
درسی در ایران» به بررسی میزان توجه به ابعاد مختلف قلمرو تخصصی رشته برنامه درسی و شناسایی خلأهای پژوهشی موجود در آن پرداخت. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوا بود. کلیه مجلات دارای اعتبار علمی- پژوهشی حوزه برنامه درسی معرفیشده توسط انجمن برنامه درسی، مجلات معرفیشده توسط معاونت پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حوزهی علوم تربیتی، پایاننامههای دانشجویان کارشناسی ارشد و رسالههای دانشجویان دکترای رشتهی برنامهریزی درسی در دانشگاههای کشور، قلمرو مورد بررسی در این پژوهش بود. به دلیل گستردگی قلمرو پژوهش و با تحدید در قلمرو منابع و قلمرو زمانی مورد نظر، 679 مقاله از 90 شماره مجله علمی-پژوهشی و 326 پایان-نامه مقطع تحصیلات تکمیلی و در مجموع 1005 اثر علمی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. دادههای پژوهش از طریق کاربرگ کدگذاری که شامل ابعاد معرفتی و زمینهای حوزهی برنامه درسی و مقولههای آن بود به شیوه قیاسی و استقرایی تحلیل شد. برای بررسی اعتبار کدگذاری، ده درصد از موارد توسط کدگذار دوم مورد بررسی قرار گرفت که توافق میان کدگذاران 75 درصد حاصل شد. دادههای پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین جهت بررسی تفاوت میان میزان توجه به قلمروهای موضوعی با میزان ضرورت توجه پژوهشگران در جامعه علمی (از نظر متخصصان) از آزمون مجذور کا و آزمون دوجملهای بهرهگیری شد. نتایج پژوهش نشان داد که نسبت تولیدات علمی در حوزههای مربوط به ابعاد معرفتی برنامه درسی چون؛ نظریه برنامه درسی، تدوین برنامه درسی، انواع برنامه درسی، پژوهش برنامه درسی، سیاست و برنامه درسی، مبانی برنامه درسی و ابعاد زمینهای برنامه درسی چون؛ برنامه درسی گروههای خاص، چالشهای معاصر در برنامه درسی، مطالعات تطبیقی در قلمرو برنامه درسی کشورهای مختلف فراوانی تولیدات علمی کمتر از حد انتظار است.
همچنین، نیکسیرت، بدری و رضوانی (1391) در پژوهشی با عنوان «عوامل مؤثر بر انتخاب موضوع تحقیقات علمی دانشجویان رشته جغرافیا و برنامهریزي روستایی» شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب موضوع پایاننامه/رسالههاي دانشجویان رشته جغرافیا و برنامهریزي روستایی انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و با ترکیب دو شیوه اسنادي و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماري مشتمل بر دانشجویان 161 نفر و 20 نفر اعضاي هیئتعلمی رشته جغرافیا و برنامهریزي روستایی دانشگاههاي دولتی سطح شهر تهران است که به روش سهمیهبندی تعداد 100 نفر از دانشجویان و به روش تمام شماری تعداد 20 نفر از اعضاي هیئتعلمی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که پنج دسته از عوامل شامل محیط دانشگاه، علاقه شخصی دانشجو، زمان و سهولت دسترسی به منابع، ارتباط با سازمانها و نهادها و تعلق مکانی در انتخاب موضوع پایاننامه/رسالههای دانشجویان مؤثر بودند که در بین این عوامل محیط دانشگاه بیشترین تأثیر را داشته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که دانشجویان در مرحله انتخاب موضوع کمتر به مسائل، مشکلات و نیازهاي جامعه روستایی توجه داشتهاند.
بار39 (1984) نیز در رساله دکتری خود با عنوان «انتخاب موضوع رساله: عوامل موثر بر انتخاب دانشجویان» به بررسی چگونگی فرآیند انتخاب موضوع رساله دکتری در چهار رشته شیمی، زبان انگلیسی، علوم سیاسی و علوم اجتماعی و چگونگی نقش استاد راهنما، روابط همکارانه در این فرآیند پرداختند. در این پژوهش با توجه به هدف آن در جهت دستیابی به فهم عمیق سنت کیفی و روش قوم نگاری انتخاب گردید. ابراز گردآوری مصاحبه عمیق با دانشجویان بوده است و برای آگاهی بیشتر مشارکتکنندگان راهنمای مصاحبه، ارائه گردید. مشارکتکنندگان در این پژوهش دانشجویان مرد سفیدپوست بومی از چهار رشته نامبرده بودند که در گام دوم پژوهش بر حسب نقشی که اساتید در فرآیند انتخاب موضوع داشتند هر کدام از دانشجویان به همراه اساتیدشان مورد مطالعه قرار گرفتند. معیار نمونهگیری در این پژوهش اشباع نظری اطلاعات بود. در مجموع 17 دانشجو و 7 استاد در این پژوهش شرکت نمودند. برای تحلیل اطلاعات از رویکرد استراوس و کوربین استفاده گردید. نتایج حاصل از این پژوهش در به طور کلی عوامل موثر در انتخاب موضوع رساله دکتری را در سه مقوله اصلی عوامل درون فردی (تجربه قبل از ورود به دوره دکتری، تجربه در طول دوره دکتری، رد حوزه اساسی)، بین فردی (نقش استاد راهنما و ارتباط با استاد راهنما) و عوامل اجتماعی (انتخاب استاد راهنما، استفاده دانشجویان از ادبیات موجود، نقش اعضای هیئتعلمی و ارائه چارچوبی برای معرفی اصالت موضوع و اهمیت دانش آفرینی) قرار میدهند.
