
شدن.
-گوی دولت بردن: یعنی آن فرمانروایان که مردم دانا و شمشیر زن را مورد توجّه و حمایت قرار ميدهند از دیگر نامداران گوی دولت را ميربایند (یوسفی، 1369: 272).
4-2-18- سورهي کهف، آیهي 57
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْها وَ نَسِيَ ما قَدَّمَتْ يَداهُ إِنَّا جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ فِي آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذاً أَبَداً.
(و كيست ستمكارتر از آنكس كه به آيات پروردگار خود (يعنى قرآن) موعظه شود (و بر ادلّه توحيد يادآورى و تنبيه گردد) و معذلك از آن رو برگرداند و آنچه (از معاصى مستحق عقاب) به دست او جارى گشته فراموش كند (و در عاقبت آن كارها تفكّر ننمايد) ما بر دلهاى (اين قبيل ستمكاران معرض از حق) پرده افكنديم تا نفهمند و تفقّه نكنند و در گوشهاى آنها سنگينى قرار داديم (تا نشنوند) و اگر آنها را دعوت به هدايت (و طريق رستگارى و دين اسلام كنى) (با وجود اين هرگز هدايت نخواهند شد.)
نکته ها:
هر چند تمام اسباب هدايت جمع شود ايمان خلق و اهتداء آنها بسته به هدايت و جذبات عنايات حضرت باريتعالى عزّ اسمه است يعنى اگر لطف خداى نبود ما رهنمایى نمي شديم و تصدّق نمي داديم و نماز نمي گذارديم.
پیام ها :
1. آنكه اهل باطل حق را باطل و باطل را حق مي بيند و اين از كورى دل و سخافت عقل آنهاست.
2. رحمت خدا در دنيا مؤمن و كافر را شامل مي شود و سزاى اعمال نافرمانان را به روز قيامت محوّل
مي فرمايد.
3. از دعاى ستمديده بترسيد زيرا بين دعاى او و خدا پردهاى نيست (میرزا خسروانی،1390، ج5: 358).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 3 پیام ها:
مها زورمندى مكن بر كهان
سر پنجهي ناتوان بر مپیچ
كه بر يك نمط می نماند جهان
که گر دست یابد، برآیی به هیچ
(سعدی، 1383: 69)
شرح ابیات :
مِه،که: بزرگتر، مهتر،کوچکتر
نمط: روش، طریق
با شخص ناتوان پنجه در میفکن و او را آزار مده زیرا اگر قدرت یابد تو را ناچیز و نیست خواهد کرد.
کلان: بزرگ، بزرگ اندام (یوسفی، 1369 : 246).
4-2-19- سورهي طه، آیهي 104
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ يَوْماً.
(و ما (كه خداوند جهانيم) به آنچه آنها مي گويند (و بين خود آهسته سخن ميرانند) داناتريم (و مدّت درنگ آنها را ميدانيم) چون آن فردى كه در بين آنها خردمندتر و در رأى صائبتر است گويد كه درنگ و و اقامت شما در دنيا و برزخ جز يك روز بيشتر نبوده است (زيرا ده روز در مقابله و مقايسه با روز قيامت و مدّت خلود آنها در آتش زياد است و يك روز بيش نيست).
نکته ها:
خردمند آنكس است كه وقت عزيز خود را صرف در دنيا و شهوات ما فيها مصروف نسازد زيرا وقت، نقدى است نفيس و جوهري است لطيف و نمي سزد كه آنرا به چيزى حقير بدل نمود .
پیام ها
1. و چون دنيا و ما فيها در نزد خدا به قدر بال پشهاى ارزش ندارد هر كس اين بال پشه را مهمّ و بزرگ شمارد خود او از آن بال كوچكتر خواهد بود.
2.برترین طاعات و نیکوترین حسنات، یکتا پرستی است (میرزا خسروانی،1390، ج5: 476).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت نکته ها:
نگهدار فرصت كه عالم دمي است
سکندر که بر عالمی حکم داشت
دمـى پـيش دانـا به از عـالمي اسـت
در آن دم که بگذشت و عالم گذاشت
(سعدی، 1383: 248)
شرح ابیات:
سکندر: ميگویند اسکندر مقدونی که از سال 323 تا 336 پیش از میلاد سلطنت کرد وقتی قصد داشت با شرقیان جنگ کند در خیمه اش رو به سوی غرب داشت تا از نیّت او کسی آگاه نگردد. رسم بوده است در خیمه را به جانبی باز ميکردند که قصد حرکت به آن سمت را داشت(یوسفی، 1369: 409).
انسان از فرصتها باید حداکثر استفاده را بنماید و به بطالت و تنبلی روی نیاورد.
