
چپ خيلي كم هم باعث ايجاد مشكلات ايمني يا عملكردي ميشود. بهويژه هنگامي كه انباره كافي براي ذخيره كردن اين وسايلنقليه وجود ندارد. هنگاميكه فضاي كافي براي انباره موجود نباشد، محدوديت گردشبهچپ از طريق مقررات يا كاناليزه نمودن، وسيلهاي براي حذف مشكلات مرتبط خواهد بود. با اين حال، بايد مسأله افزايش زمان و مسافت سفر را به دليل ممنوعيت گردش بهچپ مدنظر قرار داد.
ضابطه: محدوديت گردشبهچپ در يك تقاطع بايد بهدقت مورد بررسي قرار گيرد. زيرا اين محدوديت باعث انحراف بخشي از ترافيك به ديگر خيابانهاي محلي ميشود. بهطور كلي تحليلگر بايد مطمئن شود كه محدوديت گردش بخشي از يك برنامهريزي براي شناسايي علت اصلي مشكل گردشبهچپ است. دلايل اين مشكل عبارتند از: ظرفيت ناكافي گردش به چپ در تقاطعهاي چراغدار مجاور، انباره ناكافي گردش به چپ در تقاطع موردنظر، كم بودن سرعت حركت در مسير اصلي (كه موجب انحراف ترافيك به معابر فرعيتر از طريق گردش به چپ ميشود). ضابطههاي زير به توجيه ممنوعيت گردش به چپ كمك ميكند:
• تأخير،تداخل وياتصادفات ناشي از گردش به چپ به حد غيرقابل قبولي افزايش يافته باشد،
• يك مسير جايگزين براي وسايلنقليهاي كه نياز به گردش به چپ دارند وجود دارد،
• زمان سفر وسايلنقليه در مسير جايگزين بيش از چند دقيقه افزايش نخواهد يافت،
• تقاطع در ناحيهشهري يا حومهشهري قرار دارد (در ناحيه حومه شهري معمولاً از ممنوعيت گردش استفاده نميشود مگر آنكه جزيي از يك برنامه ناحيهاي باشد).
درصورتي كه مشكلات عملكردي فقط در ساعات اوج به وجود ميآيند ممنوعيت گردش به چپ در اين ساعت به عنوان يك گزينه ممكن ارزيابي ميشود و اگر مشكلات عملكردي در تمام روز وجود دارند و امكان فراهم كردن يك پهلوگاه گردش به چپ وجود ندارد ممنوعيت گردش به چپ در تمام مدت روز به عنوان يك گزينه ممكن مطرح خواهدشد. بدون توجه به مدت ممنوعيت كليه معيارهاي ذكر شده بايد ارضا شده باشند تا بتوان اين گزينه را مورد ارزيابي قرار داد.
كاربرد: به منظور ارزيابي ضابطههاي ارايه شده در بند قبل لازم است سه دسته اطلاعات جمعآوري شوند (اين اطلاعات در ساعت اوج صبح، ساعت اوج عصر و يك ساعت غير اوج از روزهاي عادي برداشت ميشود):
1- تأخير ناشي از صف وسايلنقليه در خط حركت مستقيم، بهدليل عدم وجود يا عدمكفايت انباره يا پهلوگاه
2- تداخلهاي ناشي از گردش به چپ (يا سابقه تصادفات ناشي از گردش به چپ در سال گذشته)
3- زمان سفر براي مسيرهاي جايگزين احتمالي
تأخير،تداخل و اطلاعات تصادفات ناشي از گردش به چپ بايد براي تعيين نياز به ممنوعيت گردش به چپ و مدت آن مورد استفاده قرار گيرند. هنگاميكه محدوديت گردش در ساعتهاي خاصي از روز اعمال ميشود بايد آن را بهوسيله روشهاي زير به رانندگان نشان داد:
1- تابلوي با پيغام متغير (تابلوي متغير خبري)
2- تابلوي داراي روشنايي داخلي كه فقط در ساعات ممنوعيت گردش ديده ميشود
3- تابلوي دائم يا نوشتهاي كه ساعات ممنوعيت را نشان ميدهد
اگر ممنوعيت گردش در تمام ساعات روز اعمال ميشود، بهتر است از جداول جداكننده براي بستن مسير گردش استفاده شود.
