
ایجاد میگردد (37).
ریسکفاکتورهای سنتی قلبی- عروقی
1) پیری و یائسگی
در زنان یائسه به دلیل تغییرات هورمونی دوران یائسگی، خطر افزایش وزن و تجمع چربی شکمی وجود دارد و همانگونه که پیش از این اشاره گردید، عوامل مذکور در ایجاد سندرم متابولیک و بیماریهای قلبی- عروقی تاثیرگذار میباشند (38). نشانگان متابولیک یائسگی14 شامل افزایش کلسترول تام (TC)15 و تریگلیسرید سرم16 (TG)، کاهش سطح لیپوپروتئین با چگالی بالا 17(HDL) و افزایش سطح لیپوپروتئین با چگالی پایین18 (LDL)، افزایش مقاومت به انسولین، کاهش ترشح انسولین، افزایش فیبرینوژن و کاهش غلظت گلوبولین متصل به هورمونهای جنسی19 میباشند (39). میزان شیوع بیماریهای ایسکمیک قلبی در زنان قبل از دوران یائسگی بسیار کم است، به طوری که این میزان در مردان پنج برابر شایعتر از زنان است؛ اما با شروع یائسگی، خطر ابتلا در زنان بسیار افزایش مییابد (40). تحقیقات نشان دادهاند که میزان ابتلا به فشار خون پیش از سن 55 سالگی در مردان بیشتر از زنان میباشد، که با افزایش سن و پس از 55 سالگی درصد شیوع در زنان بیشتر میشود (41). همچنین، شیوع بیماریهای قلبی- عروقی در زنان یائسه چهار برابر بیشتر از زنانی با همان سن است که هنوز یائسه نشدهاند و محققین علت افزایش بیماریهای قلبی- عروقی در زنان یائسه را کاهش هورمون استروژن گزارش کردهاند (42).
طی چند دهه اخیر، میلیونها زن بعد از یائسگی از استروژن درمانی جایگزین (ERT)20 استفادهمیکنند. ERT به تسکین علایمی چون گرگرفتگی کمک کرده و در مقابل پوکیاستخوان، که یک بیماری کاهش تراکم استخوانی است از بدن محافظت میکند.
پروژستین (ماده ای با خواص پروژسترون) معمولا برای پیشگیری از سرطان رحم در زنانی که هنوز تخمدان دارند، استفاده میشود. این ترکیب هورمون درمانی جایگزین (HRT)21 نامیده میشود. بررسیهای بالینی نشان میدهد که HRT و ERT ممکن است به کاهش خطر بیماری قلبی کمک کنند. گرچه HRT و ERT میتوانند اثرات منفی هم داشته باشند و برخی تحقیقات خطرات آنها را بیش از اینها میدانند. امروزه آزمایشهای متعدد و گسترده پزشکی به درک بهتر فواید و خطرات استفاده از هورمون در زنان سالم کمک میکنند (37).
2) جنسیت
مردان نسبت به زنان غیر یائسه احتمال بیشتری برای ابتلا به مرض قلبی دارند و آغاز مرض قلبی 10 تا 20 سال در زنان دیرتر رخ میدهد ولی مرض قلبی دلیل اصلی مرگ در هر دو جنس محسوب میگردد. تاخیر در آغاز ابتلا به مرض قلبی در زنان احتمالا به علت استروژن که یک هورمون زنانه میباشد، است. پس از یائسگی هنگامیکه سطوح استروژن پایین میآید میزان مرض قلبی در زنان به مردان نزدیک میشود. نقش HRT در کاهش خطر مرض قلبی در زنان پس از یائسگی هنوز مشخص نشده است. تحقیقات کلینیکی نشان دادهاند که HRT میتواند مقادیر HDL را بالا برده و مقادیر LDL و TC و فیبرینوژن را پایین بیاورد، ولی فواید HRT در کاهش مرض قلبی به دلیل افزایش احتمال ابتلا به سرطان کمرنگ شده است (37).
3) ژنتیک
خطر ابتلا به بیماری قلبی در افرادی که یکی از بستگان درجه یک شان به این وضعیت دچار شده باشد، 33% افزایش مییابد. برخی خانوادهها شرایط ژنتیکی خاصی برای کلسترول بالای خون یا تریگلیسرید بالا دارند. ممکن است فشارخون بالا یا دیابت در خانواده تداوم یابد. البته شیوه زندگی خانوادگی نیز در خطر ابتلای بیماری قلبی سهیم است (37).
4) پرفشارخونی
فشارخون بالا کار قلب را سختتر از حالت طبیعی کرده و به مرور زمان باعث بزرگ و ضعیف شدن قلب شده و زمینه را برای آسیب قلب و شریانها فراهم میکند. فشارخون بالا خطر حملات قلبی، سکتههای مغزی، نارسایی کلیوی و آسیبهای چشمی، نارسایی احتقانی قلب و تصلب شرایین را افزایش میدهد. وقتی که فشارخون بالا با چاقی، کشیدن سیگار، کلسترول بالای خون یا دیابت همراه شود خطر حمله قلبی چندین برابر افزایش مییابد. فشار خون با افزایش سن بالا میرود. مردان تا سن 55 سالگی نسبت به زنان بیشتر در معرض ابتلا به فشار خون بالا هستند، زمانی که ریسک فاکتورهای مخصوص هر دو جنس مشابه باشد، در 75 سالگی و بالاتر زنان احتمالا بیش از مردان دچار فشار خون بالا خواهند شد. معمولا فشارخون بالا هیچ نشانه مشخص و علایم هشدار دهنده اولیهای ندارد. اما برای تشخیص آن آزمایش ساده سریع و بیدرد وجود دارد (37).
