني معاون محترم وقت خدمات شهري آقاي مهندس نصرتي مشاور اجرايي شهردار، آقاي اسفندياري مدير عامل وقت سازمان آتشنشاني و آقاي ياراحمدي معاون آموزش و پژوهش سازمان از انگلستان، فرانسه و هلند (البته قرار بود آقاي حكيميپور دبير اجرايي شوراي اسلامي شهر تهران نيز با اين تيم همراه شوند كه به دليل اتهام ترور آقاي حجاريان از اين سفر بازماندند) و پس از مراجعت اين تيم از سفر با دستور معاون محترم شهردار به آقاي تاجران مدير عامل محترم وقت بازيافت و شهردار منطقه ٢٠ مقرر شد زمين سازمان بازيافت (صالحآباد) در اختيار سازمان آتشنشاني قرار گيرد و در نتيجه در اواخر سال 1379 و اوايل سال 1380 زمين مذكور از سازمان بازيافت شهرداري تحويل گرفته شد و در ادامه در همان سال با هماهنگي معاون محترم فني و عمراني با شركتهاي طرح و نظارت نقشهها و طرحها، ايجاد و آنگاه نسبت به تهيه و طراحي نقشههاي اصلي مركز آموزش اقدام شد (عسگري، 1390، 120 الي 146).
٢ـ 6 ـ4 تاريخچه آموزش در آتشنشاني تهران در دهه 80 تا كنون
از سال 1380 به بعد به نظر ميآمد كه مركز آموزش در ايستگاه 34 جوابگوي كار آموزش نبود زيرا از ساير شهرستانها و كارخانجات و شركتها درخواستهاي زيادي براي آموزش ميآمد و مركز آموزش 34 امكانات آن را نداشت لذا آموزش برون سازماني در طبقه دوم ايستگاه ٤٤ كه فضاي كافي براي اين كار را داشت فراهم گرديد و از اين سال سازمان نيز طرح سرباز آتشنشان را به اجراء درآورد و تعداد زيادي سرباز وارد سازمان شد و مقرر شد پس از آموزش در كنار آتشنشانان در كار حريق و نجات خدمت نمايند.
در سال 1380 كه معاونت آموزش آقاي رزميانفر بودند در مركز آموزش ايستگاه ٣٤، كادر آموزشي شامل ١٧ تا ٢٠ نفر ميشد و دورههاي آموزشي 6 ماه بود كه ٣ ماه آن در مركز آموزش ايستگاه ٣٤ برگزار ميگرديد و ٣ ماه ديگر هم باستي در ايستگاههاي عمليات كارورزي مينمودند، تعداد كارآموزان در هر دوره كه سه ماه بود 100 نفر ميشد كه در سه گروه ٣٠ يا 36 نفره خلاصه ميشدند كه براي آموزش هر گروه وارد و پس از پايان دوره مجدداً گروه بعدي براي آموزش دعوت ميشد (مصاحبه با آقاي مرادي زماني).
در اين ميان سطح آموزش با گذشته تغيير زيادي نكرده بود و آتشنشان ميتوانست پس از گذراندن ٣ ماه آموزش و ٣ ماه دوره كارورزي در ايستگاهها به عنوان يك نيروي حرفهاي سريعاً در شيفت و ايستگاهها به كار گرفته شود، مطالب ارائه شده در آن زمان با آموزش فعلي تغيير چنداني نداشته است (مصاحبه با آقاي اسدي).
در اين زمان زمين بازيافت واقع در صالح آباد كه ديگر كاربردي براي بازيافت نداشت به سازمان تحويل داده شد كه حدود ٢٤ هكتار بود ولي بعدها با گرفتن ١٢ هكتار از آن زمينها و برگرداندن آن به بازيافت فقط نصفي از اين زمينها تحويل آتشنشاني گرديد (مصاحبه با آقاي مرادي زماني).
در سال 1381 در پي سفر آقاي اسفندياري مديرعامل وقت به همراهي آقاي ياراحمدي كه از سال 1380 به معاونت پيشگيري انتقال يافته بود به كشور عمان و بازديدي كه از مركز آموزش آتشنشاني عمان و همچنين نمايشگاه وسايل و تجهيزات ايمني و امدادي آنجا داشتند از جمله غرفههاي بازديد شده غرفه كالج مورتون انگلستان بود و از مسئولين آن دعوت شد تا از آتشنشاني تهران بازديد نمايند به همين منظور آقاي جان وايت هد و خانم سوزان تراور به عنوان نمايندگان آن مركز در ماه مبارك رمضان همان سال به تهران آمدند و از زميني كه بازيافت در اختيار سازمان قرار داده بود بازديد كردند و زمين و محوطه آن را محلي مناسب براي احداث مركز آموزش تشخيص دادند.
به دنبال آن در سال 1380 اداره آموزش به صالحآباد انتقال يافت و بدين ترتيب محوطه مركز آموزش در اختيار ايستگاه 34 قرار گرفت.
مهندس حقاني معاونت خدمات شهري شهرداري تهران در سال 1381 دستور صريح جهت اعزام نيرو به خارج از كشور را صادر نمودند و با هماهنگيهاي انجام شده آقاي جان لو مدير توسعه بازاريابي كالج مورتون به ايران سفر كرده و از مركز آموزش صالح آباد بازديد به عمل آوردند به همين منظور مقرر شد تعدادي از پرسنل سازمان به منظور اعزام به خارج از كشور و گذراندن دورههاي ويژه قبل از اعزام نسبت به آموزش زبان انگليسي آنها اقدام شود كه گروهي انتخاب و به مؤسسه سيمين معرفي شدند كه البته قرار بود كه پس از اتمام كلاسها آنها به حوزه آموزش و پژوهش مراجعه نمايند و نسبت به تحقيق و انجام كارهاي اداري اقدام كنند ولي هيچگاه اين مهم در طي سال 1382 تحقق نيافت.
