
قرنها پیش در تفاسیر خود، استنادات فراوانی به بوستان و گلستان سعدی داشتهاند و تأثیرپذیری مفسّران قرآنی از بوستان و گلستان بیانگر ارزش و اعتبار ویژهاي است که این دو کتاب در تبیین مضامین قرآنی توانسته است نگاه اندیشمندان دینی را به خود جلب کنند. به همین خاطر است که این دو اثر برای همهي عصرها و نسل ها رنگ کهنگی و قدیمی به خود نميگیرند و قابل استفادهي فراوان ميباشند.
با توجّه به گستردگی تفاسیر قرآنی و تأثیرپذیری آنها از این دو اثر، از میان تفاسیر قرآنی به برّرسی شواهد شعری بوستان و گلستان سعدی و تأثیر آن بر تفسیرهای (عاملی، خسروی، نور، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان) پرداخته شده است، تا هم ارزش علمی و معنوی این دو اثر برای دانش پژوهان ادبی بیشتر محرز گردد و هم اینکه به خاطر تأثیر شگرفی که زبان شعر بر دل و جان آدمی دارد صاحبان تفاسیر مذکور برای توضیح بیشتر و اثر بخشی ویژه، خود را از سخنان حکیمانهي شیخ اجل بی نیاز ندیده و با شواهد شعری توانستهاند مقصود و اهداف خود را در تبیین آیات قرآنی بهتر بیان کنند و تأثیرگذاری آثار سعدی بر مفسّران قرآن مبیّن این است که قرآن به عنوان یکی از مهمترین منابع برای سرودن اشعار ایشان به شمار ميآید.
1-3- سوالهاي پژوهشی
– میزان تأثیرپذیری برخی مفسّران قرآنی از بوستان و گلستان سعدی تا چه اندازه بوده است؟
– نقش بوستان و گلستان سعدی در برخی تفاسیر قرآنی به چه صورت بوده است؟
1-4- پیشینهي تحقیق
با توجه به برّرسیهاي به عمل آمده در خصوص موضوع مورد بحث، مشخّص گردید که تاکنون هیچگونه کار تحقیقاتی مدوّن و طبقهبندی شدهاي در این مورد صورت نگرفته است، که بتواند الگوی مناسبی در کار پژوهشی پیشرو، قرار گیرد.
1-5 – فرضیّههاي تحقیق
1. مفسّران قرآن در تفاسیر خود از بوستان و گلستان سعدی بهرههاي فراوانی برده اند.
2. استنادات مفسّران قرآن به دو کتاب مذکور بیانگر جایگاه خاصّ و ویژهاي است که این دو اثر در ترویج اندیشههاي دینی دارد.
1- 6- اهداف و انگیزههاي تحقیق
1. بررسی میزان تأثیرپذیری مفسّران قرآنی از بوستان و گلستان سعدی
2. آگاهی از ارتباط معنایی آراء مفسّران با آثار سعدی
1-7- جنبهي نوآوری و جدید بودن تحقیق
با توجّه به تأثیرگذاری شعر بر فهم خواننده، خصوصاً در حوزهي معارف دینی، مفسّران قرآنی جهت تفسیر و توضیح بیشتر از آثار شیخ اجل سعدی در تفاسیر خود شواهد فراوانی ذکر کردهاند. مخصوصاً این که در این زمینه تحقیقات عمیقی(دقیقی) انجام نگرفته است.
1-8 – شیوهي کار تحقیق
تحقیق از نوع توصیفی است و با توجّه به ماهیّت و هدف تحقیق از مطالعات کتابخانهای، کتب تفسیر، نرم افزارهای قرآنی، اسناد و مدارک موجود استفاده شده است.
ابتدا جمعآوری کتابها و منابع لازم و سپس تهیّهي فیشهاي مربوط به بحث و تطبیق اطّلاعات جمعآوری شده با موضوع پایان نامه و دستهبندی و استخراج مطالب صورت گرفته شده است و سپس جمعآوری مطالب در زمینهي مورد بحث و برّرسی ارتباط معنایی بین موضوع مورد بحث نیز انجام گرفت.
فصـل دوّم
معـرّفی«مصلح الدّین شیرازی» معروف به «شیخ اجل»
2-1 – زندگی سعدی
در نوشتن زندگینامه یک فرد، هم ميتوان از شواهد بیرونی یعنی نوشتههاي دیگران، شاهدان عینی و رویدادها و از این قبیل کمک گرفت و هم ميتوان به شواهد درونی یعنی آثار و اظهارات خود آن فرد استنباط کرد. در مورد سعدی از قرار معلوم شواهد بیرونی معتبر وجود ندارد و آنچه هست، مشتی افسانه و نوشتههاي غالباً مغشوش است. بدین دلیل محقّقان به شواهد درونی روی آوردهاند(موحد، 32:1378).