امروز روز نجات تو است که از عمر باقی است، اگر اجل فرا رسد هر آینه آرزو ميکنی که یک روز دیگر به تو مهلت ميدادند تا کار خویش را تمام ميساختی و به امری که مهم تر است ميپرداختی. فرض کن که اجل رسیده و امروز این سرمایهي عظیم در قبضهي تصرف تو گذاشته بکوش تا امور خود را مهمل نگذاری و دست از کسب تعاون بازنداری(خوارزمی، 1384،ج 150:1).
4-2-20- سورهي انبیاء، آیهي 101
ِانَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ.
(و کسانی که از سوی ما به آنان وعدهي نیکی داده شده، از آن بر کنار ميمانند.)
نکته ها:
-منظور از وعده دادگان، كافهي مؤمنان و موصوفين به ايمان و اعمال صالحه هستند كه توفيق و مژدهي ثواب در برابر طاعت به آنها داده شده است.
پیام ها:
بهشت وعده گاه مومنان واقعی است (میرزا خسروانى، 1390،ج6: 47).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها :
نـخسـت او ارادت بـه دل بــرنــهاد
چه اندیشی از خود که فعلم نکـوست
بَــرَد بـوستـانیان بــه ایـوانِ شــاه
پـس اين بنده بر آستان سـر نـهاد
از آن درنـگه کن که توفیـقِ اوست
بـه نـو باوه گل هـم ز بُستــانِ شاه
(سعدی، 232:1383 )
شرح ابیات:
ارادت: خواستن در ا ین جا یعنی خواست و شوقِ عبادت
ایوان: یعنی کاخ
به نو باوه: به عنوان چیزی نو رسیده، تحفهاي تازه(یوسفی، 1361: 398)
4-2-21- سورهي شعراء، آیهي 50
قالُوا لا ضَيْرَ إِنَّا إِلى رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ
(گفتند، باکی نیست ما به سوی آن کسی ميرویم که ما را پرورید)
نکته ها :
– این سخن جادوگران بود که با معجزهي موسی (ع) به پروردگار یکتا ایمان آورده بودند.
پیام ها :
1.اعتقاد و ایمان راسخ به خدا، عبادت غیر او را از بین ميبرد.
2.جادوگران پس از ایمان آوردن به موسی (ع) و خدای یگانه، به فرعون گفتند: عذابی که تو ما را خواهی داد در برابر پاداش عظیم خدای متعال هیچ است (میرزا خسروانى،1390، ج6: 258).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها:
دمــادم شــراب اَلـَـم دركـشـنـد
نه تلخ است صبرى كه بر ياد اوست
و گـر تـلخ بينـند دم در كـشـنــد
كه تلخى شكر باشد از دسـت دوست
(سعدی، 1383: 125)
شرح ابیات:
دَمادَم: دم بدم ،لحظه به لحظه
الم: درد
درکشند: درکشیدن یعنی نوشیدن
صبر: گیاهی از تیره سوسینها که شیرابهي آن دارویی است و بسیار تلخ است. در این بیت به معنی شکیبا ميتواند بود و هم به معنی گیاه مزبور در مقابل شکر (یوسفی، 1369 : 297).
4-2-22- سورهي قصص، آیهي 55
وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَ قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجاهِلِينَ.
(و چون سخن پوچ و بيهودهاى بشنوند از آن رو گردانند و گويند اعمال ما براى خودمان و اعمال شما براى خودتان (هر كس كيفر عمل خود را خواهد ديد دين ما از خودمان و دين شما از خودتان حلم و بردبارى ما براى خودمان و لغو گویى و سفاهت و هرزه درایى شما براى خودتان) سلام ما بر شما (يعنى از جانب ما در امان هستيد و شما را وا مىگذاريم و از شما توديع مىكنيم) و طالب و خواهان مصاحبت و مجالست مخالطت با نادانان نميباشيم بلكه طالب مصاحبت با حكماء و أهل دانش و حق مىباشيم.)
نکته ها :
– هر کس کیفر عمل خود را خواهد دید و هر کس مسئول اعمال و رفتار خود ميباشد چه خوب و چه بد.
پیام ها :
1.این آیات چون افرادی مثل سلمان فارسی، عبد اللّه بن سلام و تميم الدارى، اسلام آوردند نازل شد و به قولی دربارهي چهل نفر از اهل انجیل که قبل از مبعث پیغمبر (ص) ایمان آورده بودند.
