
(نرخ مالیات– 1 ) EBIT = NOPAT
افزایش در ذخایر معادل سرمایه که در جهت حذف اثر ثبتهای غیر نقدی حسابداری محاسبه میشوندNOPAT را به معیار بسیار واقعی برای اندازه گیری بازده نقدی ایجاد شده برای سرمایه گذاران در اثر فعالیتهای مستمر تبدیل میکنند. نحوه محاسبه آن در بخشهای بعدی توضیح داده میشود.
در محاسبه NOPAT در بخش غیر نقدی حسابداری یک استثناء وجود دارد و آن استهلاک میباشد برای رسیدن به NOPAT هزینه استهلاک باید از درآمدهای عملیاتی کسر گردد زیرا این هزینه قابل قبول مالیاتی است و داراییهای مصرف شده در عملیات شرکت میبایستی قبل از کسر بازده سرمایهگذاری توسط سرمایه گـذاران جایگزین.
2-4-4-5-5- تعریف نرخ بازده سرمایه (r ) و نحوه محاسبه آن
این نرخ، بهرهوری سرمایة بهکار گرفته شده را بدون توجه به روش تامین مالی و فارغ از انحرافات حسابداری که از ثبتهای تعهدی، مفهوم محافظهکاری و عدم احتساب تلاشهای ناموفق به سرمایه ناشی میشوند، اندازهگیری مینماید. این نرخ ممکن است بهطور مستقیم با نرخ هزینة سرمایة شرکت مقایسه شود تا خلق یا از بین رفتن ارزش در شرکت مشخص گردد. نرخ بازدة سرمایه میتواند براساس رویکرد عملیاتی یا رویکرد تامین مالی محاسبه شود (غلامی کلوری، 1387، 49).
1- محاسبه بر اساس رویکرد تامین مالی: اجزای تشکیل دهنده نرخ بازده سرمایه NOPAT وCAPITAL هستند که نحوه محاسبه آنها بر اساس رویکرد تامین مالی به شرح جدول زیر است:
(جدول 2-1): نحوه محاسبه اجزای نرخ بازده سرمایه بر اساس رویکرد مالی
NOPAT
CAPITAL
سود حسابداری (سود خالص)
سود سهام ممتاز
سهم سود سهامداران اقلیت
هزینة بهره بعد از مالیات
افزایش در معادلهای سرمایه
سهام عادی
سهام ممتاز
حقوق اقلیت
بدهیهای بهرهدار
ماندة معادلهای سرمایه
برای محاسبة نرخ بازدة سرمایه براساس رویکرد تامین مالی مراحل زیر بایست مدنظر قرار گیرد:
مرحلة اول)حذف اثرات بدهیها:دراین مرحله تمامی بدهیهای بهرهدارو ارزش فعلی اجارههای سرمایهای نشده، به حقوق صاحبان سهام وهزینة بهرة این بدهیها شامل بهرة منظور شده در اجارهها پس از کسر صرفه جویی مالیاتی ناشی از این هزینهها، به سود حسابداری اضافه میشود.
مرحلة دوم) حذف اثرات سایر انحرافات مالی: برای بهبود نرخ بازده، حذف سایر انحرافات مالی ضروری است در این مرحله سرمایة تامین شده بوسیلة سهامداران ممتاز و سرمایهگذاران اقلیت به CAPITAL و سود تخصیصیافته به این تامینکنندگان به NOPAT اضافه میشود.
مرحلة سوم) حذف انحرافات حسابداری:در این مرحله، اثر انحرافات حسابداری از طریق اضافه کردن ذخایر معادل سرمایه به CAPITAL و اضافه کردن تغییرات دورهای آنها به NOPAT حذف میشود. در زیر تعدیلهای سرمایه جهت محاسبهNOPAT و CAPITAL آمده است:
2- محاسبه بر اساس رویکرد عملیاتی: در رویکرد عملیاتی، CAPITAL عبارت از جمع خالص سرمایة در گردش، خالص داراییهای ثابت و سایر داراییها میباشد.
خالص سرمایة در گردش از طریق کسربدهیهای جاری بدون بهره از داراییهای جاری بهدست میآید. بدهیهای جاری بدون بهره در اصل به وجود آورندة یک منبع تامین مالی خود جوش در شرایط عادی فعالیت شرکت هستند بهطوری که نیاز به یک سرمایة دایمی را برطرف میکنند دلیل عدم احتساب آنها درCAPITAL این است که هزینههای تامین مالی وجوه پرداختی به فروشندگان و کارکنان که معمولاً با تاخیر همراه است در بهای تمام شدة کالای فروشرفته منظور شدهاند و نباید بهواسطة حذف آنها از درآمد چیزی کسب گردد. خالص داراییهای ثابت، شاملخالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات، سرقفلی و سایر داراییهای بلندمدتی میباشد که برای تداوم عملیات شرکت لازم هستند.
