
اقتصادی از اهمیت روبه رشدی برخوردار شدهاند و شاهد گسترش همکاریها میان کشورها و کمرنگ شدن مرزها هستیم و در اینجا همکاریها میان ترکمنستان با کشورهای مورد بررسی در این پژوهش یعنی چین، روسیه، پاکستان، افغانستان، ترکیه، اتحادیه اروپا و در نهایت ایران رو به افزایش است و به همین دلیل این چارچوب نظری برای بررسی این موضوع انتخاب شده است.
در اینجا شاهد وابستگی متقابل و تأثیرپذیری این کشورها از سیاستهای یکدیگر در عرصهی اقتصادی به خصوص انرژی هستیم. روسیه، به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر گازی جهان و یکی از مهمترین تأمینکنندگان گاز اتحادیه اروپا، برای اینکه بتواند گاز مورد نیاز را برای ارسال به اتحادیه اروپا تأمین کند به گاز ترکمنستان نیاز دارد. از طرف دیگر کشورهای اروپایی، به دلیل وابسته بودن به واردات گاز از روسیه، به دنبال افزایش منابع تأمین گاز وارداتی خود هستند، زیرا با متنوعسازی واردات، میتوانند امنیت انرژی خود را تقویت نمایند. از این رو به دنبال توسعه همکاریهای خود با ترکمنستان میباشند. ترکمنستان نیز، که به دنبال کاهش وابستگی به روسیه و تنوعسازی مسیرهای خط لوله خود است، خواهان همکاری با اتحادیه اروپا میباشد. در واقع نوعی وابستگی متقابل میان ترکمنستان، روسیه و اتحادیه اروپا در جریان است. از طرف دیگر افغانستان و پاکستان که از منابع انرژی چندانی برای تأمین نیازهای داخلی خود برخوردار نیستند به واسطه همسایگی با ترکمنستان، که دارای منابع غنی نفت و گاز است میتوانند از منابع انرژی آن بهرهمند شوند. در این میان این کشورها از لحاظ موقعیت ترانزیتی که دارند برای ترکمنستان دارای اهمیت هستند زیرا ترکمنستان به عنوان یک کشور محاط در خشکی است که به آبهای آزاد دسترسی ندارد، برای اینکه بتواند نفت و گاز خود را به آبهای آزاد و یا کشورهای دیگر برساند، نیازمند موقعیت ترانزیتی این دو کشور است. در پایان در مورد رابطه این کشور با ایران نیز، باید اذعان کرد که، تأمین گاز مناطق شمالی کشور از طریق ترکمنستان به واسطهی همسایگی و مسافت کوتاهی که دارند خیلی به صرفهتر و ارزانتر از تأمین آن از مناطق جنوبی کشور است. از طرف دیگر ترکمنستان نیز، جهت انتقال نفت و گاز خود به آبهای آزاد خلیج فارس، نیازمند همکاری ایران از طریق سوآپ یا خطوط لوله است و دو کشور جهت تأمین نیازهای خود به یکدیگر میباشند.
10-2 جمعبندی
نظریه وابستگی متقابل که به شکل جدی از دهه 1970مطرح شد، به کاهش نقش مسائل نظامی و افزایش نقش مسائل اقتصادی توجه دارد. کوهن و نای، به عنوان دو نظریهپرداز آن معتقدند، که در نظریه واقعگرایانه، دولت- ملت، تنها بازیگر اصلی روابط بینالملل بود و زور و قدرت ابزار مورد استفادهی آنها جهت پیشبرد اهدافشان بود. این امر باعث به وجود آمدن نوعی سلسله مراتب میان آنها شده بود، که در نتیجهی آن مباحث نظامی و امنیتی، به اصلیترین مباحث روابط بینالملل تبدیل شدند ولی در عصر جهانی شدن مسائل نظامی و امنیتی اهمیت پیشین خود را از دست داده و در این میان، آنچه که دارای اهمیت است، مسائل اقتصادی است. در اینجا شاهد وابستگی متقابل میان بازیگران عرصهی روابط بینالملل هستیم و هر چقدر که روابط میان آنها بیشتر توسعه یابد، وابستگی متقابل آنها نیز بیشتر میشود. در این پژوهش نظریه وابستگی متقابل، به عنوان چارچوب نظری بحث ما انتخاب شده است، که عمدهترین دلیل آن، توسعهی همکاریها میان ترکمنستان و سایر کشورهای مورد بررسی در این پژوهش و نیاز متقابل آنها به یکدیگر است. در واقع در عرصهی جهانی شدن، شاهد وابستگی متقابل تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی هستیم و ترکمنستان، به عنوان یکی از دارندگان غنی منابع هیدروکربنی و به عنوان یک تولیدکننده و از سوی دیگر نیاز فزاینده سایر کشورها به منابع انرژی این کشور به عنوان مصرفکننده، موجب گسترش همکاریها میان آنها و وابستگی متقابل آنها به یکدیگر شده است.
