
اسْتَوى»«طه/ 5» «خداى رحمان بر عرش استيلا يافته است». كه ظاهرا ً جسم بودن خداى سبحان را مىرساند، امّا با در نظر گرفتن آيه: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»«شوری/ 11» «چيزى مانند او نيست» و دلالت عقل و جمع معنىاى كه از همه آنها در نظر مىآيد، معلوم مىشود مقصود دست جسمانى یا قرار گرفتن همانند استقرار انسان بر چيزى نیست، بلكه «منظور از عرش خدا مجموعه جهان هستى است كه تخت حكومت او محسوب مىشود.» بنابراين «استواى بر عرش» كنايه از تسلّط پروردگار و احاطه كامل او نسبت به جهان هستى و نفوذ امر و فرمان و تدبيرش در سراسر عالم است77
دوم. محدوديت انديشه انسان
بخشى از آيات قرآن در معرفى و نماياندن جهان ناپيدا- يعنى غيب- و امور ماوراء طبيعى و قيامت است كه طبعاً برتر از افق درك ماست. معرفى آن عالم غیرمادی و روحانى براى خو گرفتگان به سراى طبيعت و زندانيان زمان و مكان، با تعبيرهاى معمولى دشوار و بلكه ناممكن است، كه هم ظرف الفاظ تنگ است و هم ظرفيت افهام. ناگزير بايد تعبيراتى مأنوس بازندگی مادى ما آورده شود تا دورنمايى از سراى حقيقت و قيامت كبرى در چشم جهانبین ما نمودار شود، مانند آيه ذيل كه سنجش اعمال را در آن روز با تصويرى گويا مىرساند: «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً» «أنبياء/ 47» «و ترازوهاى داد را در روز رستاخيز مىنهيم پس هيچ كس [در] چيزى ستم نمىبيند». روشن است كه «ميزان» هر وسيله اندازهگيرى است كه متناسب با آنچه اندازهگيرى و وزن مىشود فرق مىكند، چنان كه براى تعيين دماى بدن «ميزان الحرارة» به كار مىبريم. براى سنجش اعمال ميزان متناسب پيشوايان معصوم كه اسوه و الگوى خدايى هستندمىباشند، نه ترازويى آهنى يا شيشهاى و غير اینها، چنان كه در زيارت امير مؤمنان عليه السّلام به آن تصریحشده: السّلام عليك يا ميزان الأعمال78
استاد بهرام پور سعی کرده تا تصویر زیبا از «ميزان» به ما بدهد تا رفع محدودیت از اندیشه انسان بنمایاند.
سوم. واداشتن مخاطبان به تحقيق و بررسى
وجود آيات متشابه از نظر آموزشى فايدهاى مهم در بر دارد، زيرا تلاوت كنندگان را به تدبّر و تأمّل براى دريافتن معنى و مقصود از آنها وامیدارد و فكرها را به كار مىاندازد، چنان كه گاه استاد مسئلهای را طرح مىكند و پاسخ را آشكار نمىگويد، بلكه با راهنماییهای اوليّه حل مشكل و جواب درست را از دانشجويان مىخواهد. وجود آيات متشابه و تعبيرات چندبعدی يا مجمل و استعارات و امثال در اين نامه آسمانى انگيزه و باعثى بوده كه مغزهاى متفكر و شخصیتهای حقيقت جو را به كاوش و پژوهش واداشته است. نگاهى به تاريخ فرهنگ و ادب اسلامى نشان مىدهد كه علّت به وجود آمدن تحقيقات ادبى و تاريخى و بحثهای كلامى و فقهى حلّ دشواریهای قرآن مجيد بوده است كه بخشى از آنها مربوط به آيات متشابه هست و استاد بهرام به واداشتن مخاطبان به تحقيق و بررسى اهتمام ویژه ای داده است بنابراین به این نمونه اشاره شده است:
در تفسیر آیه 7 سوره آل عمران مبحث «محکم و متشابه» به شکل مبسوط فراوان هست: «محکم و احکم الاَمَر» به آنچه متقن و استوار است گفته میشود و در اینجا به معنای لفظ واضح و آشکاری است که احتیاج به تأویل ندارد و تأویلپذیر نیست مانند آیات «…وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة…» ﴿البقره، 43﴾ «…وَ هُوَ بِکُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ » ﴿البقره، 29﴾ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»﴿ الإخلاص، 1﴾ و بسیاری از آیات درباره عقاید و احکام و …
متشابه عبارت از آیاتی که معنای و مفاهیمی همانند یکدیگر را میتوان در مورد آنها ارائه داد و این مشابهت موجب ابهام و دشواری فهم آن میشود و چون آن معنای غیر مراد شباهت به معنایی دارد که مراد و مقصود است به آن متشابه گفته میشود79.
