
به گفته راغب هم مفرد و هم جمع به کار میرود. شاید وقتی، مفرد در نظر گرفته میشود که مراد همان آسمان گنبدی شکل آبی رنگ روز و سیاه رنگ شب است که انسان به صورت طبیعی با چشم غیر مسلح میبیند و مراد از آن وقتی به معنای جمع است مجموعه همه ستارهها و سیارات و کهکشانها است.
معانی مختلف آسمان را در اینجا بیان میکنیم. آیت الله مکارم شیرازی در این زمینه میفرماید:
كلمه سماء در لغت به معنى طرف بالا است، و اين مفهوم جامعى است كه مصداقهاى مختلفى دارد و در قرآن در موارد گوناگونى به كار رفته است: گاهى به جهت بالا در قسمت مجاور زمين اطلاق شده که شاخههای درختان به آن میرسد.145 گاه به منطقهاى دورتر از سطح زمين (محل ابرها) اطلاق شده، که باران از آن قسمت میبارد.146 گاه به قشر متراكم هواى اطراف زمين گفته شده که زمین را از سقوط سنگهاى آسمانى حفظ مىكند .147 گاهى به معنى كرات بالا آمده است که خداوند از گاز نخستين، كرات را آفريد.148
از این معانی پیدا است که معنای لفظ سماء را تنها به کمک قرائن آیه میتوان فهمید.
2-1-1-2-2- اید
اید همان ایدی جمع ید به معنای «دست» است. صاحب قاموس قرآن میگوید: «يد به طور استعاره در چند معنى به كار ميرود از جمله: نعمت، حيازت و ملك، بخل و سخاوت، مباشرت و نيرو.»149
بیشتر دانشمندان اید را در این آیه به معنای نیرو و قدرت گرفتهاند.
2-1-1-2-3- موسعون
موسعون جمع موسع اسم فاعل از ماده وسع است. راغب گوید: «وسعت در مکانها و حالات و کارها گفت میشود؛ مانند توانایی و بخشش. توسعه از قدرت چیزی است که از حد توانایی مکلف بیشتر باشد و توسعه تلاش و توان است.»150
شاید در این آیه موسعون به معنای وسعت در کار باشد. به این معنا که خداوند در بنیان آسمانها گسترش میدهد.
2-1-1-3- نکات تفسیری
آیت الله مکارم شیرازی میفرماید: «ايد (بر وزن صيد) به معنى قدرت و قوت است و در آيات قرآن مجيد كرارا به اين معنى آمده است، و در اينجا اشاره به قدرت كامله خداوند بزرگ در آفرينش آسمانها دارد.»151
در مورد «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» نیز نظرات گوناگون است. علامه طبرسی مینویسد:
ابن عباس میگوید: يعنى ما قدرت داريم كه از آسمان با عظمتتر نيز بيافرينيم. حسن گفته است؛ يعنى: ما قدرت داريم كه به وسيله باران روزى مردم را بيشتر توسعه دهيم و بعضى گفتهاند؛ يعنى: ما نسبت به مخلوقات خود دستمان باز است و از آن عاجز نيستيم، بنابراين (موسع) بمعنى صاحب (سعه) است كه آن نيز بمعنى بىنيازى و توان داشتن است.152
علامه طباطبایی معنای اید و موسعون را به هم مرتبط دانسته و طبق معنایی که برای اید در نظر میگیرد موسعون را معنا میکند. در پایان نیز احتمال معنایی گسترش در خلقت را مطرح میکند. ایشان میفرماید:
كلمه ايد، هم به معناى قدرت مىآيد و هم به معناى نعمت، ولى اگر به معناى قدرت باشد كلمه موسعون يك معنا مىدهد و اگر به معناى نعمت باشد معنايى ديگر مىدهد. بنابر معناى اول آيه چنين مىشود كه: ما آسمان را با قدرتى بنا كرديم كه با هيچ مقياسى توصيف و اندازهگيرى نمىشود، و ما داراى وسعتى در قدرت هستيم، كه هيچ چيز آن قدرت را مبدّل به عجز نمىكند. بنابر معناى دوم آيه، چنين مىشود كه ما آسمان را بنا كرديم در حالى كه بنا كردنش مقارن با نعمتى بود كه آن نعمت را با هيچ مقياسى نمىتوان تقدير كرد، و ما داراى نعمتى واسع هستيم، و داراى غنائى مطلق مىباشيم، و خزانههاى ما با اعطاء و رزق دادن پايان نمىپذيرد، و از آسمان هر كه را بخواهيم و به هر جور بخواهيم رزق مىدهيم .احتمال هم دارد كه كلمه موسعون از اين اصطلاح گرفته شده باشد كه مىگويند : فلانٌ اَوسَعَ فِى النَّفَقَة- فلانى در نفقه توسعه داد؛ يعنى خيلى خرج كرد، در نتيجه منظور توسعه دادن به خلقت آسمان خواهد بود، كه بحثهاى رياضى امروز هم آن را تأييد مىكند.153
2-1-1-4. نکات علمی
بروگل مینویسد: «دبران؛ یعنی ستاره اصلی برج ثور با سرعت 55 کیلومتر در ثانیه از ما دور میشود و ستاره عیوق از برج ممسک الاعنه در هر طپش قلب 30 کیلومتر از ما زیادتر فاصله پیدا میکند.»154
آسیموف میگوید:
هر ستاره، امواج نوری از خود ساطع میکند. اگر ستاره به سوی ما در حرکت باشد، نور آن آبیتر و اگر در حال دور شدن باشد، قرمزتر به نظر میرسد. در دهه 1920 میلادی اخترشناسان دریافتند که بیشتر کهکشانها قرمزتر میشوند. این امر نشان میدهد که آنها در حال دور شدن از کهکشان ما هستند. این کهکشانها هر قدر از ما فاصله بیشتری بگیرند با سرعت بیشتری دور میشوند. دورترین کهکشانها با سرعت هزاران کیلومتر در ثانیه در حال دور شدن از ما هستند.155
البته گویا قرمز و آبی بودن ستارهها ناشی از حرارت آنها است که اگر گرم باشند به رنگ قرمز و اگر سرد باشند به رنگ آبی دیده میشوند و ارتباطی با دور و نزدیک شدن آنها ندارد.
