
فني،
• اطلاعات دريافتي از مطالعات شركتهاي مهندسان مشاور،
• اطلاعات دريافتي از آمارهاي ترافيك منطقه،
• شرايط مسألهدار بالقوه كه در پروژههاي ترافيك محلي شناسايي ميشوند،
• تحليلهاي سالانه ايمني در مورد محلهاي پر تصادف.
جمعآوري اطلاعات: پس از آگاهي از وجود مشكل ارزيابيهاي اوليه براي تعيين ابعاد مسأله و حل آن به عمل ميآيد. اين ارزيابي، شامل جمعآوري اطلاعات موجود درباره تقاطع مسألهدار است تا امكان تعريف مشكل و شناسايي علت آن فراهم آيد. منابع اطلاعاتي عبارتند از: تاريخچه اطلاعات ميداني، مشاهدات محلي و برداشت وضع موجود در تكميل اين فعاليت، نيازي به جمعآوري گسترده اطلاعات نيست، بازديد از محل، اطلاعات كافي را براي تعيين اين كه آيا مشكلي وجود دارد يا خير فراهم ميآورد، اطلاعات حجم ترافيك، تداخل و يا تأخير در اين مرحله لازم نيست.
بررسي اطلاعات قبلي: تحليلگر بايد مطالعات مهندسي موجود مطالعات كريدورها مطالعات ترافيكي و اطلاعات تصادفات را كه ممكن است در تعيين مشكلات بالقوه تقاطع به او كمك كند جمعآوري نمايد. به عنوان مثال اطلاعات تصادفات كه در يك نمودار تصادفات خلاصه شده باشد محل بروز مشكل درتقاطع را نشان ميدهد.
بازديد ميداني: بخش مهمي از فرآيند شناسايي و علت آن، برررسي عيني نحوه عملكرد ترافيك است. بازديد ميداني بايد به گونهاي برنامهريزي شود كه هم زمان با وقوع مشكل در تقاطع باشد(مثلاً در ساعت اوج) ابتدا، مهندس بهوسيله خودرو از تقاطع عبور ميكند تا مشكلات احتمالي را تجربه كند. سپس نحوه عملكرد تقاطع را از پيادهرو مورد بررسي قرار ميدهد. گزارش بازديد ميداني بايد مانند شكل 2ـ6 در طي بازديد تكميل شود.
برداشت وضعيت موجود: برداشت وضعيت موجود تقاطع هم ضروري است. اين اطلاعات روي نمودار وضعيت ترسيم ميشود. نمودار وضع موجود پلان تقاطع يا مقياس مناسب است كه عرض خيابان علامتگذاريهاي روسازي سرعت مجاز و وسايل كنترل ترافيك در آن ثبت ميشود.
پيشبيني رشد ترافيك: هنگام بررسي و پيشنهاد يك تقاطع جديد ضروري است به آمار رشد ترافيك توجه شود. رشد تعداد حركات گردشي بهترين اطلاعات را در خصوص تعيين نحوه كنترل تقاطع در اختيار تحليلگر قرار ميدهد. تحليلگر همچنين بايد امكان تغيير در الگوي ترافيك يا كاربري زمين مجاور تقاطع را مورد بررسي قرار دهد. گزينههاي ساماندهي بايد قادر به هدايت الگوهاي آينده تردد باشند.
مسايل مربوط به گزينه چراغ راهنمايي: در مواردي كه گزينه چراغ راهنمايي ممكن شناخته ميشود (يعني معيار مربوط به آن ارضا ميشود) دو مسأله بايد در نظر گرفته شود. اهميت بررسي اين مسائل به دليل نقش چراغ در ايجاد تأثير منفي بر عملكرد يا ايمني تقاطع است. مسأله نخست مربوط به اين باور برخي از مهندسان است كه چراغ راهنمايي بهترين وسيله براي حل كليه مشكلات تقاطع است. مسأله دوم مربوط به وجود شرايط غيرمعمول (يا مشكلزا) كه ممكن است مفيد بودن معيار كنترل نياز به چراغ راهنمايي را از بين ببرد.