افزودن پهلوگاه گردش به راست در راه اصلي: فراهم كردن پهلوگاه گردش به راست براي راه اصلي در تقاطع با كنترل توقف در دو جهت، ايمني و عملكرد تقاطع را بهطور قابل ملاحظهاي بهبود ميبخشد. پهلوگاه گردش به راست، بهطور مؤثري وسايلنقليهاي را كه به منظور گردش كاهش سرعت داده و يا متوقف شدهاند. از وسايلنقليهاي كه در خط مستقيم حركت ميكنند جدا ميسازد. اين جداسازي تصادفات ناشي از گردش (مثل تصادف از گوشهها، عقب و پهلو به پهلو) و تأخير وارد بر وسايلنقليه مستقيم را به حداقل ميرساند.
يكي از معايب افزودن پهلوگاه به رويكرد راهاصلي، نياز آن بهتغيير وضعيت روسازي موجود و يا تعريض مقطع عرضي رويكرد است. گاهي اوقات مقطع عرضي راه موجود فضاي كافي براي تعريض روسازي و افزودن خط جديد را در خود دارد. اما در نواحيشهري تخصيص فضاي لازم احتمالاً با خراب كردن جداول و محلهاي پارك حاشيه خيابان همراه بوده و بر وضعيت كاربريهاي تجاري مجاور تأثير قابل توجهي خواهد داشت. در اغلب موارد تعريض مقطع عرضي بهمنظور احداث پهلوگاه گردش، ضروري است. اگر بتوان عرض لازم را از طريق حريم راه موجود تأمين نمود هزينهها محدود بههزينه احداث خواهد شد. اما اگر نياز به تملك زمين مجاور باشد هزينهها بهشدت افزايش خواهند يافت.
ضابطه: ضابطههاي اين بند براساس ارزيابي و مقايسه هزينههاي عملكردي و هزينه تصادفات مربوط به حركات گردش به راست، با هزينه احداث پهلوگاه گردش به راست، ارايه شدهاند. هزينه عملكردي شامل هزينه تأخير و سوخت كاربران راه است.
كاربرد: كاربرد ضابطههاي بند قبل نيازمند جمعآوري اطلاعات زير است:
1- حجم حركات گردشي در ساعت اوج يك روز عادي در راه اصلي
2- سرعت 85 درصد در راه اصلي (سرعت نصب شده در روي تابلو را ميتوان در صورتي كه اطلاعات كافي موجود نباشد مورد استفاده قرار داد).
افزايش شعاع گردش به راست: شعاع مسير گردش به راست در ايمني و عملكرد تقاطع مؤثر است.
شعاع بزرگتر داراي مزاياي زير است:
• در رويكرد راه اصلي، موجب افزايش سرعت گردش و در نتيجه كاهش تأخير وسايلنقليه مستقيم روي پشتسر ميشود،
• در رويكرد راه فرعي، گلوگاه رويكرد را تعريض كرده و بهطور موثري شبيه به پهلوگاه گردش به راست عمل ميكند،
• موجب تسهيل گردش اتوبوسها و كاميون شده و از ورود آنها به خطوط مجاور يا لبه پيادهرو جلوگيري ميكند،
• اما برخي از معايب افزايش شعاع گردش به شرح زير است:
• نياز به حريم راه بزرگتري دارد،
• بهدليل افزايش سرعت گردش و طول پيادهروي، باعث كاهش ايمني پيادهها ميشود.
