
موفقیت و پیشرفت می باشد. اما اصولا هر امتحان و آزمونی، هیجان و اضطراب خاص خود را دارد. لذا فرایند ارزیابی به هر صورتی که باشد،چندان خوشایند ایشان نیست ولو اینکه نتیجه آزمون، احساسی خوشایندتر به همراه داشته باشد. به همین دلیل هر زمان که در موقعیت امتحان قرار بگیرند ممکن است دچار اضطراب شوند (افروز، 1373). زمانی که دانش آموز به طور چشمگیری دچار اضطراب می شود، چنین اضطرابی می تواند آثار زیانباری را به همراه داشته باشد. اضطراب شدید بر غدد درون ریز و برون ریز اثر گذاشته و با متاثر کردن ذهن انسان، زمینه فراموشی های زودگذر و خطای ادراکی را فراهم می آورد (افروز، 1373).
4-2- مروری بر تحقیقات
1-4-2- تحقیقات داخلی
کمایی و همکارانش (1376) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که دانشآموزان پایه پنجم دبستان از مراحل 2 و 3 قضاوت اخلاقی، بالاترین نمرهها و از اخلاق اصولی پایینترین نمرهها را گرفتند. برعکس، دانشجویان تربیت معلم از مراحل 2 و 3 قضاوت اخلاقی پایینترین نمرهها و از اخلاق اصولی بالاترین نمرهها را کسب کردند. دو گروه دیگر از آزمودنیها وضعیت متوسطی داشتند. در حقیقت، چون دانشآموزان پایههای سوم راهنمایی و سوم دبیرستان از لحاظ سنی بین دو گروه آزمودنی دیگر قرار دارند، از حیث کسب نمره نیز در حد میانه قرار گرفتند.
طبق پژوهش نعمتی و همکاران (1388) با عنوان «تاثیر آموزش شادکامی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر ساری» آموزش شادکامی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
این درحالی است که تمنایی فر و همکاران (1390) در پژوهش خود با عنوان «رابطه سلامت روان و شادکامی با موفقیت تحصیلی دانشجویان» که در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان اجرا شد، گزارش کردند که بین شادکامی و موفقیت تحصیلی رابطه ای وجود ندارد.
همچنین براساس نتایج تحقیق کیامرثی و مومنی (1392) با عنوان بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی و شادکامی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی، بین شادکامی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
2-4-2- تحقیقات خارجی
تاکنون تحقیقات اندکی در زمینه رابطه رشد اخلاقی و پیشرفت تحصیلی انجام شده که برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
هافمن99 (1977) از مطالعه بر روی دانشآموزان دبیرستانی به این نتیجه رسیده بود که تحصیلات رسمی بهترین متغیر پیشبین قضاوت اخلاقی است. این یافته با نتایج تحقیقات رست و توما100 (1985) که دورههای تحصیلات دانشگاهی و فعالیتهای فوق برنامه را مناسبترین بستر برای تقویت و تحکیم مبانی و ارزشهای اخلاقی میدانند، همسویی دارد. گفلینر101 (1986) در مطالعهای در زمینه بررسی رابطه بین رشد خود102 و قضاوت اخلاقی چند گروه از نوجوانان 12 تا 21 ساله، به ارتباط بین قضاوت اخلاقی و سطوح مختلف تحصیلی نیز توجه کرده است. وی در این پژوهش دریافت که بین این دو متغیر رابطه معنادار وجود دارد. به عبارت دیگر، این مطالعه نشان داد که بین آزمودنیهای وی که در ردههای سنی متفاوتی قرار داشتند، از لحاظ مراحل قضاوت اخلاقی تفاوت وجود دارد. شیور103 (1987) 2700 دانشجو را در دو مقطع زمان هنگام ورود به دانشگاه و در زمان فراغت از تحصیل از نظر رشد قضاوت اخلاقی مورد مطالعه قرار داد. یکی از نتایج تحقیق این پژوهشگر از وجود تفاوت معنادار بین نمرههای بار اول و دوم دانشجویان در قضاوت اخلاقی حکایت میکند. گزارش شیور نشان میدهد که نمرههای دانشجویان در قضاوت اخلاقی در زمان فراغت از تحصیل افزایش چشمگیری داشته است. فینگر104 (1991) از مطالعه قضاوت اخلاقی 159 دانشجو به این نتیجه رسید که تحصیلات دانشگاهی بهترین متغیر پیشبینی رشد اخلاقی است. رست (1991) و کلوس105 (1991) نیز با مطالعه گسترده خود بر وجود رابطه بین قضاوت اخلاقی و سطوح مختلف تحصیلات رسمی، صحه گذاشتند. همچنین وایت106 (1988) نیز از مطالعه بر روی 159 بزرگسال دریافت که بین قضاوت اخلاقی و سطوح تحصیلات و آموزش بزرگسالان رابطه وجود دارد. طبق تحقیقات انجام شده توسط ولکینس و همکاران107 (2004) بین کاهش در مسئولیت شخصی و اصول اخلاقی سنتی و اختلال بیشفعالی/ کمبود توجه رابطه وجود دارد. درباره شادکامی، هوبنر108 (1991)، هوبنر و آلدرمن109 (1993) در مطالعاتی مقطعی رابطه مهمی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی یافتند. اما مطالعات بعدی، موفقیت تحصیلی را بر شادکامی موثر می دانست. دزوریلا110 و چانگ111 (1995) دریافتند که افراد غیرشادکام و افسرده از نقص در مهارت های ارتباطی رنج می برند و نسبت به افراد شادکام و غیرافسرده، مهارت های ارتباطی ناکارآمد داشته و در حل مسایل و مشکلات خود عاجزند.