2-1-2-1-2- انواع متشابه
یکم. آیاتی که به طور اجمال ذکرشدهاند.
مانند داستان آدم و نفخ روح در آدم و حضرت عیسی (ع)
دوم. آیاتی که ظاهر آن با عقل و عقاید علمی مطابقت ندارد.
مانند «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ..»﴿الفتح، 10﴾که در تفسیر نسیم حیات چنین ترجمهشده: که وقتی دست خود را به سوی نبی اکرم (ص) برای بیعت دراز میکنید در واقع دستتان را به سوی خدا گرفتهاید لذا چنین استنباط میشود که پیامبر هنگام بیعت گرفتن دستش را از بالا، روی کف دست مؤمنان قرار میداد؛ یعنی پیامبر حاکم بر بیعت کننده است.80
و آیه «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى» ﴿طه، 5﴾ خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است. در تفسیر نسیم حیات چنین توضیح میدهد: (اسْتَوَى)، کنایه از احاطه کامل علم و قدرت پروردگار بر تدبیر عالم است: عرش در واقع مرکز اداره عالم از نظر حدوث و بقای آن است و فرشتگان به امر خدا کارگزاران عالم هستیاند و لذا فرمود: «آنان حاملان عرش فرایند»81
سوم. آیاتی با واژههای مشترک لفظی
مانند «وَ الْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوءٍ…»﴿البقره، 228﴾و زنانِ طلاق داده شده، بايد مدّتِ سه پاكى انتظار كشند که کلمه قروء هم بر پاکی و هم بر حیض اطلاق میشود. در تفسیر نسیم حیات سه طهر معنا شده است.82
چهارم. آیاتی با لفظ مفرد که دلالت بر عموم افراد دارد
مانند آیه «وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا…»﴿المائده، 38﴾و مرد و زن دزد را به [سزاى] آنچه کردهاند، دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببُريد.
که ظاهر آن شامل همه دزدها میشود در صورتی که مربوط دزدانی است که دارای 25 شرط باشند که تفصیل آن در حقوق جزایی اسلام آمده است.
پنجم. آیات منسوخ
مانند آیه مربوط به عدّه وفات به مدت یک سال آیه نجومی منسوخ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً ذلِکَ خَيْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ…» ﴿المجادلة، 12﴾اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر گاه با پيامبر [خدا] گفتگوى محرمانه مىكنيد، پيش از گفتگوى محرمانه خود صدقهاى تقديم بداريد. اين [كار] براى شما بهتر و پاكيزهتر است;
و آیه ناسخ «أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ…»﴿المجادلة، 13﴾: آيا ترسيديد كه پيش از گفتگوى محرمانه خود صدقههايى تقديم داريد؟ و چون نكرديد و خدا [هم] بر شما بخشود تنها کسی که به این عمل آیه عمل کرد علی (ع) بود.
2-1-2-2- انسجام ساختاری قرآن
قرآن گرچه در طول بیست و سه ساله بر پیامبر (ص) نازلشده و نزول آیات آن در مراحل و شرایط متفاوت بوده است ولی تمام آنها در ارتباط باهم و از نظر معنا دارای انسجام واحدی هستند «أَ فَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً کَثِيراً»﴿النساء، 82﴾ آيا در [معانى] قرآن نمىانديشند؟ اگر از جانب غير خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسيارى مىيافتند83.
2-1-2-2- 1- ارتباط معنایی آیات و گونههای آن در تفسیر نسیم حیات
یکم. ارتباط معنایی در درون یک آیه
عبارات درون هر آیه به ویژه آیات طولانی که از چند جمله تشکیل شده است. با یکدیگر مرتبط و زمینهساز معنای واحدی همانند حرمت عهد و تأکید بر رحمت الهی بر اهل تقوا هستند مانند ارتباط ایمان، تقوا، حرمت شعائر الهی، حرمت ماههای حرام، حلیّت شکار، تعاون بر برّ و عدم تعاون بر إثم و … در این آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوَاناً وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَ لاَ يَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» اى كسانى كه ايمان آوردهايد، حرمت شعاير خدا و ماه حرام و قربانیهای گردنبنددار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند، نگه داريد؛ و چون از احرام بيرون آمديد [مىتوانيد] شكار كنيد و البتّه نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجدالحرام بازداشتند، شما را به تعدّى وادارد؛ و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدّى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت کیفر است.﴿المائدة، 2﴾
در تفسیر نسیم حیات در یک اصل کلّی اسلامی مشترک میداند که مسلمانان موظّفاند در امور سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و بینالمللی با یکدیگر مانند ید واحد هماهنگی داشته باشند و در امر باطل و ظلم و خلاف با هیچ کس همدستی نکنند84.