بهمنظور كاهش تأثير منفي افزايش شعاع گردش به راست بر ايمني عابران، ميتوان از يك جزيره جداكننده مثلثي شكل در قسمت بيروني مسير گردش به راست استفاده كرد تا بهعنوان پناهگاهي در اواسط خيابان توسط عابران پياده مورد استفاده قرار گيرد.
ضابطه: حداقل شعاع گردش در تقاطعهاي شهري و حومه شهري در جدول 2-6 ارايه شده است. هنگاميكه حريم راه كافي و حجم عابران پياده كم است، بايد از شعاعهاي بزرگتر استفاده شود. هنگاميكه محدوديت حريم راه استفاده از شعاعهاي بزرگتر را با مشكل مواجه ميكند، استفاده از شعاع قوس ساده و يك لچكي يا يك قوس سه مركزي، باعث افزايش شعاع موثر قوس ميشود، بدون آن كه مانند قوس ساده فضاي زيادي را اشغال كند. درصورتيكه استفاده از شعاعهاي بزرگتر بهدليل حجم قابل توجه عابران پياده، دچار محدوديت شده است. ميتوان با استفاده از جزيرههاي جداكننده، اين محدوديت را كاهش داد.
جدول 2-6: نحوه تعيين شعاع قوس ساده گردشبهراست
خيابان محلي يا جمعكننده1
خيابان شرياني
كاميون كم2
كاميون زياد
كاميون كم
كاميون زياد
حداقل شعاع قوس ساده3
5/4
5/7
0/9
0/15
نكات:
1- اگر عرض خيابان محلي يا جمعكننده بيشتر از 11 متر است، از معيار خيابان شرياني استفاده شود.
2- كاميون كم، يعني كمتر از 10 كاميون يا اتوبوس در ساعت
3- شعاع از لبه داخلي مسير عبور اندازهگيري ميشود.
ضابطههايي براي تعيين نياز يك تقاطع با كنترل توقف در دو جهت به قوس ساده و لچكي در راه اصلي ارايه شدهاند. اين ضابطهها براساس ارزيابي هزينههاي عملكردي و تصادفات ناشي از حركات گردش به راست و هزينه احداث پهلوگاه گردش به راست تعيين شدهاند. هزينههاي عملكردي شامل هزينه تأخير و سوخت كاربران راه است.
كاربرد: ضابطههاي بند قبل بهمنظور تعيين كفايت شعاع گردش به راست در تقاطعها مورد استفاده قرار ميگيرند. بهمنظور استفاده از اين ضابطهها اطلاعات زير موردنياز خواهد بود:
1- حجم تردد وسايلنقليه سنگين در ساعت اوج يك روز عادي
2- طبقهبندي راه اصلي و راه فرعي
3- شعاع گردش به راست در راه اصلي و فرعي، كه از لبه خط عبور اندازهگيري ميشود.
در اولين گام، مهندس بايد تعيين نمايد كه براي تقاطع موردنظر يك قوس ساده كافي است يا اين كه بايد قوس پيچيدهتري طرح نمايد. بهطور كلي قوس ساده براي رويكردهاي كمسرعت در تقاطعهاي شهري مناسب است و در غير اينصورت بايد استفاده از قوس ساده بههمراه لچكي يا قوس سه مركزي را مورد توجه قرار داد.
اگر قوس ساده بههمراه لچكي يا قوس سه مركزي براي طرح تقاطع مناسب باشد، اطلاعات زير بهمنظور استفاده از ضابطههاي بند قبل موردنياز خواهد بود:
1- حجم حركات گردشي راه اصلي در ساعت اوج يك روز عادي
2- سرعت 85 درصد در راه اصلي (يا سرعت مجاز نصب شده بر روي تابلو) (شاهی و نادران، 1384).
