
ل باشد.
3. شرکت تا پایان 1392 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده و طی سالهای 1386 تا 1392 از بورس اوراق بهادار تهران نیز خارج نشده باشد.
4. سهام شرکت در پایان اسفندماه هرسال بایستی حداقل یکبار معاملهشده باشد و توقف معاملاتی بیش از سه ماه نداشته باشد.
پ: روش تجزيه و تحليل اطلاعات:
برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش حاضر از آمار توصیفی و استنباطی استفاده خواهد شد. جهت تشریح و تلخیص دادههای جمعآوریشده از آمار توصیفی (میانگین، میانه، چارکها، واریانس و…) استفاده خواهد شد. برای آزمون فرضیهها از رگرسیون چند متغیره استفاده خواهد شد. جهت آزمون قابلیت اعتماد نتایج حاصل از تخمین رگرسیون حسب مورد ازمونهایی مانند آزمون وایت، آماره دوربین- واتسون، و… استفاده میگردد. برای تحلیل و آزمون فرضیههای پژوهش از آمار استنباطی و تحلیل واریانس (آزمون t و آزمون F) بهره گرفته خواهد شد. لازم به ذکر است برای تجزیهوتحلیل دادهها و استخراج نتایج پژوهش نرمافزار Excel و Eviews به كار گرفته خواهد شد.
1-9- ساختار تحقیق
فصل اول به بيان موضوع، اهداف پژوهش و ضرورت انجام آن اختصاص يافت. همچنين فرضيه تحقيق، تعاريف عملياتي متغيرهاي تحقيق، ویژگیهای نمونه و روش تحليل دادهها ارائه گرديد.
فصل دوم به ادبيات موضوع ازجمله تعريف سود و اهداف گزارشگري آن، سود بهعنوان ابزاري براي پيشبيني، ارتباط بین جریان نقدی و قابلیت پیشبینی سود، تعریف حاکمیت شرکتی، اهداف شرکتی ویژگیهای آن، حاکمیت شرکتی راهحلی برای مشکلات ناشی از روابط نمایندگی و مدیریت سود، جریان نقدی آزاد و پیشبینی سود و کیفیت سود و عناصر آن میپردازد. همچنين تحقيقات انجامشده در زمينه موضوع تحقيق، بيان میرود.
فصل سوم مربوط به ساختار و روش تحقيق است. مباحثي از قبيل روششناسی تحقيق، فرضيه تحقيق و تحليل دادهها در اين فصل بيان میرود.
فصل چهارم در مورد تجزیهوتحلیل اطلاعات آماري بهدستآمده است. نتايج مربوط به آزمون فرضيه پژوهش در اين فصل ارائه میگردد.
فصل پنجم كه آخرين فصل اين پژوهش است به ارائه خلاصه پژوهش، نتیجهگیری و بررسی تطبيقي یافتهها، محدودیتهای پژوهش و پيشنهادات براي پژوهشهای آتي اختصاص دارد.
فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه پژوهش
2-1- مقدمه
هدف این فصل بررسی ادبیات تحقیق و مرور منابع پیشین در جهت بیان نقاط قوت و نقاط ضعف تحقیقات گذشته و شفافسازی خلاءهای موجود پیرامون موضوع تحقیق است. برای این منظور ابتدا بهطور مختصر مبحث سود؛ اهداف گزارشگری آن، کیفیت سود، معیارهای اندازهگیری کیفیت سود، شاخص کمی ارزیابی کیفیت سود، عناصر کیفیت سود، قابلیت پیشبینی سود و اهداف آن دربندهایی مجزا ارائهشدهاند سپس به تئوری نمایندگی که زیز بنای این پژوهش است وجوه نقد آزاد و مشکلات نمایندگی ناشی از آن پرداختهشده است. سپس جریان وجوه نقد آزاد را تعریف نموده و در بند بعدی مشکلات نمایندگی جریان وجوه نقد آزاد تشریح شده است.