برای بهدست آوردن CAPITAL، انجام پارهای تعدیلات روی داراییها بهخاطر وجود ذخایر معادل سرمایه ضروری است که عبارتانداست از اضافه کردن ذخیرة LIFO به موجودیها، اضافه کردن ذخیرة مطالبات مشکوکالوصول به دریافتنیها، اضافه کردن استهلاک انباشتة سرقفلی به سرقفلی، اضافه کردن ماندة داراییهای نامشهود سرمایهای شده به خالص داراییهای ثابت و غیره. همچنین اگر ارزش فعلی اجارههای سرمایهای نشده بهعنوان معادل بدهی درنظر گرفته شود، این مورد نیز میبایست بهعنوان معادل خالص دارایی ثابت درنظر گرفته شود.
جدول(2-2): تعدیلات مورد نیاز محاسبه نرخ سرمایه بر اساس رویکر تامین مالی
تعدیلات لازم در خصوص NOPAT
تعدیلات لازم در خصوص CAPITAL
افزایش در ذخیره مالیات
افزایش در ذخیره کاهش ارزش موجودیها
افزایش در ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها
افزایش ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
افزایش ذخیره مزایای پایان خدمت
افزایش ذخیره هزینه تحقق یافته پرداخت نشده
هزینه استهلاک سرقفلی
افزایش ذخیره Lifo
افزایش داراییهای نامشهود سرمایهای شده
ذخیره مالیات
ذخیره کاهش ارزش موجودیها
ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
ذخیره مزایای پایان خدمت
ذخیره هزینه تحقق یافته پرداخت نشده
استهلاک انباشته سرقفلی
ذخیره Lifo
خالص داراییهای نامشهود سرمایهای شده
سرقفلی ثبت نشده
4-2-4-6- تعدیلات ارزش افزوده اقتصادی
موضوع اصلی به کارگیری EVA، تعدیلاتی است که روی تعدادی از متغیرهای حسابداری از جمله سود حسابداری و سرمایه حسابداری انجام میشود و آنها را به سود اقتصادی و سرمایه اقتصادی تبدیل میکند. استوارت در سال 1991 بیان کرد که درآمدهایی مانند سود هر سهم و بازده سهام و… معیارهای ارزیابی گمراه کنندهای هستند زیرا حسابداران به دلیل رعایت جنبههای احتیاطی در محاسبه سود، پارهای از هزینهها را بیش از حد معمول محاسبه و گزارش مینمایند بنابراین برای رفع نارساییهای موجود در گزارشگری مالی مبتنی بر GAAPپاره ای از تعدیلات را پیشنهاد کرد تا بتوان EVA قابل اتکاتری را محاسبه نمود.
استوارت فقط تعدیلاتی را پیشنهاد میکند که از عهده 4 آزمون زیر برآیند:
آیا تعدیل مورد نظر میتواند اثر بااهمیتی بر EVA داشته باشد؟
آیا با استفاده از آن تعدیل، مدیران میتوانند بر نتایج تاثیرگذار باشند؟
آیا تعدیل مورد نظر به سادگی برای افراد قابل درک است؟
سهولت در تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری.
یانگ و اوبراین تعدیلات حسابداری مهم را به شرح زیر لیست کردهاند: حسابداری کوششهای موفق، هزینه تحقیق وتوسعه، مالیات معوقه، منابع مطالبات مشکوکالوصول و ضمانتنامه ها، ذخیره LIfO، استهلاک سرقفلی، اجاره عملیاتی، حسابداری مخارج سرمایهای و مخارج بازسازی. این معادلها، ارزش دفتری حسابداری حقوق صاحبان سهام را به ارزش دفتری اقتصادی تبدیل میکنند. نتایج حاصل از انجام تعدیلات حسابداری عبارتند از (ایزدی نیا، 1384).
آثار نامناسب احتیاطهای حسابداری برای ارقام سود و سرمایه حذف میشود.
نرخ حسابداری بازدهی سرمایه به نرخ اقتصادی و واقعی نزدیک میشود.
قابلیت پاسخ گویی واحد تجاری در مقابل سهامداران بهبود مییابد.
توانایی مدیران در مدیریت سود محدود و انگیزه آنان کاهش مییابد.
پارهای از اقلام سرمایه که به سودوزیان منظور شده به ترازنامه باز میگردد.
EVA وFCF سال جاری، مقیاس برتری برای ارزیابی عملکرد فراهم میسازد.
در زیر توضیح مختصری از تعدیلات حسابداری ارائه گردیده است:
1- هزینه یابی کامل در مقابل کوششهای موفقیت آمیز: شرکتهایی که روش حسابداری کوششهای موفقیتآمیز را به کار میبرند بایستی مجدداً صورتهای مالی خود را به روش هزینه یابی کامل تنظیم کنند چرا که بخشی از سرمایهای که برای تولید محصولات موفق صرف میشود ناشی از سرمایه گذاری در تولید ناموفق است لذا کلیه هزینههایی که در روش کوششهای موفقیت آمیز به هزینه منظور میگردد باید سرمایهای گردد.
