
بر مردم مسلط بودند.
– با توجه به نزديکي حزب توده و مصدق؛ آيزنهاور توانست با رد خواسته مصدق دست بهتحقير وي بزند.
مستند “مصدق، نفت و کودتا” به دنبال ايجاد توافق و اجماع در مخاطب خود درباره دولت آمريکا با استفاده از گزارههاي زير است:
– متن در تلاش است تا با ارائه تصويري مثبت و فراجناحي، از زحمات آمريکا براي کمک به رسيدن به توافق تجليل کند و اين کمکها را بدون داشتن چشمداشت و نفع شخصي آمريکاييها نشان دهد درعينحال با تأکيد نگرانيهاي آن در مورد نفوذ کمونيستها، خطر قدرت گيري حزب توده را متذکر شوند. همچنين متن در اشاره کوتاهي در انتها با تفکيک ترومن دموکرات و جمهوريخواهاني که نگراني خود را از جهان و سلطه کمونيستها داشتند. تمامي نکاتي مثبتي که در مورد آمريکاييها بيان کرده به دموکراتها برگرداند اعم از نوعدوستي آنها و احترام متقابل بين ترومن و مصدق.
– نويسنده متن در تلاش است با مخاطب را در بيهوده بودن مبارزه همراه کند و نشان دهد که حتي دکتر مصدق که در فيلم و کلاً در بيبيسي فارسي در قامت اسطوره و قهرمان بهتصوير کشيده شده؛ نيز نتوانست در مقابل غرب کاري از پيش ببرد و براي گفتمان “مقاومت” سرنوشت محتومي بهجز شکست متصور نيست. در مقابل اين گفتمان “سازش و تسليم” در برابر ابرقدرتهاست که موفقيت و پيشرفت ما را تضمين ميکند. البته مقدمه اين گفتمان نيز با زمينهسازيهايي که در بخشهاي قبلي مستند انجامشده بود، پذيرش “ابرقدرتي” غرب و بهخصوص آمريکا است.
گزارههاي اساسي متن مستند “مصدق، نفت و کودتا” درباره دولت آمريکا بهقرار زير است:
– ترومن در شرايط جنگ سرد زير فشار شديد جمهوريخواهان بود.
– در اوايل سال 31 سيا عمليات دقيق براي انتشار و چاپ مقالات انتقادي و توهينآميزي عليه مصدق ترتيب داد.
– مردم مرعوب تهديدات و اقدام تودهايهاي تقلبي سيا شده بودند.
– پاسخ ديرهنگام و منفي آيزنهاور به نامه مصدق باعث تحقير وي در ميان مردم شد.
– جمهوريخواهان بهخصوص برادران دالس طرفدار عمليات مخفي عليه شوروي بودند.
3-2-2-4- تحليل اطلاعات متنها و فرا متن- انگليس
عمده افراد و نهادهاي مربوط به انگليس در متنها، بيپي يا بريتيش پتروليم، شرکت نفت انگليس و ايران، مأموران و متحدان بريتانيا؛ مقامهاي بريتانيايي؛ رشيديان و برادرانش، اسدالله رشيديان، ديپلماتهاي بريتانيايي، سفارت بريتانيا، کاردار سفارت بريتانيا، سفارت بريتانيا، راديوي فارسي بيبيسي، بوده است.
در مستند “مصدق، نفت و کودتا” دولت انگليس با گزارههاي زير توصيفشدهاند:
– سود سالانه بريتانيا بيش از دو برابر سودي بود که به دولت ايران تعلق ميگرفت.
– بعد از جنگ جهاني دوم بريتانيا قدرت خود را تا ميزان زيادي ازدستداده بود.
– مقامات بريتانيايي نميخواستند يکي از مهمترين سرمايههايشان را از دست بدهند.
– بريتانيا در دادگاه بينالمللي لاهه عليه دولت مصدق اقامهي دعوي کرد.