در خصوص مسأله اول ممكن است تحليلگر پس از آگاهي از ممكن بودن گزينه كنترل با چراغ راهنمايي كليه گزينههاي ديگر را حذف كند. در حالي كه نتايج ناشي از حذف اين گزينهها ممكن است قابل توجه باشد. براي مثال، مطالعات نشان ميدهد هنگامي كه كنترل توقف، تبديل به كنترل با چراغ ميشود و حجم تقاطع دقيقاً يك معيار را ارضا ميكند تأخير كلي افزايش خواهد يافت. در اين موارد اگر چراغ راهنمايي، جايگزين كنترل توقف در دو جهت شود تأخير به ميزان 113 تا 200 درصد نسبت به حالت قبل (تا مقدار 10 ثانيه به ازاي هر وسيلهنقليه) افزايش خواهد يافت. بنابراين در صورتي كه گزينه كنترل با چراغ راهنمايي به عنوان گزينه ممكن ارزيابي شد تحليلگر بايد حتما گزينههاي ديگري را نيز شناسايي نموده و در مرحله مطالعات مهندسي بررسي نمايد.
در مورد مسأله دوم نيز وجود ترافيك برنامه زمانبندي يا شرايط هندسي غيرمعمول و غيرعادي ممكن است دقت نتايج معيارهاي كنترل نياز به چراغ راهنمايي را كاهش دهد. برخي از شرايط مشكلزايي كه بيشتر رخ ميدهند عبارتند از:
• حجم گردش به راست در راه فرعي،
• وسايلنقليه سنگين در راه فرعي،
• حجم تردد عابر پياده،
• تردد تصاعدي در راه اصلي،
• تقاطع سهراهي،
• خط مستقيم اضافه شده در مسير فرعي،
• پهلوگاه گردش به چپ،
• پهلوگاه گردش به راست،
• ميانه عريض در راه اصلي.
در بخش «ضابطهها» تأثير شرايط مسألهدار بر نتايج معيارهاي كنترل نياز به چراغ راهنمايي مورد استفاده قرار ميگيرد. در صورت وجود شرايط مشكلزا بايد در مرحله مطالعات مهندسي تأثير آنها بر عملكرد تقاطع به دقت ارزيابي شود(شاهی و نادران، 1384).
2-15-2-2- گام دوم: انتخاب گزینه پیشنهادی
اين بخش ضابطهاي را براي استفاده در مرحله شناسايي و تعيين (غربال) گزينهها ارايه ميكند. اين ضابطه به شرح زير مورد بررسي قرار گرفته است.
1- ضابطههايي براي استفاده از گزينههاي طرح هندسي و كنترل ترافيك،
2- ضابطههايي را براي ارزيابي امكانپذيري (ممكن بودن) 8 گزينه ارائه ميكند.
ضابطههايي براي استفاده از گزينههاي طرح هندسي و كنترل ترافيك: در اين بخش ضابطههايي ارائه ميشوند كه به كمك آنها ميتوان نحوه استفاده از انواع وسايل كنترل ترافيك و اجزاي هندسي را كه در بهبود عملكرد يا ايمني تقاطع موثر هستند تعيين نمود. اين ضابطهها از آييننامهها و دستورالعملهاي موجود استخراج شدهاند، گزينههايي كه در اين بخش مورد بررسي قرار گرفتهاند عبارتند از:
• افزودن حالت چشمكزن به كنترل با چراغراهنمايي،
• تبديل به كنترل با چراغراهنمايي،
• تبديل به كنترل توقف در چند جهت،
• تبديل به كنترل توقف يا حقتقدم در دو جهت،
• ممنوعيت پارك در حاشيه خيابان،
• ممنوعيت حركات گردش به چپ،
• افزودن پهلوگاه گردش به راست در راه اصلي،
• افزودن شعاع گردش به راست.
