
زورخانهها خرج کردند به پهلوانهاي زورخانه دادند آنها در راهپيماييها جلودار بودند
– مأموران کارکشتهاي داشتيم که خيلي خوب ميدانستند بايد چهکار کنند اينکه چطور بازار را برانگيزند و عليه مصدق راهپيمايي خياباني راه بيندازند.
ارزشهاي منتسب به انگليس:
– سرويس اطلاعاتي بريتانيا اولين بار با من تماس گرفت.
– سرويس اطلاعاتي بريتانيا با اشرف در سوئيس تماس برقرار کرد.
– چرچيل قرار شد تغييري در برنامه نيمهشب بيبيسي بدهد
– سر راه برگشت در لندن توقف کردم تا به سرويس اطلاعاتي بريتانيا گزارش بدهم.
– چرچيل خيلي منتظر و مشتاق بود بشنود چه اتفاقي افتاده است.
ارزشهاي مشترک منتسب به امريکا و انگليس:
– انگيزههاي اصلي اين عمليات يکي نفت و ديگري ترس از سلطه شوروي بر ايران بود.
ارزشهاي منتسب به شاه و نيروهاي طرفدار سلطنت:
– در صورت بروز شکافي مشخص بين شاه و مصدق مردم و ارتش ايران از شاه حمايت خواهند کرد.
– شاه فوقالعاده نسبت به نيت امريکا و بريتانيا در اين کار بدبين بود.
– شاه حتي از درختهاي باغ هم مطمئن نبود.
– برنامه خيلي ساده بود شاه يک گارد محافظ داشت که به او وفادار بودند، ارتش هم به شاه وفادار بود.
پيشفرض:
– بيبيسي در پخش اين مصاحبه اصل بيطرف را رعايت ميکند.
– تغيير نگاه به مصدق به دليل تغيير حزب حاکم در آمريکا اتفاق افتاده بود.
– موافقت با کودتا در زمان رياست جمهوري آيزنهاور صورت گرفت.
– شاه نسبت به آمريکا و انگليس مستقل بود و به خاطر شرايط و تحتفشار حاضر به همکاري با آنها شد.
– مصدق با خاندان سلطنتي مشکل داشت.
– در راستاي بيطرفنمايي بيبيسي، اين رسانه به دخالت دولت انگليس و سرويسهاي جاسوسي آن در کودتا اذعان دارد.
– شاه و ارتش به خاطر منافع ايران حاضر به همکاري با نيروهاي خارجي شدند.
– هرچند مصاحبهشونده به نقش فکري نيروهاي انگليس اشاره دارد اما پيشفرض وي اين است که تمام عمليات توسط آمريکاييها انجامشده است.
– انجام اين کودتا براي سيا سادهتر از محاسبات انجامشده بود، هرچند در خلال انجام آن، اشکال به وجود آمد.
دلالتهاي ضمني متن:
تداعي:
– دخالت آمريکا و انگليس در دورههاي مختلف تاريخي ايران
– دخالتهاي بيجاي خانوادهي سلطنتي در مسائل سياسي ايران در زمان حکومت پهلوي
– کمک آمريکا به سازماندهي و تجهيز ارتش و پليس ايران
– همچنين اين مصاحبه تداعيکنندهي دخالت بيبيسي در جريان کودتاي 28 مرداد است که نزد اذهان عمومي مردم ايران پذيرفتهشده است.
تلقين:
– پايگاه مردمي داشتن کودتا در بين مردم، در صحبتهاي روزولت ديده ميشود.
– بيبيسي با آوردن جملاتي نظير “در اسناد منتشرشده” و “… در آن زمان يک افسر بلندپايهي سيآياي و از طراحان اصلي و فرمانده اين کودتا بود” و يا “آقاي روزولت پيش از مرگش در مصاحبه با بيبيسي از پشت پردهي عمليات کودتا صحبت کرد” تلاش دارد تا اينگونه به مخاطب خود تلقين کند که اين اطلاعات دست اول، ابهامات اين واقعهي تاريخي را مرتفع ميسازد.