– دولت بريتانيا به ناوگان دريايياش در خليجفارس دستور داد کشتيهايي را که نفت ايران را حمل ميکردند متوقف کنند.
– شرکتهاي مهم نفتي جهان از تحريم ايران توسط دولت بريتانيا حمايت کردند. آنها نميخواستند ملي شدن نفت در ايران الگويي براي ملتهاي ديگر شود.
– سربازان انگليسي، خود را براي مقابله با تندروهاي ايراني آماده ميکنند.
– آدمهاي قابلاعتمادي در ميان ايرانيها براي انگليسيها پيدا شد.
– دولت بريتانيا براي پيشبرد تبليغات خود عليه مصدق از راديوي فارسي بيبيسي استفاده ميکرد و بارها مطالب ضد مصدق از اين راديو پخش شد.
– کارمندان ايراني اين راديو در اعتراض دست به اعتصاب زدند.
– سرزمين خوزستان مستعمره انگلستان بود.
– دولت بريتانيا و مخالفان مصدق او را متهم ميکردند که پوپوليست و عوامفريب است.
– بعضي از سياستمداران خارجي او را مورد تحقير و تمسخر قرار ميدادند.
– نيروهاي آمريکايي و بريتانيايي در کره عليه کمونيستها در حال جنگ بودند
– وحشت از غلبه شوروي بر ايران فقط نتيجه تبليغات و اغراقهاي دولت بريتانيا نبود.
– دولت بريتانيا غرامت زيادي را براي سرمايههاي ملي شدهاش در ايران ميخواست.
– بريتانيا از خودش سرسختي نشان ميداد.
– آمريکاييها بيشتر تحت نفوذ انگليسيها بودند.
– رشيديان و ديپلماتهاي بريتانيايي در تهران سعي داشتند تا حد امکان مصدق را تضعيف کنند.
– سم فال سعي کرد دولت آمريکا را متقاعد به حمايت از کودتاي عليه مصدق کند.
– شبکههاي جاسوسي بريتانيا و آمريکا در ايران شروع به همکاري کردند.
– طرح سرنگوني از طرف آمريکا و انگليس حمايت ميشد
– عاملان بريتانيا در ايران افرادي وطنپرست بودند.
عمده پيشفرضهايي که متن مستند “مصدق، نفت و کودتا” پيرامون انگليس داشته است معطوف به موضوعاتي مانند مقولههاي ذيل است:
* شرکت نفت و کشور انگليس به مردم خوزستان ظلم زيادي کردند.
* کارمندان بيبيسي انسانهايي آزاد و حقطلب هستند که فقط براي راستاي اعتلاي ايران به شغل خبرنگاري رو ميآورند، در غير اينصورت با اعتصاب و استعفا از اجراي سياستهاي ضد ايراني سر باز ميزنند (فعاليتهاي اين افراد ضد جمهوري اسلامي براي آزادي ايران و مردم ايران از بند اسارت است!)
* رابطه خوب حاکمان ايران با انگليس و کشورهاي اروپايي کاري درست و مطابق عرف بينالملل است.
* دولت انگليس حق داشت براي دفاع از منافع خود دست به عمليات مخفي عليه مصدق بزند.
* بسته شدن سفارت انگليس به ضرر مصدق و باعث نزديک و همکاري بيشتر دولتهاي انگليس و آمريکا شد.
* بيبيسي هرگز در عمليات کودتا عليه مصدق دست نداشته است.
* انگليسيها فقط افرادي را که تابع آنها باشد، براي کمک به منافعشان باشد؛ را قابلاحترام و باارزش ميدانند.
* مبارزه و ايستادگي مقابل انگليس و قدرتهاي جهاني کاري نادرست و بيهوده است و بهجاي آن بايد با آنها تعامل و روابط دوطرفه داشت.
