
سوئز عبور می کند و بدیهی است هر گونه اختلال جدی در انتقال انرژی از این مناطق، کاهش سرعت یا حتی توقف رشد اقتصادی چین را به دنبال خواهد داشت (jian, 2011 ,9)حملات تروریست در تنگه مالاکا، در مجاورت اندونز ، مالزی و سنگاپور ، باعث ایجاد «معمای مالاکا» شده است (Jianbai & Zweing, 2005,35) علاوه براین، چین همواره از تهدید تایوان درباره امنیت انرژی انتقالی از مسیر تنگه تایوان هراس دارد. به تبع نگرانی چین درباره خطوط حمل و نقل دریایی انرژی وارداتی، حضور این کشور در آب های جنوبی چین افزایش یافته است که همین مسئله شاید منجر به هراس همسایگان کوچک چین و نزدیکی هر چه بیشتر آنان به امریکا شود ( موسوی شفائی و دارابی ،1390: 62) از سوی دیگر نیاز شدید چین به انرژی، می تواند به سرعت به تنش با آمریکا منجر شود و این موضوع در زمینه نفت بیشتر از دیگر زمینه ها رخ می نماید. نیاز چین به نفت فزاینده است و این نیاز ، چین را ناگزیر خواهد نمود که از جنبه های سیاسی و اقتصادی و یا شاید حتی نظامی، خود را در مناطق نفتی جهان درگیر نماید. اما این گونه مناطق مدتهاست که حیاط خلوت آمریکایی ها تلقی می شوند و آمریکا این مناطق را انباره های نفتی فراساحلی خود تلقی نموده و در خلال قرن بیستم بر آنان سلطه ای بی چون و چرا داشته است . تا امروز آمریکا نقش تعیین کننده در خصوص قیمت این گونه اقلام در بازار جهانی داشته است ولی از این پس این چین است که مهمترین عامل تاثیرگذار در قیمت انرژی خواهد بود. این واقعیت که چین امروز به عمده ترین مصرف کننده انرژی جهان تبدیل شده است، ناگزیر سیاست های جهانی را به طرزی رادیکال تغییر خواهد داد. همان گونه که آمریکا روزی به همین خاطر وضعیت سلطه بر جهان را تغییر داد .(فرهادی، 1389: 15)
از آنجا که انرژی با جنبه های مختلف اقتصاد مرتبط است و روشن نیست که در آینده چه میزان منابع نفت و سایر حامل های عمده انرژی در دسترس خواهد بود، تصمیمات چین در خصوص منابع انرژی و چگونگی مصرف این منابع ، تاثیرات تعیین کننده ای را برای جهان خواهد داشت . چین به عنوان مهمترین عامل تاثیرگذار در بازار جهانی انرژی، نه تنها در قیمت گذاری حامل های آن موثر خواهد بود بلکه نوع سیستم های انرژی جهان را رقم خواهد زد(فرهادی، 1389: 17). نهایتا انرژی های وارداتی چین به امری بسیار خطیر در شکل دهی ژئوپلتیک آینده جهان تبدیل خواهد شد. اگر چین هر روز بیشتر به نفت روی آورد، رویاروئی آمریکا و چین به مراتب محتمل تر خواهد بود ولی اتکاء روزافزون چین به زغال سنگ و یا انرژی هسته ای این احتمال را کاهش خواهد داد. در سوی دیگر، افزایش اتکا چین به منابع نفتی خارجی، به تنش در روابط بین المللی منجر خواهد شد. یکی از نمونه های بارز این امر را می توان در مناسبات پر تنش چین و آمریکا بر سر ایران یافت . با توجه به مطالبی که در سطوح فوق به آنها اشاره شد می توان ابراز داشت که روابط نفتی ایران و چین میتواند به عنوان یکی از پایههای روابط پایدار بین دو کشور عمل کند زیرا که ایران از نظر تامین انرژی و امینت آن برای کشور چین بسیار حائز اهمیت می باشد. البته چین جهت دستیابی به این امر توجه داشته است که در میان کشورهای منطقه خلیج فارس، ایران به دلایل زیر از ظرفیت های مهمی برای گسترش و تعمیق روابط در این حوزه با چین برخوردار است:
– ایران دارنده ی دومین ذخایر نفتی و گازی جهان است و چین به سرعت به مصرف کننده عمده انرژی تبدیل می شود
– موقعیت ژئو استراتژیکی ایران؛ با توجه به وضعیت موجود، چینیها نمیتوانند ایران را نادیده بگیرند. ایران در همسایگی افغانستان و پاکستان قرار دارد، یعنی کشورهایی که همسایگان چین هستند. نوع روابط ما با روسیه میتواند بر چین تاثیر بگذارد، مسائل شبه قاره نیز برای چین از اهمیت فراوان برخوردار است. ایران در کلیه این موضوعات میتواند به ایفای نقش بپردازد.
