
وسايل ارتباط جمعي از طريق شيوه خاصي صورت ميگيرد. در تلويزيون برجستهسازي خبر به صورت اولويت دادن در ترتيب خواندن خبر، استفاده از خلاصه خبر، ميزان زمان اختصاص داده شده، استفاده از عکس، اسلايد و فيلم ديده ميشود.
3-6-14تحريف
يکي از رايجترين شيوههاي پوشش خبري و مطبوعاتي، تغيير متن پيام به شيوههاي مختلف از طريق دستکاري خبر است. در مسئله تحريف سه پديده به چشم ميخورد که عبارتند از: تعديل، شاخ و برگ دادن و جذب. در حين فرايند انتقال متوالي بسياري از جزييات اصلي خبر کمکم تعديل ميشود.
در همان زماني که فرايند تعديل انجام ميگيرد، شاخ و برگهاي ديگري به خبر اضافه ميگردد. فرايند شاخ و برگ دادن به خبر، به ادراک انتخابي و حفظ انتخابي موضوع در ذهن و نقل جزئيات کمي از موضوع اصلي مبتني است.
نتيجه نيروي جاذبه عادات، تمايلات و احساسات فرد شنونده است. غالباً فرايند جذب با هدف مورد انتظار فرد هماهنگي دارد و درک و يادآوري امور طبق معمول صورت ميگيرد.
با اينکه در امر تجزيه و تحليل، فرايندهاي تعديل، شاخ و برگ دادن و جذب از يکديگر تفکيک ميشوند، ولي اين فرايندها در عمل از يکديگر مستقل نيستند. آنها به طور هماهنگ و در آن واحد عمل ميکنند. اين عمل هماهنگ، منعکسکننده يک فرايند منحصر به فرد است که داراي ويژگي فردي است و به تحريفي که مشخصه آن است، منجر ميشود.
3-6-15ساختن يک يا چند دشمن فرضي
هميشه داشتن يک دشمن فرضي ميتواند اقدامات را محق و معتبر جلوه دهد و زمينه را براي هر نوع فعاليتي فراهم آورد. استفاده از اين شيوه خود ميتواند براي متحد کردن افراد داخل يک کشور نيز مفيد واقع شود. در هنگام بحرانهاي اقتصادي و سياسي و يا همچنين خطرات سياسي که از درون يک کشور را تهديد ميکند، وجود يک دشمن فرضي خارجي ميتواند سرپوشي بر بحرانها و اتحاد داخل کشور عليه آن بحرانها باشد.
3-6-16 مبالغه و دستکاري آماري
در مبالغه عمدتاً سعي ميشود با دستکاري آماري و بالا و پايين کردن آمار و ارقام و يا به تعبيري تقلب در اعداد، آنها را به ميل خود و در جهت اهداف خود مورد استفاده قرار داد. اين شيوه نيز يکي از تاکتيکهاي جنگ رواني است و در جنگهاي نظامي کاربرد بسيار دارد. در اين شيوه سعي ميشود ابتدا با نگفتن آمار مشخص حرکتي مبالغهآميز صورت گيرد. در نهايت در آمار و ارقام دستکاري کرده، و با اين عمل افراد بيتفاوت را به ميدان رقابت ميکشانند.
استفاده از اين تاکتيک زماني ميسر است که کشف آمار و ارقام واقعي ناممکن و يا مشکل باشد.
3-6-17تقابل
گاهي يک رسانه براي نشان دادن بيطرفي خود، براي ايضاح، براي گفتن واقعيات و يا حتي براي پاسخگويي به سخنان ديگران، خود اظهارنظري نميکند بلکه يک مطلب را به نقل از گروهي درج ميکند و مطلب ديگري را از زبان گروهي ديگر در جهت مخالفت با مطلب اول نيز در بالا يا در کنار آن ميآورد.
