
را تصریح نکرده بود و همین امر موجب گردیده بود تا برخی دادگاهها به استناد اثر نسبی عقد، مسئولیت او را تحت پوشش ندانند.57
از آنجا که راننده نمیتواند برای شخص خود جدا از وسیله نقلیه معین، بیمه شخص ثالث تهیه نماید، نامنصفانه بودن این نتیجه بیشتر روشن میشود.
امّا به موجب تبصره 2 ماده 1 قانون اصلاح قانون بیمه اجباری این نقیصه بر طرف شده است و قرارداد بیمه اجباری مسئولیت راننده را نیز تحت پوشش قرار داده است. این تبصره چنین بیان میکند:
«مسئولیت دارنده وسیله نقلیه مانع از مسئولیت شخصی که حادثه منسوب به فعل یا ترک فعل او است نمیباشد در هر حال خسارت وارده از محل بیمه نامه مسبب حادثه پرداخت میگردد.»
شمول مسئولیت راننده تحت قرارداد بیمه اجباری از تبصره ماده 2 قانون جدید نیز قابل برداشت است. بر اساس این تبصره: «خسارت وارد به زیاندیده در هر حال از محل بیمه نامه وسیله نقلیه مسبب حادثه پرداخت میشود.»
بنابراین بر اساس قانون جدید کافی است وسیله نقلیه موضوع بیمه نامه مسبب حادثه بوده باشد، تا تعهد بیمه گر در جبران خسارت زیاندیدگان آن حادثه فعلیت یابد.
با توجه به مطالب فوق و با عنایت به تغییرات مثبتی که به موجب قانون جدید در ساختار بیمه اجباری بوجود آمد، میتوان قائل به این عقیده بود که در حال حاضر قرارداد بیمه اجباری در رابطه با راننده، یک تعهد به نفع شخص ثالث محسوب میشود. زیرا وی که نه در انعقاد قرارداد بیمه نقشی داشته و نه تعهدی مبنی بر پرداخت حق بیمه به بیمهگر بر دوش کشیده است، در صورت وقوع حادثه رانندگی از مزایای این قرارداد برخوردار میشود.
بند دوم: ماهیت قرارداد بیمه اجباری در ارتباط با شخص ثالث زیاندیده
چنانکه پیشتر بیان شد، به اعتقاد عدهای از حقوقدانان قرارداد بیمه اجباری در ارتباط با شخص ثالث زیاندیده یک تعهد به نفع شخص ثالث محسوب میشود.58
اما باید توجه داشت که تحلیل حق زیاندیده در برابر بیمهگر به تعهد به نفع شخص ثالث درست نیست زیرا بیمهگر در قرارداد بیمه اجباری قصد متعهد شدن در برابر ثالث را ندارد.
اگرچه شخص ثالث زیاندیده از این قرارداد به گونهای منتقع میشود ولی طرف مستقیم تعهد نیست.59
توضیح اینکه تعهد به نفع شخص ثالث، یک تعهد تابع قرارداد اصلی است و از این تابعیت چنین نتیجه میشود که در صورتی شخص ثالث از آن سودی برد که دو طرف به صداقت قصد ایجاد تعهد به نفع او را کرده باشند یا تراضی بر این مبنا قرار گیرد و کافی نیست که تعهد یکی از دو طرف قابلیت سود رسانی به دیگری را داشته باشد. به بیان دیگر سودی که به شخص ثالث میرسد باید هدف قرارداد باشد نه اثر ساده آن60. در قرارداد بیمه اجباری نیز بیمهگر به طور مستقیم قصد متعهد شدن در برابر ثالث زیاندیده را ندارد. لذا در ارتباط با وی نمیتوان قرارداد مزبور را تعهد بنفع شخص ثالث توجیه کرد. هر چند که زیاندیده از رهگذر این قرارداد منتفع شده و زیانهای وارد به خویش را جبران نماید. گفتیم که مهمترین دلیلی که حقوقدانان علاقمند به تعبیر قرارداد بیمه اجباری به عنوان تعهد به نفع شخص ثالث، به ان استناد میکنند، حق مراجعه مستقیم زیاندیده بر بیمهگر است. در حالی که اگر این قرارداد حاوی تعهد به نفع شخص ثالث نباشد، علیالقاعده زیاندیده نباید حق مراجعه مستقیم به بیمهگر را داشته باشد. 61
در پاسخ به این ایراد باید چنین گفت: که گاه قطع نظر از مفاد تراضی، قانونگذار به دلیل ارتباط نزدیک دو طلب به طلبکاری حق میدهد که به مدیون بدهکار خود به طور مستقیم رجوع کند.
چنانکه در قانون بیمه اجباری، به شخص ثالث که از فعالیت اتومبیل صدمه دیده است حق داده شده که به بیمهگر مسبب حادثه رجوع کند، در حالی که طرف قرارداد بیمه دارنده است، نه شخص زیان دیده.62
این امر ضمن این که جنبهی کاملاً استثنائی دارد و بر اساس نظم عمومی و بنا به درخواست قانونگذار ایجاد شده است، موجب تغییر ماهیت قراداد بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه و تبدیل آن به نفع شخص ثالث نمیشود.