سعدی مقامی بس والاتر از آن دارد که نیازمند شرح و تفصیل باشد او نه تنها در قلمرو زبان فارسی ارجمندترین شاعر و نویسنده ایران، بلکه در خارج از ایران و در حوزهي ادبیّات جهانی، چهرهاي شناخته شده و آشنا دارد و از برجستهترین سخن سرایان جهان است. آثار باقیمانده از سعدی به خصوص بوستان و گلستان مصداق چنین گواهی است. تذکره ها و کتابهای زیادی در مورد سعدی و زندگی او نوشته شده است.
سعدی، درویش مسلک بوده و از خانوادهي او اطّلاع زیادی در دسترس نیست. ضمناً واعظ بوده و شاید از طریق وعظ روزگار ميگذرانیده است.
نویسندگانِ شرح حال او، دوران زندگانی او را از ابتدا به سه بخش تقسیم کردهاند که این نوع تقسیمبندیها براساس نوع برداشتهای مؤلّفین مختلف از آثار سعدی است :
1. سالهای جوانی و تحصیل
2. سالهای جهانگردی
3. سالهای پیری و آرامش
«دورهي زندگی سعدی بسیار متلاطم بوده و تأثیرات شاعر از این تلاطم در آثارش کاملاً پیداست» (ماسه، 17:1364).
هنگام تولّد سعدی حکمران شیراز اتابک مظفرالدّین سوّمین پادشاه از اتابکان فارس بود(همان :18)
2-2- سال تولّد
نگارنده در طول مدّت گردآوری اطّلاعات در کتابهای مختلف به مورد جالبی برخورد نموده است. در منابعی که در دسترس است سال تولّد سعدی یکسان نوشته نشده است و اختلاف آن به وضوح قابل مشاهده ميباشد.
سال تولّد سعدی معلوم نیست و تاکنون در هیچ سندی به نظر نرسیده است. صدو بیست سال عمر او و زمان هایی که بعدها از روی همین اشاره ساختهاند همگی افسانه است. بنابراین برای تحقیق دورهي اول زندگانی سعدی – یعنی از بدو تولّد تا تاریخ نظم بوستان – راهی به جا نميماند جز کمک گرفتن از بعضی اشارات که در «بوستان» و «گلستان» به طور پراکنده آمده و بیشتر حدس و قیاسهای غربیان و محقّقین جدید نیز بر روی همان بنا شده است ( فروغی، 1376: 26).
تولّد سعدی حدوداً بین سالهای (610 تا 615) هجری قمری و آوازهء او هم قبل از حدود سال (650 تا 655 ) هجری ميتواند باشد ( همان : 26).
در یکی از سالهای بین 690 تا 694 هجری قمری در زادگاهش شیراز از دنیا رفته است و با این حساب حداقل سن او هفتاد و پنج و حداکثر هشتاد و چهار سال بوده است (رستگار فسایی، 1375: 71).
بر اساس حدس هایی که از نوشته ها و سرودههاي خود سعدی در «گلستان» و «بوستان»
ميزنند و با توجّه به اینکه سعدی تاریخ پایان نوشته شدن دو اثرش را در خود آنها مشخص کرده است. استنباطهای گوناگونی از تاریخ دقیق تولّد و وفات او صورت گرفته است.
مثلاً استنباطی که بعضی از محقّقین از بیتی در «گلستان» راجع به سن او کرده اند:
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روزه دریابی
(سعدی،1384: 52)
که برحسب آن سعدی در حدود سال ششصد و شش – ششصد و پنجاه و شش را منهای پنجاه کنیم ششصد و شش باقی ميماند – متولّد شده است. این نميتواند چندان قطعی شمرده شود چه اوّل اینکه معلوم نیست که در آن، خطاب شاعر به خود باشد بلکه ظاهراً از نوع هشدار و تنبیه هایی است که آن شاعر را روی سخن صاحبدلان است. دوّم اینکه این بیت مطلع یکی از قصاید سعدی است که سعدی به تناسب مطلب در «گلستان»گنجانده است.
سوّم اینکه اگر بخواهیم این قبیل خطابهای مهم را ملاک تحقیق قرار دهیم باید بگوییم که در موقع نظم «بوستان» یعنی یک سال قبل از «گلستان» هفتاد سال داشته است. زیرا خودش در «بوستان» ميگوید:
الااي که عمرت به هفتاد رفت
مگر خفته بودی که بر باد رفت
( سعدی، 1375: 182)
و این ناقض استنباط مذکور خواهد بود.
یکی از نظرها، نظر محیط طباطبایی است که بر اساس حکایت مسجد جامع کاشغر حکایت پانزدهم از باب پنجم «گلستان» است با شروع: سالی محمّد خوارزمشاه، رحمت الله علیه، باختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد ( سعدی، 1384: 141-142).
و به صلح او که در سال 610 هجری بوده اشاره ميکند و سعدی را در آن تاریخ مشهور ميداند
(روان فرهادی، 183:1366).
