
زمینه بررسی لغوی و اصطلاحی آیات و گزینش معنای برتر توجّه ویژه ای دارد، برای همین به ذکر نمونهای می پردازیم:
(واژه رحمان): در فارسی برای رحمان معادل فارسی وجود ندارد و غالباً مترجمان سعی کردهاند به صورتی خود را به ترجمه دقیق تر آن نزدیک تر سازند لذا آن را به بخشنده، بخشایشگر و رحمت گر و غیره ترجمه نمودهاند نظر به اینکه ما «رحمن» را «هستی بخش» ترجمه کردیم و این برخلاف ترجمههای رایج است، جهت اثبات آن به دلایل زیر توجه میکنیم:
* میدانیم که کمال اول برای هر موجودی اعمّ از انسان و حیوان و جماد، همان وجود است که خدا عطا میکند و کمال ثانی چیزهایی است که هر موجودی را از دیگری جدا میکند در نتیجه یکی نوع انسان میشود و دیگری نبات و یا جماد میگردد. خدا رحمان است یعنی همه کمال را به موجودات بخشیده است در واقع این ترجمه دقیق پاسخ از این سؤال است که وقتی میگوییم «خداوند بخشنده است» او بخشنده چه چیزی است؟ پاسخ این است که انسان و سایر موجودات عالم را از اصل وجود گرفته تا همۀ شاخههای هستی، خدا بخشنده و عطاکننده آن است.
* رحمان، یعنی خدا عطاکننده نعمت عمومی به جمیع موجودات است رحمت خدا همان فیض اوست که دائم به خلق میرسد آنجا که در قرآن میفرماید: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى کُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» ﴿طه، 50﴾:«پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است».در این آیه به عطای دو گونه نعمت کمال اشارهشده یکی کمال اوّل که همان وجود و خلقت است و دیگری کمال ثانی که مربوط به مشخصات نوعی و اختصاصی و لوازم هستی هر موجود است (ثُمَّ هَدَى).
* خدا به مقتضای رحمت عامّه خود، هر چیزی را که آماده پذیرش وجود باشد وجود میبخشد. پس فیض منبسط او و بر همه کائنات را رحمت رحمانی گویند در مجمعالبیان آمده است: رحمان، یعنی خداوند به جمیع خلق عالم، وجود و حیات و روزی داده است.72
1-2-4-7- تحلیل مسئله
تحلیل مسئله به معنای بررسی لغت در تفاسیر و اصطلاحنامههای مختلف از اهمیت زیادی بر خوردار است تا کلمات قرآنی معنای روشن تری پیدا کند. استاد بهرام پور به این موضوع توجه ویژه ای دارد که در نمونه زیر به این امر می پردازد:
رحمان، صفت ذات است یعنی خدا ذات مقدّسی است که رحمت بیکران در اوست که هستی بخشی و رحیمیت هم از آن ناشی میگردد از این رو رحمت رحمانی و این هستی بخشی نه تنها به مؤمن و کافر میرسد بلکه شامل هر موجودی میگردد پس آنچه از رحمت الهی به موجودات عالم رسیده در سایه رحمانیّت خداوند است.
ابن عربی گفته است: خدا رحمن است، یعنی او فیض وجود و کمال را به همه موجودات بر اساس قابلیّت آنها عطا کرده و رحیم یعنی فیض کمال معنوی را که مخصوص نوع انسان است به او ارزانی داشته است.
شیخ عبدالرزاق کاشی میگوید: رحیم اسم خداست به اعتبار عطای کمالات معنوی به اهل ایمان مانند معرفت و توحید، رحمان اسم خداست به اعتبار این که جامع اسماء الهی است.73
1-2-4-8- اشاره به ابعاد علمی مسئله
در این تفسیر در مواردی که آیه با مسائل روز و علمی ارتباط داشته باشد به مسائل علمی میپردازد.
به عنوان نمونه در ذکر «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الفاتحه،2) (ستايش خدا را كه پروردگار جهانيان است) چنین میآورد:
آمار ستارگان: درباره تعداد ستارگان ویلیام جیمز یکی از ستارهشناسان سرشناس میگوید: اگر کتابخانهای به ابعاد صد کیلومتر داشته باشیم و هر یک از حروف این کتابها را برای یک ستاره منظور کنیم حروف تمام کتابهای کتابخانه مزبور تمام میشود و بسیاری از ستارگان بیحرف میمانند.74
1-2-4-9- بررسی ابعاد عرفانی مسئله
در این تفسیر استاد بهرام پور در مواردی که آیه با مسائل عرفانی در ارتباط باشد به مسائل عرفانی میپردازد. برای همین به ذکر نمونه ای می پردازد:
حمد عبارت است از ستایش و وصف جمال و جلال خداوندی، پایینترین درجه زیبایی، زیبایی حسی است که فناپذیر و متغیر است یک مرحله بالاتر از آن، زیبایی اخلاقی است مثل عدل و مهربانی بالاتر از زیبایی اخلاقی، زیبایی عقل و حکمت است که حکیم و دانشمند جمال عقلی دارند و از آن بالاتر جمال روح است که همان رابطه انسان با خداوند است و به همین ترتیب جمال و زیبایی مراتبی دارد و در نهایت جمال مطلق و ناب، همان ذات احدیت باری تعالی است عقل توصیف گر جمال است و دل طلب کننده آن.
