
آب داخل بافت برگ دارد. حال با استفاده از اين قاعده در سيستمهاي سنجش از دور شاخصهاي مختلفي براي سنجش ميزان تراكم پوششهاي گياهي طراحی شدهاند. يكي از كاربرديترين اين متدها شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی ((24NDVIاست. رايجترين شاخص مورد استفاده براي به نقشه در آوردن تغييرات مكاني و زماني پوشش گیاهی است. شاخصNDVIمنعکسکننده وضعيت تراكم پوشش گياهي در منطقه مورد مطالعه است. اين شاخص بر اساس روابط بين باند مادونقرمز و باند قرمز تصاوير ماهوارهاي لندست مطابق رابطه زير محاسبه ميشود. (علويپناه، 1389:98 )
NDVI = (B4-B3) / (B4+B3)
نتايج اين شاخص بين 1+ و 1- در نوسان است. هر قدر مقادير عددي باند قرمز به طرف منفي و در مقابل مقادير عددي باند مادونقرمز به مثبت سير كند، نتيجه بيانگر افزايش رشد پوشش گیاهی است. بالعكس، اگر نتايج باند قرمز به طرف مثبت و دادههاي باند قرمز به طرف منفي باشد، نشانگر كاهش NDVIو از بين رفتن مقدار تراكم پوشش گیاهی خواهد بود.
جزاير حرارتي
يكيازمخاطراتمحيطينوظهور،كهناشيازگسترششهرنشينياست، افزايش دماي سطحي شهرها ميباشد. اين پديدههنگاميشكلميگيردكهدرصدزياديازپوششهايطبيعيسطحيازبينميروندوجايخودرابه ساختمانها، جادههاوسايرتأسيساتشهريميدهند (موسوي بايگي و همكاران، 1391:1) اينمسئلهباعث ميشودتابشخورشيديوروديدرطيروزدرلابهلايساختارشهريبهدامبيفتدودرهنگامشببازتابش شود،درنتيجهفرآيندسردشدنطبيعيسطحزميندرطيشبباسرعتكمترياتفاقميافتد، بنابراين دماي هوايشهرهابهطورمعمولازدمايهوادرمناطقحومهشهربالاترخواهدبود (آكه،25 1973:769). ايناختلاف دماگاهيبه5تا6درجهسلسيوسميرسدوحتيدرشبهايآراموصافدرشهرهايبزرگدرحدود6تا 8 درجهسلسيوسنيزگزارششدهاست (باري26 و چورلي27،:1987:358). بنابراينشدتجزيرهحرارتيبه سيستمهايهواشناسيحاكمبستگيداشتهودرشبهايآرام (بدونباد) وصافدارايبيشترينمقدارخود است (ياگ28 و همكاران، 1991:328)
واژه جزيره حرارتي براي اولين بار حدود يك قرن قبل و در سال 1833 توسط هاوارد29 مطرح شد ( سولك30، 2004:10: 10). پس از آن پژوهشهاي متعددي در شهرهاي بزرگ وصنعتي جهان انجام گرفت كه نتايج آنها بيانگر ايناستكهشهرنشينيموجبايجادتغييراتقابلملاحظهبررويپارامترهايهواشناسيوويژگيهايسطح زمينشدهوبهتبعآنتغييراتزياديدروضعهواواقليممحليبهوجودآوردهاست. (آتواتر31، 1974:1069 ؛ چانون32، 1981:89)
آكه (1982) درمطالعاتخودبهايننتيجهرسيدكهاثرجزيرهحرارتيبررويدمابيشازسايركميتهايهواشناسياست. ويهمچنينبيانكردكهدريكآسمانصاف،وزشبادضعيفووجوديكواچرخند، ميتواندشرايطمناسبيرابرايايجاديكجزيرهحرارتينسبتاًشديدايجادكند. درمطالعهايكهدرلندنطي سالهاي1931تا1960انجامشد، تغييراتسالانهدمايهواموردبررسيقرارگرفتوميانگينسالانهدماي هواياينشهر 11، دمايحومهشهر 10.3 ودرنواحيروستايياطراف 9.6 درجهسلسيوسگزارششدكهاين تفاوتدماوقوعجزيرهحرارتيرادراينشهراثباتنمود (باري و چورلي، 1987:365). درمطالعهديگريكه درپكنچينانجامشد،مقاديردمايتابشسطحزمين33 ازيكتصوير 34TMماهوارهلندست35استخراجشدو ايجادجزيرهحرارتيدراينشهرموردتأييدقرارگرفت (ژائو36، 2006:144). موسويبايگيوهمكاران (1391:5) بااستفادهازدادههايدماوازنسطحيدريكدورهآماري بلندمدت،وقوعجزيرهحرارتيرادركلانشهرتهرانموردبررسيقراردادند. نتايجمطالعاتآنهانشاندادميزان ازنونيزدمايهوادرتهراندارايروندافزايشيبودهوميزانافزايشدمايكمينهنسبتبهميزانافزايشدماي بيشينه،بيشتراست.
