
از روش الگوبرداری با بانکهای اروپایی فعال در این کشور مقایسه شده است. مقایسه با بهترینها اغلب در ارزیابی مباحث استراتژیک در زمینههای خدماتی توصیه میشود چرا که منجر به بهبود عملکرد خدمات میگردد.
به منظور بررسی بازارگرائی بانک در بازار در حال گذر، یک چارچوب تعدیل یافته برای سنجش بازارگرائی بکار گرفته شده است. ابزار سنجش بازارگرائی، پرسشنامهای است که توسط محقق توسعه یافته است. بدین منظور موارد مرتبط زیر، مورد توجه قرار گرفتهاند (کولار، 2006):
در نهایت علاوه بر سه بعد مورد تأکید کوهلی و جاورسکی (1990) شامل: ایجاد هوشمندی بازار، نشر هوشمند بازار و پاسخگویی به هوشمندی بازار، یک بعد غیر رسمی تحت عنوان فرهنگ بازاریابی مورد توجه قرار گرفته است (کولار، 2006).
مطالعات نشان میدهند که از دهۀ 1980 تا کنون بسیاری از کشورهای آفریقایی، در راستای قراردادن اقتصاد خود در مسیر بازارگرائی، تعدیلهای زیادی را در سیاستهای کلان اقتصادی خود بوجود آوردهاند. در بافت اکثر کشورها، اصلاحات بخش مالی در مرکز توجه برنامههای تعدیل ساختاری بوده است. تانزانیا به عنوان یک کشور افریقای جنوبی، یکی از کشورهای این قاره است که به دلیل دستیابی به موفقیتهای نسبی در برنامۀ اصلاحات اقتصادی شایسته تقدیر از سوی بانک جهانی بوده است. بر این اساس لویزا و نوانکو33 (2002)، در یک مطالعه به بررسی اصلاحات و تغییرات بازارمحور بخش بانکداری تانزانیا پرداختهاند. بدین منظور، آنها دیدگاهی تاریخی به فرآیند اصلاحات داشته، محیط نهادی که بازاریابی در آن انجام میشود را توصیف نموده و عوامل تسهیلکننده و نیز موانع توسعه و تطبیق فرهنگ بازارگرائی را تبیین کردهاند.
سیستم بانکداری تانزانیا سه دورۀ اصلی را طی کرده است: انحصار و استعمار، سوسیالیستی، و تعدیل ساختاری در جهت اقتصاد بازارگرا (لویزا و نوانکو، 2002).
اصلاحات بانکداری عمدتأ بازاریابی بانکی را در تانزانیا تحت تأثیر قرار داده است. اکنون بانکها، بازارگرا شده و به رویدادهای بازار توجه دارند. از دیدگاه مدیران، عوامل تسهیلکننده توسعه و تطبیق بازارگرائی در بافت تانزانیا عبارتند از (لویزا و نوانکو، 2002):
اصلاحات اقتصادی انجام شده توسط دولت
نظارت مؤثر، مقررات و نقش تسهیلکننده بانک مرکزی تانزانیا
آگاهی عمومی فزاینده نسبت به تفاوت محصولات و خدمات ارائه شده در بانکهای مختلف
به رغم تلاشهای انجام شده در جهت توسعه و پذیرش فرهنگ بازارگرائی در بخش مالی تانزانیا، این مسأله عاری از مشکل و عوامل بازدارنده نبوده است. برخی از موانع مهم در این زمینه عبارتند از:
موانع مربوط به محیط کلان
تتمه دوره سوسیالیستی
عدم وجود پایگاههای داده درجهبندی اعتبار
ساختار اقتصادی – اجتماعی ضعیف
فقدان یکپارچگی در خصوصیات سیستمهای بانکداری
سیستم قانونی محافظه کار ناعادلانه در برابر مشتریان
موانع مربوط به مدیریت بانک
تصمیمگیری متمرکز
فقدان ارتباط بین پاداشها و عملکرد خدمات
وجود فرهنگ بی اعتمادی بین مدیران و زیردستان
تأکید و تمرکز بیش از حد به اطلاعات حسابداران در تصمیمگیری سطح سیاستگذاری
بی توجهی به روابط مشتریان در سطوح بالای مدیریت بانک
فرهنگ کنونی در بانک، مشتریان را به دیده جعل کنندگان مینگرد
اجازه هیچ اشتباهی در انجام عملیات داده نمیشود
تفاوت فاحشی بین سیاست و عمل در سطوح مختلف در ارتباط با بازارگرائی وجود دارد
واحد بخصوصی برای بازاریابی در بانک وجود ندارد
سایر مسایل شامل: مشکل زبان برخی از کارکنان به ویژه در تعامل با مشتریان خارجی و عدم اتوماسیون کامل برخی از بانکها
موانع مربوط به مشتریان بانک
نگرش و فرهنگ مشتری نسبت به خدمات بانکی
