
فرستادهاند، با آثار (و اعمال)شان درج مىكنيم، و هر چيزى را در كارنامهاى روشن برشمردهايم.»282 در آيات ديگر به صراحت اين مطلب بيان شده است كه نه تنها اعمال ونتايج آنها، بلكه انديشهها و تدبيرهاي نيمه شب ما نيز ثبت ميشود: «و مىگويند: فرمانبرداريم، ولى چون از نزد تو بيرون مىروند، جمعى از آنان شبانه، جز آنچه تو مىگويى تدبير مىكنند. و خدا آنچه را كه شبانه در سر مىپرورند، مىنگارد. پس، از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن، و خدا بس كارساز است».283 حاصل آنكه بر اساس آيات قرآن، همه اعمال انسان، در مجموعهاي گردآوري ميشود و در قيامت، خداوند در مقام احتجاج با انسان، آنرا در مقابل او مينهد و از او ميخواهد تا خود در مورد خويش داوري كند: «نامهات را بخوان؛ كافى است كه امروز خودت حسابرس خود باشى».284
با رجوع به تفاسير، ميتوان يافت كه نامه اعمال انسان، از سنخ كتاب و دفتر دنيوي نيست وچنين نيست كه ثبت و ضبط رفتارهاي انسان از راه نوشتن صورت پذيرد. نامه عمل كنايه از نفس انسان است كه آثار اعمال او بر آن نقش ميبندد. بر اساس اين تفسير، هرچيزي كه انسان با حواس خود ادراك ميكند، اثري در روحش باقي ميگذارد و همه آن آثار در صحيفه ذات و خزانه مدركاتش گرد ميآيند. همچنين هر كار خوب يا بدي را كه انسان انجام ميدهد هر اندازه ناچيز باشد، در صفحه ضميرش نوشته ميشود. به ويژه آنها كه به صورت هيئات و صفات در نفس رسوخ كرده و به صورت خلق راسخ و ملكه نفساني درآيند. و همينها موجب خلود انسان در ثواب يا عقاب الهياند، بنابراين، نامه عمل هر انسان، كتاب روح اوست.285 تا در اين دنيا هستيم اين كتاب بسته و پيچيده است، ولي با مرگ كتاب گشوده شده و موانع برطرف ميشود. در آن روز است كه به انسان گفته ميشود: « (به او مىگويند:) «واقعاً كه از اين (حال) سخت در غفلت بودى. و(لى) ما پردهات را (از جلوى چشمانت) برداشتيم و ديدهات امروز تيز است».286
3-2-7 رابطه دنيا و آخرت در جهانبيني اسلامي
سعادت و شقاوت اخروي، در گرو اعمال انسان در دنيا است. دنيا مزرعه آخرت است و تنها كساني كه در دنيا اهل ايمان و عمل صالح باشند، در قيامت سعادتمند خواهند بود و مال و فرزند و برخورداري از ساير نعمتها و موهبتهاي دنيوي تاثيري در سعادت و شقاوت انسان ندارد.287 مومن و صالح چه فقر باشد و چه غني، در اخرت از نعمتهاي جاويدان بهشتي برخوردار است. كافر و گنهكار نيز چه فقير باشد و چه غني در جهنم جاويدان است. «آرى، كسى كه بدى به دست آورد، و گناهش او را در ميان گيرد، پس چنين كسانى اهل آتشند، و در آن ماندگار خواهند بود.»288 «و اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند، مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند. پس براى آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها(ى بهشتى) آسوده خاطر خواهند بود.»289 باتوجه به آيات ذكر شده، تنها عمل صالح را يگانه ملاك رستگاري دانسته است. اعمال نيك و بد علت پاداش و عقاب هستند.
