
تحقیق
1-بررسی و شناسایی مفهوم مددکاری اجتماعی
2-بررسی و شناسایی نحوه تاثیر مددکار اجتماعی در پیشگیری از جرم و بزه در جامعه
3– بررسی و شناسایی نحوه تاثیر مددکار اجتماعی در کاهش جرم و بزه در جامعه
و- روش تحقیق
روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که اطلاعات آن از طریق مطالعه و جمع آوری کتاب ها، مقاله ها، قوانین، لوایح و سایر منابع مرتبط (شیوه کتابخانه ای) صورت می پذیرد.
ز- روش تجزیه و تحلیل داده ها
این تحلیل جنبه کیفی دارد و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار آن فیش برداری است و مبنا و معیار در تجزیه و تحلیل داده ها ، استنباط و استدلال می باشد . با استفاده از کلیه منابع کتابخانه ای حقیقت موضوع کشف و مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد .
ح-قلمرو تحقیق (زمانی، مکانی، موضوعی)
قلمرو مکانی پژوهش حاضر بررسی تاثیر مددکار اجتماعی در فرایند ارتکاب جرم اطفال و نوجوانان با تکیه بر قانون مجازات اسلامی سال1392 در ایران می باشد و به لحاظ زمانی بر روی رویکرد مددکار اجتماعی در دوران معاصر بویژه سال 1392 تاکید دارد قلمرو موضوع آن نیز به حیطه جرم شناسی میباشد.
ج- سازماندهی تحقیق
تحقیق حاضر در سه فصل سازماندهی شده است همچون اکثر تحقیق ها که در بخش اول ناگزیر به کلیات پرداخته میشود، در این تحقیق نیز جهت حصول شناخت نسبی، فصل اول به مبانی و مفاهیم مددکاری اجتماعی و جرم شناسی که شامل تعاریف و پیشینه هر یک از دو رشته فوق میباشد، اختصاص یافته است. از طرف دیگر از آنجا که عنوان تحقیق در برگیرنده نقش مددکاری اجتماعی بر فرایند پیشگیری ارتکاب جرم با تکیه بر قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 میباشد، در فصل 2 مورد بررسی قرار گرفت و در فصل 3 نقش مددکاران اجتماعی در کاهش جرم مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
فصل اول
کلیات
1-1- تعاریف ، پیشینه و اصول مددکاری اجتماعی
1-1-1- تعریف مددکاری اجتماعی
مددكاري اجتماعي از زواياي مختلفي قابل تعريف است از جمله:
1. مددكاري اجتماعي يك خدمت حرفهای است كه بر دانش و مهارتهای خاص قرار گرفته است و هدف از آن كمك به افراد، گروهها يا جامعه است تا بتوانند استقلال شخصي، اجتماعي، و رضايت خاطر فردي و اجتماعی به دست آورند. (قندي، 1380: 12).
2. مددكاري اجتماعي كاركرد اجتماعي افراد را خواه بهصورت فردي يا گروهي افزايش میدهد، براي اين منظور، فعالیتهای خود را بر روابط اجتماعی آنها كه موجب شکلگیری کنشهای متقابل افراد و محيط میگردد، متمركز میسازد. اين فعالیتها در سه زمينه ظاهر میشود: ترميم و اصلاح قابلیتهای مختل شده، تأمين منابع و امکانات اجتماعي و فردي و پیشگیری از كژ كاركردهاي اجتماعي.
3. مددكاري اجتماعي فعاليتي تخصصي است مبتني بر ياري رساندن به افراد، گروهها يا جوامع بهمنظور فراهم آوردن يا اصلاح قابلیتهای آنها براي كاركردهاي اجتماعي و ايجاد شرايط اجتماعي مساعد بهمنظور دستيابي به هدف تعيين شده است.
4. مددكاري اجتماعي به کنشهای متقابل افراد و آن دسته از نهادهاي اجتماعي كه بر قابليت آنها در انجام وظايف زندگي، خواستهها و ارزشها تأثیر گذاشته است، میپردازد و فشارها را كاهش میدهد. اين کنشهای متقابل بين افراد و نهادهاي اجتماعي، در درون بافت رفاهي اجتماعي بزرگتر پديد میآیند (الله ياري و ميري، 1388: 14). بهطور خلاصه میتوان گفت امروزه هدف مددكاري اجتماعي حل مشكلات و افزايش كيفيت زندگي همه افراد جامعه از طريق ارائه خدمات مختلف است (مورالس و شفر1، 1992: 2) که توسط نيروهاي مختلف از جمله مددكاران اجتماعي انجام میشود.
لوئیز جانسون در کتاب خود در تعریف مددکار اجتماعی2 آورده است:« مددکار اجتماعی در وهله نخست شخصی است دارای تجارب زندگی ،نیازهای بشری و روش زندگی شخصی و سیستم ارزشی همچنین مددکار شخصی کمک کننده است».
