
خوار كرديد و كشتيد دلهاى شما زنده مىشود و به نور مشاهدهى حق روشن خواهد شد.
پیام ها :
1. با اراده و میل خود نفس خود را بکش و خود را بمیران تا زندهي جاوید باشی.
2. مقصود از آيه آن است كه وسيلهى تنبّه و به خود آمدن باشد براى هر كسى چون در قرآن گفته شده است و برهان، وسيلهى مخصوص تنبّه مردم لايق است، مثلاً اگر برهان و وسيلهى تنبّه و راهنمايى از خداوند به يوسف نمىرسيد البتّه تبهكار مىشد (عاملى،1360، ج1: 103).
شواهد شعری سعدی، مربوط به قسمت 1 پیام ها
تـو بـر کـرهّي تـوسنـی بر کمـر
که گر پالهنگ از کفت در گسیخت
نـگـر تـا نپیـچد ز حـکـم تو سـر
تنِ خویش کُشت و خون تو ریخت
(سعدی، 1383: 188)
شرح بیت :
توسن: کنایه است از نفس سرکش.
شارحان بوستان این بیت را اشاره به بهرام گور پادشاه ساسانی(421-438 م)دانستهاند که در حیره در نزد نعمان از ملوک عرب تربیت شد.
بر کمر : بر کمر کوه- بر پشت کوه
پالهنگ: ریسمانی که بر یک جانب لگام اسب بندند. در این جا منظور زمام و افسار است(یوسفی،1369 :362).
4-1-5-سورهي بقره ،آیهي 83
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ
([اى محمّد به ياد بدار] زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه نپرستيد مگر خدا را و به پدر و مادر خود احسان كنيد و هم چنين به خويشاوندان و يتيمان و بيچارگان و با مردم به نيكى سخن كنيد و نماز بخوانيد و زكات بدهيد ولى جز اندك مردمی همه پشت کردند و روی گردان از فرمان شدند)
نکته ها:
-آن عهد و پيمان كه با بنى اسرائيل رفت در شرع ما همان عهد است با مؤمنان اين امّت و همان پيمان و حاصل آن دو كلمه است: (فرمان خداى را تعظيم نهادن و بر خلق خداى شفقت بردن).
پیام ها:
1.جماعتى كه يتيمى را در كاسهى خود شريك كنند شيطان به آن كاسه نزديك نمي شود.
2.در كلمهى (يتامى) كه پيش از (مساكين) گفته شده است اشاره است كه اهميّت توجّه به يتيم بيش از مسكين است زيرا از مسكين انتظار استفاده بيشتر است تا يتيم.
3. احسان به خويشاوند موجب بقاء اجتماع است و بايد يتيم را رسیدگی كرد كه فرد خودسر و بىتربيت وارد جامعه نشود.
4.برای مردم آنگونه سخن بگویید که دوست دارید دیگران برای شما بگویند. مقصود، سخن خوب و خوی خوش است (عاملى،1360، ج1: 114).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 2 پیام ها
نـخواهـی کـه بـاشی پـراکنده دل
پریشان کن امروز گنجینه چُست
پـراکنـدگــان را ز خـاطـر مـهــل
که فردا کلیدش نه در دست تـوست
(سعدی، 1383: 97)
شرح ابیات:
پراکنده دل: پریشان خاطر
پراکندگان: پریشان خاطران
مَهِل: هلیدن (= هشتن) یعنی فرو گذاشتن، واگذاشتن، رها کردن
پریشان کن: در این جا یعنی بذل و بخشش کن
چُست: بی درنگ، زود(یوسفی ،1369 : 272).
4-1-6- سورهي بقره، آیهي 110
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ.
(و نماز بخوانيد و زكات بدهيد كه هر چه كار خوب براى خود جلو فرستيد به پيشگاه حق آن را بيابيد چونكه او بآنچه كنيد بينا بود)
نکته ها:
– به پا داشتن نماز، متوجّه كردن مؤمن است كه مقصود از نماز حقيقت اقامت و به پاداشتن آن است نه صورت ظاهرى.
-انسان اگر ميخواهد که از مرگ نترسد باید دل از مال و سرمایه اش بکند.
پیام ها :
1. معنى به پا داشتن نماز آن است كه دل با خدا باشد و همهى اعضاء متوجّه عبادت بشود.