دلالتهاي ضمني متن مستند “مصدق، نفت و کودتا” در خصوص انگليس در قالب تداعي بهقرار زير است. آن چيزي که متن بهوسيله آنها درصدد ذهنيتسازي براي مخاطب خود است عبارتند از:
– صحبتهاي سحابي در مورد شرکت نفت، ظلم و ستم کشور انگليس و دخالت در امور ايران در دو قرن اخير را يادآوري ميکند.
– استفاده بلامانع از منابع و معادن ايران در ازاي بهاي اندک به حکام و پادشاهان قاجار توسط افراد و شرکتهاي انگليسي به ذهن متبادر ميشود.
– اتهاماتي همواره از سوي عامه مردم و جمهوري اسلامي به بيبيسي در رابطه با دنبال کردن سياستهاي دولت انگليس است به ذهن متبادر ميشود.
– صحبتهاي ديپلمات انگليسي، نظرات عامه مردم را در مورد دخالت مستقيم انگليسيها را تداعي ميکند.
– صحبتهاي فال در مورد مسالمتآميز بودن بستن سفارت انگليس، درگيري و خشونتهاي اشغال لانه جاسوسي در سال 58 و اشغال سفارت انگليس در سال 90 توسط دانشجويان را به ذهن متبادر مينمايد و اينکه در آن زمان با مديريت صحيح مصدق اين عمل کاملاً قانوني و پذيرفتهشده انجام شد درحاليکه در جمهوري اسلامي اين عمل بدون منطق و با روش خشونتآميزي انجام شد.
– متن با اشاره به نقش بيبيسي در قانع کردن، شاه تداعيکننده نقش بيبيسي در کودتاي 28 مرداد دارد هرچند درصدد تکذيب و رد آن است.
– صحبتهاي سم فال تأييدکنندهي نظرات عامهي ايرانيان در مورد انگليسيهاست.
گزارههايي که در متن به دنبال تلقين در مخاطب در مورد دولت انگليس است، عبارتند از:
– دولت انگليس تلاش داشت تا اموال غضب شده توسط ايرانيان را پس بگيرد.
– هرچند ايرانيها در بيبيسي فارسي و جهاني کار ميکنند اما هميشه اصل بيطرفي در روزنامهنگاري را رعايت ميکنند و هيچوقت برخلاف مصالح کلي کشور و مردم کاري انجام نميدهند.
– ناتواني و بيتجربگي شاه در تأمين منافع دوستداران انگليسيها به آنها اين اجازه را به آنها ميداد که به شاه توهين کنند.
– رشيديان و بردارانش که عناصري خودفروخته و جاسوس انگليسها بودند در متن از آنها با عنواني احترامآميز و قابلاحترام ياد ميشود.
– هرچند در بين جامعه ايراني بيبيسي در کودتاي 28 مرداد پذيرفتهشده است. اما متن در تلاش است تا با رد اين گزاره عکس آن را القا کند.
مستند “مصدق، نفت و کودتا” به دنبال ايجاد توافق و اجماع در مخاطب خود درباره دولت انگليس با استفاده از گزارههاي زير است:
– همچنين نويسنده با زيرکي تمام و پذيرفتن اتهاماتي که اين سالها به بيبيسي فارسي وارد ميشود، حساب کارمندان و خبرنگاران ايراني آن از مديران جدا کرده و با اين عنوان آنها را انسانهايي آزاده و آرمانگرا نشان ميدهد.
– نويسنده متن درصدد است تا با ترسيم چهرهاي صادق از مأموران انگليسي، که دکتر مصدق را در تعطيلي سفارت انگليس در ايران محق ميدانستند؛ به آنها اين حق را ميدهد که براي سقوط دولت دکتر مصدق دستبهکار شده و با آمريکا ائتلاف کنند؛ زيرا پس از ماهها تلاش براي حل بحران نفتي از طريق مذاکره و روشهاي ديپلماتيک جواب نگرفته بودند. همچنين در آمريکا نيز با روي کار آمدن آيزنهاور و تسلط جمهوريخواهان بر فضاي سياسي و امنيتي آمريکا، فضا کاملاً براي دولت ايران آماده بود.