گفتار دوم : اصول حاکم بر بیمه شخص ثالث
قانون بیمه اجباری در قالب مواد خود اصولی بنیادین را مطرح میکند که تحت عنوان اصول حاکم بر بیمه اجباری قابل مطالعه میباشند. این اصول عبارتند از اصل مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی، اصل اجباری بودن بیمهی شخص ثالث، اصل جانشینی و اصل حسن نیت.
در زیر به بررسی هرکدام از این اصول خواهیم پرداخت.
بند اول: اصل مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی
ماده نخست قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی مصوب 1382 مقرر میدارد.:
«کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و ریلی اعم از اینکه اشخاص حقیقی یا حقوقی باشند مکلفند وسایل نقلیه مذکور را در قبال خسارت مدنی و مالی که در اثر حوادث وسایل نقلیه مزبور و یا یدک و تریلر متصل به آنها و یا محمولات آنها به اشحاص ثالث وارد میشود حداقل به مقدار مندرج در ماده 4 این قانون نزد یکی از شرکتهای بیمه که مجوز فعالیت در این رشته را از بیمه مرکزی ایران داشته باشند، بیمه نمایند.»
از نظر ژرفساختی و مبنای فکری و عملی، این اصل متکی بر نظریه خطر و تضمین حق است63 که در گفتار مربوط به مبانی مسئولیت دارنده وسیله نقلیه به تفصیل از آن بحث نخواهیم کرد. به موجب این اصل کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و ریلی مسئول جبران پیامدهای زیانبار حوادثهای ناشی از کاربرد این گونه وسایلاند و زیان دیده نیازی به تحمیل دلیل برای اثبات تقصیل دارنده وسایل نقلیه ندارد.64
در واقع قانون بیمه اجباری، دارندگان وسایل نقلیه را به سبب استفاده از مزایا و فایدههای اینگونه وسایل و خطری که متقابلاً با استفاده از آنها برای افراد جامعه و اموال ایشان ایجاد میکنند، مسئول جبران خسارات ناشی از آنها میداند.65
بند دوم: اصل اجباری بودن بیمه مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه
قانونگذار در ماده نخست بیمه اجباری علاوه بر بیان اصل مسئول بودن دارندگان وسایل نقلیه، اصل کلی دیگری را نیز بیان میگند. این اصل که از عنوان قانون مورد بحث نیز قابل برداشت است، اصل اجباری بودن مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری است. این اصل در واقع مکمل اصل قبلی است و بدون آن مشکلی از زیاندیدگان حوادث رانندگی حل نمیشد. زیرا بر فرض که به موجب اصل قبلی، زیاندیده از اثبات تقصیر دارنده وسایل نقلیه معاف باشد، دارایی هر دارنده، اتومبیل همیشه توانایی تحمل و جبران خسارت وارد به زیاندیدگان را ندارد و در مواردی که عامل زیان توانایی مالی داشته و قادر به جبران خسارتها باشد مراجعه به او و درخواست غرامت مستلزم طی تشریفات طولانی رسیدگی قضایی است.
بنابراین با اجباری شدن بیمه مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه جبران خسارتها تسهیل یافت و به تحقق عدالت اجتماعی کمک شایانی میشود. قانونگذار در جهت نیل به این هدف و اطمینان از بیمه شدن کلیه وسایل نقلیه موجود در کشور ماده 19 و تبصرههای ذیل آن را به عنوان ضمانت اجراهای تخلف از این وظیفه قانونی در نظر گرفته است. به موجب این ماده:
حرکت وسايل نقليه موتوري زميني بدون داشتن بيمه نامه موضوع اينقانون ممنوع است. کليه دارندگان وسايل مزبور مکلفند سند حاکياز انعقاد قرارداد بيمه را هنگام رانندگي همراه داشته باشند و درصورت درخواست مأموران راهنمايي و رانندگي و يا پليس راه ارائه نمايند. مأموران راهنمايي و رانندگي و پليس راه موظفند وسايل نقليه فاقد بيمهنامه موضوع اين قانون را تا هنگام ارائه بيمهنامه مربوط در محلمطمئني متوقف نموده و راننده متخلف را به پرداخت جريمه تعيين شده ملزم نمايند. آئيننامه مربوط به نحوه توقيف وسايل نقليه فاقد بيمه نامه شخص ثالث ظرف سه ماه پس از تصويب اين قانون توسط وزارتکشور با همکاري وزارتخانههاي راه و ترابري و دادگستري و بيمه مرکزي ايران تهيه و به تصويب هيأت وزيران خواهد رسيد.
تبصره 1- بيمه مركزي ايران و شرکت هاي بيمه موظفند ترتيبي اتخاذ نمايند که با الصاق برچسب يا استفاده از ابزارهاي مناسب ديگر، امکان شناسايي وسايل نقليه موتوري زميني فاقد بيمه نامه موضوع اين قانون، براي مأموران راهنمايي و رانندگي و يا پليس راه تسهيل گردد. دارندگان وسايل نقليه مذكور ملزم به بهكارگيري ابزارهاي فوق ميباشند.