3-6-18جنجالآفريني خبري
دست به سوژههاي خبري قابل گزارش، پر سر و صدا و جنجالي و هيجانانگيز بزنند، تا مخاطبان بيشتري را به خود جلب نمايند.
3-6-19واکنش زنجيرهاي
به دليل ارتباط فکري و سياسي برخي مطبوعات همسو و همجهت، نسبت به بسياري از رويدادهاي سياسي و اجتماعي، يک واکنش زنجيرهاي و از قبل طراحي شدهاي به وقوع ميپيوندد تا تأثير اجتماعي آني و وسيعي داشته باشد. رسانهها ميتوانند يک سلسله واکنش از قبل تعيين شده مرتبط با يکديگر را با يک زمانبندي مشخص به گونهاي القا کنند که در نهايت بتواند هدف از قبل تعيينشدهاي را محقق کند. البته اين نتيجه بدون زمينهسازي افکار عمومي امکانپذير نيست.
3-6-20 نقل خبر از منابع ناشناخته و يا مبهم
در بسياري از موارد به دليل احتمال تکذيب کردن اخبار و از بين رفتن اعتبار منابع، رسانهها مجبورند که از منابع ناشناخته و يا منابع مبهم پيام خود را ارائه دهند. گفتن کلماتي نظير ناظران آگاه و تحليلگران موضوع و مانند آن تاکتيکي است که هم پيام منتقل گشته و هم مسئوليت آن از گردن رسانه ساقط شده است.
3-6-21 اختفاي يک منبع غير موثق در پشت يک منبع موثق
از آنجا که اعتقاد بر اين است که منابع موثق داراي اعتبار بيشتري هستند، گاهي تلاش ميشود که براي القاي يک دروغ بزرگ از سوي اين منابع موثق، منابع دست دومي را به قربانگاه برده و با پخش خبر به نقل از آنان اولاً مسئوليت کذب و راست بودن آن را به گردن رسانه غيرموثق بيندازند. ثانياً ضمن بيان خبر به اهداف مورد نظر خود برسند. رسانههاي خارجي عليالخصوص B.B.C از اين تاکتيک بهره زيادي ميبرند.
3-6-22 استناد و استشهاد پيام به منبع مورد وثوق گيرنده پيام
اين شيوه از روشهاي قديمي القاي يک پيام ميباشد. در بسياري از موارد براي القاي يک پيام به نظر مثبت و يا منفي به شخصيتهاي مورد قبول مخاطب استناد ميشود و يا به سخنان آنان اشاره ميگردد. اين افراد معمولاً افراد فرهمندي هستند. پيام از منبع معتبرتر راحتتر نفوذ ميکند و کمتر مورد انتقال قرار ميگيرد. در موارد شفاهي نيز اطمينان خاطر گوينده هنگام سخن گفتن منبع را صالحتر و قابل اعتمادتر نشان ميدهد.
نقل اخبار و مطالبه به نقل از منابع موثق نظير BBC ، CNN ، رويترز، خبرگزاري فرانسه و الجزيره قطر براي مخاطبان قابل وثوق و معتبر ميباشند.
3-6-23 استفاده از نخبگان برجسته در رسانهها و نخبهسازي
رسانهها افراد با استعداد را کشف و سپس آنها را در خبرگزاريها جذب ميکنند. سلطه و تسلط خبرگزاريها بر اثر تواناييهايي است که گاه دليل قدرت آنان است و گاه دانش و معلومات همين نخبگان. رسانهها از دانش افراد نخبه استفاده ميکنند چرا که يکي از تواناييهايي که مصاحبهکننده لازم است داشته باشد، معلوماتش است.
گاهي نيز در رسانههاي جمعي در طول ارائه پيامهاي خود سعي ميکنند به نوعي نخبهسازي کنند و افرادي را که در راستاي پيام خود قرار دادند برجسته، مطرح و معرفي نموده و در زمانهايي که نياز دارند از آنها بهره گيرند. اين نخبگان عمدتاً افرادي وابسته به اين رسانهها بوده و در بعضي موارد داراي اطلاعات کافي نيز نميباشند، ولي خود رسانهها با دادن اطلاعاتي با توجه به ديدگاه خودشان، از وجود اين نخبگان بهره ميگيرند.
