
تقویت مهارت های اجتماعی دانشجویان می شود، توانایی علمی و فرهنگی آنان افزایش مییابد، نیازهای زیبایی شناختی شان تامین و فرهیختگی شان افزون می شود. در عصر جدیدی، نقش های تازه ای بر دوش دانشگاه قرار داده شده است بر این اساس، علاوه بر تولید فناوری، نقش و وظیفه دانشگاه، حفظ مزیت های فرهنگی، نوآوری در حوزه دستاورد های انسانی خواهد بود. و این یعنی اینکه دانشگاه با وسعت نظر در حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری، بتواند هم ضرورت های فناورانه را پیگیری کند و هم الزامات فرهنگی و انسانی را فراموش نکند (خنیفر، حسین، 1390، ص96) وجود نارسایی ها و مشکلات فرهنگی، اقتصادی، آموزشی، سیاسی، اجتماعی در دانشگاه ها این نهاد اجتماعی را به انزوا طلبی، بی اعتنایی، و عدم کارآئی می کشاند. سطحی نگری برنامه ریزان و سهل انگاری مسئولان در برابر رفع نارسایی ها مربوط به دانشگاه ها، پیامدهای سوئی به دنبال خواهد آورد که نتایج آن را می توان در افت کیفیت تحصیلی، فعالیتهای فرهنگی و غیره مشاهده شود. پیش از دهه 1950 وظیفه دانشگاهها به طور کلی به انتقال دانش موجود به دانشجویان خلاصه میشد، ولی به تدریج از دهه 1960 به بعد عهده دار تولید دانش و پژوهش و تحقیق در زمینه های علمی و اجتماعی نیز گردیدند و به مرور زمان وظیفه انتقال، بازسازی و