فصل 3
اقتصاد انرژی ترکمنستان و راهبردهای این کشور در حوزه انرژی
1-3 مقدمه
فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی، شرایط مطلوبی را برای بهرهبرداری از منابع نفت و گاز کشورهای دو سوی ساحل دریای خزر یعنی کشورهای نوپای آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و نیز ازبکستان فراهم آورد و رهبران این کشورها بهرهبرداری از این منابع را سنگبنای پیشرفت اقتصادی، تحکیم استقلال و حاکمیت ملی خود میدانستند. با آغاز بازی بزرگ انرژی در منطقه و تمایل شرکتهای بزرگ بینالمللی به بهرهبرداری از ذخایر غنی نفت و گاز کشورهای حوزهی دریای خزر، ابتدا آمارهای اغراقآمیزی از میزان ذخایر انرژی ارائه شد و دولتهای ذینفع به منظور ترغیب شرکتهای سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز و البته ورود به خارج نزدیک روسیه از این تاکتیک بهره بردند. در همین ارتباط نشریاتی مانند فاینانشال تایمز و اکونومیست حتی دریای خزر را “خلیج فارس دوم” توصیف کردند. فاینانشال تایمز، از قول تحلیلگران صنعتی نوشته بود: آذربایجان همراه با قزاقستان و ترکمنستان میتوانند سومین منطقه تولیدکننده نفت جهان پس از سیبری و خلیج فارس باشد.66 در حالی که ذخایر خلیج فارس بسیار غنیتر از منطقه خزر است و این منطقه هیچگاه نمیتواند یک خلیجفارس دوم شود. سرانجام با فروکش کردن نسبی هیجان انرژی آمارهای واقعی توسط مراکز مطالعاتی در حوزهی انرژی ارائه شد.
ترکمنستان، به عنوان یکی از کشورهای این منطقه دارای ذخایر غنی نفت و گاز میباشد و اگرچه در حوزهی نفتی ذخایر آن چندان چشمگیر نیست ولی دارای ذخایر غنی گاز طبیعی است و دومین کشور دارندهی گاز طبیعی بعد از روسیه در میان جامعه کشورهای مستقل مشترکالمنافع میباشد. که همین باعث اهمیت آن در معادلات انرژی با سایر کشورها شده است. در این فصل پس از بررسی منابع انرژی ترکمنستان(نفت و گاز) و مسیرهای خط لوله انتقال دهندهی گاز آن، به بررسی راهبردهای انرژی دو رئیس جمهور این کشور یعنی صفرمراد نیازاف و بردیمحمداف پرداخته خواهد شد و موفقیت یا عدم موفقیت این دو در این عرصه مورد بررسی قرار میگیرد.
2-3 ذخایر انرژی حوزه دریای خزر
میزان ذخایر هیدروکربنی حوزه دریای خزر بسیار متفاوت است. بر اساس برآوردهای آژانس بینالمللی انرژی ذخایر نفت اثبات شده در این منطقه بین 17 تا 49 میلیارد بشکه است که در وضعیت حداقلی، معادل ذخایر نفت قطر و در بیشترین برآورد، معادل ذخایر نفت لیبی میباشد. در سال 2006، کل میزان تولید نفت منطقه در حدود 3/2 میلیون بشکه در روز بود. که برابر با تولیدات کشور برزیل، دومین کشور تولید کننده منطقه آمریکای لاتین می باشد. میزان ذخایر گاز طبیعی منطقه خزر، بیش از ذخایر نفتی است. مجموع ذخایر کشورهای منطقه در حدود 232 تریلیون مترمکعب برآورد شده است که معادل میزان ذخایر گازی نیجریه است. در سال 2005، مجموع تولیدات گازی آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان در حدود 2/5 تریلیون مترمکعب بود که معادل سه چهارم تولید گاز طبیعی در کانادا است.67 آنچه باعث میشود تا منابع انرژی خزر اهمیت فراوانی پیدا کند، امکان انتقال این منابع به بازارهای مصرف غرب و کاستن از شدت وابستگی به منابع نفتی حوزه خزر است.68
پنج کشور حوزهی دریای خزر حدود 8/18% از مجموع ذخایر اثبات شده نفت دنیا و 45% از مجموع ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارند. مدیران و تحلیلگران آژانس اطلاعات انرژی ایالات متحده در سال 2008، اعلام داشتند که ذخایر اثبات نشده دنیا به احتمال زیاد در دو دهه آینده افزایش خواهد یافت. طبق این گزارش ذخایر کشورهای حوزه خزر تقریبا چهار برابر خواهد شد. فروپاشی شوروی، بیثباتی جدیدی در برخی کشورها به وجود آورد. اما در اواخر دهه نود، منطقه از لحاظ سیاسی ثباتی نسبی به دست آورد و شماری از کشورها از جمله ترکمنستان، پیشرفت مناسبی در جذب سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز خویش نمودند. منطقه دریای خزر و کشورهای ساحلی آن برای بازارهای جهانی اهمیت زیادی دارند. زیرا این دریا و کشورهای ساحلی آن در دهههای آینده میتوانند صادرکنندهگان عمده نفت و گاز دنیا گردند.69
مجموعه کشورهای علاقمند و ذینفع در ژئوپلیتیک انرژی خزر را میتوان به 4 گروه تقسیم کرد:
• کشورهای تولیدکننده: قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان، ازبکستان.
