
باشد.
7- سطح مالیات: معمولا شرکت در مورد مبلغ و زمان پرداخت مالیات چندان اختیاری ندارد برنامه ریزی مناسب شرکت در زمینه پرداخت این مالیات میتواند تا حدی مشکلات مالی آنها را مرتفع نماید.
8- استهلاک: با توجه به این که هزینه استهلاک خروجی نقدی از شرکت محسوب نمیشود، نوعی تاثیر بر حجم سرمایه در گردش مورد نیاز دارد ولی این تاثیر غیرمستقیم است. استهلاک در مرحله اول بر بدهی مالیاتی و بر سود تقسیم نشده تاثیر میگذارد. نرخ بالای استهلاک موجب کاهش سود و مالیات است و سود نقدی را افزایش میدهد از طرف دیگر روش استهلاک، نتایج مالی دیگر هم دارد، اگر مخارج سرمایهای (برای نگهداری) از استهلاک کمتر باشد موقعیت سرمایه درگردش تقویت میشود و نیاز به تامین مالی کوتاه مدت هم کمتر میشود به عکس اگر مخارج سرمایهای از استهلاک بیشتر باشد، احتیاج به تامین مالی خارجی پیدا میشود و ممکن است سیاست تقسیم سود را هم تحت تاثیر قرار دهد به هر حال بین روش استهلاک و مبلغ استهلاک و برنامه ریزی سرمایه در گردش ارتباط وجود دارد.
9- تغییرات سطح قیمت: تاثیر تغییر سطح قیمت بر موقعیت سرمایه در گردش بسته به ماهیت فعالیت شرکتها و جایگاهشان در بازار متفاوت است. اگر سطح قیمتها بالا رود (تورم) نیاز به سرمایه در گردش بیشتر میشود در صورتی که شرکت بتواند متناسب با آن قیمت کالاهای خود را بالا ببرد تا حدودی جبران میشود.
10- شیوههای مدیریت عملیات و کارائی عملیاتی: عدم وجود هماهنگی بین خط مشی و اقدامات تولید و توزیع و فروش نیاز به نقدینگی را افزایش میدهد. همچنین عدم برخورداری از وسایل حملو نقل و ارتباطات مناسب نیز بر نقدینگی مورد نیاز شرکت موثر است به طور کلی عملیات شرکت عامل موثری بر سرمایه در گردش است .
2-2-3- سیستم جامع مدیریت سرمایه در گردش
هدف اصلی مدیریت سرمایه در گردش کسب نقدینگی مطلوب است. یعنی شرایطی که با مازاد نقدینگی یا کمبود نقدینگی غیر طبیعی مواجه نباشد. در نگاه کلی برای تحقق نقدینگی دو دسته شرایط و اقدامات قابل شناسایی است. دسته اول شرایط و الزاماتی است که به درون شرکتها مربوط است و دسته دوم شرایط و الزاماتی که به عوامل محیطی مرتبط است . شکل شماره 2-1 نمایان گر شرایطی است که ذیلاً به شرح آن میپردازیم (طالبی، 1377).
2-2-3-1- شرایط درون شرکتی مدیریت سرمایه در گردش
1- تعیین حد مطلوب نقدینگی: وجوه کوتاه مدت شرکت همواره در داراییهای جاری سرمایهگذاری میشوند و این داراییها از یک طرف کم بازده و از طرف دیگر ضامن حفظ توان نقدینگی شرکت هستند. لذا اولین سئوالی که شرکت با آن مواجه بوده این است که حد بهینه و مطلوب این داراییها چیست و چگونه تعیین میشود ؟ به گونهای که نه بیشتر از حد نیاز باشد و شرکت از راکد ماندن سرمایه متضرر شود و نه کمتر از حد باشد که شرکت مواجه با کمبود نقدینگی شود.
2- سرمایه گذاری و تامین مالی کوتاه مدت: به هر حال تعیین حد مطلوب نقدینگی تنها یک مرحله کلی است آنچه که اهمیت دارد این است که شرکتها بتوانند وجوه مازاد بر این حد مطلوب را در زمینههای کوتاه مدت سرمایه گذاری کنند و کمبود وجوه را از طریق مختلف تامین نمایند.
3- مدیریت مطالبات و موجودی کالا: برای اداره نقدینگی شرکت شرط دیگر این است که شرکت بتواند خط مشی ها و اقدامات مناسبی در مواجه با مطالبات و موجودی کالا اتخاذ کند از جمله این که :
3-1- سیاست اعتباری شرکت مشخص باشد و به آن عمل کند به عبارت دیگر شرکت شرایط فروش به مشتریان مختلف و دادن اعتبار را مشخص کند.
3-2- داشتن سیاستها و روشهای مناسبی برای نظارت بر حسابهای دریافتنی و وصول مطالبات
3-3- در نگهداری موجودی کالا به گونهای عمل کند که هدف سود آوری (به خصوص در شرایط تورمی) که منجر به نگه داری موجودی کالای اضافی میشود. لطمهای به هدف نقدینگی وارد نکند.