– شرایط ناپایدار خاورمیانه و ثبات نسبی ایران؛ چین نمیتواند در خاورمیانه فقط به داشتن روابط اقتصادی اکتفا کند و اجبارا باید شرف سالهای آینده ازحاشیه به میدان بیاید. علائم این حرکت در حال آشکار شدن است. برای مثال، از اولین قدمهایی که توسط چین برداشته شده است، ایجاد یک تشکیلات سیاسی به نام سازمان همکاریهای سیاسی آسیایی است که دبیرخانه آن در تایلند است.
– ایران، در مدیریت منابع انرژی خود در قیاس با سایر کشورهای نفتی منطقه به ویژه عربستان متفاوت عمل می کند و امریکا به عنوان رقیب استراتژیک چین، نفوذی در آن ندارد
– تحریم طولانی مدت ایران از سوی غرب عملا امکان حضور شرکت های نفتی غربی در صنعت نفت این کشور را از بین برده و زمینه را برای حضور و نفوذ روزافزون چین فراهم نموده است (خبرگذاری ایلنا، 1389) در حوزه اقتصادی، چینیها مجمع اقتصادی BOAO را در سطح آسیا ایجاد کردهاند که بخشهای خصوصی و دولتی در آن با یکدیگر همکاری دارند. نخستین جلسه این مجمع اقتصادی آسیا در ایران، برگزار شد. از نظر امنیتی نیز سازمان همکاری شانگهای را پی گرفتهاند (شریعتی نیا، 1385: 25)
در واقع ترکیب ژئوپولیتیک، قابلیت ها و نیز محدودیت ها، به ایران توانایی پاسخگویی به بخشی از این دغدغه چین را می دهد. از این رو می توان گفت که حوزه انرژی، از مهم ترین حوزه های شکل دهنده ی روابط ایران و چین است. ایران همواره یکی از سه عرضه کننده ی مهم نفت به چین بوده است و در مقاطعی نیز به مهم ترین صادر کننده ی نفت به این کشور تبدیل شده است. در سال 2011 چین مهم ترین خریدار نفت ایران بوده و 10 درصد از نفت وارداتی خود را از طریق ایران وارد کرده است(خبرگزاری ایلنا، 1389)
ج) فناوری هسته ای: بخش حساس همکاری ایران و چین
جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به فنآوری چرخه سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم، کشورهای مختلفی را به همکاری طلبید.از سوی دیگر با آزادسازی اقتصادی و گشایش اقتصادی چین پس از سال 1978 شرکتهایی که صنعت اتمی چین را تشکیل میدادند تحت فشار زیادی هم از لحاظ سیاسی و هم اقتصادی برای بدست آوردن ارز خارجی از طریق صادرات قرار داشتند. آنها به زودی دریافتند که کالاها و خدمات اتمی چین بازار قابل توجهی در کشورهایی نظیر پاکستان، عراق، الجزایر، بنگلادش، سوریه، مصر، هند، غنا و آرژانتین – و ایران – دارند 53. ایران از اواخر دهه 1360 با چینیها وارد مذاکره شد و توانست در زمینه کشف و استخراج اورانیوم و تاسیسات مربوط به فنآوری هستهای به توافقاتی دست یابد؛ از جمله در سال 1371 قراردادی با چینیها برای ساخت سایت UCF اصفهان به مبلغ 110 میلیون دلار منعقد شد (حق شناس، 1390: 64) در ژوئن سال 1985، طی دیدار رفسنجانی از پکن، چین و ایران به طور سری تفاهمنامهای را برای همکاری با ایران در زمینه استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی به امضا رساندند (گارور ، 1388: 224) حمایت از برنامههای اتمی ایران، عنصر اساسی در تلاش پکن به منظور تحکیم همکاری با ایران در دهههای 1980 و 1990 بود. از سال 1985 تا 1997 چین شریک اتمی اصلی ایران بود. در حالی که چین طی آن دوران تنها شریک اتمی خارجی آن نبود. در عمل در غلبه بر مخالفت بین المللی به رهبری آمریکا با اقدامات اتمی ایران، به ایران کمک کرد (گارور ، 1388: 217 ) رابطه اتمی میان چین و ایران از سوی طرفین به مدت 6 سال نادیده گرفته میشد و شروع علنی تنها در سال 1991 تصدیق شد. حتی پس از آن نیز بسیاری از ابعاد این همکاری مخفی ماند و تنها بیش از یک دهه بعد آشکار شد. سند مهمی در مورد این روابط از سوی ایران و چین برای آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال 2003 تهیه شد(گارور ، 1388: 217 ) برخی تحلیل گران مطرح می کنند که کمک چین به برنامه های اتمی ایران و سایر کشورهای اسلامی به عنوان ابزاری برای دور کردن توجهات آمریکا و غرب از آسیای شرقی مورد استفاده قرار گرفته است تا از این رو موقعیت نسبی چین در آسیای شرقی تقویت شود.. (گارور ، 1388: 250 )
