
کودتا امکانپذير نبود.
– شعار جمهوري دمکراتيک از سوي حزب توده به ضرر مصدق تمام شد.
– دولت آمريکا براي کودتا بودجهي هنگفتي در نظر گرفتهشده.
– مردم در فاصلهي 25 تا 28 مرداد خودشان به خيابان آمده بودند و در راهپيماييها و تظاهرات شرکت داشتند.
– آيتالله کاشاني سهم خود را از دولت ميخواست.
– آيتالله کاشاني با مأموران سيا و اسآياس رابطه داشت.
– پولهاي کمي که مأموران سيا براي کودتا هزينه کردند، بين پهلوانهاي زورخانه توزيع شد.
– شعبان جعفري از طرفداران آيتالله کاشاني بود و بنا به توصيه و راهنماييهاي وي از مصدق طرفداري يا عليه وي آشوب بهپا ميکرد.
7-1-1-4- گزارش هفتم: بررسي دلايل و روند شکلگيري کودتاي 28 مرداد
تاريخ: 31/5/1392، ساعت: 22:00، زمان:9:30، گزارش ابتدايي برنامه صفحه دو آخر هفته
گزارشگر: نفت ايران در 29اسفند 1329 ملي شد. 4 دهه پس از کشف نخستين چاه نفت در مسجدسليمان. دو ماه بعد با به نخستوزيري رسيدن محمد مصدق ملي سازي صنعت نفت به اجرا گذاشته شد و کارشناسان بريتانيايي خوزستان را ترک کردند. مهدي بازرگان از اعضاي گروهي بود که به دستور محمد مصدق و با بدرقه تيمسار زاهدي وزير کشور به آبادان رفت تا چرخهاي بزرگترين پالايشگاه جهان را دوباره به حرکت درآورد. بريتانيا مانع از صادرات نفت ايران ميشد و با افزايش تنش هري ترومن رئيسجمهوري دموکرات آمريکا تلاش کرد با ميانجيگري بين تهران و لندن آتش بحران را فروبنشاند.
مارک گازيرووسکي، نويسنده کتاب “محمد مصدق و کودتا”: ايران براي آمريکا که در اوج جنگ سرد بود اهميت راهبردي داشت آمريکا و شوروي در سراسر جهان درگير بودند.
جنگ کره در جريان بود و آمريکا نگران گسترش کمونيسم در جهان بود. اوضاع ايران هم نگرانکننده بود و دولت ترومن در حلوفصل مسالمتآميز تنش ميان اين کشور و بريتانيا تأکيد ميکرد.
استيون کينزر، نويسنده کتاب “همه مردان شاه”: ترومن مانند بسياري از آمريکاييها در دوران پس از جنگ جهاني اعتقاد داشت دوره استعمارگري بريتانيا گذشته و آمريکا نبايد به اين کشور براي حفظ مستعمراتش کمک کند.
دادگاه بينالمللي لاهه در تابستان 1330 به ايران توصيه کرده بود تا زمان وصول توافق با بريتانيا به شرکت نفت انگليس و ايران اجازه دهد تا به آبادان بازگردد مخالفت مصدق با تهديد بريتانيا به اقدام نظامي همراه بود؛ موضوعي که با مخالفت شديد آمريکا مواجه شد.
ملکم برن، آرشيو امنيت ملي آمريکا: دولت ترومن اصرار داشت که بريتانيا دست به حمله نزند، چراکه نگران بروز مشکلات بيشتر بود.
در آن روزها بحران سياسي و محاصره اقتصادي ايران بهوسيله بريتانيا اين کشور را در وضع بدي قرار داده بود. وخامت اوضاع هري ترومن را نگران کرده بود که حزب توده با الگوبرداري از حوادث سال 1948 در ايران را در مدار شوروي قرار دهد.
گازيرووسکي: دولت ترومن مصدق را سياستمداري مليگرا ميانهرو و محبوب ميدانست و تفکرات مليگرايانه او را درک ميکرد. در ديد ترومن مصدق نهتنها براي ايران خوب بود که همان رهبري بود که ميخواست در ديگر کشورهاي خاورميانه هم ببيند.