3-4- در پرداختها بابت خرید و سایر هزینهها سیاستها و روش هائی وجود داشته باشد که ضمن استفاده از فرصتهای مربوط به این شیوه تامین مالی، جنبه اخلاق و انصاف نیز در برخورد با مدعیان جاری شرکت نیز رعایت شود (طالبی، 1377، 5).
4- برنامه ریزی نقدینگی: برنامهریزی نقدینگی شرکت اصلیترین جزء و پوشش دهنده سایر اجزاء مدیریت سرمایه در گردش شناخته میشود که زمینه برخورد فعال در ابعاد فوق را فراهم میکند. به عبارت دیگر در صورتی که شرکت حد مطلوب نقدینگی را تعیین کند، و در زمینه تامین مالی کوتاه مدت و سرمایه گذاری کوتاه مدت مطالبات و موجودی کالا هم فعال عمل کند ولی برنامه ریزی نقدینگی دورهای انجام ندهد، مدیریت سرمایه در گردش با نواقص و کاستیهای جدی مواجه میشود (طالبی، 1377، 6).
2-2-3-2- شرایط و الزامات محیطی سرمایه در گردش
1- ضرورت وجود نهادهایی که به شرکتها در تعیین اعتبار مشتریان کمک میکنند: با توجه به اینکه بخش مهمی از سرمایه درگردش در حسابهای دریافتنی تبلور پیدا میکند لذا شرکت برای جلوگیری از هزینههای لاوصول ماندن یا تاخیر دروصول این مطالبات میبایست بر اساس اعتبار سنجیهای مناسب اقدام به فروش نسیه نمایند. انجام مستقیم امر اعتبار سنجی توسط شرکتها به دلایل مختلف به صلاح نیست و لذا معمولا نهادهایی جهت این امر فعالیت میکنند.
2- وجود فرصتهای سرمایه گذاری کوتاه مدت در بازار پولی: همان طور که گفته شد شرکتها به منظور موفقیت در امر مدیریت بر سرمایه در گردش میبایست در شرایط مازاد نقدینگی فرصتهایی برای استفاده از آن داشته باشند و نبود یا وجود ناکافی این فرصتها موجب نقصان فرآیند مدیریت سرمایه در گردش میشود.
3- وجود فرصتهای تامین مالی کوتاه مدت در بازار پولی: اگر بازار پولی در تسهیل نقل و انتقال وجوه کوتاه مدت کارساز باشد مدیریت سرمایه در گردش نیز آسانتر انجام میشود در غیر این صورت زنجیره مدیریت سرمایه در گردش کامل نمیشود.
4- وجود سیستمها و روشهای عرضه خدمات مناسب بانکی و ارتباطی: سیستمها و روشها و همچنین پست و وسایل ارتباطی ضروریترین وسایل در ارائه خدمات به منظور وصول مطالبات و یا هر گونه نقل و انتقال وجوه هستند.
5- مقررات و قوانین: وجود مقررات و قوانینی که بتوانند نظام مالی کوتاه مدت اقتصاد (بازار پولی و سایر موسسات) را هدایت و نظارت کنند.
(شکل 2-1): شرایط مدیریت سرمایه در گردش
2-3- بخش دوم- چرخه تبدیل وجه نقد
چرخه تبدیل وجه نقد به عنوان جزیی از چرخه عملیاتی (شکل2-2) نشان دهنده دوره یا مدت زمانی است که وجوه نقد به مصرف فرایند عملیاتی شرکت برای تولید یک قلم محصول میرسد. کوتاه کردن این دوره به مفهوم این است که برای حجم معینی از تولید، مقدار کمتری از وجه نقد به مصرف میرسد (سرمایه در گردش کمتری مورد نیاز است و از این رو نیاز به سرمایه کمتر خواهد شد) . با کوتاه کردن متوسط دورهای که پول به صورت موجودی کالاست یا کوتاه کردن متوسط دوره وصول مطالبات یا از طریق طولانیتر کردن مهلت پرداخت حسابهای پرداختنی میتوان چرخش وجه نقد را کوتاهتر کرد. طول زمان چرخش وجه نقد فقط یکی از عوامل تعیین کننده سرمایه در گردش خالص مورد نیاز است. حتی اگر طول زمان چرخش وجه و هر یک از اجزای تشکیل دهنده آن ثابت بمانند، باز هم عامل اصلی، حجم تولید است که تعیین کننده مقدار سرمایهای است که باید به هر یک از مراحل دورهی گردش اختصاص یابد و آن هم در گروه پیشبینی حجم فروش برای آینده نزدیک است. چرخش وجه نقد از زمانی که شرکت بابت مواد اولیه پول پرداخت میکند شروع میشود و تا هنگامیکه مطالبات ناشی از فروش کالا را دریافت میکند ادامه مییابد. طول دوره گردش وجه نقد به شیوهی زیر محاسبه میشود : (سمیل اوغلو و دمیرنیس، 2008).