– متن تلاش دارد تا پيشفرض خود را در مورد نقش بالادستي آمريکا بهعنوان طراح و مجري و محور کودتا به مخاطب القا کند.
– عليرغم همراهي انگليس در کودتا، گوينده تلاش دارد تا اين همراهي را بيشتر يک نقش مشورتي و حاشيهاي جلوه دهد. بهطوري که حتي چرچيل اخبار کودتا را نه از مأموران خود، که از يک مأمور سيا دريافت کند.
اجماع:
– کنشگر متن با آوردن جملاتي نظير “در اسناد منتشرشده” و “… در آن زمان يک افسر بلندپايهي سيآياي و از طراحان اصلي و فرماندهي اين کودتا بود” و يا “آقاي روزولت پيش از مرگش در مصاحبه با بيبيسي از پشت پردهي عمليات کودتا صحبت کرد” در تلاش است با اين گزارش نزد مخاطب از جايگاه بالايي برخوردار باشد و گويي با پخش اين مصاحبه دست به افشاگري بزرگي زده است و از اين رهگذر هم اعتبار خود را بالاتر ببرد و هم با توجه به پخش اشارهي روزولت به نقش بيبيسي در کودتا، بيطرفي خود را اثبات کرده، بتواند روايت مطلوب خود را براي مخاطب، موجه جلوه دهد. بهنظر ميرسد در اين برنامهها از تکنيک برجستهسازي و تقليلگرايي در جايجاي گزارشها استفاده شده است. بيبيسي همچنين با استفاده از سخنان روزولت دربارهي پشتيباني مردم و ارتش از شاه و هزينه کردن پولها بين پهلوانهاي زورخانه، تلاش دارد تا مخاطب را به اين گزاره برساند که اقبال عمومي به شاه در زمان کودتا بسيار زياد بوده. بهنظر ميرسد گفتن اين حرف از زبان برنامهريز اصلي و طراح کودتا که خود در جريان اتفاقات کودتا بوده، تأثير بيشتري خواهد داشت.
گزارههاي اساسي:
– پخش مصاحبهاي از طراح اصلي کودتا پس از 3 دهه از بيبيسي فارسي براي اولين بار صورت ميگيرد.
– شاه نسبت به آمريکا و انگليس بدبين بود.
– چرچيل تلاش کرد تا با تغيير در برنامه بيبيسي حسن نيت خود را به شاه ثابت کند.
– شاه براي پيشينه خانوادگي روزولت اعتبار زيادي قائل بود.
– کودتا عليرغم دشوارهاي برنامهريزي نشده براي آمريکاييها بهراحتي انجام شد.
– مردم و ارتش، طرف شاه بودند.
– آمريکا و سيا طراح و عامل و انجام دهنده کودتا در ايران بودند.
– کودتا در کل هزينه کمي براي سيا داشت.
– پول بين پهلوانها و در روزنامههاي تهران خرج شد.
– انگليس نقش حاشيهاي و مشورتي را در جريان کودتا داشت.
5-1-1-4- گزارش پنجم: پيامدهاي کودتاي ?? مرداد
تاريخ: 28/5/1392، ساعت: 22:00، زمان:10:10
مجري: ?? سال پيش در ايران اتفاقي افتاد که آينده اين کشور را عوض کرد تحولاتي که کودتاي ?? مرداد به راه انداخت سالها بعد به سرنگوني حکومت پهلوي انجاميد و رابطه ايران و آمريکا را تيرهوتار کرد در شبهاي گذشته به جنبههاي مختلفي از ماجراي ?? مرداد پرداختيم حالا گزارش مجيد خيام دار را در مورد پيامدهاي آن واقعه ببينيم.