ضابطههاي ارايه شده در اين بخش حالتي محافظهكارانه دارند. زيرا فقط ممكن بودن و يا مفيد بودن يك گزينه را بيان ميكنند. اگر گزينهاي شرايط مرزي يك ضابطه را ارضا نمود بايد از موثر بودن آن به كمك انجام مطالعات مهندسي اطمينان حاصل نمود. نتايج مطالعات مهندسي مبناي توصيه يك گزينه براي اجرا هستند. از سوي ديگر اگر يك ضابطه ارضا نشود آن گزينه ممكن نخواهد بود و بايد از فهرست مطالعات حذف شود.
ضابطههاي اين بخش، كليه گزينههاي ممكن براي ساماندهي را شامل نميشود بلكه مربوط به پركاربردترين گزينهها است. استفاده از قضاوت مهندسي در شناسايي گزينههاي ممكن، براي تقاطعهايي كه داراي شرايط هندسي يا عملكردي خاصي هستند و يا هنگامي كه در تركيبي از گزينههاي مختلف براي يك تقاطع خاص پيشنهاد شدهاند ضروري است(شاهی و نادران، 1384).
افزودن حالت چشمكزن به كنترل با چراغ راهنمايي: استفاده از كنترل با چراغ راهنمايي در تقاطعهايي كه داراي ترافيك كم تا متوسط هستند در ساعات اوج تقاضا مفيد است، اما در ساعات غير اوج ممكن است مفيد نباشد. هنگامي كه فايده چراغ ناشي از كاهش تاخير وسايلنقليه است، ممكن است استفاده از حالت چشمكزن در ساعات غير اوج مفيد باشد. حالت چشمكزن ميتواند تركيبي از زرد- قرمز يا قرمز- قرمز باشد. در حالت زرد- قرمز راه اصلي با چراغ چشمكزن زرد و راه فرعي با چراغ چشمكزن قرمز مجهز ميشود. مزاياي استفاده از چراغ چشمكزن عبارتند از:
• كاهش تأخيرها و توقفها براي ترافيك مسير اصلي،
• كاهش تأخير براي ترافيك مسير فرعي،
• كاهش مصرف انرژي الكتريكي،
• كاهش مصرف سوخت وسايلنقليه و كاهش آلودگي صوتي ترافيك.
البته استفاده از حالت چشمكزن زرد- قرمز، ممكن است نرخ تصادفات را افزايش دهد، بهويژه هنگامي كه نسبت حجم تردد در راه اصلي به راه فرعي، كمتر از 2 باشد.
ضابطه: استفاده از چراغ چشمكزن در موارد زير، احتمالاً مشكل خاصي از لحاظ ايمني بهوجود نخواهد آورد:حجم كل تردد در راه اصلي، كمتر از 200 وسيلهنقليه در ساعت باشد،نسبت حجم تردد راه اصلي به راه فرعي، بيشتر از 3 باشد.
اين حالت در شكل 2-2 به صورت ناحيه هاشور نخورده نشان داده شده است. مقايسه تأخير ناشي از چراغ چشمكزن زرد- قرمز با تأخير ناشي از كنترل با چراغ راهنمايي نشان ميدهد كه ميزان تأخير در موارد زير بهطور قابل توجهي كاهش مييابد:
• نسبت حجم تردد راه اصلي به راه فرعي، بيشتر از 3 باشد،
• حجم تردد راه اصلي، كمتر از 250 وسيلهنقليه در ساعت در هر خط باشد،
• حجم تردد راه فرعي، كمتر از 85 وسيلهنقليه در ساعت در هر خط باشد اين توصيهها، در شكل 2-2 با خطچين نشان داده شدهاند(توزيع جهتي برابر 45/55 در هر دو راه فرض شده است).