در تحقيق حاضر سعي شده تا با استفاده از تصاوير ماهوارههاي لندست 5 و7 و8 در تاريخهاي، 28 ژئويه 1987 و ETM+ ماهواره لندست 7 در تاريخ 25 جولاي 2000 و لندست 8 مورخه 6 ژويه 2014 جهت بررسي دماي سطح منطقه 7 شهر كرج مورد استفاده قرار گيرند. از اين نتايج مي توان جهت ايجاد ارتباط بين دماي سطح با كاربري هاي موجود استفاده برده و مناطقي كه به نسبت سطح عمومي داراي دماي بالاتري هستند را نيز به عنوان جزاير حرارتي مشخص نمود.
ماهواره لندست
استفاده جهانی اطلاعات دورسنجی ابتدا توسط ماهواره لندست در سال ۱۹۷۲ آغاز شد. این تحقیقات که با استفاده از قسمتهای مختلف طیف الکترومغناطیس صورت گرفته باعث افزایش کارایی زمینشناسان در زمینه پژوهشهای معدنی گردیده است.شكل شماره 1-1- ماهواره لندست 4
لندستهای ۱ و ۲ و ۳ به ترتیب در تاریخهای ۱/۵/۱۳۵۱ و ۳۱/۴/۵۴ و ۱۴/۱۲/۵۶ به فضا پرتاب شدند. طراحی آنها به گونهای بوده است که هر روز کره زمین را در یک مدار قطبی با ارتفاع حدودKm 900دور زده و در نتیجه قسمت اعظم کرهزمین را با ۲۵۱ گردش ماهواره مورد تصویربرداری قرار دهند.
شكل شماره 1-2- مدار حركت ماهواره لندست به دور زمين
با از کار افتادن لندستهای ۱ و ۲ و ۳ لندستهای ۴ و ۵ در تاریخهای ۲۵/۴/۶۱ و ۱۰/۱۲/۶۲، به فضا پرتاب و در ارتفاع700kmقرار گرفتند و در نتیجه کره زمین را با ۲۳۳ گردش پوشش میدهند. همچنين لندستهای ۶ و ۷و 8 به فضا پرتاب شدهاند.
سیستم های سنجنده که در روی ماهواره لندست ميباشند عبارتند از:MSS، RBV، TM ، ETM+ و LDCM
شكل شماره 1-3- تاريخچه پرتاب ماهواره هاي لندست توسط ناسا
ماهواره لندست جزء ماهوارههايي با سنجندههاي چند طيفي37 است. سنجندههاي چند طيفي به ماهوارههايي گفته ميشود كه عموماً داراي 10 تا 15 باند تصويربرداري بوده و در محدودههاي مختلف طيف الكترومغناطيس تصوير اخذ ميكنند. تصاوير اخذ شده به علت عرض باند طيفي كوچك عموماً نسبت به تصاوير پانكروماتيك38 قدرت مكاني پايينتري دارند.
در جدول شماره (1-1) مشخصات باندهاي نسل TM ،ETM+ و LDCMماهواره لندست بيان شده است.