3-2-8 پل صراط
صراط در لغت به معنای راه است.290 در روایاتی که در شرح و تفسیر برخی آیات قرآن بیان شدهاند، این راه چنین وصف شده است که از روی دهانهی جهنم میگذرد و به عنوان “پل صراط” نام گرفته است. در قرآن، آیهای که به روشنی از آن نام ببرد وجود ندارد و تنها در چند مورد به آن اشاره شده است. که میتوان به آیات ذیل اشاره کرد:
1. « و هيچ كس از شما نيست مگر (اينكه) در آن وارد مىگردد. اين (امر) همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است.» بنابراین، همه انسانها باید از این گذرگاه بگذرند. در ذیل این آیه از امام صادق(ع) نقل شده است که «مردمی که بر صراط میگذرند، چند دستهاند و صراط از مو باریکتر و از شمشیر برندهتر است، برخی مانند برق از آن میگذرند و بعضی مانند اسب تیزپا، پارهای چهاردست و پا، گروهی چون پیادگان و دستهای به آن آویختهاند و عبور میکنند و این در حالی است که آتش دوزخ چیزی از آنان را میگیرد و چیزی را وا میگذارد.»291
2. « زيرا پروردگار تو سخت در كمين است.» خداوند در راه بندگان قرار دارد. هیچ یک از گفتار و کردارشان از او پنهان نمیماند و از دست نمیرود. امام صادق (ع) درباره “مرصاد” در ذیل آیه می فرماید: «مرصاد پلی است بر صراط. هر کس حق مظلومی را از بین برده باشد از آن نمیگذرد.»292 ابن عباس دربارهی این آیه میگوید: «بر جهنم هفت جایگاه بازرسی است؛ در نخستین آنها از شهادت “لا إله إلا الله” پرسیده می شود. اگر انسان از عهده این کلمه طیبه خارج شد به جایگاه دوم می رسد. در این محل از “نماز” پرسیده می شود. اگر از عهدهی آن برآمد به سومین جایگاه می رسد که از “زکات” می پرسند. اگر از عهده آن کاملا برآمد به چهارمین جایگاه که از “روزه” میپرسند میرسد. اگر از عهده پاسخ کامل آن برآمد به ایستگاه پنجم میرسد که دربارهی “حج” سؤال میشود و در صورت از عهده برآمدن آن به جایگاه ششم میرسد که از “عمره” سؤال میگردد. اگر توانست پاسخ کامل بدهد به زندانگونه هفتم میرسد. در این جا به “مظالم و حقوق بندگان” میرسد. اگر توانست از عهده آنها برآید که خوشا به حالش و اگر نتوانست گویند: “او را نگهدارید.” چنانچه کارهای نیکی انجام داده اعمالش را با آنها کامل میسازند و آنگاه که از همه فارغ گشت به سوی بهشت روان خواهد شد».293
3. «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به درگاه خدا توبهاى راستين كنيد، اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد و شما را به باغهايى كه از زير (درختان) آن جويبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پيامبر (خود) و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمىگرداند. نورشان از پيشاپيش آنان، و سمت راستشان، روان است. مىگويند: “پروردگارا، نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى، كه تو بر هر چيز توانايى”». ابن عباس در تفسیر آیه گفته است: «”یوم لا یخزی الله النبی”؛ حقتعالی حضرت محمد(ص) را عذاب نمیکند. “والذین امنوا”؛ علی بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین و حمزه و جعفر(ع) را عذاب نمیکند. “نورهم یسعی” بدان معناست که نور آنان که صراط را نورانی می کند، هفتاد بار بیش از نورهای دنیوی است. “بین أیدیهم و بأیمانهم” بدان معناست که کسانی که پیرو آنان هستند در پرتو آن نور گام بر میدارند. از این رو اهل بیت محمد و آل محمد همگی چون برق از “صراط” میگذرند. سپس گروهی به سرعت باد عبور میکنند. آنگاه دستهای چون اسب تندرو. سپس گروهی مانند پیادگان میگذرند. سپس قومی با چهار دست و پا و روی شکم از صراط میگذرند و سرانجام گروهی افتان و خیزان چون واماندگان که گاه بر نشیمنگاه راه میروند با زحمت فراوان از صراط عبور میکنند. حقتعالی این راه را بر مومنان عریض میکند و بر گنهکاران باریک. میگویند پروردگارا نور کامل به ما عنایت کن تا بتوانیم با آن از صراط عبور کنیم».294 امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) در تفسیر این آیه، چنین نقل میفرماید: «رسول خدا(ص) فرمود: “ای علی در روز قیامت من و تو و جبرئیل بر صراط مینشینیم و کسی از صراط نمیگذرد مگر این که نامهای دارا باشد که در آن اعتقاد وی به ولایت شما نگاشته شده باشد”».295
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه درباره صراط میفرماید: «صراط همان راه و روش شناخت خداست. صراط دوگونه است: صراط دنیا و صراط آخرت. راهی که در دنیاست همان “امام واجب الاطاعه” است. کسی که در دنیا او را شناخت و به راهنماییهای او اقتدا کرد از صراط آخرت که پل دوزخ است گذشته است و هر کس امام را در دنیا نشناخت گامش بر صراط آخرت می لرزد و در آتش دوزخ سقوط می کند».296
