
بدست آمده تخمینی را از اولویت نسبی هر یک از عناصر مورد مقایسه با معیارهای سطح بالای مربوطه بدست میدهد.
بردارهای اولویت بایستی برای تمامی ماتریسهای مقایسه زوجی محاسبه شود.
گام3: تشکیل سوپرماتریس: مفهوم سوپرماتریس شبیه به فرآیند زنجیره مارکوف است. جهت بدست آوردن اولویتهای نهایی60 در یک سیستم که متاثر از وابستگی درونی است، بردارهای اولویت محلی به تناسب در ستونهای ماتریس وارد میشوند که این ماتریس به عنوان سوپرماتریس شناخته میشود. در نتیجه یک سوپرماتریس عملاً یک ماتریس بخشبندی شده61 است که هربخش آن بیانگر ارتباط بین دو گروه (جزء یا دسته) در یک سیستم است. فرض کنید اجزای یک سیستم تصمیمگیری باشد و هر جزء K دارای عنصر است که به صورت بیان میشود. بردارهای اولویت محلی بدست آمده در گام دوم دسته بندی شده و بر مبنای تاثیری که یک جزء بر خودش یا دیگری دارد، در نقاط مناسب ماتریس قرار داده میشود. تصویر استاندارد یک سوپرماتریس در شکل (3-3) نشان داده شده است.
شکل3- 3 تصویر استاندارد یک سوپرماتریس
به عنوان مثال سوپرماتریس یک زنجیره با سه سطح که در شکل (3-4) نشان داده شده است، به صورت زیر است:
که در آن نشان دهنده تاثیر آرمان بر معیارها، ماتریس نشان دهنده تاثیر معیارها بر هر یک از گزینهها، I ماتریس همانی و درایههای صفر مرتبط با عناصری است که هیچ تاثیری ندارند.
در مثال فوق اگر معیارها دارای ارتباطات درونی با خودشان باشند، به جای زنجیره، یک شبکه همانند شکل ((b)3-4) جایگزین آن میشود. درایه (2و2) ماتریس که بصورت نشان داده میشود، بیانگر وابستگی درونی است و سوپر ماتریس آن به صورت زیر خواهد بود:
توجه کنید که صفرها در سوپرماتریس میتواند در صورت وجود ارتباط درونی عناصر در یک جزء یا بین دو جزء، جایگزین شوند. از آنجائی که معمولاً وابستگیهای درونی بین دستهها در یک شبکه وجود دارد، جمع درایههای یک سوپرماتریس بیشتر از یک است. رویکرد پیشنهاد شده توسط ساعتی (1996) به تعیین اهمیت نسبی دستهها در سوپرماتریس با ستون دسته (بلوک) به عنوان جزء کنترل کننده میپردازد. بدین صورت که درایههای غیرصفر سطر در بلوک خود در یک بلوک ستون، بر اساس تاثیراتشان بر درایههای آن بلوک ستون مقایسه میشوند. با استفاده از ماتریس مقایسات زوجی درایههای سطر با درایههای ستون مربوطه، میتواند بردار ویژهای بدست آورد. این فرآیند برای بدست
آوردن بردار ویژه هر بلوک ستون انجام میشود. برای هر بلوک ستون، اولین بردار ویژه وارد شده در تمامی درایههای اولین بلوک همان ستون ضرب میشود، بردار ویژه دوم در تمامی درایههای بلوک آن ستون ضرب میشود و این کار تا
آخر ادامه مییابد. بدنی طریق بلوکها در ستون هر سوپرماتریس، دارای وزن میگردند و در نتیجه به آن سوپرماتریس وزین62 که احتمالی است گفته میشود.
به توان رساندن یک ماتریس برای هریک از داریهها آن تاثیر نسبی بلندمدتی خواهد داشت. جهت دستیابی به همگرایی اوزان نسبی، سوپرماتریس به توان 2k+1 رسانده میشود که k یک دلخواه بزرگ است و این ماتریس جدید سوپرماتریس کران63 نامیده میشود. سوپرماتریس کران همانند سوپرماتریس وزین دارای یک شکل است، اما تمامی ستونهای سوپرماتریس کران یکی هستند. با نرمالایز کردن هریک از بلوکهای این سوپرماتریس، اولویت نهایی تمامی درایههای ماتریس را میتوان به دست آورد.
گام4: انتخاب بهترین گزینهها: اگر سوپرماتریس تشکیل شده در گام 3 تمامی شبکه را پوشش میدهد، اوزان اولویت گزینهها را میتوان در ستون گزینهها در سوپرماتریس نرمالایز شده پیدا کرد. از سوی دیگر، اگر یک سوپرماتریس تنها شامل اجزایی باشد که دارای ارتباطات داخلی هستند، بایستی محاسبات اضافی جهت بدست آوردن کلیه اولویت گزینهها صوررت گیرد. گزینهای که دارای بیشتری اولویت کمّی است، بایستی انتخاب اول باشد (حاله و کریمیان، 1389).