هویل درباره نظریه انقباض میگوید:
محاسبه نشان میدهد که انقباض کهکشانی با جرم تقریبی 10000 میلیون برابر جرم خورشید میتواند تنها به میزان متوسطی، شاید تا حدود یک ثلث حجم اولیه آن انجام گیرد. کهکشان به جای آنکه همچون مجموعهای به انقباض خود ادامه دهد، شاید به صورت چهار یا پنج ناحیه فرعی پاره پاره شود. سپس عمل ناحیه فرعی کاملا شبیه به طرز عمل خود کهکشان است. مدت لازم برای طی مراحل بیان شده از هر مرحلهای به مرحله بعد کاهش مییابد و انجام هر مرحله ربع زمان انجام مرحله قبل زمان میبرد.156
آیت الله مکارم شیرازی در این زمینه نظرات را چهار دسته مینمایند و میفرمایند: «توسعه رزق از طريق نزول باران، گسترش رزق از هر نظر، بى نيازى خداوند از نظر پایانناپذیری خزائن او با عطا نمودن و گسترش دائمی جهان.»157
ایشان معنای چهارم را تقویت کرده میفرمایند: «علم امروز مىگويد: نه تنها كره زمين، بر اثر جذب مواد آسمانى تدريجاً فربه و سنگينتر مىشود، بلكه آسمانها نيز در گسترشاند، يعنى ستارگانى كه در يك كهكشان قرار دارند به سرعت از مركز كهكشان دور مىشوند، حتى سرعت اين گسترش را در بسيارى از مواقع اندازهگيرى كردهاند.»158
2-1-1-5- دیدگاهها
2-1-1-5-1- دیدگاه علامه معرفت
علامه معرفت در این زمینه میفرماید:
در این آیه اشاره به حقیقتی است که تا سیزده قرن پنهان بود. تا اینکه نشانههای آن در قرن چهاردهم هجرت (اوایل قرن بیستم میلادی) آشکار شد آن هنگام که علم بر ظاهر گسترش در عالم ستارگان رسید. همانا گسترش فضا همیشه با گذر زمان امتداد مییابد و همانا مجموعه این گسترشهای بیشمار اضافه میشود. گویا در حرکت پیچ در پیچ و حلزونی میخواهد از مراکز دایرههایش شروع به فرار کند. اگر این تعبیر درست باشد، به این وسیله دایره وجود ایجاد شده از این ستارگان متراکم انباشته در گوشههای کشیده آسمان گسترش مییابد. این علاوه بر آن چیزی است که از ستارگان بر اثر انفجارهای هولناک در کرات بزرگ که تشکیل شدن مجموعههای خورشیدی در دامن این گسترشها نزدیک است؛ متولد میشود. از ابن عباس است که در تفسیر آیه گفت: یعنی ما بر آفرینش بزرگتر از آن، توانا هستیم. یعنی آسمانهایی که بزرگتر از آنچه که بالای سر خود تنها با چشمهای خود میبینید؛ اما آیه بر فعلیت این گسترش صراحت دارد و به بیان توانایی محض بر او نیست.159
2-1-1-5-2- دیدگاه سیّد قطب
جناب سیّد قطب به نظریات علمی هیچ اشارهای نمیکند و تنها از خود لغات آیه استفاده میکند. ایشان میفرماید:
اید به معنای قدرت است. ساختن آسمان با قدرت است؛ چه آسمان؛ سیارهها، مدارهای آنها، کهکشانها، یا فضای آنها یا غیر آنها باشد. وسعت دادن به آن از واژه موسعون به دست میآید. چه بسا این ستارهها و سیارهها که شمارشان ملیونها ملیون است بیشتر به شمار نیایند که چون گرد در این فضای بزرگ هستند. شاید هم وسعت اشاره به مخزن ارزاق باشد ولی معنای اول، مطابق تعبیر قرآنی است.160
2-1-1-6- مقایسه و بررسی و نتیجهگیری
آیت الله معرفت نظریه گسترش جهان را به استخدام تفسیر درآوردند و به خوبی آن را شرح نمودند. سیّد قطب البته اسمی از نظریه علمی نبردند. ایشان با استفاده از لغات خود آیه به گسترش داشتن جهان اشاره نمودند و هیچ از نظریات علمی استفاده نکردند. جناب سیّد قطب به گسترش داشتن جهان اشاره مینمایند؛ ولی سخنی از ادامهداری آن نمیگویند. ایشان ستارههای آسمان بیشمار آسمان را چون گرد معرّفی مینماید.