کالای فروخته شده کالای خریداری شده
دوره حسابهای دریافتنی دوره گردش موجودی کالا
زمان دوره تبدیل وجه نقد دوره حسابهای پرداختنی
وجه دریافت شده وجه پرداخت شده برای کالا
(شکل 2-2): چرخه عملیاتی
جریان نقد عملیاتی، وجه نقد ایجاد شده در نتیجه عملیات شرکت است که معمولاً با کسر شدن همهی هزینههای عملیاتی از درآمدها بدست میآید، اما مجموعهای از تعدیلات بر روی سود خالص صورت میگیرد. یکی از روشهای محاسبهی جریان نقد عملیاتی،صورت جریان وجوه نقد تهیه شده بر اساس اصول پذیرفته شدهی حسابداری آمریکا با سود بعد از مالیات و اقلام استثنایی آغازمیگردد و سپس بابت هزینه استهلاک داراییهای ثابت، سود (زیان) غیر عملیاتیفروشداراییهای ثابت، تغییرات سرمایه در گردش، تغییرات بهرهی پرداختنی و مالیات بردرآمد پرداختنی و درآمد سرمایهگذاری تعدیلاتی انجام میشود. در حالی که صورت جریان وجه نقد بر اساس استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی با سود قبل از مالیات و اقلام غیر مترقبه و بر اساس استانداردهای حسابداری ایران با سود عملیاتی اغاز میشود.
2-3-1- استراتژیهای گوناگون سرمایه در گردش و میزان نقدینگی
شرکتها میتوانند با به کار گیری استراتژیهای گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش میزان نقدینگی شرکت را تحت تاثیر قرار دهند. ایناستراتژیها را میزان ریسک و بازده آنها مشخص میکند مدیران سرمایه در گردش به دو نوع تقسیم میشوند : محافظه کار و متهور (جسور) (ریموند پی نوو، به نقل از جهانخوانی، 1380).
استراتژی محافظه کارانه در مدیریت سرمایه در گردش باعث خواهد شد که قدرت نقدینگی بیش از حد بالا رود. در اجرای سیاست محافظهکارانه سعی میشود که ریسک ناشی از ناتوانی باز پرداخت بدهیهای سررسید شده به پایینترین حد برسد. مدیر در این نوع استراتژی میکوشد تا مقدار زیادی دارایی جاری (که نرخ بازدهشان پایین است) نگه دارد. از این رو شرکتهایی که چنین استراتژی داشته، میکوشند تا مقدار زیادی دارایی جاری (که نرخ بازدهشان پایین است) نگه دارند. این شرکتها دارای ریسک نقدینگی و بازده اندک خواهند بود. سرمایه در گردش با استراتژی جسورانه میکوشد تا با داشتن کمترین میزان دارایی جاری از بدهیهای جاری بیشترین استفاده را ببرد و شرکت را به شکل اداره کند. در اجرای این استراثژی ریسک نقدینگی بالا خواهد بود و شرکتی که استراتژی را به اجرا در آورد بارها در وضعیتی قرار میگیرد که نمیتواند بدهیهای سررسید شده را بپردازد. از سوی دیگر چون حجم داراییهای جــــاری به پایینترین حد میرسد، نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار بالا میرود (البته اگر شرکت ور شکست نشود) شرکتهایی که استراتژی جسورانه در پیش میگیرند ریسک بالایی را میپذیرند و نرخ بازدهشان بالا است (کیایی، 1387،4).
شرکتها میتوانند در اداره امور داراییهای جاری و بدهیهای جاری، استراتژیهای گوناگونی به کار ببرند با ترکیب این استراتژیهای گوناگون میتوان سیاستی را در پیش گرفت که سرمایه در گردش به حد مطلوب برسد
2-3-2- مدیریت موجودی نقد
مدیریت وجه نقد فرایندی است که شرکت را در استفاده بهینه از وجه نقد کمک میکند. ون هورن در تعریف مدیریت وجه نقد میگوید مدیریت وجه عبارت است از اداره وجوه شرکت در جهت حداکثر کردن قابلیت دسترسی به وجه نقد و درآمد بهره و وجوه بلا استفاده. موجودی نقد شامل پول وحساب جاری بانکی است. هدف از مدیریت موجودی نقد دسترسی به مبلغ بهینه (نه کم و نه زیاد) وجه نقد در زمان مورد نظر میباشد. مدیریت صحیح موجودی نقد مستلزم آگاهی از میزان نیازهای نقدی و نیز موجودی فصلی و همچنین محل تامین وجه نقد در تمامی اوقات است که این موضوع خصوصا در شرایط