پرفشاری خون که با فشار خون سیستول بالاتر از 140 و یا دیاستول بالاتر از 90 میلیمتر جیوه تعریف میشود به طور قابل توجهی خطر ابتلا به بیماریهای قلب و آترواسکلروتیک را افزایش میدهد. این احتمال خطر، متناسب با دامنه افزایش فشار خون افزایش مییابد و درمان پرفشاری خون به طور موثری این خطر را کاهش میدهد (37).
5) اختلال در چربی خون
اختلال در چربی خون یا دیسلیپیدمی هنگامی به وجود میآید که سطوح LDL، TG و TC از محدوده نرمال خود فراتر رود و نیز سطح HDL پایینتر از محدوده طبیعی خود باشد. کلسترول برای بسیاری از اعمال بدن مورد نیاز است. ولی هنگامیکه فردی در بدن خود کلسترول خیلی زیادی دارد خطر توسعه برخی بیماریها به خصوص بیماری قلبی در شما افزایش مییابد. کلسترول بالا یک عامل خطر برای بیماری قلبی است، ولی کلسترول فقط یکی از انواع چربیهاست که در خون یافت میشود. اگرچه افزایش کلسترول با بیماری قلبی ارتباط دارد، ولی این موضوع قابل تغییر است و میتوان با کاهش سطوح کلسترول خون به طور چشمگیری خطر بیماری قلبی را کاهش داد. کلسترول در مقادیر نرمال برای سلامتی ضروری است و در تمامی غشاها و دیوارههای سلولی وجود دارد. کلسترول در فرآیند ساخت استروئیدها و هورمونهای جنسی همچون تستوسترون و استروژن و سنتز ویتامینD در بدن ضروری است. کلسترول از دو منبع در بدن ساخته میشود: کبد، که تقریبا هر روز 1000میلیگرم کلسترول تولید میکند و نیز برخی مواد غذایی (مانند گوشت، زردهی تخممرغ و محصولات لبنی). میوهها، سبزیجات، غلات، حبوبات، هستهجات و دیگر غذاهای گیاهی کلسترول ندارند، و افزودن این غذاها به یک رژیم غذایی میتواند کلسترول خون را کاهش دهد (37).
کلسترول برای اعمال حیاتی بدن ضروری است، اما میتواند مضر باشد. توضیح اینکه مقادیر معینی از کلسترول برای بدن مهم است. ولی مقادیر فراتر از mg/dl 200 میتواند خطر توسعهی مرض قلبی را افزایش دهد. افزایش TC خون یک عامل خطر قابل اصلاح مرض قلبی است. خیلی از مواقع سکته قلبی، جراحیهای بایپس، آنژیوپلاستیها و مرگهای قلبی ناگهانی در افراد با سطوح TC زیر mg/dl200 رخ میدهند. راه بهتر برای تخمین خطر مرض قلبی شناخت نسبتهای TC/HDL، TG/HDL و LDL/HDL است. خون کلسترول را به اشکال مختلفی حمل میکند که بهعنوان لیپوپروتئینها شناخته میشوند. این لیپوپروتئینهای متفاوت نیز با خطر مرض قلبی رابطه دارند. دیگر لیپیدهای اصلی خون تریگلیسریدها و اسیدهای چرب آزاد (FFA)22 هستند. تریگلیسریدها عملکردهای مختلفی دارند، اما در درجهیاول به عنوان منابع غنی ذخیرهی انرژی استفاده میشوند و از سه اسید چرب و یک مولکول گلیسرول تشکیل شدهاند که در درجهی اول در آدیپوز یا بافت چربی ذخیره میشود، ولی در همان بافتهای بدن شامل خون و عضله نیز میتواند ذخیره شود. علاوه بر ذخیره چربی، تریگلیسریدها در ساختار غشاهای سلولی نیز استفاده میگردند. فسفولیپیدها لیپیدهای مشابه تریگلیسریدها هستند، ولی به جای داشتن سه اسید چرب با هم، یکی از اسیدهای چرب با یک فسفات عوض شده است (37).
6) دیابت قندی
بدن یک بیمار دیابتی توانایی تولید مقدار مورد نیاز هورمون انسولین را ندارد و یا اینکه نمیتواند پاسخ لازم را به هورمون انسولین بدهد. بدن برای تبدیل قند، نشاسته و سایر غذاها به انرژی، نیاز به انسولین دارد. دیابت به زیادشدن گلوکز پلاسما به 160میلیگرم بر دسیلیتر و بیشتر اطلاق میشود که در حالت ناشتا و در دو نوبت اندازه گیری شده باشد (37).