3-6- 24 انتشار عمومي يک خبر غيرموثق براي انتشار تکذيب آن
براي لوث کردن و بياعتبار کردن يک فرد يا جرياني خاص درباره آن دروغي را منتشر ميکنند و بعد ترتيبي ميدهند تا آن خبر از طريق فرد يا جريان مورد حمله واقع شده، تکذيب شود، بدين ترتيب آن فرد يا جريان مورد سوءظن عمومي و شک قرار ميگيرد و به اعتبار آن لطمه وارد ميشود.
3-6-25 تاکتيک منبع نقابدار
اين تاکتيک براي پوشاندن فرستنده پيام يا اصلي خبر سعي ميکنند به گونهاي در پخش خبر اقدام نمايند تا گوينده، فرستنده و منبع خبر مشخص نشوند. اين روش در کشورهاي جهان سوم بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرد و عمدتاً به دليل ارزش و اهميت خبر، منبع خبر و گوينده آن براي مخاطبان آنچنان اهميت ندارد.
در بحث پوشاندن منبع نقابدار سه هدف وجود دارد:
1- رفع مسئوليت و عدم پاسخگويي
2- ايجاد ابهام
3- القاي غيرمستقيم يک پيام و القاي شبهه
3-6-26تاکتيک مجاري مخفي
رسانهها نيز ميتوانند از مجاري مخفي اطلاعاتي را کسب کنند که داراي ارزش و اعتبار شوند.
3-6-27 اقدام از طريق مجاري دوگانه
در استفاده از مجاري دوگانه سعي ميشود يک خبر را ابتدا از يک مجرا ارسال کنند و بعد از گرفتن بازخوردهاي لازم از جامعه، با پختهتر شدن پيام نزد گيرندگان آن، نسبت به تکميل، اجرا يا تأييد خبر، از مجراي دوم استفاده کنند. در اکثر موارد اين دو خبر متناقض يکديگر در برخي موارد تکميلکننده يکديگر ميتواند باشد. در استفاده از روش مجاري دوگانه، در خيلي از موارد منبع هر دو مجرا ميتواند يکي باشد، ولي پيامها ميتواند متفاوت و با تغييراتي همراه باشد.
اين تاکتيک به اين ترتيب هم ميتواند استفاده شود که پيامهاي گزينه يا متناقض از طريق دو مجراي متفاوت ارسال شوند تا بدينوسيله عکسالعملها را در برابر آن بيازمايند يا ميان پيامگيران بذر نفاق و سردرگمي بپاشند.
3-6-28 نزديکي منبع پيام به مخاطب
هرچه منبع پيام به گيرنده پيام نزديکتر باشد، پذيرفتن آن پيام براي گيرنده پيام راحتتر است. استفاده بيشتر از منابع داخلي به همين دليل است.
در اين روش سعي ميشود که پيام به گونهاي با مخاطب ارتباط برقرار کند که مخاطب خواه ناخواه خود را جزئي از آن احساس نمايد. اين شيوه بيشتر مورد استفاده رسانههاي ديداري و شنيداري قرار ميگيرد. در اين روش سعي ميشود براي کم کردن فاصله پيام به مخاطب از افرادي که به موضوع پيام نزديک هستند، استفاده شود.
3-6-29 احترام، علاقه و توجه به منبع و موضوع پيام
هر چقدر احترام، علاقه و توجه به منبع و موضوع پيام بيشتر باشد، پذيرش پيام زودتر انجام ميشود.