هري ترومن در نامهاي به محمد مصدق خواستار ميانجيگري ميان ايران و بريتانيا شد و هريمن را بهعنوان نماينده ويژه به تهران فرستاد.
برن: مأموريت هريمن براي آمريکا اهميت داشت و به آن اميدوار بودند. هريمن ديدارهاي زيادي با مصدق و ديگران داشت و براي حل موضوع ابتکار عمل داشت ولي موفق نشد.
محمد مصدق در پانزدهم مهر 1330 در نيويورک از هواپيما پياده شد تا در نشست شوراي امنيت که به درخواست بريتانيا برگزار ميشد شرکت کند. محمد مصدق در جلسات شوراي امنيت با تشبيه رابطه ايران و بريتانيا به رابطه گرگوميش درباره حق مالکيت کشورش بر منابع عظيم نفتي خود سخنراني کرد.
کينزر: اين چالش بزرگي به روش اداره جهان بود. به ياد داشته باشيد که هنوز کاسترو، نکرومن و سوکارنو پديدار نشده بودند حضور مصدق در آمريکا به بسياري از مردم اين کشور و ديگر کشورهاي صنعتي براي نخستين بار فرصت داد تا سخنان رهبر يک کشور فقير را بشنود که ما داريم از اينکه شما ذخاير طبيعيمان را به يغما ميبريد رنج ميبريم و اين عادلانه نيست.
مصدق پس از نيويورک به دعوت ترومن به واشنگتن رفت ولي پس از مذاکراتي طولاني بدون نتيجه به ايران بازگشت. در زماني که آقاي مصدق در سفر بود وينستون چرچيل توانست در بريتانيا با انتقاد از دولت کلمنت اتلي به خاطر مسامحه در برابر ايران بار ديگر به نخستوزيري برسد با اين تغيير موضع بريتانيا در برابر ايران تندتر شد. در آمريکا هم با جواب ندادن ديپلماسي طرحهاي ديگري مطرح ميشد.
برن: نظريههايي وجود داره که در چند سال اخير بيشتر به آن تأکيد شده مبني بر اينکه بريتانيا و همينطور آمريکا بهعنوان متحدش بهرغم شعارهايشان درباره ايران هيچگاه نميخواستند شاهد ملي شدن صنعت نفت ايران و اداره اين صنعت به دست ايرانيها باشند.
? ماه پس از سفر آقاي مصدق با آمريکا اختلاف او با شاه بر سر انتصاب وزير جنگ، استعفاي نخستوزير را به همراه داشت. نتيجه آن قيام 30 تير و بازگشت مصدق به قدرت بود. موقعيت محمد مصدق بهظاهر تثبيتشده بود ولي غرب نگرانيهاي خود را داشت.
گازيرووسکي: در پي رخدادهاي 30 تير و ناآراميها در ايران تحليل آمريکا و بريتانيا اين بود که تسلط مصدق بر اوضاع دارد کم ميشود و اتکايش به کمونيستها بيشتر به نظر آنها اوضاع به سمتي حرکت ميکرد که ميتوانست به نفع شوروي باشد.
سيزدهم آبان 1331 آيزنهاور نامزد جمهوريخواهان با وعده مبارزه با کمونيسم به رياست جمهوري آمريکا انتخاب شد. با پيروزي او دولت چرچيل فرصت را براي همکاري مشترک اطلاعاتي عليه محمد مصدق مناسب ديد و نمايندگاني را به واشنگتن فرستاد تا مقدمات سرنگوني او فراهم شود.
کينزر: فکر نميکنم آيزنهاور در ابتدا غرض خاصي را به مصدق داشت ولي برادران دالس چرا و بريتانياييها اين را ميدانستند.