بر اساس تعریفی از مددکاری اجتماعی توسط انجمن بینالمللی مددکاران اجتماعی و انجمن بینالمللی موسسات آموزشی مددکاری اجتماعی در 27 ژوئن 2001 در کپنهاک بر سر آن به توافق رسیدند میتوان وظایف و کارکردهای مددکاری را چنین عنوان کرد: «مددکاری اجتماعی در شکلهای گوناگون خود، روابط چندگانه و پیچیده بین افراد و محیطشان را مطرح میکند. ماموریت این حرفه توانمند ساختن همه افراد است تا ظرفیت کامل خود را پرورش دهند، زندگی خود را غنی سازند و از ناکارکردها پیشگیری کنند. بر این اساس مددکاران اجتماعی کارگزاران تغییر در جامعه و نیز زندگی افراد، خانواده ها و اجتماعاتی هستند که مسئولیت خدمت به آنها را پذیرفته اند» (شریفیان ثانی، 1381 :3) یکی دیگر از وظایف مددکاری اجتماعی پیشگیری از مشکلات اجتماعی و آسیبهای اجتماعی است. مددکاری اجتماعی بر این باور است که چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ انسانی هزینه پیشگیری به مراتب کمتر از درمان است و چه بسا آسیبی که پیش از آن که درمان شود، قربانیان خودش را بگیرد. مددکاران اجتماعی کارگزاران تغییر در جامعه و نیز زندگی افراد، خانواده ها و اجتماعات هستند. از عمده ترین شاخص های مرتبط با رفاه اجتماعی و در نتیجه مرتبط با مددکاری اجتماعی عبارتند از «تامین اجتماعی، مراقبت بهداشتی، مراقبت اجتماعی، مسکن و آموزش.» (همان، 8)
جدیدترین تعریف از مددکاری اجتماعی تعریفی است که از سوی فدراسیون بینالمللی مددکاران اجتماعی در سال 2013 منتشر شده است که در ترجمه آن چنین آمده است:
«حرفه مددکاری اجتماعی توسعه و تغییر اجتماعی انسجام اجتماعی و توانمند سازی و آزادسازی افراد را تسهیل میکند اصول عدالت اجتماعی، حقوق بشر، مسئولیت جمعی و احترام به تفاوتها در مددکاری اجتماعی اساسیاند. مددکاری اجتماعی با تکیه بر علوم انسانی و دانش بومی افراد و ساختارها را در مقابله با چالشهای زندگی و ارتقا رفاه و بهزیستی درگیر میکند».
1-1-2- تعریف مددکار اجتماعی
مددکار اجتماعی فردی است حرفهای که از علم و دانش و مهارت لازم برخوردار باشد و ضمن رعایت اصول حرفۀ خود،به افراد، گروهها و جامعه کمک کند،تا با تکیه بر تواناییها و امکانات موجود در جهت حل مشکلات یا رفع نیازهایشان گام بردارند و از این راه به استقلال نسبی یا رضایت خاطر برسند. ]اقلیا،1381[
مددکار اجتماعی، فردی علاقهمند به حرفه مددکاری است که به غیر از شناخت خود،به منظور حل مشکلات در جهت شناخت افراد جامعه و مشکلات موجود کوشش نماید. روشن است که هر کسی میتواند در رشته مددکاری تحصیل کند، ولی هر کسی نمیتواند مددکار موفقی بشود؛ مگر آن که از نظر خصوصیات شخصیتی و کسب دانش واجد شرایط باشد؛ به عنوان مثال: در حرفه مددکاری، تلاش برای خودشناسی اولین گام میباشد؛ زیرا خودشناسی مقدمه خودسازی و خودسازی مقدمه خداشناسی است. به بیان دیگر، شخصیت مددکار، طرز تفکر او در ابعاد مادی و معنوی، نگرش او نسبت به فلسفه زندگی و مسائل اجتماعی، یکی از کارابزارهای حرفه او محسوب می شود. در همین راستا وضعیت ظاهر و برخورد اولیه مددکار مهم است. مددکار باید از نظر ظاهری مرتب و آراسته و منطبق با ارزش های فرهنگی باشد؛ به عنوان مثال: در جامعه اسلامی ایران رعایت حجاب ظاهری الزامی است و همه خانم ها ملزم به رعایت آن هستند؛ شایسته است تمام مددکاران (آقایان و خانم ها) نه تنها حجاب ظاهر، بلکه باید حجاب فکر، حجاب زبان و حجاب قلب نیز برخوردار باشند. برخي از راههایی که میتوان در راستای خودشناسی و خودسازی نام برد عبارتند از: دعا و توسل3، یوگا4، مراقبه5، آموزش خودزا و یادگیری اتوژنیک6 (الله یاری، 1385: 17). امروزه هدف مددکاران اجتماعی افزایش کیفیت زندگی تمام افراد جامعه است.
1-1-3- تعریف جرم
به موجب ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392«هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود» .