3-6-2- تكنیك دیماتل
تکنیک دیماتل روشی است که هنگامی که وابستگی بین متغیرها وجود داشته باشد میتواند در توسعه جدولی به منظور انعکاس روابط موجود بین متغیرها کمک نماید و لذا برای پژوهش و حل مسائل پیچیده که شامل متغیرهای زیاد مرتبط با یکدیگر هستند کاربرد دارد. ویژگی دیگر این روش این است که نه تنها تاثیرات مستقیم بلکه تاثیرات غیرمستقیم را نیز مدنظر قرار میدهد (Li & Tzang, 2009). الگوریتم دیماتل شامل مراحل زیر میباشد:
گام اول: عناصر سیستم با استفاده از یکی از روشهای تفکر گروهی مشخص میشود.
گام دوم: عناصر مورد بحث که بین آنها فرض داشتن روابط وجود دارد در رئوس یک دیاگراف قرار میگیرند.
گام سوم: رسم دیاگراف بر اساس توافق جمعی خبرگان.
گام چهارم: استخراج شدت روابط نهایی بین عناصر از نظر خبرگان.
گام پنجم: قرار دادن امتیازات نهایی در ماتریس M (ورودی هر تقاطع نشانگر شدت نفوذ عنصر موجود از آن ردیف بر عنصر موجود از آن ستون است. بدین ترتیب صفر در هر تقاطع نشان دهنده عدم وجود رابطه بین عناصر نظیر از آن تقاطع خواهد بود).
گام ششم: ضرب هر ورودی از ماتریس M در معکوس بیشترین مجموع ردیفی از آن ماتریس.
گام هفتم: محاسبه مجموع دنباله نامحدود از آثار مستقیم و غیرمستقیم از عناصر بر یکدیگر بصورت یک تصاعد هندسی.
گام هشتم: محاسبه شدت روابط مستقیم و شدت روابط غیرمستقیم.
گام نهم: تشخیص ساختار ممکن عناصر و ترتیب نفوذ عناصر مفروض بر دیگر عناصر و یا تحت نفوذ قرار گرفتن آنها بطور مسلم، مشخص کننده ساختار سلسله مراتب آن عناصر برای حل مساله خواهد بود.
3-6-3- تلفیق دو مدل تحلیل شبکهای و دیماتل
در این پژوهش از نتایج تلفیق مدل در مقاله (Wu, 2008) استفاده خواهد شد که یک مدل 4 مرحلهای به شرح زیر را از تلفیق دو مدل قبلی را ارائه نموده است:
گام اول: بیان هدف از انتخاب استراتژی مدیریت دانش. به عبارت دیگر، با انتخاب استراتژی مدیریت دانش، به چه اهدافی در سازمان خواهیم رسید.
گام دوم: پس از بررسی پیشینه پژوهش، سه گروه اصلی ارزیابی برای انتخاب استراتژی مدیریت دانش انتخاب شد: گروه اهداف، گروه ملاکها و معیارها و گروه جایگزینها.
گروه اول یعنی اهداف شامل سه هدف اصلی مدیریت دانش است که عبارتند از: فعال ساختن اطلاعات در سازمان و خروج از حالت منفعل اطلاعاتی، بهبود و ارتقای عملکرد سازمان، ارتقای نوآوری سازمانی.
گروه دوم یعنی ملاکها و معیارها شامل 6 معیار اصلی است: مشوقها، حمایت مدیریت ارشد، زمان، هزینه، فرهنگ کارکنان، روابط و ارتباطات.
گروه سوم یعنی جایگزینها نیز شامل 4 استراتژی مدیریت دانش میباشند که البته در پژوهش ما با توجه به استراتژیهایی که در بخش پیشینه پژوهش معرفی شد، مدل SECI مورد استفاده قرار گرفته است که شامل چهار استراتژی اجتماعیسازی، برونیسازی، ترکیبسازی و درونیسازی است.
گام سوم: برای بدست آوردن روابط درونی بین 6 معیار اصلی باید از مراحل نه گانه DEMATEL استفاده شود.
گام چهارم: با توجه به وزن بدست آمده از مرحله قبلی بین معیارها، یک پرسشنامه مقایسه زوجی که مبتنی بر ANP طراحی شده است طراحی شده و برای انتخاب استراتژی مدیریت دانش مورد استفاده قرار میگیرد.
3-7- جمعبندی فصل
مهمترین بخش این فصل از پژوهش را طراحی پرسشنامه پژوهش شامل میشود که با استفاده از تلفیق پرسشنامه اهداف، معیارها و استراتژیهای مدیریت دانش، پرسشنامه نهایی طراحی شده است. در فصل آتی، با توجه به روشهای مورد بحث، روایی و پایایی و همچنین پاسخ به سوالات و فرضیات پژوهش مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و خروجی فرآیند تحلیل شبکهای و دیماتل نیز بیان خواهد شد.