در بخش دوم از فصل مبحث حاکمیت شرکتی تبیین گردیده است. برای تشریح حاکمیت شرکتی ابتدائاً طیف تعاریف حاکمیت شرکتی بیانشده و طبقهبندی سیستمهای آن در دو بخش درونسازمانی و برونسازمانی بهصورت مجزا تشریح گردید. سپس مکانیسمهای حاکمیت شرکتی، ویژگیهای آئیننامه حاکمیت شرکتی در ایران، ارکان نظام راهبری شرکتی و مکانیسمهای حاکمیت شرکتی مؤثر بر مشکلات ناشی از جریان وجوه نقد آزاد دربندهای بعدی بیان شدند.
در بخش سوم فصل به بیان ارتباط بین «جریان نقدی آزاد و پیشبینی سود»، «حاکمیت شرکتی، جریان نقدی آزاد و پیشبینی سود»؛ تعداد نفرات در هیأت مدیره در شرکتها، حاکمیت شرکتی، جریان نقدی آزاد و پیشبینی سود) جهت تبیین ارتباط بین پارامترهای تحقیق دربندهای مجزایی تشریح شد. در پایان فصل نیز مرور منابع خارجی و داخلی پیرامون موضوع تحقیق تبیین شده است.
2-2- مرور ادبیات و سوابق تحقیق
2-2-1- سود
در ابتدای پیدایش انسان منفعتگرایی در ذات او بوده است. با پیدایش علم اقتصاد و کنار آن حسابداری مفهوم منفعتگرایی جای خود را پیداکرده است. بهطوریکه حسابداری دوطرفه با نظریه مالکیت شروع شد ؛ بعدها نظریه تفکیک شخصیت مطرح گردید. در این تئوری، شخصیت واحد تجاری جدای از شخصیت صاحبان آن بوده و هدف موسسه ایجاد سود حسابداری برای سهامداران و بستانکاران بوده است؛و به دنبال آن تئوریهای موسسه، حقوق باقیمانده و وجوه مطرح شدند؛ که هرکدام تقسیم جدیدتری از اطلاعات حسابداری بهخصوص سود را ارائه میدهند. در تئوری وجوه، سود حسابداری معنی و مفهومی ندارد، در تئوری موسسه واحد تجاری یک بنگاه اجتماعی بهحساب میآید که برای عموم منافع ایجاد میکند و منافع آن سود حسابداری نیست بلکه ارزشافزوده است. امروزه اقتصاددان میگویند سود تنها انگیزهی تأسیس مؤسسات نیست بلکه معتقدند که مؤسسات با اهداف رفاهی، اجتماعی و اقتصادی هم ممکن است ایجاد شود البته در کنار نظریهی اقتصاددانان این نظریه وجود دارد که اکثر واحدهای تجاری برای سودآوری تأسیس میشوند. (قربانی، 1389، ص 12) شرکتها بایستی در پایان هر دوره فعالیت صورتهای مالی اساسی تهیه نمایند. یکی از این صورتهای مالی صورت سود و زیان است که آخرین رقم آن سود تجاری است. در واقع سود ازجمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای واحد اقتصادی است. (ثقفی و آقایی،1373، ص 5). سود معیاری است که از مباشرت مدیریت بر منابع شرکت و کارایی در به انجام رساندن امور شرکت است؛بهطوریکه هیأت استانداردهای حسابداری مالی این موضوع را بدینصورت ارائه کرده است یکی از هدفهای صورتهای مالی این است که در مورد قضاوت درباره توانایی مدیریت ازنظر استفاده بهینه یا اثربخشی از منابع شرکت و جهت دادن به عملکرد در راستای دستیابی به هدف اولیه شرکت که باگذشت زمان بالاترین مقدار نقد به مالکان بازگرداند، اطلاعاتی مفید ارائه نماید. گزارشگری سود میتواند بهعنوان ابزاری باشد تا مدیریت بر اساس آن در مورد آینده برنامهریزی نماید. در پی رسواییهای مالی اخیر، اطمینان و اعتماد سرمایهگذاران به سیستم گزارشگری مالی کم شده و کیفیت سود بهعنوآنیک عامل مهم در تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد ارقام گزارششده پدیدار شده است.
