
وجود عواملی چند موجب گسترش روابط میان آنها شده است، یکی از عوامل مطرح شده، موقعیت ژئوپلیتیکی دو کشور است. ایران دارای موقیت ژئوپلیتیکی منحصر به فردی است که به واسطهی آن، در حدفاصل میان دریای خزر و خلیج فارس قرار گرفته است. در این میان ترکمنستان، به عنوان یک کشور بسته که به دریاهای آزاد دسترسی ندارد، میتواند از موقعیت ژئوپلیتیکی ایران جهت دسترسی به آبهای آزاد، استفاده کند. از سوی دیگر ترکمنستان، به عنوان دروازهی ورود ایران به آسیای مرکزی محسوب میشود و همسایگی دو کشور نقش مهمی در توسعهی روابط داشته است علاوه بر این، عامل دیگر که در روابط دو کشور نقش داشته است، مشترکات تاریخی و فرهنگی است، که به آن اشاره شد. در رابطه با همکاریهای دو کشور در بخش انرژی نیز، همکاریهای نفتی آن عمدتا از طریق معاوضه ی نفت یا سوآپ می باشد و در بخش گاز نیز، دو خط لوله (خط لوله کربچه-کردکوی و خط لوله دوم صادرات گاز ترکمنستان به ایران)، جهت انتقال گاز آن به ایران در حال فعالیت است، هماکنون چالشهایی در روابط گازی ایران و ترکمنستان ایجاد شده است که موجب کاهش صادرات گاز این کشور به ایران شده است و با توجه به تحریمهای آمریکا علیه بخش انرژی ایران، این احتمال وجود داشت که ترکمنستان همگام با سیاستهای آمریکا، اقدام به کاهش گاز صادراتی خود به ایران کرده است، که طبق تحلیلهای ارائه شده، پاسخ منفی بود. در پایان ذکر این نکته ضروری است که، با عنایت به وجود زمینههای مختلف همکاری اقتصادی میان دو کشور، سطح خوب روابط سیاسی، بعد کم مساحت میان ایران و عشق آباد و با توجه به اهتمام زیاد کشور ترکمنستان در جهت جلب سرمایهگذاری خارجی و در اولویت قرار دادن ایران در تمامی زمینههای سرمایهگذاری(در شرایط مساوی با سایر سرمایهگذاران خارجی) و با توجه به اینکه ایران تواناییهای فنی و اقتصادی لازم جهت مشارکت در برخی از طرحهای سرمایهگذاری این را دارد، جا دارد مسئولین امر توجه بیشتری به این فرصتها نموده و در جهت گسترش روابط موجود و کسب این بازار به خصوص در حوزهی انرژی، توجه کافی را مبذول دارند.
7-5 نتیجه گیری
ترکمنستان، به عنوان یکی از کشورهای منطقه آسیای مرکزی دارای منابع غنی نفت و گاز میباشد. اگرچه منابع نفتی آن در مقایسه با منابع گازی آن چندان چشمگیر نیست، ولی در زمینهی گاز طبیعی این کشور دومین دارنده ذخایر غنی گاز در بین کشورهای مستقل مشترکالمنافع، بعد از روسیه و چهارمین دارندهی ذخایر گاز طبیعی بعد از ایران، روسیه و قطر در سطح جهانی میباشد. اقتصاد دورهی شوروی بر یارانههای عظیم بنا شده بود، زمانی که یارانههای شوروی قطع شد، بسیاری از مشاغل صنعتی و کشاورزی ترکمنستان نیز به حالت تعطیل درآمدند. بنابراین در چنین شرایطی توجه دولتمردان ترکمنستان، به درآمدهای حاصل از صادرات انرژی معطوف شد. اما در دورهی رئیس جمهور اول این کشور، یعنی صفرمراد نیازاف، به دلیل اتخاذ رویکرد بیطرفی که نهایتا به انزواطلبی کشیده شد، عامل انرژی نتوانست نقش مؤثر خود را بر اقتصاد و سیاست خارجی این کشور اعمال کند. سیاستهای اعمال شدهی او در بخش انرژی مثل سرمایهگذاری خارجی، به دلیل کنترل دولتی شدید بر این بخش و تنوعسازی مسیرهای انرژی، نتوانست به نتیجه برسد. تنها پروژهای که در زمان حیات او به مرحلهی بهرهبرداری رسید، خط لوله کربچه-کردکوی، جهت انتقال گاز ترکمنستان به بخشهای شمالی ایران بود، که به دلیل ظرفیت کم آن چندان قابل توجه نبود.