قاعده این است که تابش و تجلّی جمال بر ادراکات موجود درک کننده، عشق و محبّت پدید میآید و او را به دنبال خود میکشد و زبان را به حمد و ثناگویی میگشاید.
1-2-4-10- گاهی ذکر اختلاف قرائتها و بررسی آنها
در این تفسیر استاد بهرام پور گاهی ذکر اختلاف قرائتها و بررسی آنها میپردازد. برای همین به ذکر نمونه ای می پردازد:
مالک یا مَلِک؟ در این قرائت کدام صحیح است؟ مفسّران دو نظریه مطرح میکنند:
1-هردو قرائت صحیح است.
2-قرائت مالک صحیح تر است زیرا دامنه مالکیّت خدا به حدّی وسیع است که مَلکیّت را هم فرامیگیرد.75
1-3- شناخت مؤلف نسیم حیات
1-3-1- زندگینامه
ابوالفضل بهرام پور، متولد ۱۳۲۰ شمسی در شهر زنجان است. کارشناسی ارشد ادبیات و علوم قرآنی از دانشکده الهیات دانشگاه تهران دارد. ایشان مدرس روش ترجمه و تفسیر بوده، مؤسّس دفتر ترجمه و تفسیر دارالقرآن و سازمان تبلیغات اسلامی تهران است.
ابوالفضل بهرام پور متولّد 1320 شمسی در زنجان هست. ایشان از قرآنپژوهان کوشای معاصر است که از سالهای پیش از انقلاب در تألیف کتب درسی با شهید آیتالله محمدحسین بهشتی و شهید باهنر در زمینهی مسائل قرآنی و دینی همکاری داشته. همچنین محمد اسماعیل صائمی و عزّ الدین زنجانی از اساتید برجسته ایشان بودهاند. کوشش و هدف اعلای ایشان ناظر به آسانسازی فهم قرآن برای عامّه ی مردم است. دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی (فوقلیسانس ادبیات و علوم قرآنی از دانشگاه تهران) است.
ایشان یک سلسله تفسیرهای تک سورهای آموزشی کم حجم دارد. از جملهی سورهی محمد، سورهی فتح، سورهی حجرات، سورهی «ق»، سورهی ابراهیم، سورهی ملک، سورهی جمعه، سورهی منافقون و سورهی حجر. این آثار به نحوی تدوینشده که علاوه بر قابلیّت مطالعهی فردی، جنبهی درسی و خودآموزی هم دارد. در هر بخش، اول لغتها، سپس ترجمهی آیات و بعد از آن تفسیر و برداشتها و در آخر بعضی ریزهکاریهای لفظی و نکات زبانی و ادبی به دست داده شده است.
1-3-2- آثار
1-3-2-1- تفسیر یک جلدی مبین
تفسیر قرآن در یک جلد مجلد مشتمل بر تفسیر کوتاه آیات هر صفحه در دو ستون، به همراه لغتنامه صفحه مورد نظر به علاوه ترجمه دقیق آیات (تحتاللفظی) و زیرنویس آیات به طوری که در تمام قرآن ترجمه با پایان آیه به اتمام میرسد که امتیاز منحصر به فردی در ترجمههای زیرنویس است.
1-3-2-2- تفسیر 30 جلدی نسیم حیات
دارای بیانی قابلفهم عموم و خواص پذیر است این مجموعه بر مبنای هر جلد یک جزء طراحیشده و از نظر محتوایی کاملاً روشمند هست و در تمام مجلدات روش یکسانی حاکم است. از جمله قطعهبندی مفهومی آیات، بیان مفهوم کلی برای هر قطعه و ترجمه روان آیه و توضیح لغت و در ادامه تفسیر به بیان ساده و روان که تمامی قشرهای مردم را اغنا میکند
1-3-2-3- تفسیر 8 جلدی نسیم حیات
تفسیر 30 جلدی با تصحیح نهایی در قطع وزیری و در هشت جلد ارائه گردیده است. حجم هشت جلد باهم برابر بوده و هر جلد از سورهای شروعشده و به سورهای ختم میشود
1-3-2-4- ترجمه قرآن با واژگان
این کتاب به صورت ترجمه مقابل هست و در حاشیه هر صفحه قرآنی لغات همان صفحه با شرح ریشه لغت آمده است. این کتاب در دو قطع وزیری و جیبی با خط عثمان طه چاپ شده است.
5-حقّ با کیست؟ (مناظره مذاهب اسلامی با وهابیت)
قالب این کتاب به صورت مناظره است و قابلفهم برای عموم مردم هست و مشتمل بر طرح شبهات وهابیت و پاسخ آنهاست. همچنین تفاوت آرای موجود در مذاهب اهل سنت با فرقه وهابیت نیز آشکار میشود. مطالعه این کتاب خصوصاً به جوانان و دانشجویان توصیه میشود.