نظریه گسترش آسمانها با الفاظ آیه تطابق دارد. واژه سماء همانطور که بررسی شد همه ستارههای پیدا و پنهان از چشم غیر مسلح را در بر میگیرد. واژه موسعون هم همانطور که گذشت اسم فاعل است و معنای آن این است که خداوند در کار بنیان آسمان توسعه میدهد.
در مباحث علمی دو دیدگاه وجود دارد: انبساط که پذیرفته شده است و انقباض که در آن و در شیوه آن تردید و اختلاف وجود دارد. نظریه گسترش جهان که پذیرفته شده است، با ظاهر آیه بحث تعارضی ندارد. فرضیه انقباض نیز هنوز به اثبات نرسیده است؛ ولی با آیهای که از در هم پیچیده شدن طومار آسمانها میگوید؛ مخالفتی ندارد. درباره آیه بحث به صورت احتمالی شاید بتوان گفت یکی از مصادیق معنایی آیه همان گسترش جهان باشد. این معنای جدید معانی قبلی را نفی نمیکند. یعنی ممکن است که آیه معنای توسعه در رزق را همچنان داشته باشد؛ گرچه توسعه در بنیان آسمانها تطابق بیشتری با لفظ آیه و نظریه علمی دارد. سیّد قطب به این قسمت توسعه در رزق هم اشاره داشتند؛ هر چند که گسترش داشتن را تقویت نمودند. علامه معرفت اشارهای به این قسمت معنایی نمیکنند و گسترش آسمان را با نظریه گسترش جهان از کشفیات جدید علمی معرّفی میکنند که اعجاز علمی قرآن را اثبات میکند.
2-1-2- ستونهای آسمانها
در قرآن است که آسمان بدون ستونهایی است که دیده شود. آیا معنای آن این است که ستونی ندارد یا اینکه ستونها نادیدنی است؟ معنای ستون آسمان چیست؟ این ستونها چه ارتباطی میتواند با جاذبه عمومی داشته باشد؟ نظر علامه معرفت و سیّد قطب در این زمینه چه تفاوتها و شباهتهایی دارد؟
2-1-2-1- آیات
«خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُمْ؛161 (خدا)آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد آفريد، و در زمين[كوههاى]استوارى افكند،[مبادا]كه شما را بلرزاند.»
«اللَّهُ الَّذي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها؛162 خدا كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد، برافراشت.»
2-1-2-2- مفهوم شناسی
مهمترین واژه این آیات، عمد است که به بررسی آن خواهیم پرداخت.
2-1-2-2-1-عمد
راغب اصفهانی مینویسد: «عمود چوبی است که خیمه بر آن تکیه میکند و جمع آن عُمُدٌ و عَمَدٌ است.»163
جناب قرشی میفرماید: «عِماد به معنى ستون و جمعش عمد (بر وزن فرس و عنق) است.»164
2-1-2-3- نکات تفسیری
در حدیثی نقل است:
از حسين بن خالد از امام رضا -عليه السلام- که به ایشان عرض کرد: درباره آیه «وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ»165 به من خبر ده. فرمودند: آسمان به زمین محکم شده است و انگشتانش را شبکه شبکه نمود. پس عرض کردم: چگونه به زمین محکم شده است، در حالی که خداوند فرمود: «رفع السماء بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»؟ فرمودند: خداوند منزه است. آیا خداوند نفرمود: «بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»؟ عرض کردم: بلی. فرمودند: آنجا ستونهایی است ولی شما نمیبینید.166
علامه طبرسی مینویسد:
درباره تفسير عمد دو قول است: یکی اینکه مقصود اين است كه خداوند، آسمانها را بى ستون، برافراشته است و شما هم مىبينيد كه ستونى ندارد. اين قول از ابن عباس و حسن و قتاده و جبايى و ابو مسلم است. اين قول، صحيحتر است. ابن عباس مىگويد: مقصود اين است كه آسمانها نه از پايين بر ستونى قرار دارند و نه از بالا به چيزى آويختهاند. زجاج گويد: اين آيه، استدلال محكمى است بر