جان فاستر دالس و برادرش آلن که در دولت آيزنهاور وزارت خارجه و مديريت سيآياي را بر عهده داشتند پيش از آغاز به کار رئيسجمهوري جديد تلاش براي سرنگوني مصدق را آغاز کرده بودند. تشديد بحران اقتصادي ايران به خاطر تحريمهاي نفتي بريتانيا و جدا شدن آيتالله کاشاني و گروهي از اعضاي جبهه ملي از حلقه حاميان محمد مصدق نخستوزير ايران را در وضع بدي قرار داده بود. درنهايت با شکست ديپلماسي آيزنهاور با سرنگوني مصدق موافقت کرد. انتشار اسناد باقيمانده از عمليات آژاکس زواياي مختلفي از حضور مأموران اطلاعاتي آمريکا در ايران با هدايت کرميت روزولت و همکاري آنها با شبکه اطلاعاتي بريتانيا و عوامل داخلي را مشخص کرد.
برن: نقش سيآياي حياتي بود ولي بدون کمک شبکههاي داخلي و گروهي از ايرانيان مانند شاه، زاهدي، حتي خود مصدق، روحانيون که هنوز نقششان واضح نيست و اوباش موفقيت اين کودتا امکانپذير نبود.
مجريان عمليات آژاکس پس از يک تلاش ناموفق درنهايت توانستند در ?? مرداد 1332 مصدق را از قدرت برکنار کنند. فضلالله زاهدي به نخستوزيري رسيد و نگراني غرب از افتادن ايران در دامان شوروي برطرف شد. شاه هم براي ادامه سلطنت از ايتاليا به ايران بازگشت تا 25 سال بعد حريف ديگري او را از ميدان به درکند.
طولي نکشيد که دانشجوياني که خود را پيرو خط امام ميناميدند از ديوارهاي سفارت آمريکا بالا رفتند. آنها ميگفتند نگران تکرار حوادث سال 32 هستند. کودتاي ?? مرداد ?? سال است بر روابط بين دو کشور سايه انداخته.
استخراج اطلاعات گزارش هفتم:
واژگان:
مثبت: کشف نخستين چاه نفت، بدرقه، حلوفصل مسالمتآميز تنش، سياستمداري مليگرا ميانهرو و محبوب، ميانجيگري، ابتکار عمل، اداره جهان، ذخاير طبيعي، دعوت؛
منفي: مانع، دوره استعمارگري بريتانيا، مخالفت شديد، اقدام نظامي، بحران سياسي، محاصره اقتصادي، وضع بد، حوادث، رابطه گرگوميش، چالش بزرگي، کشور فقير، يغما، مذاکراتي طولاني بدون نتيجه، تسلط کم مصدق بر اوضاع، مسامحه، همکاري مشترک اطلاعاتي، شکست ديپلماسي، سرنگوني، حياتي، تلاش ناموفق، برکنار، نگراني، حريف؛
افراد و نهادها:
مصدق: خوزستان، تيمسار زاهدي وزير کشور دولت دکتر مصدق، مهدي بازرگان، دادگاه بينالمللي لاهه، کشورهاي خاورميانه، نيويورک، شوراي امنيت، کاسترو، نکرومن، سوکارنو، کشورهاي صنعتي، کشور فقير؛
آمريکا: هري ترومن رئيسجمهوري دموکرات آمريکا، جنگ سرد، جنگ کره، آوريل هريمن، واشنگتن، آيزنهاور نامزد جمهوريخواهان، برادران دالس، جان فاستر دالس و برادرش آلن، وزارت خارجه، مديريت سيآياي، سفارت آمريکا؛
انگليس: کارشناسان بريتانيايي، وينستون چرچيل، کلمنت اتلي؛
شاه: ايتاليا؛
آيتالله کاشاني: آيتالله کاشاني،روحانيون؛
حزب توده: چکسلواکي، کمونيستها، شوروي؛
خنثي: مسجدسليمان، آبادان، بزرگترين پالايشگاه جهان؛
قطببندي:
ارزشهاي منتسب به دکتر مصدق و جبهه ملي:
* مهدي بازرگان به آبادان رفت تا چرخهاي بزرگترين پالايشگاه جهان را دوباره به حرکت درآورد.