2-2-2- کیفیت سود
كيفيت سود یکی از جنبههای مهم سلامت مالي واحدهاي تجاري است كه موردتوجه سرمايهگذاران، اعتباردهندگان و ساير استفادهكنندگان صورتهاي مالي قرار ميگيرد. كيفيت سود مفهومی است که به توانايي سود گزارششده در انعكاس عايدات واقعي، مفيد بودن در پيشبيني سودهاي آتي و همچنين به ثبات، پايداري و عدم نوسان پذيري سود گزارششده اشاره دارد (محمد زاده سالطه و همکاران، 1391). نظریهی کیفیت سود برای اولین بار توسط تحلیلگران مالی و کارگزاران بورس مطرح شد؛ زیرا آنها احساس میکردند سود گزارششده قدرت سود شرکت را آنچنان نشان نمیدهد که در ذهن مجسم میکند (بولو و طالبی، 1389). در مورد کیفیت سود اجماعی بر روی تعریف آن وجود ندارد. بلکه یک مفهوم نسبی است که به ارتباط آن با دیدگاهها و نگرشها بستگی دارد و اگرچه معیار قاطعی برای ارزیابی آن وجود ندارد اما عوامل متعددی وجود دارد که باید در ارزیابی آن موردتوجه قرار گیرد (اسماعیلی، 1386). برخی از تعاریف موجود به شرح زیر است:
الف) كيفيت سود یعنی توانايي سود در نشان دادن عايدات آينده(پِنمَن و ژانگ، 2002).5
ب) كيفيت سود عبارت است از درجه ارتباط عايدات گذشته يك شركت با جریانهای نقدي آتی آن (ميخائيل و همكاران6، 2003).
ج) کیفیت سود یعنی درجه انطباق آن با سود هیکس7 (اسکیپر و وینسنت، 2003)8 سود ازنظر هيكس بيانگر تغيير در خالص داراییهای اقتصادى است (بولو و طالبی، 1389).
هرچند تاکنون برای کیفیت سود تعریف واحدی ارائه نشده، اما در مقالات مختلف در تعیین مفهوم کیفیت سود به دو ویژگی برای تعیین آن اشارهشده است: یکی سودمندی تصمیم و دیگری ارتباط بین این مفهوم و بیان صادقانه سود گزارششده. منظور از بیان صادقانه یعنی تطابق بین سود گزارششده و آن چیزی که ادعای آن را دارد (اسماعیلی، 1386).
2-2-2-1- عناصر كيفيت سود
كيفيت سود داراى مفهومی چندبعدی است كه عناصر آن را مىتوان به دو گروه كيفى و كمى تفكيك كرد. گروه كيفى مربوط به آن عناصرى است كه در سيستم حسابدارىِ موجود، قابليت اندازهگيرى و كمى شدن را ندارد؛ ولى عناصر كمى توان و قابليت كمى شدن را دارد و مىتوان آنها را در سيستم حسابدارى ثبت كرد (بولو و طالبی، 1389). برخی از عناصر كيفيت سود را مىتوان بهصورت زير تشريح كرد:
1) مديريت سود: روشهاى حسابدارى بر كيفيت سود مؤثرند؛ زيرا كيفيت سود مرتبط با روشهايى است كه حسابداران و مديران از طريق آنها قادر به مديريت و نشان دادن رقم سود، بهدلخواه خود هستند. مديريت سود ( البته در دیدگاه فرصتطلبانه) زمانى رخ میدهد كه مديران در چگونگى گزارشگرى مالى، براى گمراه كردن سهامداران درباره عملكرد اقتصادى شركت، يا اثر بر نتايج قراردادهايى كه بستگى به گزارشهاى حسابدارى دارند قضاوتهايى را انجام دهند (همان).