جدول شماره 1-1-محدودهباندهاي ماهواره لندست نسل هاي مختلف
باندهاي لندست 5 و 7
باندهاي لندست 8
طول موج
طول موج
طول موج
لندست 5
لندست 7
لندست 8
1
2
0.45-0.52
0.45-0.52
0.45-0.51
2
3
0.52-0.6
0.52-0.6
0.53-0.59
3
4
0.63-0.69
0.63-0.69
0.64-0.67
4
5
0.76-0.9
0.77-0.9
0.85-0.88
5
6
1.55-1.75
1.55-1.75
1.57-1.65
7
7
2.08-2.35
2.09-2.35
2.11-2.29
–
9
–
–
1.36-1.38
شكل شماره 1-4- محدوده تحت پوشش امواج الكترومغناطيس تصاوير ماهواره لندست
با توجه به استفاده دو ماهواره لندست 7 و 8 در اين تحقيق مشخصات باندهاي اين دو ماهواره در جدول شماره (1-2) بيان شده است.
جدول شماره 1-2- مشخصات باندهاي ماهواره لندست 7 و 8
Landsat 7
Landsat 8
Band Name
Bandwidth (µm)
Resolution(m)
Band Name
Bandwidth(µm)
Resolution(m)
Band 1 Coastal
0.43 – 0.45
30
Band 1 Blue
0.45 – 0.52
30
Band 2 Blue
0.45 – 0.51
30
Band 2 Green
0.52 – 0.60
30
Band 3 Green
0.53 – 0.59
30
Band 3 Red
0.63 – 0.69
30
Band 4 Red
0.64 – 0.67
30
Band 4 NIR
0.77 – 0.90
30
Band 5 NIR
0.85 – 0.88
30
Band 5 SWIR 1
1.55 – 1.75
30
Band 6 SWIR 1
1.57 – 1.65
30
Band 7 SWIR 2
2.09 – 2.35
30
Band 7 SWIR 2
2.11 – 2.29
30
Band 8 Pan
0.52 – 0.90
15
Band 8 Pan
0.50 – 0.68
15
Band 9 Cirrus
1.36 – 1.38
30
Band 6 TIR
10.40 – 12.50
30/60
Band 10 TIRS 1
10.6 – 11.19
60
Band 11 TIRS 2
11.5 – 12.51
60
ميزان تشعشات رسيده خورشيدي
ميزان تشعشعات وارده خورشيدي همواره در تعيين ميزان شرايط دمايي هر منطقهاي تاثير مستقيم دارد. در سطح زمین توپوگرافی مهمترین عاملی است که توزیع فضایی تابش رسیده به زمین را تعیین میکند. تنوع در ارتفاع، شیب، جهت شیب و سایهاندازی ارتفاعات عواملی هستند که توزیع فضایی تابش رسیده به زمین را کنترل میکنند. تابش رسیده به زمین در طول روز و در طی سال متغیر است و باعث ایجاد و کنترل میکروکلیماها، دمایهوا و خاک، تبخیر- تعرق، ذوب برف و نور کافی برای فتوسنتز گیاهان میشود.
اين ميزان تشعشعات وارده خورشيدي بر حسب مورد در مناطق شهري با توجه به انتخاب و مكانيابيهاي شهري جهت ساخت مناطق مسكوني و غير مسكوني ميتواند در بخشهاي مختلف اختلافات متفاوتي را نشان دهد، لذا محاسبات تخصصي و تعيين ميزان تشعشعات وارده همواره در تعيين ميزان آسايش مناطق شهرنشيني شاخص مهمي به شمار ميرود.