* اوضاع ايران نگرانکننده بود.
* محمد مصدق در جلسات شوراي امنيت با تشبيه رابطه ايران و بريتانيا به رابطه گرگوميش درباره حق مالکيت کشورش بر منابع عظيم نفتي خود سخنراني کرد.
* حضور مصدق در آمريکا به بسياري از مردم اين کشور و ديگر کشورهاي صنعتي براي نخستين بار فرصت داد تا سخنان رهبر يک کشور فقير را بشنوند.
* اختلاف او با شاه بر سر انتصاب وزير جنگ، استعفاي نخستوزير را به همراه داشت.
* نتيجه آن قيام 30 تير و بازگشت مصدق به قدرت بود.
* مصدق پس از مذاکراتي طولاني بدون نتيجه به ايران بازگشت.
* موقعيت محمد مصدق بهظاهر تثبيتشده بود.
ارزشهاي منتسب به آمريکا:
* هري ترومن رئيسجمهوري دموکرات آمريکا تلاش کرد با ميانجيگري بين تهران و لندن آتش بحران را فروبنشاند.
* ايران براي آمريکا اهميت راهبردي داشت.
* آمريکا نگران گسترش کمونيسم در جهان بود.
* دولت ترومن در حلوفصل مسالمتآميز تنش ميان اين کشور و بريتانيا تأکيد ميکرد.
* ترومن اعتقاد داشت دوره استعمارگري بريتانيا گذشته است.
* آمريکا نبايد به اين کشور (انگليس) براي حفظ مستعمراتش کمک کند.
* با مخالفت شديد آمريکا مواجه شد.
* دولت ترومن اصرار داشت که بريتانيا دست به حمله نزند.
* وخامت اوضاع هري ترومن را نگران کرده بود
* مصدق پس از نيويورک به دعوت ترومن به واشنگتن رفت.
* دولت ترومن مصدق را سياستمداري مليگرا ميانهرو و محبوب ميدانست و تفکرات مليگرايانه او را درک ميکرد.
* در ديد ترومن مصدق نهتنها براي ايران خوب بود که همان رهبري بود که ميخواست در ديگر کشورهاي خاورميانه هم ببيند.
* ترومن خواستار ميانجيگري ميان ايران و بريتانيا شد.
* مأموريت هريمن براي آمريکا اهميت داشت و به آن اميدوار بودند.
* تسلط مصدق بر اوضاع دارد کم ميشود
* آيزنهاور نامزد جمهوريخواهان با وعده مبارزه با کمونيسم به رياست جمهوري آمريکا انتخاب شد.
* فکر نميکنم آيزنهاور در ابتدا غرض خاصي را به مصدق داشت.
* جان فاستر دالس و برادرش آلن پيش از آغاز به کار رئيسجمهوري جديد تلاش براي سرنگوني مصدق را آغاز کرده بودند.
* درنهايت با شکست ديپلماسي آيزنهاور با سرنگوني مصدق موافقت کرد.
* انتشار اسناد باقيمانده از عمليات آژاکس زواياي مختلفي از حضور مأموران اطلاعاتي آمريکا را مشخص کرد.
* نقش سيآياي حياتي بود.
ارزشهاي منتسب به انگليس:
* کارشناسان بريتانيايي خوزستان را ترک کردند.
* بريتانيا مانع از صادرات نفت ايران ميشد
* مخالفت مصدق با تهديد بريتانيا به اقدام نظامي همراه بود.
* محاصره اقتصادي ايران بهوسيله بريتانيا اين کشور را در وضع بدي قرار داده بود.
* با اين تغيير (نخستوزيري چرچيل) موضع بريتانيا در برابر ايران تندتر شد.
* با پيروزي او (آيزنهاور) دولت چرچيل فرصت را براي همکاري مشترک اطلاعاتي عليه مصدق مناسب ديد.
* چرچيل نمايندگاني را به واشنگتن فرستاد
