
با بهای تمام شده آن داراییها میشود. یعنی نرخ بازده داخلی (r) را میتوان از رابطه زیر بهدست آورد:
(2-2) TA = ∑_(n=1)^∞▒(نقد وجوه گردش خالص)/〖(1+r)〗^n
با توجه به دو رابطه بالا میتوان فرمولهای زیر را برای سود خالص حسابداری و سود خالص اقتصادی بهدست آورد:
(2-3) استهلاک حسابداری – هزینهها – درآمد فروش = سود خالص حسابداری
(2-4) استهلاک اقتصادی – هزینهها – درآمد فروش = سود خالص اقتصادی
همانطور که ملاحظه میشود، تفاوت دو رقم بالا مربوط به نحوه محاسبه هزینه استهلاک است. حسابداران برای محاسبه استهلاک، روش خط مستقیم (SL) و یا یکی از روشهای نزولی (AD) را بهکار میگیرند در حالی که اقتصاددانان، روش نرخ بهره (I) را مورد استفاده قرار میدهند. ارتباط بین این روشها در نمودار شماره (2-1) نشان داده شده است:
نمودار 2-1: انواع روشهای محاسبه استهلاک (ماخذ: شباهنگ، 1381)
به طوری که در نمودار بالا مشاهده میشود، روش نرخ بهره برای محاسبه استهلاک در جهت مخالف روش نزولی محاسبه استهلاک حرکت میکند.
از لحاظ نظری میتوان انتظار داشت اگر حسابداران نیز روش نرخ بهره موثر را برای محاسبه استهلاک بهکار گیرند، سود خالص حسابداری و سود خالص اقتصادی یکسان شوند. اما این انتظار تحقق نمییابد زیرا، پارامترهایی که در این مدل ثابت فرض شدهاند در دنیای واقعی ثابت نیستند. مثلا تورم ارزش داراییها را تغییر میدهد؛ نرخ تورم مورد انتظار بر نرخ تنزیل اثر میگذارد؛ و یا عرضه و تقاضای بازار بر مخاطره واحد انتفاعی تاثیر میکند. بهطور خلاصه، تحلیل بالا مستمرا تغییر میکند و حسابداران باید هر روز سود خالص را مجددا اندازهگیری کنند تا بتوانند با واقعیتهای اقتصادی هماهنگ باشند.
در بازار سرمایه، این اندازهگیریها و تحلیلها توسط سرمایهگذاران انجام و موجب نوسان قیمت سهام شرکتها میشود. بنابر این، چرا باید حسابداران کاری مشکل و غیرعملی را انجام دهند که در بازار سرمایه انجام میشود؟ پاسخ این سوال این است که وظیفه حسابداران محاسبه سود اقتصادی نیست، بلکه وظیفه آنان ارائه اطلاعات به بازار سرمایه است تا به سرمایهگذاران امکان دهد خود سود اقتصادی را محاسبه کنند (شباهنگ، 1381).
2-2-2- سود هر سهم (EPS)
سود هر سهم (EPS27) یکی از آمارههای مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی میباشد. سود هر سهم اغلب برای ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام استفاده میشود. در بسیاری از کشورهای جهان، اهمیت این رقم به حدی است که آن را بهعنوان یکی از معیارهای اساسی موثر در تعیین قیمت سهام میدانند و در مدلهای ارزشیابی سهام نیز بهطور گستردهای از آن استفاده میشود (رحمانی و بختکی، 1385).
سود هرسهم از تقسیم سود خالص شرکت پس از کسرمالیات، بر تعداد کل سهام شرکت محاسبه میشود. هر سال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را بر اساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری میکنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم مینمایند، لذا سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه) بر تعداد سهام شرکت بهدست میآید. بر اساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه، تقسیم سود تصویب شده حداکثر ظرف 8 ماه از تاریخ تصویب به سهامداران میبایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی تنها به سهامدارانی پرداخت میگردد که در تاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.