پیشینه تحقيق[m2]
سابقه مطالعات کاربری زمین در سطح جهان چندان طولانی نیست چنانکه برای اولین بار در سال 1826 میلادی فن تونن39 با انتشار اثر « دولت منزوی در ارتباط با کشاورزی واقتصاد ملی» بر الگوی کاربری زمین با توجه به قیمت تولیدات کشاورزی تأکید نموداما پس از او بود که مطالعات کاربری زمین آغاز شد. سالها پس از فون تونن تلاشهای پراکنده ای در ارتباط با مطالعات زمین شهری توسط اشخاصی چون:رابرت پارک40، ابنزر هاوارد41، کاملوزیته42، واگنر43 و غیره صورت گرفت، ولی از اوایل قرن بیستم به بعد در کشورآمریکا نخستین کوشش جامع در تبیین تئوری کاربری زمین توسط افرادی چون: همرهویت44، ارنست برگس45، رودریک مکنزی46، چانسی هریس47، ادوارد اولمن48 و غیره انجام شد.[m3]
اگر با کمی تامل و تعمق به گذشته سکونت گاه های ایران زمین بنگریم، متوجه خواهیم شد که سکونت گاه های اولیه از همان ابتدا دارای نظام و برنامه ریزی خاصی بوده اند(ابراهیم زاده و مجیراردکانی،1385،ص45). امااگر قرار باشد سابقه کاربری اراضی شهری را بر مبنای اصول علمی بررسی کنیم باید گفت که قدمت مطالعات در ایران بسیار کم و عمدتاً مربوط به زمان تهیه اولین طرح های جامع شهری بر میگردد(هاشمی،1376،ص77). به عبارت دیگر کاربری زمین در شهرهای ایران عمدتا در بطن طرح های جامع شهری بوده و کمتر به طور مجزا به آن پرداخته شده است(ابراهیم زاده و مجیراردکانی،1385: 46).
اولین طرح برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران بعد از انقلاب مربوط به برنامه ریزی کاربری زمین در مناطق زلزله خیز شمال است که توسط بنیاد مسکن و به کمک مشاوران داخلی و خارجی صورت گرفته است این طرح علاوه بر در نظز گرفتن ویژگی های اجتماعی و اقتصادی شهرهای زلزله خیز به ویژگی های طبیعی بویژه زلزله خیز بودن منطقه نیز توجه داشته ویکی از طرح های نسبتا خوب و موفق شهرسازی ایران است(براتی،1381: 9).
آنچه در ذیل می آید نمونه هايی از مطالعات صورت گرفته در این زمینه می باشد.
عزیزی(1381)دررساله کارشناسی ارشد خود تحت عنوان”بررسی تحولات کالبدی بخش مرکزی قزوین با تاکید بر تغیرات کاربری زمین” به این نتیجه رسده است که بسیاری از فضاهای موجود ذر این بخش ،تغیر کاربری داده به گونه ای که با کمبود کاربری های فضای سبز، فرهنگی، ورزشی و تاسیسات و تجهیزات شهری مواجه است.بیشترین سطح کاربری ها به کاربری مسکونی، شبکه معابر و تجاری اختصاص دارد.
صابری فر (1378) دررساله دکتری خود با عنوان “نقد و تحلیل برنامه ریزی کاربری اراضی شهری شهر مشهد”، ضمن استفاده از مدل های متعدد چون لاری، فاصله اقلیدسی و جاذبه بیان می دارد که هیچ یک از مدل های مذکور به تنهایی کارائی لازم را برای توزیع و تعیین کاربری ها ندارد.
افتخاری(1380) در پایان نامه دکتری خود تحت عنوان” برنامه ریزی و ساماندهی کاربری اراضی محله قلهک” به این نتیجه رسیده که به انتظام در آوردن کاربری زمین یکی از عواملی اساسی ارتقاء زندگی ساکنین و بالطبع آن افزایش حس تعلق به محل زندگی می باشد.
رخشانی(1381)در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان”بررسی کاربرد مدلهای یکپارچه کاربری زمین در نظام برنامه ریزی شهری ایران و پیشنهاد مدل مناسب”به این نتیجه رسیده که روشهای برنامه ریزی شهری مرسوم در ایران در خلال تهیه طرحها کمتر از مدل استفاده نموده اند. هیچ یک از مدلها بجز مدلهای حمل و نقل در فرایند تهیه این طرحها بکار گرفته نشده اند. همچنین از بین مدلها، مدل Urbansimنسبتا مناسب ترین مدل در مقایسه با مدل های دیگر است.
چاوشی(1386)در رساله خود تحت عنوان” بررسی تحولات کالبدی شهر مشهد برای جهات بهینه گسترش آتی با استفاده از نرم افزار GIS” به این نتیجه رسیده است که جهت شمال غرب و غرب شهر بهترین جهت گسترش شهر است.
یوسفی