3-2-9 اعراف
اعراف در لغت جمع “عُرف” است و به جاهای بلند اعراف میگویند.297 قرآن مجید در چند آیه درباره اعراف و اعرافیان سخن گفته است: «و ميان آن دو (گروه)، حايلى است، و بر اعراف، مردانى هستند كه هر يك (از آن دو دسته) را از سيمايشان مىشناسند، و بهشتيان را -كه هنوز وارد آن نشده و(لى) (بدان) اميد دارند- آواز مىدهند كه: “سلام بر شما”». در آیات بعدی سوره اعراف، به معرفی بیشتر این انسانها میپردازد: «و اهل اَعراف، مردانى را كه آنان را از سيمايشان مىشناسند، ندا مىدهند (و) مىگويند: “جمعيّت شما و آن (همه) گردنكشى كه مىكرديد، به حال شما سودى نداشت. آيا اينان همان كسان نبودند كه سوگند ياد مىكرديد كه خدا آنان را به رحمتى نخواهد رسانيد؟ (اينك) به بهشت درآييد. نه بيمى بر شماست و نه اندوهگين مىشويد».298
در قرآن كريم در غير اين چهار آيهاى كه در سوره اعراف است لفظ اعراف در جاى ديگر نيامده است، و ما از بحثى كه در اين آيات كرديم اين نتيجه را گرفتيم كه: اعراف يكى از مقامات عالى انسانيت است كه خداوند آن را به حجابى كه حائل بين بهشت و دوزخ است مثال زده، و معلوم است كه هر حائلى، در عين اينكه مرتبط به دو طرف خود هست، طبعا از حكم دو طرف خود خارج است، و لذا فرمود: اين حجاب داراى اعراف و بلندىهايى است، و بر آن اعراف رجالى هستند كه مشرف بر جميع اهل محشر از اولين و آخرينند، و هر كسى را در مقام مخصوص خودش مشاهده مىكنند با اينكه مقامات و درجات مردم در بين دو حد ” اعلا عليين” و” اسفل السافلين” مختلف است با اين حال از حال يك يك اشخاص و اعمالى كه در دنيا كردهاند آگاهند، و با هركس كه بخواهند مىتوانند حرف بزنند، هر كسى را كه بخواهند مىتوانند ايمنى داده و به اذن خدا اجازه ورود به بهشت دهند. از اينجا معلوم مىشود كه موقف و مقام اين رجال از دو موقف سعادت كه عبارت است از نجات به وسيله عمل صالح و شقاوت كه عبارت است از هلاكت به خاطر عمل زشت، بيرون است. و خلاصه مقامى است ما فوق اين دو مقام، و حاكم و مسلط بر آن دو است. اما با رجوع به تفاسیر مختلف روایاتی که که در شرح اعراف آمده است بسیار است که میتوان از میان آنها به در الدرالمنثور اشاره کرده که از ابوالشيخ و ابنمردويه و ابنعساكر از جابرابنعبداللَّه روايت كرده كه گفت: «رسول خدا(ص) فرمود: “در قيامت ميزان را بپا داشته، حسنات و سيئات خلق را مىسنجند، كسى كه حسناتش افزون بر سيئاتش باشد اگر چه بسيار كم، داخل بهشت مىشود و كسى كه گناهانش افزون بر حسناتش باشد اگر چه بسيار كم، به دوزخ مىرود” شخصى از آن جناب پرسيد: “يا رسولاللَّه كسى كه حسنات و سيئاتش برابر شد چطور؟” فرمود: “چنين كسانى اصحاب اعرافند كه با آرزوى دخول در بهشت، از دخول در آن بىبهرهاند”».299
3-2-10 مکان بهشت و جهنم
«و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنايش (به قدر) آسمانها و زمين است (و) براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد».300 در مجمعالبيان در ذيل آيه از پیامبر اسلام روايت شده كه «شخصى از آن جناب پرسيد: “وقتى عرض بهشت همه آسمانها و زمين باشد پس دوزخ كجا است؟” پیامبر اسلام فرمود: “سبحان اللَّه وقتى روز مىآيد شب كجا است؟”»301 آخرت با همه نعمتها و عذابهايش هر چند كه شباهتى با دنيا و لذایذ و آرامش دارد، و همچنين انسانى كه در آخرت وارد شده هر چند كه همان انسانى است كه به عينه در دنيا بود هم چنانكه مقتضاى ظواهر كتاب و سنت همين است، الا اينكه نظامى كه حاكم در آخرت است غير از نظامى است كه در دنيا حاكم است، چون آخرت دار ابديت و بقا است، و دنيا دار زوال و فنا است، و به همين جهت انسان در بهشت مىخورد، و مىنوشد و نكاح مىكند و لذت شهوانى مىبرد، ولى در آنجا دچار عوارضى كه در دنيا بر او وارد مىشد نمىگردد و همچنين انسان دوزخى در آخرت بين آتش مىسوزد، و سوزش آتش را مىچشد و از خوردنيها و نوشيدنيها و مسكن و همنشين دوزخيش شكنجه مىبيند، ولى آثار سوختن دنيايى را ندارد، (نه ذغال مىشود و نه خاكستر و نه مىميرد) و همچنين در آخرت عمرى ابدى و بى پايان دارد، ولى آثار طول عمر دنيايى از قبيل كهولت و پيرى و سالخوردگى را ندارد، و همچنين ساير شؤون حياتى دنيايى را دارد ولى آثار دنيايى آن را ندارد، و اين نيست مگر به خاطر اينكه عوارض و لوازم نامبرده از لوازم