جَرم در اصل به معنی کندن و چیدن میوه از درخت است این واژه بهطور استعاره برای ارتکاب زشـتی و انجام و کسبِ گناه به کار میرود. (اصفهانی، 1383: 391)
در آیۀ مبارکۀ «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرامي وَ أَنَا بَريءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ» (قران کریم ، سورة هود – آية35)
«یا می گویند که آن را به خدا دروغ بسته است بگو: اگر آن را به خدا دروغ بسته باشم گناهش بر من است و من از گناهی که میکنید مبرا هستم»
فَعَلَّي اِجْرامي يعني فَعَلَيَّ جُرمي وَ عُقوبَتی (آیه 35، سوره هود) یعنی گناه جرمم بر عهده خودم به-تنهایی اسـت. (میرزا خسروانی، 1390: 282) «در واقع اجرام قطع کردن است که برخلاف حق باشد و مجـرم در درجـه اول کـسی اسـت کـه خـود را از مقامات لاهوت قطع کرده و از افاضات حق متعال و از رحمتهای او محروم گردد و باید توجه شـود کـه پس از قطع کردن از مبدأ فیض و رحمت نخواهد بود .
برای انسان مگر ضلال و خـسران و باطـل و ایـن معنی آخرین درجه انحطاط و زیانکاری بشر است.» (مصطفوی، 1390: 189) «پس افترای بهحق و ساختن حکم و کلامـی را که نسبت به خداوند متعال و یا دین او داده شود از مصادیق اجـرام و قطـع کـردن خـود از ارتبـاط بـا خداوند متعال خواهد بود و در این جهت لازم است افرادی که متصدی قضاوت یـا فتـوی هـستند کمـال دقت و احتیاط را داشته و در این جهت با دین خداوند بازی نکرده و از غضب الهی بترسند.» (همان، 190) بنابراین اجرام از ماده جَرم بر وزن جهل به معنی چیدن میوه نارس و سپس هر کار ناخوشایندی گفته شده است و همچنین به وادار کردن کسی به گناه نیز اطلاق میشود و از آنجـا کـه انـسان در ذات و فطرت خود پیوندی با معنویت و پاکی دارد انجام گناهان او را از این پیوند الهی جدا میسازد. (مکارم شیرازی، 1381 :85)
1-1-3-1-جرم از منظر حقوق جزا
تعریف قانونی و رسمی جرم بیانگر این نکته است که آنچه را دولت جرم بشناسد جرم است بدین ترتیب این تعریف عملی را جرم محسوب می دارد که در قوانین جزایی بدان اشاره شده است. از نظر حقوق جزا تعریف رسمی و قانونی جرم ملاک اعتبار است.
«در حقوق جزا سعی می شود جرم به نحوی تعریف شود که مقنن بتواند آن را در قالب قانون پیاده کند زیرا وظیفه تشخیص اعمال و یا ترک اعمالی که به ارزشهای اجتماعی لطمه می زنند و نظم جامعه را مختل می کنند و موجب آسیب به آن می شود بر عهده قانونگذار است اما قانونگذار نیز در تعریف خود نمیتواند نظرات مختلفی را که از ناحیه متخصصان در مورد پدیده های مختلف و از جمله جرم ابراز شده نادیده انگارد» (نوربها، 1386، :135) و به موجب ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392«هر رفتاری اعم فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود.
1-1-3-2- جرم از منظر جرم شناسی
«در جرم شناسی مفهوم جرم از نظر دفاع اجتماعی (از طریق : کیفر، طرد، اصلاح و درمان بزهکاران) مطرح است . بنابراین مفهوم جرم در جرم شناسی، فارغ از بررسی حقوقی و قضائی مربوط به شرایط قانونی پدیده مجرمانه بوده و بیشتر اوضاع و احوال فردی و اجتماعی قبل از ارتکاب جرم و عامل یا عوامل واقعی ارتکاب جرم را مورد توجه قرار می دهد ، جرم شناس براساس مشاهدات و تجربیات علمی به دنبال تعیین رفتار های ضد اجتماعی است تا از این طریق بهتر بتواند حمایت جامعه را امکان پذیر سازد.» (گلدوزیان، 66) «برای جرم شناس نه تنها جرایم قانونی که کلیه اعمال ضد اجتماعی نیز می توانند جرم به معنای رفتار ضد اجتماعی باشند هر چند برای آنها کیفری در نظر گرفته نشود. (نوربها ، 1386 : 61)
در موقعیت های «بهنجار» در جرم شناسی تضاد ماهیت جرم عمدتاً از نوع قرارگرفتن افراد است. در جرم شناسی «جرم» در اثر تضاد بین منافع دو گروه و یا تضاد «نابهنجار» بخشهای قدرتمند و مجری جامعه که قدرت شکل دادن به سیاست عمومی و قانون را دارند شکل می گیرد. (ولد و همکاران، 1380: 323)
در جرم شناسی اثبات گرایی چون جرم بر اثر جبرهای اجتماعی ارتکاب یافته فلذا این مکتب عملاً جرم را از یاد برده و صرفاً به مجر