• کشورهای مسیر ترانزیت (با توجه به محصور بودن منطقه در خشکی): ایران، روسیه، ترکیه، گرجستان، ارمنستان، چین، افغانستان.
• کشورهای سرمایهگذار: آمریکا، روسیه، اروپا، ترکیه، چین
• بازارهای مصرف: ایران، ترکیه، ارمنستان، هند، پاکستان، چین، اروپا70
مقایسه ذخایر اثبات شده نفت و گاز در حوزه دریای خزر و منطقه خلیج فارس
کشورها
منابع اثبات شده نفت (میلیارد بشکه )
منابع اثبات شده گاز(تریلیون مترمکعب)
ایران
0/157
8/33
روسیه
0/93
3/31
آذربایجان
0/7
0/9
ترکمنستان
0/6
5/17
قزاقستان
0/30
5/1
کویت
5/101
8/1
قطر
1/25
7/24
عربستان
9/265
2/8
امارات
8/97
3/0
جدول شماره 3-1Source: Bp Statistical Review of world energy2014
3-3 گاز طبیعی ترکمنستان
ترکمنستان دارای ذخایر قابل توجهی از نفت و گاز است و زمینشناسان تخمین زدهاند که 5/99% از خاک آن، برای اکتشاف مساعد است. نفت و گاز، ستون فقرات اقتصاد ترکمنستان است.71 بنا به ادعای شرکت ترکمنگاز و با احتساب حوزهی یولاتان، ترکمنها پس از قطر، چهارمین دارندهی گاز طبیعی جهان هستند و طبیعتا در آیندهی بازار گاز طبیعی جهان، تأثیرگذار خواهند بود. ترکمنستان به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود به بازارهای مهم گاز نیز دسترسی دارد.72
جدول زیر بزرگترین دارندگان ذخایر اثبات شده گاز طبیعی، در مقیاس تریلیون فوت مکعب در سال 2010، را نشان میدهد:
شکل شماره 3- 1
این کشور بعد از فدراسیون روسیه به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر گازی در بین کشورهای مشترکالمنافع شناخته شده است. مهمترین میادین گازی این کشور شامل:
• دولت آباد – دونمز در جنوب ترکمنستان
• حوزه مرغاب و ذخایر یاشلار
• حوزه دارقاناتا – شمال شرقی ترکمنستان
• سامانتیب در سواحل آمودریا
• حوزه صحرای قره قوم که میدان گازی زاکی داروین در آن قرار دارد
• حوزه کاپاز در دریای خزر که مورد اختلاف با آذربایجان است
• حوزه لیبانسکی، مارینسکی، دیاشوگوسکی.73
ترکمنستان فاقد ذخایر نفتی قابل توجه و بیشتر به دلیل ذخایر گازی مورد توجه میباشد و در بین کشورهای آسیای مرکزی بیشترین ذخایر گازی را داراست.کشف یک میدان جدید گازی در ترکمنستان در سال 2008، به نام”یولوتان جنوبی – عثمان”74 اهمیت گاز ترکمنستان را از قبل بیشتر نمود. ارزیابیهای مستقل بینالمللی، ذخایر این میدان را 14 تریلیون مترمکعب برآورد کردهاند که به این ترتیب چهارمین میدان گازی دنیاست و اکثر میادین گازی فعال در جنوب کشور قرار دارند.75
در میان جمهوریهای آسیای مرکزی، ترکمنستان یکی از تولید کنندگان بزرگ گاز طبیعی بوده و دارای ذخایر غنی در این حوزه می باشد. این کشور با 7330 کیلومتر خطوط لوله انتقال انرژی که 90% ظرفیت آن به انتقال گاز اختصاص یافته است. یکی از کشورهای پیشتاز در عرصهی انتقال گاز به خارج از مرزهای بینالمللی در منطقه است. حجم ذخایر گازی حوزهی دولتآباد به تنهایی 2/1 تریلیون متر مکعب است. تخمین زده میشود که ظرفیت تولید آن بیشتر از 30 سال، بیش از 15 میلیارد مترمکعب در سال باشد.76
در ژوئیه سال 2011 ترکمنستان با همکاری شرکت پتروناس مالزی موفق شد اولین پالایشگاه گازی دریای خزر را در منطقهی”کیانلی” در ساحل این دریا افتتاح کند. به این ترتیب ترکمنستان، برای اولین بار به طور مستقل تولید تجاری – صنعتی گاز را در حوزههای گازی دریای خزر آغاز کرد در واقع آغاز تولید تجاری