پس از مرگ صفرمراد نیازاف و انتخاب قربانقلی بردیمحمداف، به ریاست جمهوری این کشور شرایط نیز عوض شد. زیرا رئیس جمهور جدید کشور، با هدف تجدیدنظر در عرصهی سیاست خارجی و با هدف اتخاذ استراتژیهای جدید، جهت رفع انزواطلبی ترکمنستان بر کشور وارد شد و نمودهای سیاست خارجی این کشور بیانگر این بود که، عشق آباد در پی خروج از انزوای دوران نیازاف و ایفای بازیگری در بازارهای انرژی منطقه است و بردیمحمداف، به تدریج از موضع بیطرفی کامل فاصله گرفت و به سمت نوعی بیطرفی نسبی و فعال حرکت کرد، به گونهای که در سال 2008، در توصیف اولویتهای سیاست خارجی خود اذعان کرد که درصدد توسعهی روابط دوجانبه با سایر کشورهاست.
سیاستهای اعمال شده از سوی او در عرصهی انرژی، برخلاف صفرمرادنیازاف، موفقیتآمیز بود و در عرصهی سرمایهگذاری خارجی، موفق به جلب توجه کشورهایی مثل چین و یا اتحادیه اروپا، جهت سرمایهگذاری در بخش انرژی خود شد. در زمینهی تنوعسازی مسیرهای انتقال انرژی نیز هدف او توسعه خطوط لوله متعدد، برای صادرات انرژی ترکمنستان به بازارهای بینالمللی، به طور پایدار و درازمدت بود، که در این زمینه نیز موفق عمل کرد و خط لولهی انتقال گاز، آسیای مرکزی-چین، خط لوله دوم صادرات گاز ترکمنستان به ایران، در زمان ریاست جمهوری او به بهره برداری رسید و قرداد اجرای خط لوله تاپی، با مشارکت ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند را به امضاء رساند و آمادگی خود را جهت مشارکت در پروژه خط لوله انتقال گاز ناباکو، که از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا مطرح شده است را اعلام کرد.
به طور کلی نفت و گاز، از اهمیت راهبردی در سیاست خارجی ترکمنستان برخوردار است. هدف و برنامه ترکمنستان، محور قرار دادن اقتصاد درسیاست خارجی است که محور اصلی آن هم، تولید گاز و نفت است. زیرا ترکمنستان، از سایر مولفههای مهم تاثیرگذاری در سیاست خارجی بیبهره است. محور اصلی سیاست خارجی ترکمستان، بر انرژی استوار است و عامل انرژی، منجر به سیاست همکاریجویانه این کشور در عرصهی بینالمللی و توسعهی روابط دیپلماتیکیاش با سایر کشور شده است. ترکمنستان در راستای سیاست تنوعسازی مسیرهای انتقال انرژی خود به خصوص در بخش گاز طبیعی، رویکرد همکاریجویانه را با سایر کشورها در بخش انرژی در پیش گرفت و همانطور که گفته شد وابستگی متقابل میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی در سطح جهانی در حال افزایش است و از این رو کشوری مثل ترکمنستان، که دارای منابع غنی انرژی است به عنوان یک تولیدکننده مورد توجه کشورهای مصرفکننده، قرار میگیرد. در حالت کلی باید اذعان کنیم عامل انرژی، موجب جایگاه برتر این کشور در میان قدرتهای بزرگ، مثل اتحادیه اروپا و آمریکا در عرصهی سیاست خارجی شده است و حساسیتهای روسیه نسبت به این کشور را برانگیخته است و انرژی، به عنوان یک برگ برنده در مقابل روسیه در دست ترکمنستان قرار دارد.