همچنین، لابانکا40 (2012) در پژوهشی با عنوان «تجلی فرایند مسئله یابی خلاق در تحقیق کیفی» با روش مطالعه موردی چندگانه راهبردهای مسئله یابی به کار گرفتهشده توسط دانشآموزان موفقی که طرحی را در نمایشگاه علوم منطقهای و بینالمللی ارائه نمودهاند، مورد بررسی قرار داده است. از نظر وی مسئله یابی، یک فرآیند خلاق است که در آن افراد ایدههای اصلی برای مطالعه توسعه میدهند. در پژوهش لابانکا دانشآموزان باید در فرایند مسئله یابی به منظور تعیین موضوعات ماندگار و مناسب درگیر میشدند. هدف این مطالعه، پرداختن به دو سؤال تحقیقاتی زیر است ویژگیهای متمایزکننده مسئله یابی در طرحهای پژوهشی علمی تحقیق کیفی کداماند و چگونه پدر و مادر، معلمان و مربیان بر مسئله یابی دانشآموزان تأثیر میگذارند. نمونه پژوهش 20 دانشآموز علوم متوسطه که 12 نفر از دانشآموزان حاضر در درس گروهی علوم ارتباطی و 8 نفر از دانشآموزان حاضر در درس گروهی مهندسی و علوم بینالمللی بودند. ابزار پژوهش عبارتاند از: پرسشنامه ماهیت پژوهشی علوم جدید، اطلاعات فردی و یک مصاحبه نیمه ساختار یافته. دو تم اصلی این پژوهش ابتکار و تفسیر مستقل از سایر اطلاعات یعنی ترسیم واضح اطلاعات میباشند. از روش سه سویه سازی روش؛ مصاحبهها، تجزیه و تحلیل سند، نظرسنجی و سه سویه سازی منابع؛ دانشآموزان، معلمان، مربیان، مدیران و اسناد درس گروهی استفاده گردید. یافتههای اصلی این پژوهش عبارتاند از: مفهوم خلاقیت در علوم، نمونهای برای ردهبندی پروژهها، چگونگی مسئله یابی، نقش تجربه قبلی و تعریف تحقیق. محقق در پایان اذعان میکند که مسئله یابی خوب از طرز تفکر ویژه، غیرخطی، کاربرد انعطافپذیر و فهم فعالیت پژوهش مشتق میگردد. همچنین، مسئله یابی فرایندی منحصربهفرد و مستلزم صرف مدت زمان طولانی است و در پایان محقق برگزاری دورههای خاص پژوهش کیفی و توجه به نیازهای اطلاعاتی مخاطبان پژوهش، استانداردها و ضوابط درس گروهیها و سازمانها برای پژوهش، ارتقا مهارتهای ارتباطی کتبی و شفاهی جهت بهبود فرایند مسئله یابی پیشنهاد مینماید.
منصوریان و علی پور (1392) نیز در پژوهشی دیگر با عنوان «تحلیل موضوعی و روش شناختی پايان نامههای كارشناسي ارشد علوم اجتماعي در دانشگاه گيلان (1388-1376)» به تحلیل موضوعی و بررسی رویکردها و روشهای پژوهشی به کار گرفتهشده در نمونهای از پایاننامههای كارشناسي ارشد علوم اجتماعي در دانشگاه گيلان میپردازند. روش پژوهش این مطالعه تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است. نمونهی مورد مطالعه در این تحقیق 71 عنوان پایان نامه است که در فاصلهی زمانی 1376 الی 1388 در گروه علوم اجتماعی این دانشگاه دفاع شده و اکنون نسخهای از آنها در کتابخانهی مرکزی این دانشگاه وجود دارد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تنوع موضوعی پایاننامههای این رشته بسیار گسترده است و هیچ مورد مشابه وجود ندارد. بیش از نیمی از پایاننامهها مسائل جامعهشناختی در استان گیلان توجه داشتهاند. این توجه ویژه به مسائل بومی از امتیازهای گروه آموزشی علوم اجتماعی دانشگاه گیلان است و نشانی از مسئله مدار بودن پژوهش دارد.
