
سرمايههايتان، فقط از آنِ شماست، ستم نمىكنيد و مورد ستم واقع نمىشويد.
3-5-1-2. مفهومشناسی
3-5-1-2-1- الربا
ربا از ریشه ربو است و فعل آن رَبا است. ابن منظور و راغب اصفهانی میفرمایند: «در لغت رَبا الشيءُ؛ یعنی آن چیز زیاد شد و رشد نمود و برتری یافت.»448
صاحب جواهر الکلام درباره معنای اصطلاحی ربا مینویسد:
ربای حرام در اصطلاح، مطلق اضافه بودن مطابق معنای لغوی نیست. مراد از آن همانطور که در «المسالک» و غیر آن آمده است؛ خرید یکی از دو چیز مثل هم در اندازه آنها در پیمانه و وزن در زمان حضرت محمد -صلّی الله علیه و آله- یا در عادت همراه با اضافه در یکی از آن دو به طور حقیقی یا حکمی باشد یا قرض گرفتن یکی همراه با اضافه باشد و اگر آنها با پیمانه و وزن اندازه گرفته نشود؛ هنگامی که دهنده مقدار اضافی حربی نباشد و دو طرف معامله پدر و پسر یا زن و شوهر نباشد؛ ربا نیست.449
3-5-1-2-2- یتخبط
ابن منظور میگوید: «تَخَبَّطَه [از باب تفعل] همان معنای خَبَطَه از [ثلاثی مجرد] را دارد.»450
علامه طریحی مینویسد: «خبط حركت غیر طبیعی و بینظم است.»451
3-5-1-3. نکات تفسیری
آیت الله طالقانی در این زمینه فرمودند:
ربا در مقابل انفاق و رباخوار در مقابل منفق است. منفق، از خود و علاقه مالى خود ميگذرد و باز ميشود و به ديگران مايه حياتی ميدهد و آن را چون خون در بدن اجتماع به گردش در مىآورد و استعدادها را شكوفان و چهرهها را باز ميگرداند و روابط را در پايه محبت و همكارى استوار ميسازد و با دادن مال و فكر و همّت خود و بىنظر به پاداش و منّت، محيط خرّم و مثمر فراهم ميكند. در مقابل، رباخوار كه بىهيچ خدمت و عملى مايه حياتى ديگران را ميمكد و در خود انباشته ميكند و راكد و مخبط ميشود و استعدادها را خشك و دلها را پر از كينه و خشم و روابط فطرى را آن چنان گسيخته ميسازد تا در يك سو طبقه سودپرست و ستمگر و خشن و در سوى ديگر طبقه ستمزده و رنجور و در بند پديد مىآيد. همين آغاز شكاف اجتماع است كه در پى آن نيروهاى معنوى و مادى يكسر مصروف ستيزه و نگهدارى طبقه و سپس انقلاب و جنگهاى محدود و نامحدود ميشود.452
علامه طباطبایی مینویسد:
مراد از قيام در جمله«لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ …» مسلّط بودن بر زندگى و بر امر معيشت است، اما قيام به معناى ايستادن كه مقابل نشستن است بدون شك مناسب با مورد آيه نيست و آيه شريفه با آن، معناى درستى نمىدهد. مراد از «خبط ناشى از مس شيطان»، حركات نامنظم جنزدگان در حال بيهوشى و يا بعد از آن نيست. غرض آيه اين است اعتقاد رباخوار را در اينكه فرقى ميان بيع و ربا نيست بفهماند و مراد آیه اين است كه رفتار رباخوار در مورد امر معاش و زندگى به رفتار جن زده و ديوانهاى مىماند كه خوب را از بد تميز نمىدهد. منظور از تشبيه رباخوار به جنزده، هم چنان كه در روايت هم چنين آمده) بيان حال رباخواران در روز قيامت نیست، بلكه روايت مىخواهد در مقابل قرآن كه وضع دنيايى رباخواران را بيان كرده، وضع آخرتى آنان را هم بيان كند.453
آیت الله العظمی مکارم شیرازی درباره تشبیه آیه در آیه نخست میفرماید:
در اين جمله شخص رباخوار، تشبيه به آدم مصروع يا ديوانه بيمار گونهاى شده كه به هنگام راه رفتن قادر نيست تعادل خود را حفظ كند و به طور صحيح گام بر دارد. اكثر مفسران گفتهاند؛ این آیه مربوط به قیامت است؛ ولى بعضى مىگويند منظور تجسم حال آنها در زندگى اين دنيا است، زيرا عمل آنها همچون ديوانگان است، آنها فاقد تفكّر صحيح اجتماعى هستند و حتّى نمىتوانند منافع خود را در نظر بگيرند و مسائلى مانند تعاون و عواطف انسانى براى آنها، مفهومى ندارد و پرستش ثروت آن چنان چشم عقل آنها را كور كرده كه نمىفهمند غارت كردن دسترنج زيردستان بذر دشمنى را در دلهاى آنها مىپاشد، و به انفجارهاى اجتماعى كه اساس مالكيت را به خطر مىافكند منتهى مىشود، و در اين صورت امنيّت در چنين اجتماعى وجود نخواهد داشت، بنابراين او هم نمىتواند راحت زندگى كند، پس مشى او مشى ديوانگان است. اما از آنجا كه وضع انسان در جهان ديگر تجسمى از اعمال او در اين جهان است ممكن است آيه اشاره به هر دو معنى باشد.454
نقل شده است: «حشام بن سالم از امام صادق -علیه السلام- نقل نمود که ایشان فرمود: «إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الرِّبَا لِكَيْلَا يَمْتَنِعَ النَّاسُ مِنِ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ»455 همانا خداوند عزّ و جلّ ربا را حرام فرموده است؛ به خاطر اینکه مردم از انجام دادن کارهای معروف (مثل خرید و فروش، کسب حلال و قرض الحسنه و…) امتناع نورزند.
3-5-1-4. نکات علمی
جناب موسوی اصفهانی میفرماید:
ربا خطر عظیمی را برای تولید و ظلم غیرقابل جبرانی در توزیع است. رباخوار علاوه بر اصل مال که از بدهکار خود میگیرد مبلغی هم به عنوان بهره یا افزوده دریافت میدارد. این افزودهای که میگیرد در حقیقت سهم او از عمل تولید است. از این رو هر قدر ربا گسترش یابد، اموال بیشتری از دایره تولید خارج شده به رکود و ذخیره و تراکم روی میآورد و بدین وسیله رباخوار اموال بدهکار را به تدریج با اختلاس و نوعی دزدی به جیب خود میریزد و این افزایش اموال رباخوار در حقیقت کاهش اموال بدهکار زحمتکش است و به همین نسبت اموال از تولید به تعطیل گرایش پیدا میکند تا جایی که هر قدر نیاز فراتر رود درآمد ربا گسترش مییابد و این گسترش و کاهشها از دو طرف به اندازهای با بالا میگیرد که زندگی بدهکار مختل میشود و با به هم خوردن زندگی این گونه افراد رنجبر، زندگی اجتماعی مختل شده، ظلم و فساد جای نظم و رفاه را میگیرد.456
حکم تحریم خداوند نسبت به ربا و کشف برخی از آثار مخرّب آن منجر شده است که در برخی از قوانین مربوط به بانکداری هم ربا تحریم شود.457