2- داراییهای نامشهود سرمایهای: مخارج تحقیق و توسعه و هزینه آموزش و نظایر آن که از آنها انتظار انتفاع آتی میرود بایستی سرمایهای شده و در ترازنامه به عنوان یک معادل سرمایه به کار رود و در طول یک دوره معقول مستهلک شود. نتیجه سرمایهای کردن و مستهلک کردن مخارج تحقیق و توسعه خالص داراییهای نامشهودی است که به عنوان ذخیره معادل سرمایه در نظر گرفته میشود. همچنین هزینههای بازاریابی و توسعه محصول جدید که موجب کسب سهم اولیه بازار محصول میشود باید سرمایهای و در طول عمر مفید محصولات جدید مستهلک شود زیرا اگر استراتژی مدیریت موفقیتآمیز باشد انتظار میرود این پرداختها طی دوره زمانی بلند مدت انجام شوند.
3- استهلاک انباشته سرقفلی و سرقفلی ثبت نشده: اگر شرکتی، شرکت دیگر را از طریق خرید تحصیل کند در این صورت حسابداران معتقدند که سرقفلی در طول دورهای که نباید بیش از 40 سال باشد مستهلک شود هزینه استهلاک سرقفلی موجب کاهش درآمد شرکت خواهد شد از دیدگاه استوارت چون هزینه مذکور یک هزینه غیرنقدی و غیرقابل قبول مالیاتی است باید آنرا به NOPAT برگشت داد و استهلاک انباشته سرقفلی را به حقوق صاحبان سهام اضافه کرد. حال اگر تحصیل یک شرکت از روش اتحاد منافع انجام پذیرد داراییها و بدهیهای شرکت سرمایه پذیر به ارزش دفتری ثبت میشود به عبارتی سرقفلی شناسایی نمیشود در این روش تحصیل شرکتها، برای محاسبه ارزش افزوده اقتصادی نیازی به تعدیل در NOPAT نیست اما براساس نظر استوارت به ارزش جاری داراییها نیاز داریم بنابراین سرقفلی ثبت نشده به ارزش دفتری سرمایه اضافه میشود تا تبدیل به سرمایه اقتصادی گردد.
4- ذخیرة اولین صادره از آخرین وارده(LIFO): ذخیرة LIFO، تفاوت بین ارزش موجودیها براساس روش FIFOو LIFO میباشد. این ذخیره بیانگر مبلغی است که براساس روش LIFO موجودیها کمتر از واقع ارزیابی شدهاند. اگر شرکت از روش LIFO استفاده کرده باشد، معمولاً این مبلغ در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا میشود. با اضافه کردن ذخیرة LIFO به CAPITAL بهعنوان معادل سرمایه، مبنایارزشیابی موجودیها از LIFO به FIFO تبدیل میشود که تخمین بهتری از بهای جایگزینی جاری موجودیها میباشد. بهعلاوه، با اضافه کردن افزایش در ذخیرة LIFO بهNOPAT، در اثرافزایش موجودیها سود تحققیافته به درآمدها افزوده میشود.تغییرات دورهای در ذخیرة LIFO را میتوان از طریق تفاوت بین بهای تمام شدة کالای فروش رفته بر مبنای FIFO و LIFO بهدست آورد.
5- ذخیره مالیات درآمدی معوقه: مالیات معوقه تفاوت بین مالیات واقعی پرداخت شده و مالیاتهای ثبت شده در دفاتر حسابداری میباشد از آنجایی که استوارت هزینههای غیر نقدی را در تصمیمگیری سرمایه گذاری موثر میداند معتقد است که مالیات فقط زمانی هزینه محسوب میشود که پرداخت شود نه هنگامی که توسط حسابداران ثبت شود بنابراین با اضافه کردن افزایش طی 2سال به حساب سود،NOPAT فقط شامل مالیات واقعی پرداخت شده مورد نظر استوارت میگردد.
6- سایر ذخایر معادل سرمایه: ذخایراحتیاطی بیانگر ابهام در زمان واقعی دریافتها و پرداختهای نقدی میباشند. ذخیرههای مطالبات مشکوکالوصول، نابابی موجودیها، تضمین کالاها و درآمد انتقالی به دورههای آتی باید بهعنوان معادل سرمایه درنظر گرفته شوند به شرطی که بهعنوان یک عملیات مستمر و متوالی درنظر گرفته شوند و متناسب با سطح فعالیت شرکت، رشد یابند، اگر آنها بیشتر ماهیت ضمنی داشته باشند ممکن است از لحاظ کردن آنها بهعنوان معادل سرمایه صرفنظر شود.
2-5- بخش چهارم: تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری
مدیریت سرمایه در گردش حوزهای مهم از مدیریت مالی را در بر میگیرد و ممکن است تاثیر با اهمیتی بر نقدینگی و سودآوری شرکت داشته باشد (شین و سوئنن، 1998). ابزار رایج اندازهگیری مدیریت سرمایه در گردش، چرخه تبدیل وجه نقد است . این