2.سعدی گوید: جالینوس ابلهی را دید که دست به گریبان دانشمندی زده و بی حرمتی کرده گفت: اگر این دانشمند دانا بودی کار او با نادان بدین جایگه نرسیدی (میرزا خسروانى،1390، ج6: 371).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت 2 پیام ها :
دو عـاقـل را نباشد كين و پيـكار
اگر نادان به وحشت سخت گويـد
دو صـاحـب دل نگهدارند مویـى
اگر بـر هـر دو جـانب جـاهلانند
يـكى را زشتـخـویى داد دشنـام
بتـر زانـم كـه خـواهى گفتن آنى
نـه دانایـى ستيـزد بــا سبـــكبــار
خردمندش به رحمت دل بـجـويـــد
هـمـيدون سـركشى و رزم جـــویـى
اگــر زنجيـر بـاشد بــگسـلانـــنــد
تحمّل كرد و گفـت اى نيـــكفرجـام
كه دانم عيب مـن چــون من نــدانــى
(سعدی، 1384: 189-190)
شرح ابیات:
همیدون: هم آن زمان، ریشه پهلوی ایدون Eton و اوستایی آن Aetarvant است به معنی این چنین، اینگونه
مفاد شعر این است که دو خصم اگر هر دو عاقل باشند یا یکی جاهل و سرکش و دیگری عاقل رزمجو، خصومت شدت نميیابد و دو خردمند همیشه دوستی دیرین را ولو با بستگی مویی در میان خود نگه ميدارند. امّا اگر دو طرف جاهل باشند رابطه فی مابین را اگر چه به محکمی زنجیر بود قطع ميکنند.
مضمون جواب حکیمانهاي را که به زشتخوی دشنام گو داده شده است به “سخینوس” حکیم نسبت ميدهند.(خزائلی، 1366: 497)
4-2-23- سوری سجده، آیهي 11
قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ
(بگو (يا محمّد به مكلّفين) تمام شما را (يكى پس از ديگرى) فرشته مرگى كه موكّل شماست (يعنى كار جان گرفتن از شما به او واگذار شده است) قبض روح مىكند و جان شما را مىستاند پس از آن شما بسوى پروردگارتان (يعنى بطرف جزاى پروردگارتان از ثواب و عقاب) برمىگرديد)
نکته ها:
دنيا در برابر ملك الموت مانند جامى است كه هر چه بخواهد بدون رنج از آن برگيرد و گام او ما بين مشرق و مغرب است.
پیام ها:
1. عزرائيل ميگوید : مرا در پیش شما برگشتها و برگشتهاست (پیاپی خواهم آمد) تا یکی از شما را باقی نگذرام.
2.خداوند مرگ را آفریده و سوای او کسی را قدرت میراندن نیست و عجب از آدمى كه با وجود چنين حريفى لاف آسايش ميزند (میرزا خسروانى، 1390،ج6: 494).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها:
بیـااي که عمرت به هفتاد رفت
هـمه برگِ بودن همی سـاختی
قیـامـت که بـازار میـنو نهـند
مگر خفته بودى كه بر بـاد رفت؟
بـه تـدبیـرِ رفــتن نپـرداخـتـی
منـازل به اعـمـالِ نیـکو دهــند.
(سعدی، 1383: 239)
شرح ابیات :
برگ: برگِ بودن یعنی اسباب زیستن در دنیا
برگ: ساز، نوا، اسباب، وسایل زندگی، دستگاه، بی برگی یعنی تهیدستی
قیامت که : روز قیامت که بهشت (مینو) را عرضه ميکنند (یوسفی،1369: 403).
خداوند در مدت زندگی به انسان فرصت داده که زاد و توشه را برای عالم آخرت آماده سازد و اگر زاد و توشه را همراه نبرد دست خالی وارد قیامت ميشود و از بهشت بهرهاي ندارد.
4-2-24- سورهي فاطر، آیهي 22
وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ.
(و زندگان و مردگان نیز یکسان نميباشند. بی گمان خدا ميشنواند هر که را خواهد و تو
اي محمد نميشنوی سخن کسانی را که در گورند)
نکته ها:
هم چنانکه اشیاء متمائل و هم شکل نیستند پرستش خدا مشابه پرستش غیر خدا نخواهد بود.
پیام ها :
1. مومن و کافر ،حقّ و باطل، عالم و جاهل هم متساوی و در یک حکم قرار نخواهند گرفت.
2. خداوند هر کس را بخواهد و به او لطف فرماید او را موفّق به نفع شنواندن مينماید و تواي محمد قادر نیستی که کفار دل مرده را از شنوانیدن خود منتفع گردانی.(میرزا خسروانى،1390، ج7: 109 )
شواهد شعری سعدی، مربوط به قسمت پیام ها :
نه مردم همين استخوانند و پوسـت
نه سلطان خريدار هر بندهاي است
اگـر ژالـه هـر قطرهاي دُر شــدی
نه هر صورتى جان و معنى در اوست
نه در زير هر زندهاى زنـده اي اسـت
چــو خـرمهره بـازار از او پـر شـدی
(سعدی، 1383: 130)
شرح ابیات:
نه در زیر هر ژندهاي …. نه چنین است که در زیر هر جامهي پاره و فرسوده (خرقه صوفیانه)
دلی زنده جا داشته باشد.
اگر ژاله: اگر هر قطره شبنم یا باران در صدف جا ميگرفت و مروارید ميشد.
خرمهره: نوعی مهره درشت سفید یا