فصل چهارم تحلیل دادهها
4-1 – مقدّمه
از مهمترین بخش هر پژوهش، تحلیل اطلاعات است. وجود هر گونه خطا و اشتباهی در چنین بخشی میتواند به نتیجهگیریهای نادرستی منجر گردد. انتخاب یک روش پژوهش مناسب، تا حد زیادی پژوهشگر را در جلوگیری از بروز اشتباهات در امر پژوهش یاری میرساند. در این قسمت ابتدائاً به معرفي مدل سلسلهمراتبی پژوهش پرداخته و سپس نتايج تحليل پايايي و روایی ابزارهاي اندازهگيري پژوهش ، اولویتبندی استراتژیهای مدیریت دانش و در نهایت به سوالات پژوهش پاسخ داده شده است.
4-2- مدل سلسله مراتبی پژوهش
مدل سلسله مراتبی پژوهش در شكل (4-1) نمايش داده شده است.
جهت دستیابی به هدف پژوهش که اولویتبندی استراتژیهای مدیریت دانش میباشد، بر اساس مدل سلسلهمراتبی پیشنهادی 3 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع گردید. در پرسشنامه اول که بین 31 نفر از مدیران و کارکنان شهرداری تهران توزیع گردید، هدف شناسایی معیارهای انتخاب استراتژیهای مدیریت دانش بود. دادههای جمعآوری شده از پرسشنامههای 2 و 3 به منظور اولویتبندی استراتژیهای مدیریت دانش با استفاده از تلفیق تکنیکهای ANP و DEMATEL مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج بررسی متغیرهای جمعیت شناختی حاکی از این است که بیشتر اعضای نمونه مورد مطالعه(45%) داری سن بین 31 تا 40 سال میباشند. همچنین 84% حجم نمونه را مردان تشکیل میدهند. 62% افراد دارای مدرک کارشناسی و 48% پاسخدهندگان دارای سابقه کاری بین 6 تا 10 سال میباشند.
4-3- پایایی ابزار پژوهش
جهت بررسی پایایی پرسشنامه(1) پژوهش از آزمون ضریب آلفای کرونباخ به کمک نرمافزار Spss استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ حاکی از این است که پرسشنامه(1) پژوهش از پایایی قابل قبولی برخوردار میباشند
شرح
تعداد معیارها
آلفای کرونباخ
پرسشنامه شناسایی معیارها
6
90/2%
همچنین جهت بررسی معنی داری اثرگذاری هر یک از شاخص های موثر بر استراتژی مدیریت دانش از آزمون اماری T بهره می گیریم. براساس اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه اول و استفاده از آزمون آماري T، هر 6 شاخص معتبر شناخته شد (زیرا P-VALUE کل شاخص ها کمتر از 0.05 است). آمار توصیفی (جدول 4-1) و استنباطی(جدول 4-2) هر یک از شاخص ها در جداول زیر نشان داده شده است.
جدول4-1 پارامتر های توصیفی شاخص های موثر بر استراتژی های مدیریت دانش
N
Mean
Std. Deviation
Std. Error Mean
C1
30
3/3333
/84418
/015413
C2
30
3/4667
1/00801
0/18404
C3
30
3/4333
0/89763
0/16388
C4
30
3/4000
0/85501
0/15610
C5
30
3/4333
1/00630
0/18372
C6
30
3/4333
1/07265
0/19584
جدول 4- 2 معنی داری شاخص های موثر بر استراتژی های مدیریت دانش
Test Value = 3
t
df
Sig. (2-tailed)
Mean Difference
95% Confidence Interval of the Difference
Lower
Upper
Lower
Upper
Lower
Upper
C1
2/163
29
0/039
0/33333
0/0181
0/6486
C2
2/536
29
0/017
0/46667
0/0903
0/8431
C3
2/644
29
0/013
0/43333
0/0982
0/7685
C4
2/562
29
0/016
0/40000
0/0807
0/7193
C5
2/359
29
0/025
0/43333
0/0576
0/8091
C6
2/213
29
0/035
0/43333
0/0328
0/8339
4-4- اولویتبندی استراتژیهای مدیریت دانش
مدل اولویتبندی استراتژیهای پژوهش در نرمافزار Super disicion به صورت شکل (4-2) میباشد.
شکل4- 2 مدل شبکهای اولویتبندی استراتژیهای مدیریت دانش
همانگونه که در فصل سوم قید شد، برای بدست آوردن روابط داخلی بین معیارهای اولویتبندی استراتژیهای مدیریت دانش، از تکنیک DEMATEL استفاده خواهد شد. بنابراین در ادامه ابتدا به یافتههای تکنیک DEMATEL خواهیم پرداخت. سپس با استفاده از ماتریس روابط داخلی این تکنیک و ماتریسهای مقایسات زوجی، به رتبهبندی استراتژیهای مدیریت دانش خواهیم پرداخت.
4-4-1- یافتههای تکنیک DEMATEL
همانطور که در فصل سوم قید شد، پرسشنامه شماره(2) پژوهش بر اساس تکنیک دیمتل طراحی و بین پاسخدهندگان توزیع شد. جدول(4-3) میانگین نظرات خبرگان را در خصوص تأثیر هر یک از معیارهای موجود در سطر بر معیارهای موجود در ستون نشان میدهد.
جدول4- 1 میانگین نظر تمام