(2-5) میانگین موزون تعداد سهام عادی / (سود سهم سهام ممتاز – سود خالص) = سود هر سهم (EPS)
2-2-2-1- اهمیت EPS و کاربردهای آن
سود منبع اصلی تامین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد، یک فرآیند تحلیلی پیچیده میباشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دورههای زمانی مختلف، مقایسهپذیری این ارقام تا حدودی مشکل میباشد. یکی از روشهای استاندارد نمودن رقم سود، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم میباشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولا محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیشبینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیا مراجع تدوین استانداردهای حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشای آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دورههای مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقا دهند (رحمانی و بختکی، 1385).
بر اساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفادههای زیر را دارد:
1- ارزیابی، تعیین و قضاوت در خصوص قیمت سهام. تحلیلگران مالی با ضرب EPS در رقم P/E (قیمت به سود) در خصوص پایین یا بالابودن قیمت سهام قضاوت میکنند. این دو رقم بهطور گسترده در تصمیمات سرمایهگذاری استفاده میشود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت قضاوت میکند. به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.
2- پیشبینی EPS های آینده و نرخ رشد آن، بر قیمت سهام تاثیر دارد. سهامداران و تحلیلگران، EPS های گزارش شده را برای برآورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی بهکار میبرند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی میکنند.
3- ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت در خصوص توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS میباشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایهگذاری، در تعیین خطمشی تقسیم سود موثر است، ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام مقدور نمیباشد.
4- قضاوت در خصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبولتری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت میباشد. اگرچه جریانهای نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است، ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا میباشد.
5- برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار حفظ و یا تکرار آن با درجهای از نظم در یک محدوده زمانی آتی میرود را قدرت سودآوری میگویند. بیشتر مدلهای ارزیابی بهنحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازدههای مورد انتظار آتی را در بر میگیرد، سرمایهای میکنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تاکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیلگران بر شناسایی اجزایی از جریان درآمد و هزینه تمرکز میکنند که باثبات و قابل پیشبینی باشند.
6- محاسبه نسبت P/E (قیمت به سود). نسبت P/E یکی از خلاصههای مهم مالی است که بر اساس سود هر سهم محاسبه میشود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایهگذاری را نشان میدهد و معکوس آن نیز نرخ بازده مورد توقع حسابداری را نشان میدهد (همان).
2-2-3- پایداری سود
پایداری سود28 از جمله ویژگیهای کیفی سود حسابداری به شمار میآید که بر اساس اطلاعات حسابداری است و سرمایهگذاران را در ارزیابی سودهای آتی و جریانهای نقدی شرکت کمک میکند. علاوه بر اینکه رقم سود گزارش شده برای سرمایهگذاران مهم است و بر تصمیمهای آنها تاثیر دارد، پایداری سود بهعنوان یکی از ویژگیهای کیفی سود مورد توجه سرمایهگذاران است و سرمایهگذاران در برآورد سودهای آتی و جریانهای نقدی مورد انتظار خود تنها به رقم سود حسابداری توجه نمیکنند و به بخش پایدار سود بیشتر از بخش ناپایدار آن اهمیت میدهند (فرانسیس و همکاران29، 2004).
در واقع آنها بیشتر از رقم نهایی سود به اقلام تشکیلدهنده آن توجه میکنند. بنابر این تصمیمات سرمایهگذاری به پایداری سود در دورههای آتی بستگی دارد. پایداری سودهای گزارش شده از لحاظ نظری و تجربی در رابطه با میزان واکنش سرمایهگذاران به سود گزارش شده نشان داده شده است. سودهای پایدارتر از دید سرمایهگذاران دایمی محسوب میشود و با قابلیت اتکای بیشتری توسط آنها قابل استفاده است (همتی و همکاران، 1391).
سودی که ناشی از فعالیتهای غیرعادی و غیرمترقبه نباشد از پایداری بیشتری برخوردار است. بهعبارت دیگر قابلیت دوام و تکرارپذیری سود بهعنوان پایداری سود تعریف میشود. تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران در تعیین جریانهای نقدی آتی به رقم سود حسابداری بهعنوان تنها شاخص تعیینکننده توجه نمیکنند، بلکه برای آنها پایداری و تکرارپذیر بودن سود گزارش شده بسیار مهم است. آنها بیشتر از رقم نهایی سود به اقلام تشکیلدهنده آن توجه میکنند. از دیدگاه آنها سود حاصل از فعالیتهای عملیاتی تکرارپذیر از اقلام غیرعادی و غیرمترقبه سود محتوای اطلاعاتی بیشتری دارد، زیرا اقلام تکرارپذیر سود معیار خوبی برای برآورد جریانهای نقدی آتی بهحساب میآید (خواجوی و ناظمی، 1384).
پایداری سود به معنای تکرارپذیری (استمرار) سود جاری است. هر چه پایداری سود بیشتر باشد، شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض میشود کیفیت سود بالاتر است (همان).
پایداری سود از جمله ویژگی های کیفی سود است که در ارزیابی جریانهای نقدی آتی واحد تجاری مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرد (کردستانی، 1376).
هدف اصلی واحدهای تجاری کسب سود و جریانهای نقدی است. به این منظور اقدام به تحصیل منابع مورد نیاز میکنند. کارایی مدیریت در استفاده از منابعی است که در اختیارش گذاشته شده است و پایداری سود میتواند این کارایی را نشان دهد. هرقدر سودهای کسب شده از طریق داراییهای عملیاتی باشد، پایداری سود بیشتر خواهد بود. پایداری سود محدود به سودهای گذشته و دوره جاری نمیشود، بلکه سودهای آتی را نیز شامل میشود. ارتباط مابین سودهای گذشته و سودهای آتی در قالب فرآیند تصادفی که برای توصیف رفتار سود در طول زمان مشاهده شده است، بیان میشود. از این جنبه، وقایعی که در دورهای خاص اتفاق میافتند، ممکن است بیقاعده (نامنظم) باشند و انتظار میرود تاثیر مشابهی بر سود دورههای بعدی نداشته باشند. بهطور کلی سودهای حسابداری از دو جزء پایدار و ناپایدار تشکیل میشوند. سودهای حسابداری پایدار، ارزش مورد انتظار سودهای حسابداری آتی هستند (همان).
لایپ30 (1987)، پایداری را بدون توجه به میزان و علامت نوآوری سود بر اساس خودهمبستگی در سود تعریف میکند و بیان می دارد که پایداری، میزان نوآوری دوره جاری است که بخش دائمی سریهای سود میباشد. پنمن و ژانگ31 (2002) و ریچاردسون32 (2003)، پایداري سود را بهعنوان کیفیت سود در نظر گرفتهاند. ریچاردسون و اسلوان33 (2008)، پایداری سود را بهعنوان ضریب رگرسیون سود دوره جاری بر سود دوره قبل تعریف کردند.
براي سنجش پايداري سود از يك معادله رگرسيوني تكمتغيره استفاده میشود كه در آن سود دوره جاري تابعي از سود دوره ماقبل تلقي شده است. به عبارتي، در اين مدل تداوم سود بهعنوان نماينده پايداري سود است. اين الگو در سال 2002 توسط دچو و ديچو34 طراحي و ارائه شده است.
(2-6) E_t= γ_0+ γ_(1 ) E_(t-1)+ ε_t
كه در آن داريم:
E_t: سود دوره جاری
:E_(t-1) سود دوره پیشین
:ε_tباقیمانده مدل رگرسیونی
این آزمون برای کلیه سالهای دوره تحقیق از طریق دادههای شرکتهای نمونه اجرا میشود وγ_(1 ) (ضریب متغیر مستقل)، درجه پایداری سود در طول دوره تحقیق است. یعنی اگرγ_(1 ) مخالف صفر و معنیدار باشد، در نتیجه میتوان گفت سود شرکت پایدار می باشد.
2-2-3-1- ارتباط کیفیت سود با پایداری سود
کیفیت سود مفهومی است که دارای جنبههای متفاوتی است و از