فصل دوم: مبانی، قواعد، روش و گرایش تفسیری نسیم حیات
2-1- مبانی تفسیری نسیم حیات
مبانی در هر علم، اساس، پایهها و بستر وزیر ساختهای زیرین آن علم است و در خصوص تفسیر عبارت از «باورها و اصول پذیرفته شده و مسلّم مفسّران» است که در فرآیند تفسیر آنها سهیم هست و پذیرش اثباتی یا نفی سبب رویکردی خاص در تفسیر میگردد.
مبانی تفسیری، برای غیرمسلمانان نیز قابل تصوّر است زیرا علیرغم عدم تصدیق و ایمان به قرآن میتوانند در مواردی آن را بفهمند.
مبانی با عبارت «اصول تفسیر» نیز یکسان و در اصطلاح مترادف هستند و مقصود از اصول، مسلّمات و یا اساس و پایههای فکری مفسّر است که در تفسیر همواره بدان نظر دارد.
در نظر گرفتن نوع مبانی و اصول تفسیر همواره سبب رویکرد خاص مفسّران در تفسیر و شکلگیری روشها و در مواردی گرایشها و قواعد تفسیری آنان شده است تمایز اساسی تفسیرهای عرفانی، کلامی و … با یکدیگر برخاسته از مبانی مفسّر آنها هست.76
در قسمت اوّل این بخش ابتدا جایگاه واهمیّت مبحث را آورده و در ادامه به شرح و برشماری انواع آن به همراه کنکاش در تفسیر نسیم خواهیم پرداخت، ابتدا جایگاه بحث:
2-1-1- جایگاه و اهمیّت شناخت مبانی تفسیر
هر مفسّری بر اساس مبانی و اصول تفسیری خود، قلمرو و گستره روشها و قواعد تفسیر خود را ترسیم کرده و رویکرد تفسیرش را سامان میدهد تمایز اساسی تفسیرهای درونی، عرفانی، کلامی و. با یکدیگر برخاسته از مبانی مفسّران آنها هست. هم چنان که مبانی تفسیر مفسّران، سبب تفسیر مذهبی آنها نیز شده و باورهای مذهبی پیشین آنها در تفسیرشان تأثیرگذار است.
حال پس از روشن شدن اهمیّت مبحث مبانی تفسیر به اختصار مواردی از انواع آن را که کتب مختلف مقدمّاتی، تفصیلشان را میتوان سراغ گرفت بررسی کنیم.
2-1-2- انواع مبانی تفسیر
همانگونه که اشاره شد موارد متعدّدی از انواع مبانی تفسیری چون قدسی، حکیمانه، جاودانی و تحریف ناپذیر بودن قرآن، حجیت ظواهر، امکان و جواز فهم تفسیر و ضرورت آن و چندین مبنای دیگر در کتبی از دسته فوق الذّکر فراوان است که اکثر مفسّرین با علم و اعتقاد به آنها، به کار پرداخته و تفسیر خود از قرآن کریم را خواسته یا ناخواسته از آن مبانی متأثّر میسازند.
تفسیر نسیم حیات مورد تحقیق نیز مستثنا از این امر نیست که ما شش نوع از انواع مبانی تفسیری را به جهت فراخور حال و مرتبط بودن با این مجموعه تفسیری، به شرح زیر از نظر خوانندگان عزیز میگذرانیم.
2-1-2-1- آیات متشابه
یکی از مبانی پذیرفته بهرام پور این است که آیات متشابه در قرآن بیهوده نیستند و بنا بر اهداف خاصی آمدهاند. این جا پس از ذکر فواید متشابهات، انواع آنها را از نظر بهرام پور ارائه میکنیم.
2-1-2-1-1- فايده آيات متشابه
پس از روشن شدن معنى اصطلاحى محكم و متشابه، اين پرسش به ذهن مىآيد كه فايده آمدن متشابهات در کلامالله چيست؟
در كتب تفسير به اين بحث پرداخته و پاسخهایی دادهاند كه گزيدهاى از آنها نقل مىشود:
یکم. نارسايى الفاظ در معانی بلند غیبی
كلمات و جملاتى كه ما در زندگانى روزانه خود به كار مىبريم براى بيان نیازمندیهای مادى و امور اين جهانى ماست، امّا از موضوعات اصلى قرآن كريم معرّفى صفات جلال و جمال آفريدگار سبحان است، يعنى واقعيّتى کاملاً مجرد و غیرمادی و دور از حواس ظاهرى. چون الفاظ و عبارات در توضيح آن حقايق نارسا و قاصر است، خداوند از راه تمثيل، تشبيه، استعاره، كنايه و انواع مجاز كه- در ادب عرب سابقه داشته و لازمه سخن بليغ است- به بيان مطلب پرداخته است مانند اين آيات: «يَدُ الله فَوْقَ أَيْدِيهِمْ.» «فتح/ 10» «دست خدا بالاى دستهاى آنان است»، «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ
