
صورت عادلانه صورت نمی گیرد، هر روز فقرا فقیرتر و اغنیا ثروتمندتر می شوند، فاصله طبقاتی فزونی می یابد و به علت عدم آموزش های اجتماعی و ضعف فرهنگی و فقدان احساس همبستگی ناشی از مادی گرایی و فردگرایی ـ كه از ویژگی های جوامع در حال توسعه است ـ افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی عدالتی اجتماعی نیستند. در نتیجه، ارزش های اجتماعی فاقد اعتماد می شوند، نظارت اجتماعی سست می گردد و بزهكاری و تبهكاری عمومیت پیدا می كنند(ستوده،1380).
▪ نقش محیط جغرافیایی و محل سكونت
نقش محیط جغرافیایی شهر، از جمله شهرهای مرزی كه امكان انتقال مواد مخدر به راحتی صورت می گیرد، و نیز محل سكونت در گرایش افراد به اعتیاد نقش بسزایی دارد.در مورد محل سكونت، این مسئله اهمیت دارد كه غالب افراد معتاد در مناطق حاشیه ای و مناطق قدیمی كه دارای كوچه های پر پیچ و خم و خانه های مخروبه می باشد، زندگی می كنند. واقعیت این است كه محیط های آلوده می توانند زمینه مساعد شكوفایی استعدادهای موجود در افراد برای ارتكاب به جرم و اعتیاد را ایجاد نمایند. در این گونه مناطق كه اغلب مناطق فقیرنشین می باشند، امكانات رفاهی و مراكزی مانند سینما، پارك و امكانات رفاهی كمتر وجود دارند و جوانان برای گذران اوقات فراغت خود به اجبار به طرف اعتیاد كشانده می شوند. از سوی دیگر، غالباً این گونه مكان ها از طرف نیروی انتظامی كمتر نظارت می شوند. همچنین اغلب روستاییان و مهاجران خارجی در محله های قدیمی، شلوغ و مخروبه ها كه از مراكز شهرها به دور هستند اسكان می یابند و به دلیل آنكه این افراد، اغلب شغلی ندارند و در بین مردم شناخته شده نیستند، خیلی راحت و بهتر می توانند به توزیع مواد مخدّر و در نهایت، مصرف آن روی آورند(ستوده،1380).
▪ نقش دوستان ناباب
عضویت در گروه همسالان برای نخستین بار كودكان را در فرایندی قرار می دهد كه بیشترین میزان جامعه پذیری به صورتی ناخودآگاه و بدون هرگونه طرح سنجیده ای در آن انجام می پذیرد. گروه همسالان برخلاف خانواده و مدرسه، كاملا حول محور منافع و علایق اعضا قرار دارد. اعضای این گروه می توانند به جستوجوی روابط و موضوع هایی بپردازند كه در خانواده و مدرسه با تحریم مواجه است.تقریباً در ۶۰ درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد.ارتباط و دوستی با همسالان مبتلابه سوء مصرف مواد، عامل مستعدكننده قوی برای ابتلای نوجوانان و جوانان به اعتیاد است. مصرف كنندگان مواد برای گرفتن تأیید رفتار خود از دوستان سعی می كنند آنان را وادار به همراهی با خود نمایند. نظریه همنشینی افتراقی مؤید این دلیل می باشد. در این نظریه، كجروی و انحراف اجتماعی ناشی از آن است كه فرد رفتار نابهنجاری را در خلال فرایند جامعه پذیری و یادگیری فراگرفته و آن را از طریق همانندسازی یا درونی كردن ارزش ها، در درون خود جایگزین كرده است و به صورت رفتار بروز می دهد. در این تحلیل، خانواده، دوستان و گروه همسالان بیشترین نقش را برعهده دارند.گروه همسالان، بخصوص در شروع مصرف سیگار، بسیار مؤثرتر است. بعضی از دوستی ها صرفاً حول محور مصرف مواد شكل می گیرد(باوی،1388).
2-4-2 عواملی چند در گرایش به اعتیاد
ـ نقش توسعه صنعتی و مهاجرت و حاشیه نشینی;
ـ نقش ضعف اجرای قوانین و مقررات;
ـ نقش بی سوادی و عدم آگاهی فرد;
ـ نقش زندان و عدم تأثیر آن;
ـ نقش وسایل ارتباط جمعی(همان منبع).
2-5 ویژگی های اعتیاد
اعتیاد داراي چهار ويژگي عمده مي باشد که عبارتند از :
1. تمايل و احتياج شديد به صورتيکه به هر وسيله اي آن ماده اعتياد آور را به دست مي آورد .
2. وابستگي بدني و رواني به اثرات ماده اعتياد آور ، وابستگي جسمي يک حالت فيزيولوژيک است که با استعمال مکرر ماده اعتياد آور به وجود مي آيد و باعث ادامه استعمال آن مواد مي شود و قطع آن باعث سندرم و نشانه هاي محروميت مي گردد که آن نشانه ها عبارتند از آب ريزش از چشم و بيني و خميازه و عرق کردن ، بي خوابي يا پرخوابي ، اضطراب ، تهوع ، اسهال ، دل درد … .
3. گرايش به ازدياد مصرف ماده اعتياد آور که به اين پديده تحمل گفته مي شود يعني تحمل دارويي را از دو طريق مي توان تشخيص داد :
الف- نياز به افزايش مقدار ماده براي رسيدن به مسمويت يا تاثير دلخواه
ب- کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادير يکساني از آن دارو .
4. اثرات منفي و ضرر و زيان نسبت به مصرف کننده و جامعه . مواد مخدر هم ضرر مادي و عوارض رواني براي شخص و هم آسيب اقتصادي و اجتماعي براي جامعه دارد(گلپرور و همکاران،1382).
2-6 سبب شناسي اعتياد
الف: عوامل فردي در گرايش به اعتياد
1- مشخصات دموگرافيك معتادان: علل گرايش به اعتياد عوامل متفاوتي از جمله فردي ، خانوادگي و اجتماعي را شامل ميشود.
2- صفات شخصيتي مستعد كننده اعتياد
3- استرسيهاي فردي و اعتياد
4- تاثير بيماريهاي جسمي و رواني بر اعتياد من جمله افسردگي، اضطراب
ب: عوامل خانوادگي مستعد كننده اعتياد
1- ارتباط نوع تربيت فرزندان با شروع اعتياد
2- بيتوجهي به نيازهاي اعضاء خانواده
3- اختلافات خانوادگي
4- فقدان والدين و آسيبهاي اجتماعي
5- الگوهاي خانوادگي و اعتياد
ج: برخي عوامل اجتماعي زمينهساز اعتياد.
1- تأثير روابط دوستان و همسالان
2- عوامل تحصيلي موثر در اعتياد دانشآموزان
3- نقش محل سكونت در شيوع اعتياد
4- تاثير عوامل فرهنگي در گرايش به اعتياد
د: برخي صفات شخصيتي مستعد كننده اعتياد:
– افرادي كه رفتارهاي آنها غيرقابل پيشبيني است و به عواقب رفتار خود نميانديشند اگر مواد در اختيار آنها قرار بگيرد بدون توجه به پيامد آن مصرف ميكنند .
– افرادي كه خلق ناپايدار دارند يعني بدون علت خوشحال و يا ناراحت مي شوند.
– كساني كه رفتارهاي خود آزارانه داشته
– افرادي كه وقتي احساس ناكامي و شكست مي كنند
– افرادي كه در پي جلب توجه ديگران هستند و به آساني تحت تأثيرديگران قرار ميگيرند(باوی،1388).
2-6-1 عوامل اجتماعي و فرهنگي
1- خانواده:
خانواده يكي از مهمترين عوامل محيطي اجتماعي و فرهنگي است كه در سوء مصرف مواد سهيم ميباشد به ترتيبي كه اكنون دلايل مؤكدي مبني بر نقش ساختاري خانواده درمصرف، سوء مصرف و وابستگي به مواد وجود دارد مشاهدات تجربي براساس نظرگاههاي مختلف نسبت به رابطه ميان خانواده و وقوع وابستگي در اعضاء از يكديگر متفاوت و قابل تمايز ميباشند به تاكيد چيريلو و همكاران وسيعترين بررسيها درباره خانوادههايي با يك عضو معتاد به مواد كه در ايالات متحده آمريكا انجام شده است.( باوی، 1388)
2- رابطه زناشويي والدين
اغلب مواقع خانواده و به ويژه روابط زناشويي والدين عامل واسطهاي براي مسائل و مشكلات است كه براي فرزندان پيش ميايد چنين ارتباطي از بسياري جهات فهم تحول و رشد كودكان و فرزندان در خانوادهها را پيچيده مينمايد متغيرهاي مربوط به روابط زناشويي والدين نسبت به روابط والدين كودك داراي تأثيرات مستقيم كمتري برآغاز سوء مصرف در فرزندان است اما با عوامل خطر ديگر كه بر مصرف مواد در فرزندان تاثير دارد تعاملي تنگاتنگ دارد بعضي محققان من جمله را بينز بر پايه پژوهشهاي خود پي بردهاند كه تعارضهاي زناشويي و خانوادگي با بزهكاري و مصرف مواد توسط فرزندان و كودكان خانوادهها مرتبط هستند (باوی، 1388).
3- مصرف مواد توسط والدين و حيطه شخصيتي والدين
مصرف مواد توسط والدين با مصرف مواد توسط فرزندان ارتباط دارد چنين ارتباط و انتقالي از جانب والدين به فرزندان شايد ژنتيكي و شايد هم بازتابي از فرآيند الگوبرداري از والدين باشد در حقيقت نه تنها مصرف مواد توسط والدين داراي اهميت است بلكه نگرشهاي والدين نسبت به مواد نيز در اين بين نقش بازي ميكنند والديني كه نسبت به مصرف مواد شكيبايي و تحمل نشان ميدهند احتمال بيشتري دارد فرزنداني داشته باشند كه مصرف كننده مواد باشند ويژگيهاي شخصيتي والدين در مصرف مواد توسط فرزندان نيز اهميت دارد اما تاثير اين عوامل تحت تاثير ارتباط با ديگر عوامل ميباشد عامل مهم براي والدين اين است كه جهت همانند سازي فرزندان با خود رفتارها و ارزشهاي رسمي و مطلوبي به آنها ارائه دهند به ويژه درمورد مادران، فقدان سازگاري روانشناختي يكي از عوامل تعيين كننده در مصرف مواد توسط فرزندان است. (همانمنبع ص:114)
4- خواهران و برادران
نوجواناني كه خواهر يا برادر مصرف كننده مواد دارند گرايش آنها به مصرف مواد احتمالاً افزايش مييابد در حقيقت تأثير شخصيت يك برادر بزرگتر بر شخصيت برادر كوچكتر به فرآيند همانند سازي و الگوبرداري قابل انتساب است اين همانند سازي احتمال داردكه به ارزشها نگرشها و جهتگيريهاي رفتاري مشترك منجر شود. روابط خواهر و برادران كه با ويژگي كشمكش بيشتر ميان خواهران و برادران مشخص ميشود به صورت زير با يكديگر ارتباط مييابند. روابط نابسامان خواهران و برادران منجر به تنش و فشار دروني بيشتر ميشود پس اين تنش، رفتار و نگرشهاي رسمي كمتري را در ارتباط ميان خواهران و برادران بوجود ميآورد و در پايان احتمال مصرف مواد را چنين روابطي افزايش ميدهد. روابط خواهران و برادران همچنين با عوامل مربوط به والدين، تعامل دوسويه دارد (همان منبع ص:117 و 118).
5- همسالان
گرايش به مصرف مواد در نوجوانان و جوانان بيش از والدين تحت تأثير همسالان قراردارد عليرغم اينكه تمركز اصلي در بحث مربوط به رابطة همسالان در گرايش به مصرف مواد بر روي اثرات مستقيم اين رابطه است ولي بايد توجه داشت كه عوامل ديگري چون صميمت دوستان، پايبندي به ارزشهاي اجتماعي وپيشرفت تحصيلي نيز ميتواند در حفاظت از گرايش به مصرف مواد اهميت داشته باشد در واقع بايد احتمال عليت متقابل و احتمال وجود حلقههاي بازخوردي ميان مصرف مواد توسط دوستان و مصرف مواد توسط فرد را همواره در نظر گرفت نوجواناني كه مصرف كنند. مواد هستند احتمالاً بيشتر با دوستاني كه سوء مصرف كننده مواد هستند ارتباط دارند و اين ارتباط خود شانس درگيري بيشتر با مواد و ماندن در وضعيت يك مصرف كننده را افزايش ميدهد (همان منبع ص:133)
6- انتظارات و نگرشهاي فرهنگي و اجتماعي
بيلز طي مطالعات خود برروي جوامع مختلف اظهار ميدارد كه بروز شيوع اعتياد در يك جامعه به سه عامل فرهنگي بسيار مهم وابسته است:
1- ميزان تنش و فشار دروني كه در اثر فرهنگ بوجود ميآيد
2- تشويق مصرف مواد از طريق فرهنگ
3- ميزان آمادگي و شرايطي كه هر فرهنگ براي جانشين ساختن احتياجات ارضاء نشده و سازگاري با تنش و اضطراب آماده ميسازد.
برداشت و نگرش هرجامعه نسبت به مواد و افراد معتاد از عوامل مهمي به شمار ميرود كه در گسترش اعتياد نقش بازي ميكند نگرشها و برخورد جوامع و فرهنگهاي گوناگون در مراحل اوليه شيوع مواد به دليل اثرات مثبت درماني آن به نوعي مثبت بوده ولي به مرور با فراگير شدن مصرف مواد و گسترش اعتياد و پيوند يافتن آن با بسياري از مشكلات اجتماعي از جمله جرم و جنايت و مشكلات خانوادگي تبديل به طرد و جهتگيري مقابلهاي شده است. (همان منبع ص:134).
2-7 واكنشهاي اجتماعي در برابر اعتياد
معمولاً واكنش اجتماعي مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت بوده است. بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف كرد كه اعتياد را بيشتر يك مسئله شخص و فردي ميدانند نه اجتماعي، در حاليكه برعكس است وبيشتر مسئله و مشكل اجتماعي است نه شخصي در هند مصرف ماريجوانا و به حدي مصرف داردكه كاملاً عادي تلقي ميشود و حتي در برخي مجالس عروسي نوعي نوشيدني به ميهمان ميدهند كه تركيبي است از ماريجوانا و شيره آب ميوه ودر اين جشنها حتي افراد مذهبي هم ذائقه خود را با اين نوشيدني شيرين ميكنند و اگر آنها به مصرف اين مواد عادت كنند جاه و جلال خود را در جامعه از دست نخواهند دارد چون اين كار از نظر مردم غيرعادي نيست و اعتياد افراد مذهبي تنفر مردم عادي را بر نميانگيزد.مصرف دارويي و مجلسي ترياك و مرفين به خصوص درمورد تخفيف و رهايي از دردهاي جسمي به داروسازان كمك كرده تا از ترياك و مشتقات آن داروهاي آرام بخش تهيه كنند و اغلب