2. آنچه نزد مردم است نابود شدنى است و آنچه نزد خدا است باقى و ماندگار است پس باید تا ميتوانیم با، جود و بخشش رفتار کنیم (عاملى، 1360، ج1: 149).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 2 پیام ها
پسنديده رائى كه بخشيد و خـورد
در آن كـوش تا با تو مانـد مقيـم
كند خواجـه بر بستـر جـان گداز
در آن دم اشارت نمايد به دسـٍـت
كه دستى بـجود و كـرم كـن دراز
جـهان از پـى خويشتن گرد كــــرد
كه هرچ از تو ماند دريغ است و بيــم
يــكى دســت كوتــاه و ديــگر دراز
كـه دهشت زبـانش و گفتـن ببـست
دگـر دسـت كـوتـه كـن از ظلـم و آز
(سعدی، 1383: 79)
شرح ابیات :
از پی خویشتن: از برای خویش
از پی: از برای
با تو ماند مقیم: با تو باقی بماند
بستر جان گداز: بستر مرگ منظور است.
خواجه: بزرگ، سرور
خواجهي بعث و نشر: بعث و نشر یعنی انگیختن و زنده کردن مردگان در روز قیامت معنی عبارت سَروَر مردم در روز رستاخیز است.
می نماید به دست: با دست اشاره ميکند.
دهشت: اضطراب، ترس (یوسفی، 1369 : 256 )
4-1-7- سورهي بقره، آیهي 184
أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كا مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ.
(روزهاى ]روزهى واجب] به ماه رمضان است كه قرآن به آن نازل شده است براى راهنمایی مردم و دليل هاى نمودار راه حقّ و جدایى درست از نادرست پس آنكه به آن ماه به ميهن و جايگاه خود بود بايد روزه بدارد و آنكه بيمار بود يا به سفر همان چه را نگرفته به روزهاى ديگر بدارد كه خدا آسانى كار شما خواهد نه دشوارى آن و البتّه اين شمارهى يك ماهه را پر كنيد و كامل و خدا را به پاس اين رهبرى، بزرگ شماريد و اميدوار باشيد كه قدر نعمت بشناسيد)
نکته ها :
– در ابتدا عدّهاي از مفسّرین معتقد بودند که مقصود از ايّام معدودات آن است كه در هر ماهى سه روز روزه بدارند پس از آن اين حكم برداشته شد و ماه رمضان معيّن شد. که در آیهي بعد توضیح داده شده است.
آنها که نميتوانند روزه بگیرند فدیه بدهند.
پیام ها :
1. ايّام معدودات مقصود همان ماه رمضان است.
2. حدّ بيمارى كه نبايد با آن حال روزه بدارند آن است كه نتوانند روزه بدارند و اگر با رنج روزه گرفتند بيمارى زياد شود.
3. همانطور كه آخر روزهى بدن هنگام شب است ،آخر روزهى دل و خوددارى از غير حقّ هنگام ديدار خداوند است و همانطور كه در روزه از خوردن و آشاميدن بايستى خوددارى كنند براى هر عضوى روزهاى است:
براى زبان، حفظ از فحش و غيبت و دروغ و براى چشم از بد دلى و غفلت و براى گوش از شنيدن ناشايست و چيزهاى بيهوده و براى نفس خوددارى است از حرص و آز و شهوت و براى دل خوددارى از توجّه بدنيا و مظاهر فريبندهى آن (عاملی، 1360، ج 1 :292).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 3 پیام ها
نـدارنــد تــن پــروران آگــهـی
دو چشم و شکم پر نگردد به هیچ
چو دوزخ که سیرش کنند از وقید
که پر معده باشد ز حکمت تهی
تـهی بـهتـر ایـن روده پیچ پیچ
دگر بانگ دارد که هَل من مَزید؟
(سعدی، 1383: 188)
شرح ابیات:
پر معده باشد: یادآور حدیث نبوی است: (نور الحکمه الجوع: نور حکمت گرسنگی است) یادآور این روایات نیز تواند بود. (وضعف الحمه و العلم فی الجوع: حکمت و علم در گرسنگی است.) (جوع الزاهدین حکمه: گرسنگی پارسیان حکمتی است.)
و قید: وقود یعنی آنچه بدان آتش افروزند، هیزم
هَل مِن مَزید: مضمون بیت و این عبارت مأخوذست از آیهي شریفه ی: (یوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول من مزید: (ق:30) روزی که جهنم را گوییم آیا ]از کافران[پر شدی ؟و او گوید آیا هیچ زیادتی هست؟)(یوسفی، 1369 :363).