انتخاب نوع تقاطع
انتخاب طرح يك تقاطع بهعوامل متعددي وابسته است. مهمترين آنها عبارتند از:
• ايمني ترافيك،
• نوع و عملكرد راههاي منتهي به آن،
• تعداد شاخههاي تقاطع،
• حجم و نوع ترافيك،
• سرعت طرح و سرعت عملكردي،
• تعيين اولويتها،
• وضعيت عوارض زمين موجود،
• فضاي موجود،
• وضعيت كاربري زمينهاي اطراف،
• سرويسدهي به جمعيت ساكنين اطراف،
• ملاحظات شبكهاي (انسجام در طراحي)،
• مسايل زيست محيطي،
• هزينه.
اهميت نسبي اين عوامل با توجه بهشرايط مختلف متفاوت است كه بايد مورد ارزيابي قرار گيرند. راهحلهاي ممكن را ميتوان از نقطه نظر عملكردي مورد مطالعه قرار داده و مناسبترين آنها را با توجه به اهميت عوامل انتخاب نمود. در مسيرها و ناحيههاي مربوطه بايد انسجام و هماهنگي لازم براي تقويت تجربه رانندگان، بهبود انتظارات و درنتيجه افزايش ايمني تأمين گردد(نوری امیری و قربانی، 1384).
ايمني در تقاطعها
تقاطعهاي با حقتقدم وسيلهنقليه دست راستي در مقابل تقاطعهاي با علايم ثابت حقتقدم
تجربيات بيانگر آن است كه تغيير تقاطعهاي با حقتقدم وسيلهنقليه دست راستي به تقاطعهاي داراي علايم ثابت حقتقدم باعث افزايش تصادفات در راههاي با احجام ترافيك بالا ميشود. مخصوصاً اگر راه باريك بوده يا در مسير عبوري از روستاي كوچكي باشد.
تقاطعهاي داراي علايم حقتقدم در مقابل تقاطعهاي چراغدار
در مطالعه قبل و بعد توسط شهرداري پاريس بيانگر آن است كه در چهار راههاي مجهز به چراغ راهنمايي در مقايسه با چهار راههاي مشابه داراي علايم ترافيكي، تصادفات كمتر بوده است.
در همين حال يك مطالعه صورت گرفته در آلمان (فريث و هارت 1996) اطلاعات محتاطانهتري در اختيار قرار داده است:
• تبديل سه راه مجهز به علايم ترافيكي ثابت به تقاطعهاي چراغدار باعث بهبود قابل توجه ايمني نخواهد شد،
• تبديل چهارراه مجهز به علايم ثابت به تقاطعهاي چراغدار بهطور قابل توجه و مؤثر باعث كاهش تعداد و شدت تصادفات خواهد شد،
• تبديل چهارراه با حقتقدم وسيلهنقليه دست راستي به تقاطعهاي چراغدار بهطور قابل توجه و مؤثر باعث كاهش تصادفات ميگردد، اما شدت تصادفات را كاهش نخواهد داد.
بهنظر ميرسد كه اينگونه تفاوتها، ناشي از تفاوتهاي موجود در تركيب يا شكل سه راهها و چهار راهها و تفاوتهاي موجود در سرعت وسايلنقليه در تقاطعهاي با حقتقدم وسيلهنقليه دست راستي يا داراي علايم ثابت ميباشد. علاوه بر آن، در حجم ترافيك نيز اختلافهايي ديده ميشود. بيشترين بهبود وضعيتها مربوط به خيابانهاي فرعي با ترافيك نسبتاً سنگين بوده است(نوری امیری و قربانی، 1384).
تقاطع چراغدار
الف) تصادف با عابرين پياده
معمولاً بين 60 تا 70 درصد تصادفات جرحي عابرين پياده در تقاطعهاي چراغدار و حدود 90 درصد از كشتهشدگان در اين شرايط، مربوط به برخورد وسايلنقليه عبوري با عابرين پيادهاي كه قصد عبور از تقاطع را داشتهاند، ميباشد. معمولاً در اينگونه از تصادفات عمدتاً وسيلهنقليه در حين ورود به تقاطع قرار دارد تا خروج از آن و عابر پياده شروع به عبور از عرضراه نموده است. در 80 درصد موارد،