شكل 2ـ2: استفاده از چراغ راهنماي چشمكزن
كاربرد: ضابطههاي بخش قبلي و شكل 2-6 به منظور كاهش اثرات منفي چراغ راهنمايي بر عملكرد تقاطع و فراهم ساختن ايمني قابل قبول ارائه شدهاند. اين ضابطه فرض ميكند كه كنترل با چراغراهنمايي يك گزينه ممكن است(يعني يك يا چند معيار كنترل نياز به چراغ را ارضا نموده است). حالت چشمكزن بايد در كليه ساعاتي از يك روز عادي كه حجم تردد در راه اصلي و فرعي كمتر از ناحيه هاشور نخورده است در نظر گرفته شود. اگر از حالت چشمكزن استفاده ميشود بايد دامنه زماني آن را طولاني كرد(يعني چند ساعت در هر دامنه زماني) تا از سردرگمي راننده جلوگيري گردد. كاربرد اين ضابطه به دو دسته اطلاعات زير نياز دارد:
• حجم تردد راه اصلي و راه فرعي براي هر ساعت از روز عادي،
• حجم تردد مسير مستقيم در راه اصلي و راه فرعي.
تقاضاي ترافيك را ميتوان اندازهگيري نمود يا آن را به صورت كسري از متوسط تقاضاي روزانه ترافيك در نظر گرفت. از مقادير جدول 2-1 ميتوان براي تخمين تقاضاي ساعات آخر شب استفاده نمود. به علاوه، پيش از آن كه از حالت چشمكزن استفاده شود بايد از وجود فاصله ديد كافي در تقاطع نسبت به ساير جهتها اطمينان حاصل نمود(شاهی و نادران، 1384).
جدول 2-1: حجم تردد ساعتي شبانه به صورت درصدي از متوسط تقاضاي ترافيك روزانه
ساعت روز
0 تا 1
1 تا 2
2 تا 3
3 تا 4
4 تا 5
5 تا 6
درصد از تقاضاي روزانه
8/0
5/0
4/0
2/0
2/0
5/0
تبديل به كنترل با چراغ راهنمايي
تقاطعي كه داراي كنترل با چراغراهنمايي است و به صورت مناسبي طراحي و هدايت شده در مقايسه با تقاطع بدون چراغراهنمايي داراي مزاياي زير خواهد بود:
• حركت منظمتر ترافيك،
• افزايش ظرفيت تقاطع،
• كاهش بسامد انواع خاصي از تصادفات (مثلاً زاويه راست)،
• جريان پيوسته يا نيمهپيوسته در طول مسير مستقيم،
• كاهش تأخير وسايلنقليه و پيادهها بهدليل قطع متناوب ترافيك سنگين،
• اگر چراغراهنمايي بهدرستي طراحي و هدايت نشده باشد معايب زير را در پي دارد،
• افزايش تأخير در كليه حركات ترافيك،
• افزايش نافرماني از دستورات چراغ،
• افزايش تغيير مسير به خيابانهاي موازي و مجاور،
• افزايش انواع خاصي از تصادفات(مثلاً تصادف از عقب).
مشكلات و معايب فوق در صورتي كه نيازي به نصب چراغ راهنمايي در تقاطع نباشد نيز ظاهر ميشوند.
ضابطه: هشت معيار براي شناسايي شرايطي كه استفاده از چراغراهنمايي موجب بهبود ايمني، عملكرد و يا هر دو در يك تقاطع ميشود ارايه ميشود. اين معيارها در جدول 2-2 آورده شدهاند. در صورتيكه معياري ارضا4 شد استفاده از چراغ ممكن است مناسب باشد.
جدول 2-2: معيارهاي كنترل نياز به چراغ راهنمايي بر اساس MUTCD2009
رديف
عنوان
مبنا
1
حجم 8 ساعته وسايلنقليه
ترافيك دائمي متوسط يا سنگين در راه اصلي
2
حجم 4 ساعته وسايلنقليه
تردد سنگين ورودي به تقاطع در ساعت اوج
3
ساعت اوج
حجم تردد يا تاخير بسيار زياد در ساعات اوج
4
حجم عابر پياده
تاخير زياد براي عابران پياده و حجم زياد آنها
5
عبور دانشآموزان
تاخير زياد براي دانشآموزان
6
سيستم چراغهاي هماهنگ شده
دستيابي/ حفظ حركات دستهاي ترافيك
7
تصادفات
تصادفات متوالي و حجم متوسط تردد
8
شبكه راهها
جريان متمركز در تقاطع دو