بسیاری از فعالیتهای اتمی ایران به کمک چین تحت تفاهمنامه 1985، در مرکز تحقیقات اتمی اصفهان صورت میگرفت. بر طبق تفاهم نامه 1985، چین چهار رآکتور آموزشی و تحقیقاتی کوچک برای مرکز تحقیقات اتمی اصفهان ایران تهیه کرد.چین همچنین ماده شکافت پذیر را برای هسته هر چهار رآکتور تهیه کرد ( http://www.IAEA.org) بر طبق تفاهم نامه سال 1985، مهندسان سازمان انرژی اتمی ایران (AEOR) و اکثرا از مرکز تحقیقات اتمی اصفهان برای آموزش در زمینه طراحی رآکتور اتمی به چین رفت (Nuclear Week, 1991, 17) در سال 1987 چین با تهیه دستگاهی که با نام کالوترن موافقت کرد از سال 1989، زمینشناسان چینی شروع به کمک به سازمان انرژی اتمی ایران در اکتشاف اورانیوم کردند. گروههای چینی – ایرانی به منظور اکتشاف اورانیوم در شرق ایران تشکیل شدند. در ماه سپتامبر رئیس سازمان انرژی اتمی ایران رضا امراللهی اعلام کرد که اکتشاف موفقیتآمیز بوده است و عملیات استخراج آن اورانیوم در یازده حوزه آغاز خواهد شد. برآورد شد که در معدنی در استان یزد، حدودا 30 هزار و پانصد تن اورانیوم وجود دارد54 . گام بزرگی در همکاری اتمی چین- ایران در ماه جولای سال1991 با دیدار نخست وزیر لی پنگ از ایران، صورت گرفت . لی در مورد همکاری اتمی مابین دو کشور با رئیس جمهور رفسنجانی گفتگو کرد. آنها در مورد این مورد این موضوع که چین نیروگاه اتمی بزرگ در بوشهر، واقع در ساحل خلیج فارس ایران را که از سوی فرانسه و آلمان در اواسط دهه1970 آغاز اما پس از انقلاب سال1979 رها شده بود، تکمیل خواهد کرد، توافق کردند. طی سال 1991 ، چین به طور مخفیانه 1600 کیلوگرم (6/1 تن متریک یا 8/1 تن انگلیسی) محصولات اورانیومی، به ایران فرستاد. این انتقال تا 2003 به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام نشد، هنگامی که گزارش امر از سوی چین صورت گرفت. این انتقال از سوی بازرسان آژانس کشف شده بود. این اورانیوم چینی برای تعداد زیادی از «بازفرآوری» و آزمایشات غنی سازی نمونه آزمایشگاهی ایران (عموما در مرکز تحقیقات اتمی ایران طی دهه بعد) مواد خام ورودی تهیه کرد. این محموله شامل 1005 کیلوگرم هگزا فلورید اورانیوم، 402 کیلوگرم تترا فلورید اورانیوم، و 5/401 کیلوگرم دی اکسید اورانیوم بود (گارور، 1388: 229) در مارس سال 1996، چین، ایران، هند و روسیه تفاهم نامه ای را به منظور راه اندازی یک بنیاد تحقیقات هم جوشی هسته ای آسیا برای همکاری در زمینه مطالعات هم جوشی هسته ای در مسکو به امضا رساندند. بسیاری از دانشمندان معتقدند که هم جوشی هسته ای کنترل شده بهترین امید برای تامین انرژی مورد نیاز بشر در دوران پس از سوخت فسیلی است.
در ژانویه سال 1990 معاون رئیس کمیسیون علوم، تکنولوژی و صنعت دفاع ملی چین، ژنرال جیانگ هوا و وزیر دفاع ایران علی اکبر ترکان تفاهمنامه 10 سالهای را که در آن پیشبینیهایی برای همکاریهای بیشتری اتمی صورت گرفته بود، به امضا رساندند (Tehran Radio, 1990 ) مقادیر زیادی مواد اورانیومی از سوی چین در سال 1991 تهیه شد، دانشمندان ایرانی را قادر ساخت تا با تعداد زیادی از مراحل مرتبط با چرخه سوخت اتمی، آشنا شوند (گارور، 1388: 230) فروش مخفیانه 8/1 تن تولیدات اورانیومی در سال 1991( محموله ای که مجموعه ای از آزمایشات غنی سازی و باز فراوری را امکان پذیر ساخت) قویاً نشان می دهد که سران چین از برنامه های سری گسترده ایران با خبر بوده اند. همچنین تعداد زیادی از متخصصان اتمی چین به ایران سفر کردند تا در مجموعه گسترده ای از فعالیت های اتمی شرکت کنند.برخی از متخصصان اتمی ایرانی برای مدت زمان طولانی و عده دیگری احتمالاً برای به اشتراک نهادن دانسته های خود در مورد برنامه های اتمی ایران با تحلیل گران چینی، به چین سفر کردند.(گارور، 1388: 251)با وجود آنکه همکاری اتمی چین- ایران در اواسط دهه 1990 به اوج خود رسیده بود، چین دور شدن از آن همکاری را آغاز کرده بود.چندین مشکل به وجود آمد. قطعات اصلی راکتور مدل کین شان پیشنهاد شده به ایران، اساساً از سوی اشخاص ثالث غربی تهیه شده