گزارشگر: کودتاي?? مرداد يک جابجايي ساده قدرت نبود ايران را دگرگون کرد اثر فوري آن سرنگوني دولت نخستوزير محمد مصدق بود که به شيوهاي دموکراتيک انتخابشده بود و قهرمان ملي کردن صنعت نفت ايران شناخته ميشد به اتهام خيانت محاکمهاش کردند او زنداني و درنهايت تبعيد شد همچنين تحريم بينالمللي نفت ايران برداشته شد و اين کشور توانست دوباره نفتش را در بازارهاي خارجي بفروشد محمدرضا شاه که در جريان کودتا از ايران رفته بود به کشور بازگشت و او هوادارانش واقع ?? مرداد را نه کودتا بلکه رستاخيز ملي ناميدند.
يرواند آبراهاميان، استاد تاريخ ايران در کالج باروک نيويورک: اعتمادبهنفس شاه بعد از کودتا خيلي بيشتر شد بهمرورزمان که درامد نفت هم بيشتر شد اعتمادبهنفس او بيشتر و بيشتر شد اما نيت و آرزويش از همان سال 1320 که به سلطنت رسيد اين بود که نظام حکومت پدريش را بازسازي کند.
مازيار بهروز، استاد تاريخ معاصر خاورميانه در دانشگاه ايالتي سانفرانسيسکو: شاه آن چيزي که مصدق ميگفت شما بايد سلطنت کني نه حکومت و مشروطه سلطنتي هم يعني همين. از ?? مرداد شروع کرد به حکومت کردن در کنار سلطنت کردن.
بعدازآن کودتا سرکوب مخالفان فصلي طولاني از اختناق سياسي به وجود آورد که منتقدان شاه آن را زمستان خواندند نماد بارز اين اختناق سازمان اطلاعات و امنيت کشور ساواک بود که حدود ? سال بعد از واقعه ?? مرداد تأسيس شد.
بهروز: ستاد کودتا تبديل ميشود به ساواک و سيستماتيک ميشود و نظاميافته ميشود و اختناق گسترش پيدا ميکند و ثبات از طريق اختناق تشکيل ميشود نه ثبات از طريق اصلاح و اختناق.
از اوايل دهه 40 خورشيدي شاه اصلاحات اقتصادي و اجتماعي گستردهاي آغاز کرد اما اين نهتنها مخالفان را راضي نکرد بلکه آنها را به شاه بدبينتر هم کرد.
آبراهاميان: البته بسياري از اصلاحاتي که شاه انجام داد ازجمله اصلاحات ارضي و غيره از مدتها قبل آرزوي روشنفکران بود، اما اصلاحات او روشنفکران را جذب نکرد چون معتقد بودند که او در کارش صادق نيست و انگيزههاي بدي دارد؛ فکر ميکردند که انگيزه واقعي شاه نه اصلاح بلکه تحکيم موقعيت خودش است.
واقعه ?? مرداد اگرچه حکومت شاه را در کوتاهمدت تثبيت کرد، در بلندمدت به سرنگوني او شتاب داد. در دوران پس از کودتا بسياري از مخالفان حکومت مرام انقلابي در پيش گرفتند، آنها ديگر فقط به برانداختن شاه و حتي کل نظام سياسي وقت ميانديشند.
بهروز: کودتاي ?? مرداد در وهله اول، از همه مهمتر مشروعيت مشروطيت را در ايران از بين برد. آن قانون اساسي را يعني حکومت شاه که قرار بود مشروطه باشد مشروط به قانون باشد و بر اساس قانون اساسي باشد بهکلي از بين رفت مشروعيت خود سلطنت را از بين برد مشروعيت خود محمدرضا شاه را از بين برد.
بعضي از مخالفان حکومت مشي مسلحانه در پيش گرفتند. روياروي آنها بهتدريج تندتر و گستردهتر شد. سرکوبهايي که بعدازآن کودتاي ?? مرداد به راه افتاد؛ در بلندمدت هم شرايط انقلاب را فراهم کرد، همه زمينه افتادن رهبري انقلاب به دست اسلامگراها را.