تبصره 2- دادن بار يا مسافر و يا ارائه هرگونه خدمات به دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني فاقد بيمهنامه شخص ثالث معتبر، از سوي شرکتها و مؤسسات حمل و نقل بار و مسافر درون شهري و برون شهري ممنوع است. نظارت بر حسن اجراء اين تبصره بر عهده وزارتخانههاي کشور و راه و ترابري ميباشد تا حسب مورد شرکتها و مؤسسات متخلف را به مراجع ذي صلاح معرفي و تا زمان صدور رأي از ادامه فعاليت آنها جلوگيري بهعمل آورند.
تبصره 3- ارائه هر گونه خدمات به دارندگان وسايل نقليه موتوري زميني فاقد بيمه نامه شخص ثالث معتبر، توسط راهنمايي و رانندگي، دفاتر اسناد رسمي و سازمانها و نهادهاي مرتبط با امر حمل و نقل ممنوع ميباشد. دفاتر اسناد رسمي مکلفند هنگام تنظيم هرگونه سند در مورد وسايل نقليه موتوري زميني موضوع اينقانون، مشخصات بيمه نامه شخصثالث آنها را در اسناد تنظيمي درج نمايند.
مسئلهای که در ارتباط با اصل اجباری بودن بیمه شخص ثالث مطرح میشود این است که باتوجه به عقد بودن بیمه از یک سو و لزوم رعایت شرایط مذکور در ماده 190 قانون مدنی از سوی دیگر (که از جمله شرایط اساسی برای صحت هر معامله را قصد و رضای طرفین دانسته و ضمانت اجرای فقدان این ارکان را عدم نفوذ و یا بطلان دانسته است)، اجبار دارندگان این گونه وسایل به انعقاد قرارداد بیمه اجباری چگونه توجیه میشود؟
در توجیه این مسئله عدهای چنین استدلال کردهاند که در هر قرارداد علاوه بر شرایط اساسی برای صحت آن، وجود شرایط دیگری نیز لازم است و از این شرایط به عنوان عوامل خارجی مؤثر در صحت و نفوذ قرارداد یاد کردهاند. این عوامل عبارتند از قانون، نظم عمومی و اخلاق حسنه66.
امروزه دیگر اصل آزادی قراردادی هیچگاه به طور مطلق مورد قبول واقع نشده است و به هر اندازه دخالت دولتها در امور اقتصادی و اجتماعی فزونی یابد، آزادی اراده نیز به منظور حفظ منافع عمومی محدود میشود. به عبارت دیگر در اثر دخالت روز افزون دولت در امر اقتصاد، حمل و نقل از یک سو و خطراتی که ماشینآلات و محمولات پیچیده صنعتی برای افراد جامعه بوجود آوردند از سوی دیگر، مفهوم نظم عمومی، گسترش یافت و اختیار اشخاص در تنظیم شرایط و آثار معاملات کاسته است67. بنابراین ملاحظات نظم عمومی گسترش یافته به وسیله قانون که به تعبیر برخی از حقوقدانان اخلاق حسته نیز چهره خاصی از آن است68، حکم میکند که انعقاد برخی قراردادها به افراد خاصی تحمیل شود. این توجیه، با عقیدهی نویسندگانی که مبنای اجبار دارنده وسیله نقلیه را درانعقاد قرراداد بیمه اجباری «حکم حکومتی» دانستهاند همگام است. بر اساس این دیدگاه تنها حکم حکومتی و مصلحتی که از تکلیف ناشی میشود و به اجبار در عقد بیمه اعتبار و ارزش میبخشد حکم حکومتی تعلیماتی است که ولی امر در سایه قوانین شریعت و رعایت موافقت آنها به حسب مصلحت زمان آغاز و بر طبق آنها مقرراتی وضع میکند و به اجرا در میآورد. حکم حکومتی فیالجمله نافذ و مطاع است و ملاک صدور آن مصلحت است. وضع نهاد حقوقی بیمه اجباری نیز در پی مصالح اجتماعی و اقتصادی صورت پذیرفته است و اجبار در آن بر اساس این مصالح قرارداده شده است69.
امروزه خسارتهای مربوط به استفاده از وسایل نقلیه زیانهای سنگین و غیر قابل جبرانی را بر جامعه وارد میسازد. در بسیاری از موارد، دارنده وسیله نقلیه مسئول خسارت، به علت فقر قادر به جبران خسارت نیست و حتی در نظر گرفتن مسئولیت بدون تقصیر ونوعی برای او با این اوضاع دردی از زیاندیده درمان نخواهد کرد.
بنابراین حتی مترقیانهترین رژیم مسئولیت مدنی بدون وجود یک عامل تأمین و تضمین مناسب نمیتواند دربرگیرنده آثار مفید و مؤثری در جهت