جان و جوزف (2000) در تحقیقی تحت عنوان ابعاد شخصیت، ابعاد امید و آرزو و سطح شادکامی افراد به این نتیجه رسیدند که اولا برون گرایی با شادکامی، خودشکوفایی و عزت نفس همبستگی مثبت دارد. ثانیا احتمال پذیرش خویشتن داری با خودشکوفایی همبستگی مثبت دارد و ثالثا احساس جامعه پذیری و روابط اجتماعی با شادکامی همبستگی مثبت و نوروز گرایی با شادکامی همبستگی منفی دارد.
از آنجایی که عزت نفس یکی از مولفه های مهم در میزان شادکامی به شمار می آید، می توان نتیجه گرفت که از طریق آموزش ابراز وجود، درواقع ما قادر به بالا بردن سطح شادکامی آنها شده ایم.
2-4-2- تحقیقات داخلی
کمایی و همکارانش (1376) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که دانشآموزان پایه پنجم دبستان از مراحل 2 و 3 قضاوت اخلاقی، بالاترین نمرهها و از اخلاق اصولی پایینترین نمرهها را گرفتند. برعکس، دانشجویان تربیت معلم از مراحل 2 و 3 قضاوت اخلاقی پایینترین نمرهها و از اخلاق اصولی بالاترین نمرهها را کسب کردند. دو گروه دیگر از آزمودنیها وضعیت متوسطی داشتند. در حقیقت، چون دانشآموزان پایههای سوم راهنمایی و سوم دبیرستان از لحاظ سنی بین دو گروه آزمودنی دیگر قرار دارند، از حیث کسب نمره نیز در حد میانه قرار گرفتند.
طبق پژوهش نعمتی و همکاران (1388) با عنوان «تاثیر آموزش شادکامی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر ساری» آموزش شادکامی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
این درحالی است که تمنایی فر و همکاران (1390) در پژوهش خود با عنوان «رابطه سلامت روان و شادکامی با موفقیت تحصیلی دانشجویان» که در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه کاشان اجرا شد، گزارش کردند که بین شادکامی و موفقیت تحصیلی رابطه ای وجود ندارد.
همچنین براساس نتایج تحقیق کیامرثی و مومنی (1392) با عنوان بررسی ارتباط سرمایه اجتماعی و شادکامی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی، بین شادکامی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
فصل سوم
روش شناسي تحقيق
1-3- مقدمه
روش تحقیق در هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی، شناختی مبتنی بر روش علمی است. در این فصل به روش شناسی تحقیق پرداخته می شود که در آن نوع تحقیق، جامعه آماری پژوهش (شامل حجم و روش نمونه گیری)، متغیرهای پژوهش (شامل طبقه بندی آنها)، ابزار اندازه گیری (شامل روایی و پایایی آنها)، روش جمع آوری اطلاعات و روش های تجزیه و تحلیل داده ها مورد بررسی قرار می گیرد.