هوور41 (2010) نیز در پژوهشی با عنوان «مسئله یابی علمی دانش آموزان تیزهوش پایه پنجم» به بررسی رفتار مسئله یابی دانشآموزان میپردازد. هوار چهار عامل اصلی را در رفتار مسئله یابی مورد توجه قرار میدهند: سازماندهی دانش یا حافظه. تسهیل فراخوانی، فرایندهای و مهارتهای عمومی و خاص، فرایندهای اجرایی یا فراشناختی. وی در پژوهش خود 40 دانشآموز (22 دختر و 18 پسر) که پایه پنجم را سپری کردند و در برنامهای یک هفتهای کارآموزی شرکت کردند، مورد بررسی قرار میدهد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش که در دو جلسه متوالی به دانشآموزان ارائه گردیده است عبارتاند از: آزمون عدم تحمل ابهام برای سنجش میزان سازگاری آزمودنیها با شرایط نسبتاً مبهم. برای ارزیابی خلاقیت، آزمون تفکر خلاق نوبت بارها42 (TTCT)، (فرم کلامی A، سیالی، انعطافپذیری و ابتكار)، آزمون تدوین فرضیه و مسئله یابی، از چرخش واریماکس برای تعیین مؤلفههای اصلی استفاده شد. برای ارزیابی تواناییهای افراد برای تدوین فرضیه در موقعیت واقعی اجرا شد. نتایج تحقیق نشان میدهد از لحاظ توانایی تدوین مسائل علمی یا فرضیه تفاوت معناداری بین دانشآموزان دختر و پسر وجود ندارد. از لحاظ کم و کیف ایدهها، نتایج این پژوهش رابطه ضعیفی بین خلاقیت کلامی و مسئله یابی علمی نشان میدهد. رابطه معنیداری بین خرده مقیاس سيالي از خلاقیت کلامی و نمرات مقیاس کمیت مسئله یابی علمی نشان میدهد. دانشآموزانی که نمرات بالاتری در مقیاس سیالی آزمون خلاقیت دریافت کردند در واقع تعداد ایدهای بیشتری در مقیاس مسئله یابی علمی ارائه نمودهاند.
همچنین، خواستار، غفاری و پور عزت (1390) در پژوهشی با عنوان «پژوهشی دربارهی پایان نامههای کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از حیث موضوع و روش: مورد مطالعه دانشگاه تهران» به بررسی پایاننامههای کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دانشگاه تهران از حیث موضوع و روش پرداختند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت بود از اینکه پایاننامههایی که توسط دانشجویان رشتهی مدیریت دولتی ارائهشدهاند از حیث روش، شیوهی تحلیل و ابزار گردآوري اطلاعات چه روندهایی را دنبال کردهاند. روشها و موضوعهای 184 پایاننامهی کارشناسی ارشد رشتهی مدیریت دولتی دانشگاه تهران در سالهای 1377 تا 1386 مورد بررسی قرارگرفتهاند. در مرحله اول پایاننامهها پس از شناسایی و انتخاب بر اساس شمارهی ردهبندی کتابخانه، کدگذاري و بر مبناي موضوعها و روشهای مورد استفاده دستهبندی نمودهاند. در مرحلهی دوم، پژوهشگران با تهیهی کار برگی، براي گردآوري اطلاعات، اقدام به تحلیل محتواي پایاننامههای مذکور نمودند. بر اساس نتایج این پژوهش دستههای موضوعی منابع انسانی، رفتار سازمانی و نظریه و طراحی سازمان در دورههای گوناگون از بیشترین اقبال برخوردار بودهاند. استفاده از فنون کمی پیشرفتهتر یا فنون تجزیه و تحلیل کیفی بسیار اندك مورد استقبال بوده است. استفاده از ابزار پرسشنامه همچنان متداول است. آنها اذعان کردند روال زدگی و پیروي از موضوعها و روشهای پیشین، به نوعی روحیهی محافظه کاري در پژوهش دلالت دارد. چنین روحیهای، مشوق تکرار پژوهشهای قبلی با دادههای جدید و باز پردازی طرحهای پژوهشی اجرا شده است. بدین ترتیب در پایاننامههای دانشجویان، موضوعهای مرتبط با مدیریت دولتی و حل مسائل عمومی مغفول بوده است. ایشان مهمترین معیار براي تناسب موضوع پایاننامه با رشتهی مدیریت دولتی، اهتمام آن به شناسایی و حل یک مسئله عمومی میدانند.
حسینقلی زاده (1389) نیز در بخشی از طرح پژوهشی خود با عنوان «شناسایی زمینههای کار بست یافتههای پژوهشی در آموزش و پرورش خراسان رضوي» به موانع مسئله یابی پرداخته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی به شناسایی زمینههای کار بست یافتههای پژوهشی در آموزش و پرورش خراسان رضوي انجام شده است. با 33 نفر از مدیران و کارشناسان حوزههای اجرایی آموزش و پرورش، کارشناسان پژوهشی واحد کارشناسی تحقیقات استان و