نگارنده در کتاب بوستان، تصحیح: یوسفی در باب نهم با موضوع «توبه و راهِ صواب» که با این بیت آغاز ميشود
بیا اي که عمرت به هفتاد رفت
مگر خفته بودی که بر باد رفت
(سعدی، 182:1375)
نتیجه ميگیرد که سعدی حدود سال 585 هجری یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان متولّد شده است و این استنباط توسّط منتقدین و نویسندگانی نیز قابل قبول نیست و رد ميشود زیرا اعتقاد دارند که به هیچ مقیاسی درست نیست. زیرا سلطان خوارزمشاه دولت قراختائیان را به سال 607 هجری از کاشغر بر انداخته و سعدی در این تاریخ متولّد نشده یا طفلی خردسال بوده است (فروغی، 31:1371).
«قزوینی در مقالهي محمّد و حسین سعدی با بیان خاصّ خود مينویسد: حکایت جامع کاشغر فی الواقع لاینحل است»( موحد ،37:1378).
محقّقین جدیدتر اینگونه استدلالها را در مورد تاریخ تولّد سعدی رد کردهاند و اعتقاد دارند که شاعران کلاسیک ایران کمتر اهل (حدیث نفس) بوده اند. بنابراین نميتوان آنها را تأیید کرد.
ماجرای تاریخ تولّد سعدی همچنان ادامه دارد، در واقع هر دو طرف که دو تاریخ متفاوت ارائه داده اند:
1. معتقدان به تولّد سعدی در پانصد و هشتاد و پنج؛
2. معتقدان به تولّد سعدی در ششصد و شش.
فراموش ميکنند که «بوستان» و «گلستان» اثر هنری هستند و از اثر هنری به این سادگی
نميتوان زندگی نامه هنرمند را بیرون کشید.
بنابراین، نظر موحد را ميتوان پذیرفت که نظر غالب نویسندگان را توصیه ميکند یعنی که تاریخ تولّد سعدی را 606 هـ.ق و تاریخ وفات او را 691 هجری ميداند (همان:36-42).
2-3- پدر سعدی
آنگونه که از قراین مشاهده ميشود سعدی در اوانِ کودکی، پدر خود را از دست داده است. وی از تربیت و بالندگی در محضر پدر محروم مانده است.
«پدر سعدی مشهور به عبدالله در دربار سعد زنگی، منصبی داشت و خود سعدی کتاب بوستان را در سال 655 هجری قمری و گلستان را در سال 656 هجری قمری به اتابک ابوبکر بن سعد بن مودود سلغری، اهدا کرد» ( آذر، 14:1375).
سعدی در کودکی یتیم شد و تحت تربیت نیای مادری خود، مسعود بن مصلح الفارسی پدر
قطب الدّین شیرازی قرار گرفت و مقدّمات علوم ادبی و شرعی را نزد او در شیراز آموخت. بعد برای اتمام تحصیلات در سال 621-620 هجری قمری به بغداد سفر کرد.
2-4-تخلّص سعدی
شاید برخی هنگام شنیدن نام سعدی متوجّه نشوند که (سعدی) تخلّصی است که از نام یکی از ممدوحینش گرفته شده است.
بنابر برخی روایتها دو دلیل بر تخلّص این شاعر ذکر کرده اند:
اوّل اینکه: این لقب را سعدی از ممدوح خود گرفته، برای احترام به او سعدی را انتخاب کرد.
دوّم اینکه: مصلح الدّین از طایفهي بنی سعد بوده و این لقب را از آنجا گرفته است.
در سراسر کلّیات سعدی قبل از سلطنت اتابک مظفرالدّین ابوبکر سعد زنگی، نام هیچکدام از امرا و حکّام و سلاطین فارسی وجود ندارد، در حالی که بعد از این تاریخ حدود سال 680 هجری یعنی حدود ده سال پیش از وفات سعدی نام تمام اتابکان سلغری واکثر امرا و حکّام مغول در فارس در کلّیات او دیده ميشوند(سعدی، 1375: 627-684).
اگر چه بنابر روایت تذکره دولتشاه؛ پدر شاعر، عبدالله در خدمت سعد بن زنگی بوده و لقب
(سعدی) را از برای خود برگزیده بود، امّا بیشتر احتمال دارد که خود شاعر به عنوان حق شناسی تخلّص سعدی را انتخاب کرده باشد (ماسه، 22:1364).
محیط طباطبایی، این گونه اصل و نسب سعدی را بر ميشمرد که:«مصلح الدّین ابو محمد عبدالله پسر مشرف الدّین ابوعبدالله ابن مصلح بن مشرف شیرازی، از قبیلهي بنی سعد از احفاد سعد بن عباده خزرجی انصاری صحایی مشهور به سعد غیور بوده است.»
یکی از احفاد سعد بن عباده انصاری پیش از سدهي پنج هجری به فارس آمده ودر شیراز اقامت گزیده و طایفه هایی از علمای دینی را در آن شهر با نسبت سعدی به وجود آورده بود(روان فرهادی 1366: 187).
سختم آید که به هر دیده تو را مينگرند
همه قبیلهي من عالمان دین بودند
سعدیا غیرتت آمد نه عجب سعد غیور
(سعدی ،85:1375)
مرا معلّم عشق تو شاعری آموخت
(همان :239).
مصلح الدّین عبدالله از ازدواج مشر