دیابت نوع دوم، شکل بسیار سریع دیابت است که معمولا در بزرگسالان و گاهی در افراد میانسال دیده میشود. اگرچه به نظر میرسد این بیماری در کودکان و نوجوانان به مشکلی تبدیل شده است. چاقی و بیتحرکی دو ریسک فاکتور برای ابتلا به دیابت نوع دوم هستند. در شکل خفیف آن دیابت میتواند برای سالیان دراز غیر قابل تشخیص باشد. دیابت درمان نشده به بسیاری از مشکلات جدی پزشکی، شامل بیماریهای قلبی- عروقی منجر میشود. حتی وقتی که سطح گلوکز زیر حد طبیعی است، دیابت عمدتا خطر بیماری قلبی و سکته مغزی را افزایش میدهد. در واقع اکثر افرادی که از دیابت میمیرند به شکلی از بیماریهای قلبی یا عروقی رنج میبردهاند. یک دلیل این است که دیابت معمولا با کلسترول HDL پایین و تریگلیسرید بالا رابطه دارد و این دو بر عروق خونی اثر گذارند. اکثر افراد دیابتی فشار خون بالایی دارند که برای این افراد خطرناکتر است (37).
7) مصرف سیگار
سیگار کشیدن یکی از موارد قابل پیشگیری است و یکی از علل مرگ و میر در ایالات متحده است. خطر ابتلا به حمله قلبی در فرد سیگاری دو برابر فرد غیرسیگاری است. فرد سیگاری که دچار حمله قلبی شده بیش از فرد غیرسیگاری در معرض مرگ و میر ناگهانی است. نیکوتین و مونوکسیدکربن تنباکوی سیگار میزان اکسیژن خون را کاهش میدهد. همچنین به دیواره عروق آسیب رسانده و سبب ایجاد پلاک میشوند. کشیدن سیگار ممکن است تشکیل لخته خون را تسریع بخشد و با کاهش کلسترول خطر بیماری قلبی را افزایش دهد. کشیدن سیگار بزرگترین ریسک فاکتور برای بیماریهای عروق محیطی است که باعث تنگ شدن عروقخونی میشود که خون را به عضلات دست و پا حمل میکنند. در واقع این شرایط تقریبا مختص سیگاریهاست. سیگاریهایی که دچار بیماریهای عروقی محیطیاند بیشتر در معرض ابتلا به قانقاریا قرار میگیرند و ممکن است حتی پای آنها قطع شود. به نظر میرسد افرادی که سیگار یا پیپ میکشند بیش از سایر افراد دچار مرگ ناشی از بیماریهای کرونری قلب و احتمالا سکته مغزی شوند. درافراد غیرسیگاری بروز خطر به اندازه افراد سیگاری نیست، احتمالا بدین دلیل که دود کمتری استنشاق میکنند (37).
8) برخی داروهای غیرمجاز
سوء استفاده از داروهای تزریقی غیر مجاز، خطر ابتلا به آندوکاردیت قلبی و سکته مغزی را افزایش میدهد. مصرف کوکائین میتواند به حملات قلبی و سکتههای مغزی منجر شود. برخی اوقات حتی یکبار مصرف آن نیز میتواند کشنده باشد (37).
9) استرس
اکثر مردم درجههایی از استرس را تجربه کرده اند. بعضی از استرسها میتواند به ایجاد انگیزه در زندگی کمک کند. اما استرس خیلی شدید، باعث افزایش فشار خون میشود، که زمینه ساز بیماری قلبی میباشد. بهترین روش برای کنترل استرس، استفاده از مکانیزمهای مقابله با آن و تغییر در شیوه زندگی میباشد (37).
10) اسید اوریک
نقش اسید اوریک بهعنوان یک مارکر مستقل خطر بیماری سرخرگ کرونری برای سالهای زیادی مورد بحث بوده است. اسیداوریک تک آنیونی سرم، یکی از محصولات اصلی متابولیسم پورین در انسان است و از گزانتین، طی واکنشی که گزانتین دهیدروژنازاکسیداز آن را کاتالیز میکند به وجود میآید. اسید اوریک با بسیاری از عوامل خطرزای قلبی- عروقی مانند پرفشارخونی، چاقی، سطوح پایین HDL، هایپرتریگلیسریدمی، هایپرانسولینمی و کاهش حساسیت انسولین همبستگی بسیار بالایی دارد. همچنین اسید اوریک سرم با جنبههای مختلف بیماری آتروسکلروز مانند التهاب، استرس اکسایشی و اختلال عملکرد اندوتلیال رابطه دارد. بنابراین بیماری ایسکمی قلبی، بیماری عروق مغزی و بیماری کلیوی با افزایش سطوح اسیداوریک همراه هستند. علل افزایش سطح اسید اوریک افزایش مصرف پورینها، افزایش تولید اسید اوریک و کاهش دفع آن میباشد. نیسکانن23و همکاران (2004) گزارش کردند که اسید اوریک علاوه بر اینکه ارتباط بالایی با بسیاری از عوامل خطرزای سنتی قلبی-عروقی دارد، به طور مستقل نیز یک پیشگوی بسیار