2-3- روش تحقیق
روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. تحقیق توصیفی، شامل مجموعه روش هایی است که هدف آنها، توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است (سرمد، بازرگان، حجازی، 1384). از آنجا که در این پژوهش رابطه میان متغیرهای رشد اخلاقی، شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مد نظر است، لذا میتوان آن را پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی قلمداد کرد و از آنجایی که تحقیق موجود به توصیف شرایط موجود پرداخته است و در حقیقت می خواهد آنچه هست را مورد بررسی قرار دهد، از نوع تحقیقاتی توصیفی محسوب می شود. همچنین این پژوهش یک پژوهش پیمایشی نیز محسوب می شود زیرا که ویژگی های جامعه آماری درمورد هر یک از متغیرها را مشخص خواهد ساخت. هدف محقق از انجام تحقیقات پیمایشی، توصیف عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا یک موضوع است. به عبارت دیگر، محقق در این گونه تحقیقات سعی می کند تا آنچه هست را بدون هیچ گونه دخالت یا استنتاج ذهنی گزارش کند و نتایج عینی از موقعیت بگیرد (سیدعباس زاده، 1386). این تحقیق با روشن کردن رابطه مذکور، آگاهی و دانش دانشجویان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت آموزش عالی را نسبت به متغیرها افزایش داده و نهایتا به بهبود عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمک می کند. بر این اساس، تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی محسوب می شود.
3-3- نمونه آماری
روش نمونه گیری
روش نمونه گیری در این تحقیق خوشهای طبقهای تصادفی می باشد.
3-4- جامعه آماری
جامعه آماری عبارت است از اعضای واقعی یا فرضی که محقق علاقه مند به تحقیق در آنهاست و یافته های پژوهش را به آنها تعمیم می دهد (دلاور، 1385). همچنین جامعه آماری را می توان شامل گروهی از افراد دانست که دارای یک یا چند صفت مشترک هستند و این صفات مورد توجه محقق می باشد. جامعه ممکن است همه افراد یک نوع خاص و یا عده محدودتری از همان گروه را دربر بگیرد (بست، 1381). جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره دوم منطقه هفده شهر تهران محسوب می شوند که در سال تحصیلی 94-93 مشغول تحصیل می باشند و تعداد آنان 30809 نفر مي باشد . با استفاده از روش نمونه در دسترس، دبیرستان دخترانه حضرت فاطمه (س) و هنرستان پروين اعتصامي در منطقه هفده شهر تهران انتخاب شد و تعداد 230 پرسشنامه در این دبیرستان روی دانش آموزان پایه اول اجرا شد تا پس از ریزش، تعداد 200 پرسشنامه باقی بماند.
تعیین حجم نمونه
باید توجه داشت اندازه نمونه به ماهیت پژوهش، ابزار اندازه گیری به کار برده شده و ویژگی جامعه مورد نظر بستگی دارد (دلاور، 1385: 90). تعیین حجم نمونه مورد مطالعه یکی از مسایلی است که تحقیق با آن مواجه می شود. پژوهشگر برای این کار به نمونه یا افرادی نیاز دارد که به طور عملی در پژوهش شرکت دارند و معرف جمعیت بزرگتر هستند. در برآورد حجم نمونه باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
نماینده واقعی بودن
تصادفی بودن (دلاور، 1385: 91).
حداقل حجم نمونه با توجه به جدول جسی مورگان معادل 133 نفر برآورد شد. از طرفی با توجه به این که حجم نمونه مطلوب در پژوهشهای همبستگی 200 نفر است (پاشا شریفی و شریفی، 1380)، حجم نمونه معادل 200 نفر انتخاب شد.
3-5- ابزارهای پژوهش:
پرسشنامه رشد اخلاقی DIT
در این تحقیق برای سنجش رشد اخلاقی از آزمون رشد اخلاقی DIT که در سال 1972 توسط رست و همکاران تدوین و مورد استفاده قرار گرفته است، استفاده میشود. آزمون DIT برای اندازهگیری رشد قضاوت اخلاقی به کار میرود. آزمون دارای شش قصه اخلاقی و فرم کوتاه آن حاوی سه قصه اخلاقی است که هر کدام از قصهها، آزمودنی را با تناقض اخلاقی روبرو میکند (رست، 1972). تجزیه و تحلیل جوابهای آزمودنی و دلایل انتخاب جواب، جایگاه آزمودنی را در مراحل اخلاقی معین میکند. آزمون را میتوان هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی اجرا کرد. برای اجرای فرم کامل آن، یک ساعت وقت کافی است. و فرم کوتاه آن (سه داستان) حدود سی و پنج دقیقه زمان میبرد.
نحوه اجرا بدین صورت است که آزمودنی ابتدا یک داستان را میخواند و سپس نظر خود را درباره 12 عبارت که در ارتباط با موضوع داستان بیان شده، برحسب اهمیت بیان میکند. در انتها چهار تا از مهمترین عباراتی