– همچنين کنشگر متن با تأکيد بر جوسازي رسانهاي و روزنامهها عليه دولت، توسط سازمان سيا تلاش دارد تا اقدامات عليه دولت دکتر مصدق را کاملاً از طرف آمريکاييها و سازمان سيا نشان دهد تا از اين رهگذر از دشمني ديرينه مردم ايران با انگليسيها بکاهد.
گزارههاي اساسي متن مستند “مصدق، نفت و کودتا” درباره دولت انگليس بهقرار زير است:
– خوزستان بيشتر مستعمره و تحت سيطره انگليس بود تا خاک ايران.
– حضور نظاميان انگليسي در خليجفارس طبيعي و به خاطر دفاع از اموال و منافع شرکت نفت بود.
– در پاييز 31 ديپلمات انگليسي به عمليات مخفيانه براي سرنگوني مصدق شتاب بيشتري دادند.
4-2-2-4- تحليل اطلاعات متنها و فرا متن- شاه و نيروهاي طرفدار سلطنت
عمده افراد و نهادهاي مربوط به شاه و نيروهاي طرفدار سلطنت در متنها، شرکت نفت ايران پالايشگاه آبادان؛ طيب؛ وزارت دفاع، دربار، اشرف، رامسر، سرهنگ نصيري فرماندهي گارد سلطنتي، عراق ملکه ثريا ايتاليا ، جاهلهاي تهران، باشگاه افسران بوده است.
مستند “مصدق، نفت و کودتا” شاه و نيروهاي طرفدار سلطنت را با گزارههاي زير توصيف کرده است:
– دولت ايران در مقابل انگلستان از خودش اختيار نداشت.
– شرکت نفت خيلي بالا پايين ميکرد. بهاصطلاح گزينش ميکرد.
– دولت انگليس خطاب به بيبيسي: بايد از حمله به طبقات حاکم اجتناب کنيم.
– آنها بعد از انقلاب مشروطه ايران با دولتها و پادشاهان ايراني رابطه خوبي داشتند.
– هواداران سلطنت هم به جمع کساني پيوستند که براي سقوط مصدق برنامه ميريختند.
– اسدالله رشيديان يکي از مهمترين حاميان شاه بود که به هواداري از بريتانيا شهرت داشت.
– (رشيديان) نااميدي خود از شاه را با کلمهاي توهينآميز نشان داد.
– به شاه ميگفتند پدرسوخته، چون خيلي ترسو بود. خيلي ميترسيد.
– روحانيت شاه را حافظ مباني اسلام در ايران ميدانست.
– مراجع وقت با شاه رابطهي خوبي داشتند و او نفوذ و اقتدار آنها را تضمين ميکرد.
– بسياري از طرفداران محمدرضا شاه بهخصوص نظاميان معتقد بودند که مصدق قصد سرنگوني رژيم سلطنتي و تشکيل يک نظام جمهوري را دارد.
– شاه بهشدت با اين (قبول پست وزارت جنگ توسط مصدق) مخالفت کرد.
– پس از استعفاي مصدق شاه احمد قوام را به نخستوزيري برگزيد.
– قوام معتقد به راهحلي سياسي براي اين بحران بود.
– قوام در دولت قبلياش کاشاني را تبعيد کرده بود و هيچ علاقهاي به دخالت روحانيون در قدرت نداشت.
– شاه مايل به استفاده از ابزار نظامي براي سرکوب مردم نبود.
– سرلشگر فضلالله زاهدي را بهترين گزينه براي نخستوزيري ميدانست. سرلشگر زاهدي يکي از محبوبترين افسران ارتش بود که روابط خوبي هم با تجار بازار و روحانيون و هم با مليگرايان داشت.
– زاهدي نظامي