در سال 1383 با ورود مجدد آقاي ضيائي به سازمان كه ايشان يك بار در زمان مدير عاملي خود در سال 1368 مركز آموزش عالي سازمان را بنا نهاده بود اين بار با آوردن آقاي مشايخي كه داراي مدرك فوقليسانس علوم اجتماعي و از نيروهاي بازنشسته آموزش و پرورش بودند نسبت به مطالعه اطلاعات گردآوري شده از دانشگاهها و سپس نسبت به اخذ مجوز و راهاندازي مجدد مركز آموزش عالي اقدام شد و در نتيجه مركز آموزش عالي آتشنشاني فعاليت خود را به رياست آقاي علياكبر مجيدي از سر گرفت و اين بار طبق قراردادي كه شهرداري تهران با دانشگاه جامع علمي و كاربردي منعقد نموده بود قرار بر آن شد كه مركز در سه رشته امداد و نجات، اطفاء حريق و ايمني در ساختمانهاي بلند از طريق كنكور دانشگاه و به دو صورت پودماني و ترميك دانشجو جذب نمايد، بنابراين امر لازم ديده ميشد كه تعداد كلاسها افزايش يابد لذا با هماهنگيهايي كه به عمل آمد تعداد چهار كلاس ديگر در مركز آموزش عالي ايستگاه 34 ساخته شد. همچنين به علت ديده شدن درس مباني كامپيوتر در دروس كليه رشتهها نياز به راهاندازي سايت كامپيوتر محرز بوده كه با پيگيريهاي به عمل آمده اين امر در اواخر سال 1383 محقق گرديد و اين فضا در ايستگاه ٣٤ ساخته شد (عسگري، 1390، 147).
در سال 1382 و 1383 ميزان كاركنان استخدامي افزايش يافت و با توجه به افزايش تعداد فراگيران مركز آموزش از ايستگاه 34 به مركز آموزش صالح آباد فصل جديدي از آموزش براي سازمان و كاركنان آن شكل گرفت.
شيوه و نحوه آموزش در زمان معاونت آموزش وقت كه آقاي محمود صادقي بودند به صورت تيمي (تيم ورك) شده يعني هر ٢ الي 3 نفر استاد يك درس را تدريس ميكردند تعداد اساتيد 15 نفر بودند كه گاهاً در بعضي از مواقع از كادر عمليات كه توان تدريس داشتهاند نيز دعوت به همكاري ميشدند، نحوه آموزش به شكلي بود كه كارآموزان در ابتدا يك هفته در اختيار يك استاد قرار ميگرفتند و با يك درس شروع ميكردند و يك هفته فقط يك درس تدريس و پس از قبولي در هفته دوم درس ديگري توسط استاد ديگري آموزش داده ميشد لازم به ذكر است كه بيان شود تعداد كارآموزان در گروه ٣٦ تا 40 نفر و گاهي تا 43 نفر افزايش مييافت و اگر كارآموزي از درسي ميافتاد ميماند با گروه بعدي كه وارد ميشد مجدداً همان درس افتاده شده را آموزش ميديد و در انتهاي دوره پس از گذراندن تمامي دروس مربوطه يك امتحان جامع از كارآموزان به عمل ميآمد.
لازم است بيان شود كه كيفيت آموزش در خصوص كار عملي كارآموزان خوب بود اما مباحث تئوري پيشرفت چنداني نداشت. اين شيوه آموزش كمتر از يك سال شكل گرفت و در اواخر سال 1384 نظام آموزشي مجدداً تغيير نمود.
در اواخر سال 1384 هر استاد فقط يك درس تخصصي را تدريس مينمود و معمولاً تعداد گروههاي حاضر در مركز بين ٥ تا ٦ گروه بودند و هر ١٥ روز يك بار يك گروه وارد مركز ميشد، مدت آموزش در زمان آقاي محمود صادقي كه معاونت آموزش بودند ٦ ماه در حدود 740 ساعت آموزش مداوم وجود داشت در اين شيوه آموزشي مباحث تدريس توسط يك استاد در هفتههاي مختلف انجام ميشد تا به اتمام برسد بر فرض مثال براي آموزش مباحث نجات كه مجموع ١١٠ ساعت آموزشي بود در هفته ٢ روز كلاس براي نجات قرار داده تا اين مبحث به اتمام برسد، در اين دورهها شيوه آموزش تنها مختص كادر آموزشي نبود و از نيروهاي عملياتي نيز استفاده ميشد كه گاهاً تعداد اين اساتيد تا ٣٠ نفر از عمليات نيز ميرسيد در اين مرحله بازديدهاي مختلف صورت ميگرفت براي مثال: بازديد از انبار تجهيزات و نحوه شارژ خاموش كنندهها، يا پستهاي برق مناطق با هماهنگي شركت برق منطقه صورت ميگرفت در اين دوره ٦ ماهه عملياتهاي شبانه نيز صورت ميگرفت كه اين زمان بين ٢ الي ٣ روز با حضور كارآموزان برگزار ميگرديد و معمولاً كارآموزان را در صبح تعطيل و حضور آنها در مركز آموزش از بعدازظهر و شب آغاز ميشد. اين آموزشها با برنامهريزيهاي ثابت و متحدالشكل انجام ميشد و با توجه به تعداد و مدت كلاسها بعضي از دروس كه نياز بود ١ روز و يا دو روز در هفته براي كارآموزان برگزار ميشد.
برنامههاي آموزشي كارآموزان از جلسه اول كه معارفه بود تا پايان دوره نوشته و در تابلو