چین، یکی از کشورهایی که با تقاضای زیاد انرژی روبه روست و به ترکمنستان، با توجه به منابع غنی انرژی آن، توجه زیادی دارد و نمود همکاریهای صورت گرفته میان این دو کشور در بخش انرژی خط لوله آسیای مرکزی- چین به عنوان نقطهی عطف روابط دو کشور است و برای ترکمنستان، همکاری با چین دارای در راستای سیاست تنوعسازی مسیرهای انتقال انرژی اهمیت زیادی دارد.
روسیه، کشوری است که روابط آن با ترکمنستان همواره در فراز و فرود بوده است. روسیه، به عنوان یکی از مهمترین تأمینکنندگان گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا، برای اینکه بتواند گاز مورد نیاز این اتحادیه را تأمین کند به گاز ترکمنستان نیاز دارد و هدف آن وابسته نگهداشتن ترکمنستان، در زمینهی صدور انرژیاش به خود است. در واقع روسها در بحث امنیت انرژی خود به گاز ترکمنستان توجه دارند. این دو کشور، در اوایل استقلال اگرچه روابط خوبی داشتند ولی به تدریج شرایط عوض شد و ترکمنستان به سمت همکاری با سایر کشورها متمایل شد و درصدد کاهش وابستگیاش به روسیه برآمد. ترکمنستان، خواهان مشارکت در پروژهی خط لوله ناباکوست، که از سوی اتحادیه اروپا طراحی شده است و از سوی دیگر اتحادیه اروپا، نیز درصدد تنوع بخشیدن به گزینههای واردات گاز خود و کاهش وابستگی به روسیه است که در این راستا ترکمنستان مورد توجه این اتحادیه قرار گرفت و از مشارکت ترکمنستان در پروژه ناباکو، استقبال میکند. چیزی که خوشایند روسیه نیست و سعی در عدم مشارکت ترکمنستان در آن دارد و از سوی دیگر نمیخواهد بازار گاز اتحادیه اروپا را، از دست دهد و در رقابت با ناباکو، خط لوله جریان آبی را طراحی کرد. اگرچه وابستگی ترکمنستان به روسیه کمتر شد، ولی این به این معنا نیست که این کشور دیگر نیازی به روسیه ندارد. هنوز هم ترکمنستان برای صادرات گاز خود به اروپا به روسیه وابسته است زیرا خط لولهی ناباکو، جهت انتقال گاز آن به اروپا، هنوز جنبهی اجرایی پیدا نکرده است. ولی با اتفاقات پیش آمده ترکمنستان، از یک کشور منفعل و تابع سیاستهای روسیه، به کشوری فعال در حوزهی انرژی تبدیل شد و دیگر تابع سیاستهای روسیه نیست.
روابط با پاکستان و افغانستان نیز یکی دیگر از نمودهای همکاری این کشور در بخش انرژی است، که منجر به مشارکت در ساخت خط لوله تاپی، جهت انتقال گاز حوزهی دولت آباد ترکمنستان به این کشورها و هند شد. در واقع ترکمنستان، موقعیت ترانزیتی این کشورها را، به دلیل اینکه در خشکی محصور است مورد توجه قرار داده است و از سوی دیگر این کشورها نیز، به منابع هیدروکربنی ترکمنستان نیاز دارند و خواهان گسترش همکاریها در این حوزه هستند. ترکیه نیز یکی دیگر از کشورهای مورد توجه ترکمنستان است، که همکاری انرژی با آن به دلیل موقعیت استراتژیکیاش و سیاست انرژیای که دنبال میکند برای ترک