آبراهاميان: بعد از سال 1332 بسياري از تشکيلات سکولارها و طبقه متوسط متلاشي شد اما حکومت نميتوانست مسجدها و بازارها را از بين ببرد آنچه باقي ماند تشکيلاتي بود که بيش از همه فرصتي براي جنبش خميني فراهم ميکرد نه براي ليبراليسم يا سوسياليسم.
روابط ايران و آمريکا هم بهتدريج بسيار گسترده شد تا آنجا که آمريکا بزرگترين متحد و حامي خارجي شاه شناخته ميشد. بسياري از منتقدان شاه ديگر او را مطيع بيچونوچراي آمريکا ميدانستند.
گري سيک، عضو پيشين شوراي امنيت آمريکا: بهعنوان کسي که در جريان انقلاب و قبل از آن در کاخ سفيد حضور داشت؛ ميتوانم به شما بگويم که اين تصور کاملاً غلط بود شاه به تشخيص خودش عمل ميکرد. در بسياري از موارد بهجاي اينکه ما بگوييم او چه بکند و چه نکند؛ او بود که به ما ميگفت که چه کنيم و چه نکنيم، اما اين تصور در ايران جا افتاد و هرگز تغيير نکرد. بهاينترتيب ميتوانيم بگويم که انقلاب سال 57 همانقدر که انقلاب عليه شاه بود انقلاب عليه آمريکا هم بود.
کمتر از يک سال از پيروزي انقلاب گروهي از دانشجويان تندرو سفارت آمريکا در تهران را اشغال کردند و دهها کارمندش را گروگان گرفتند. آنها از آمريکا ميخواستند که شاه را که براي درمان بيمارياش به آنجا رفته بود، تحويل دهد. ميگفتند که نگران است که آمريکا بخواهد شاه را به قدرت برگرداند.
عباس عبدي، از تصرف کنندگان سفارت آمريکا در تهران: ?? مرداد يک تداومي داشت که طي ?? سال و بعدازاين تداوم با انقلاب و بردن شاه به آمريکا يک نوع بازسازي آن اتفاق در اذهان تجلي شد، بنابراين يک نوع دفاع بود در برابر تکرار واقعه مشابه.
آيتالله خميني رهبر وقت ايران اين گروگانگيري را انقلاب دوم ناميد؛ خصومتي طولاني ميان ايران و آمريکا آغاز شد. عباس عبدي که 20 سال بعدازآن حمله به سفارت با يکي از گروگانهاي سابق در کنفرانسي در فرانسه ديدار کرد، ميگويد بعدازآن گروگانگيري دو کشور براي چانهزني در موضع برابر قرار گرفتند.
عبدي: وقتيکه با آقاي باري روزن صحبت کردم، حسم اين بود که اينها يک کاري کردند؛ پاسخش را هم ديدند. بنابراين من ديگر هيچ احساس يک ايراني شکستخورده در برابر آمريکا را نداشتم و فکر ميکنم الآن اين حس ميتواند کاملاً وجود داشته باشد و از يک موضع برابر بنشينند و باهم ديگر مسائلشان را مطابق منافعشان حل کنند.
دعوا پرپيچوخم ايران و آمريکا بيش از يک دهه است که پيچ تازهاي پيداکرده است؛ مسئله هستهاي پافشاري ايران بر موضعش و تحريمهاي بينالمللي به رهبري آمريکا زخمهاي کهنه را تازه کرده است. 4 سال پيش رئيسجمهوري آمريکا در دانشگاه قاهره مصر گفت که ايران و آمريکا نبايد دربند اتفاقات گذشته بمانند او پيشنهاد کرد که دو کشور بدون پيششرط و با احترام متقابل گفتگو کنند.
اوباما، رييسجمهور امريکا: آمريکا در ميانه جنگ سرد در سرنگوني دولت وقت ايران که بهصورت دمکراتيک انتخابشده بود نقشي بازي کرد. از زمان انقلاب اسلامي ايران در گروگانگيري و اعمال