3-6-30 خودافشاگري پيامدهنده يا منبع ارتباطي
اگر پيامدهنده راجع به خودش صحبت کرده، معايب و محاسن خود را خود بگويد به معناي ديگر خودگشودگي کند و ناگفتهها و حقايق را مطرح سازد، باعث جلب اعتماد شده، پذيرش و جذب پيام را سريعتر ميکند.
3-6-31 تظاهر به بيطرفي
در اين تاکتيک سخنان و ديدگاههاي مخالفان به اشکال مختلف نظير گزارش، مصاحبه و خبر منعکس ميشود. رسانهها به دليل اتخاذ يک موضع بيطرف، اعتبار بيشتري در ميان مخاطبان خود کسب ميکند. همچنين رسانه با حفظ پوشش بيطرفي ميتواند پيامهاي خود را به آساني به مخاطب القاء کند و اهداف مورد نظر خود را تأمين نمايد. گاهي براي تخريب نمودن سوژه مورد نظر در ابتدا مواضع بيطرفانهاي نسبت به آن اتخاذ ميشود. به طوري که ديگران تصور ميکنند در اين جريان، نوعي حفظ احترام براي مخالفان و نوعي بيطرفي وجود دارد، در حالي که با پوشش بيطرفي، به طور مؤدبانه القاء مطالب مورد نظر خود را اعمال ميکنند.
3-6-32 اعلام اخبار دروغ و کشف آن توسط خود منبع
مواردي را که ميدانند دروغ است و کسي نميتواند آن را اثبات کند، منتشر ميکنند. پس از بيان مطلب دروغ، بعد از مدتي خود آن را تکذيب ميکنند تا بيطرفي خود را ثابت نمايند.
3-6-33 پاره حقيقتگويي
گاهي حادثه، خبر يا سخني مطرح ميشود که از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعهاي به هم پيوسته و مرتب است که اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد. اين از رويههاي رايج مطبوعات است که معمولاً متناسب با جايگاه و جناح سياسي که به آن متمايل هستند، بخشي از خبر نقل و بخشي را نقل نميکنند.
3-6-34 خشونت مطبوعاتي
شيوه نگارش مطالب به گونهاي است که اشخاص و جريانهاي مخالف را به بدترين شيوه زخمي، ترور و ناکار ميکنند.
اين در حاليست که اين نوع مطالب با ظاهري آراسته ميتوانند خود را مخالف سرسخت خشونتهاي اجتماعي قلمداد کنند.
اين تاکتيک، کاربردي کوتاهمدت دارد و استفاده درازمدت از آن نه تنها اهداف سازمان رسانهاي را تأمين نمينمايد بلکه باعث واکنش منفي افکار عمومي نيز خواهد شد.
3-6-35 تغيير معنا يا معناي مجازي
هر واژه محتمل است که داراي معاني متعددي باشد، که در زمانها و مکانهاي مختلف کاربردهاي متفاوتي مييابند. طبعاً منبع هر پيامي براي استفاده از واژهها و عبارات مختلف يا از معني اصلي و اوليه هر واژه استفاده ميکند و يا اينکه به قرينه به خواننده ميفهماند که منظور فرستنده پيام از آن واژه يا عبارت، کدام معني است. بسياري از کلمات در برههاي از زمان و با توجه به موقعيت و مکاني خاص، بار معنايي منفي و در برههاي ديگر بار معنايي مثبت دارند. رسانههاي خبري با آگاهي از اين موضوع به منظور محکوم کردن افراد، ترور شخصيت، رد عقيده يا تفکر مخالف و يا برعکس به منظور تأييد يک ايده، فرد يا گروه و با استفاده از تداعي معاني مثبت و منفي در ذهن مخاطب از اين تاکتيک استفاده ميکنند.
تکرار در استفاده از اين واژهها معناي مورد نظر رسانه را به مخاطب القا ميکند اين رسانهها سعي ميکنند با قرينهسازي واژهها و متصل کردن آنها به افراد صاحب نام و يا جريانهاي