دوم. ارتباط معنایی آیات در درون یک سوره
آیات یک سوره همانند کلمات درون یک آیه ارتباط دارند و پیوستگی معنایی خاصی باهم دارند به خصوص علّامه طباطبایی چنین اعتقادی دارد.
و استاد بهرام به ارتباط معنایی آیات در درون یک سوره اهتمام ویژه ای داده است بنابراین به این نمونه اشاره شده است بنابراین در تفسیر نسیم حیات در سوره واقعه:
* عنصر اصلی آن موضوعات مربوط به قیامت تشکیل میدهد.
* انسانها در روز قیامت به سه دسته نگونبختان، اهل سعادت و مقرّبان تقسیم میشوند.
* توضیح مقامات مقربان و اهل سعادت.
* بیان اوضاع وخیم و اهل شقاوت.
* ترسیمی از حال احتضار.85
در این سوره پی میبریم که یک محور اصلی و بقیه دور این محور در این سوره میچرخند.
سوم. ارتباط موضوعی آیات سراسر قرآن
نوعی دیگر از ارتباط که بین آیات قرآن وجود دارد، ارتباط موضوعی است که بین برخی از آیات پراکنده در سرتاسر قرآن وجود دارد؛ که برای دریافت پیام کامل آنها لازم است تمامی آیات هم موضوع را در کنار هم تفسیر نمود.
2-1-2-3- جامعیت قرآن در تفسیر نسیم حیات
از جمله مبانی مهم در تفسیر، جامعیّت قرآن و آموزههای آن در زندگی بشر است مقصود از جامعیت قرآن «شمول و فراگیر بودن آیات و آموزه های آن نسبت به همه شئون زندگی بشر در تمامی دوران ها و اعصار» باهدف هدایت انسان است بنابراین، قرآن برای همه انسانها و همه مکانها و همه زمانها برای همه امور زندگی بشر، اعمّ از امور فردی و اجتماعی نازل شده است.86
علّامه طباطبایی بر جامعیت قرآن تاکید دارد و معتقد است که تبیان بودن قرآن برای هر شیء ای با توجه به شأن هدایتگری آن است و برای رسیدن انسان به هدایت، تمام احتیاجات و علوم مورد نیاز او را بیان نموده است مانند معاد، مبدأ و …87
2-1-2-3-1- مستندات قرآنی جامعیّت قرآن
برخی از مفسّران از جمله طبرسی، فخررازی در خصوص جامعیت اعتدالی و فراگیری آموزههای قرآنی به برخی از آیات قرآن استناد کردهاند:
1) «نَزَّلْنَا عَلَيْکَ الْکِتَابَ تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْءٍ…» ﴿النحل، 89﴾ اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است88
تفسیر نسیم حیات: بعضیها از این آیه استفاده کردهاند که قرآن دارای تمام موضوعات است حتّی شامل صنایع و علوم متفرّقه از ریاضیات و … است. اشکال این نظریه آن است که قرآن یک کتاب دایره المعارف نیست. یعنی آنچه به هدایت و سعادت دنیا و آخرت بشر مربوط است در قرآن بیان شده است.89
2) «…تَفْصِيلَ کُلِّ شَيْءٍ …»﴿يوسف، 111﴾و روشنگر هر چيز است
تفسیر نسیم حیات: و هر آنچه انسان به آن نیاز دارد و به سعادت دنیا و آخرت او مربوط میشود شرح آن در این آیات است.90
شیخ طوسی در تفسیر این آیه به دیدگاه اعتدالی در جامعیّت قرآن اشاره میکند؛ و مقصود از آن را تفصیل هر چیزی میداند که در امور دین بدان است91.
3) «…مَا فَرَّطْنَا فِي الْکِتَابِ مِنْ شَيْءٍ…» ﴿الأنعام، 38﴾ ما هيچ چيزى را در كتاب فروگذار نكردهايم;
تفسیر نسیم حیات: مراد کتاب، اگر قرآن باشد، منظور این خواهد بود: ما تمام موضوعاتی را که