4-1-8- سورهي بقره، آیهي 187
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون.
(در شب روزه آميزش با زن براى شما روا است چون زن و شوهر وابسته به يكدگرند و خدا مي دانست كه خوددارى نمىكنيد شما را بخشيد اكنون آزاد هستيد در عمل زناشوئی و پى آن كار برويد كه خدا بر شما معيّن كرده است و تمام شب در خوردن و آشاميدن به اختيار خود هستيد تا هنگامى كه از روشنى صبح و تاريكى شب در كنار افق دو خط سياه و سفيد نمودار شود از آنگاه با روزه باشيد تا شب و اگر در مسجد معتكف شديد از پسودن و عمل جنسى با زنان خوددارى كنيد، اين است حدود و احكام خداوند كه تجاوز از آن روا نباشد. با اين دستورها خدا نشانههاى خود را براى مردم روشن كند تا به پرهيزكارى خود اميدوار باشند.)
نکته ها:
(الرفث): عمل جنسی
(تباشروهن):از مصدر مباشرت، به معنی عمل جنسی انجام دادن و آمیزش کردن.
-تناسب فاصله شدن آیهي قبل میان این آیه و آیات سابق که همه برای دستور روزه است ممکن است این باشد که چون اعلام شد که روزه و یاد خدا لازم است یادآوری کرد که خدا این گفته ها را ميشنود و ميپذیرد و بعد از آن بقیهي احکام روزه بیان شد.
عمل جنسی به کلمه (الرفث) گفته شده است در صورتی که این کلمه به معنی زشتی و دشنام است برای اشاره به این که : چون شما خود داری از آن نکردید با اینکه ممنوع بودید،پس این زشت اکنون برای شما مجاز است.
پیام ها :
1.آن را بخواهید که خدا بر شما نوشته و حکم کرده است،یعنی منظورتان از عمل جنسی فرزند صالح باشد.
2.چون بیشتر احکام این آیه ،راجع به محرّمات است آنها حدّ نامیده شده است و ممانعت از نزدیکی به آنها شده است.
3.آدمی دارای مقام تقوا نميشود مگر از نامشروع خودداری کند(عاملی،1360، ج 1 :301).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 3 پیام ها
چو پاک آفریدت بِهُش باش و پاک
پـیـاپی بیـفشـٍان از آیـینه گــرد
کـه ننگ است ناپاک رفتن به خــاک
کـه مِصقَل نگیـرد چـو زنـگـار خـورد
(سعدی، 1383: 223)
مِصقَل: آلتی که زرگران فلزات را با آن صیقل ميدهند.
زنگار : زنگ فلزات و آیینه / زنگار خورد یعنی زنگ گرفت/زنگ: مادّهاي سبز رنگ که در مجاورت هوا و رطوبت بر روی آیینه به وجود ميآید(یوسفی ،1369: 391).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 3 پیام ها :
ز دانـندگان بـشنو امـروز قـــول
غنیـمت شـمار این گـرامی نفس
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف
کـه فـردا نـکیـرت بپـرسد بِـهـول
که بـی مـرغ قیـمت نـدارد قـفـس
کـه فرصت عزیزست و الوقت سیف
(سعدی، 1383: 243)
شرح ابیات :
نکیر: نام یکی از دو فرشتهاي که در شب اوّل قبر از مرده سوال ميکنند نام فرشته دیگر منکرست.
بِهُول: با تهدید و درشتی
الوقت سیف: اشاره است به حدیث نبوی: الوقت سیف قاطع لوکم تقطعه باالطاعات لقطعک بلغوات:وقت شمشیری برنده است اگر تو آن را با طاعات و عبادات نبری او با گذشتش رشته زنگیت را
می برد)(یوسفی، 1369: 406).
4-1-9- سورهي بقره، آیهي 195
وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
(در راه خدا ببخشيد و خود را به دست خود به نابودى نيفكنيد و نكویى كنيد كه خدا
دوست دار نكوكاران است.)
نکته ها :
تهلكة يعنى:
1. خوددارى از بخشش و انفاق در راه خدا؛
2. يعنى اگر هيچ نداشتى جز تيرى يا پيكان تيرى آن را انفاق كنى؛
3. انصار از ما حضر خود به نادارها مىدادند؛
4.در سفر، داراها به نادارها مىدادند.
پیام ها:
1. اگر در ماه حرام با شما جنگ كردند شما هم جنگ كنيد و