2) روشهاى حسابدارى محافظهکارانه: اين روشها، رابطه نزديكى باکیفیت سود دارند؛ يعنى كيفيت سود خالص محاسبهشده به روش محافظهكارانه از سود خالص غیر محافظهکارانه بالاتر است؛ زيرا ريسك بيش از واقع نشان دادن سود بيش از ريسك كمتر از واقع نشان دادن آن است (همان).
3) ساختار هزینه: در این عنصر بحث ساختار هزینه (ثابت و متغیر) مطرح است که در آن موضوع اهرم عملیاتی دارای مفهوم بالایی است. در شرکتهای دارای اهرم عملیاتی بالا، تغییرات اندک در میزان درآمد منجر به تغییرات بالای سود میرود و با نزدیک بودن مبلغ فروش به سطح هزینههای ثابت، هرگونه افزایش در حجم فروش، سود شرکت را به نسبت بیشتری بالا میبرد و با کاهش حجم فروش نتایج عملیاتی بدتر میگردد؛ بنابراین ترکیب یا ساختار هزینهی شرکت بر کیفیت سود آن اثرگذار است. شرکت دارای نسبت هزینهی متغیر به فروش بالا کنترل بهتر و مناسبتری روی هزینههای متغیر دارد. این موضوع منجر به افزایش کیفیت سود میرود. البته در این تحلیل باید نوع صنعت، کیفیت محصولات و قدرت اقتصادی کشور نیز مدنظر قرار گیرد. برای مثال یک شرکت تولیدکنندهی کالاهای منحصربهفرد، بیرقیب بوده و وجود اهرم بالا برای آن نگرانی خاصی ایجاد نمیکند (همان).
4) ثبات و پايدارى سود: ثبات و تكرارپذيرى، از عوامل مهم مؤثر بر كيفيت سود است. كيفيت سود شركتهاى داراى سود منظم و باثبات، از شركتهاى داراى سود نامنظم و پر نوسان بالاتر است زيرا سود منظم و تكرارپذير، پيشبينىهاى آتىِ راحت و قابل اتكايى خواهد داشت (همان).
5) ريسكِ تغييرپذيرى: اين مبحث به قابليت اطمينان و اعتماد سود خالص مربوط مىشود. هرچه قضاوت، برآورد و تخمينهاى ذهنى در فرآيند اندازهگيرى دخيل شوند، كيفيت سود پايين خواهد آمد. وجود قضاوت در برآوردهاى حسابدارى منجر به عدم اطمينان نسبت به سود و درنهایت، كيفيت آن مىشود و هر چه دامنه اين امر وسيعتر باشد اثر منفى بيشتری بر كيفيت خواهد گذاشت؛ چراکه يكى از مفاهيم مهم كيفيت سود، صحت و دقت اندازهگيرى است (همان).
6) عدم ثبات رويه در استفاده از روشهاى حسابدارى: عدم ثبات رويه، اثر منفى بر كيفيت سود دارد؛ زيرا اغلب، تغييرات در بهکارگیری روشهاى حسابدارى، موجب افزايش و رشد واهى سود گزارشى مىشود و پيشبينى سودهاى آتى را با مشكل مواجه مىسازد(پنمن و ژانگ، 2002).
7) عوامل سياسى و اقتصادى: در بررسى كيفيت سود بايد به عوامل سياسى و اقتصادى نيز توجه كرد، زيرا اثر قابلتوجهی بر سود و قدرت سودآورى دارند. كيفيت سود شركتهاى فعال در كشورهاى باثبات، از كشورهاى بیثبات بالاتر است و شركتهاى فعال در كشورهاى داراى اقتصاد دولتى، در مقايسه با كشورهاى داراى خصوصیسازی مناسب، از كيفيت سود پايينى برخوردارند. شركتهاى فعال در كشورهاى داراى ريسك سرمايهگذارى بالا و امنيت اقتصادى پايين، در مقايسه با ديگر شرکتها، از كيفيت سود پايينى
