
رات صورت پذیرفته در جهت اصلاح ساختار و عملکرد نورونها در جهت مطلوب و مدنظر هدایت می گردد ( اختیاری و پرهیزگار، 1392).
tDCS میتواندعملکردهای کنترل شناختی ازجمله توجه، مقررات، ولعسیگار و ولعغذا را افزایش دهد.تحریک جریان مستقیم از روی جمجمه یک روش بیخطر، غیرتهاجمی و ارزان برای تعدیل تحریکپذیری عصبی است.این تعدیل تحریکپذیری قشر مغز با استفاده از جریانهای کوچک الکتریکی مستقیم(1 ~ 2 میلیآمپر)به پوست سر ازطریق دو الکترود با قطب مخالف( anodal و cathodal) قرار داده شده برروی پوست سر تحویل داده میشود. تحریک آندی باعث افزایش تحریکپذیری قشر مغز در حالی که تحریک کاتدی موجب کاهش تحریکپذیری قشر مغز می شود. این اثرات میتواند پس از یک جلسه تحریک از 13 تا 20 دقیقه باشد و تا 90 دقیقه و بیشتر میتواند تحریک بعد از تکرار را افزایش دهد (جیانسونگ75، فرگنی، برادی و رحمان ، 2013).
در یک تحقیق که هدف آن تاثیر tDCS در ناحیه DLPFCبر ولعمصرف سیگار بود و توسط باجیو انجام گرفت به این نتیجه رسید که tDCSبر ولعمصرف نتیجه معکوس دارد. این تحقیق بهروی 27 نفر اجرا شد و جلسات آن 5 روز متوالی بود و ناحیه پشتی جانبی لوب پره فرونتال تحریک شد(باجیو76 و همکاران، 2009).
منگ77، لیو78، یو79، و ما80(2014) پژوهشی با هدف تاثیر tDCS در ناحیه فرونتال- پریتال- تمپرال در کاهش رفتار سیگار کشیدنانجام دادند در این مطالعه پرتکل درمانی اینگونه بود آزمایش شامل 3 جلسه بود که شامل جلسه قبل از تحریک، جلسه تحریک و جلسه بعد از تحریک میشد.در جلسه قبل از تحریک 20 محرک بصری مختلف به صورت تصادفی نشانداده میشد و بلافاصله جلسه تحریک شروع میشد. شرکت کنندگان به مدت20دقیقه کاتد دریافت کردند سپس در این مرحله برای کاهش استرس و بودن در این درمان از کتاب و تلوزیون استفادهشد و در نهایت جلسه بعد از تحریک در این جلسه آزمون ارائه شد و به برسی تفاوت بین توجه به نشانههای مصرف پرداخته شد. تحقیق نشانداد افراد قبل از درمان تعداد نخ یکسانی مصرف میکردند ولی بعد از درمان به نسبت قابلتوجهی تعداد نخ کاهش یافت حتی بررسی یک آزمون دیگر در این مطالعه نشانداد تحریک کاتد باعث کاهش دو برابری نشانههای سیگار کشیدن میشود.
جیانسونگ، فرگنی، برادی و رحمان(2013) تحقیقی با عنوان tDCS اثرات منفی به ولع مصرف در سیگاریهای قطعشبانه را کاهش میدهد را انجام دادند. در این مطالعه شرکت کنندگان از طریق آگهی جمع آوریشدند و رضایتنامه را پر کردند. معیارهای ورود برای شرکتکنندگان سلامت عمومی، سن بین 18 تا 60 سال، تعداد نخ مصرفی بیش از10 نخ سیگار در روز به مدت حداقل2 سال بدون استفاده از مواد مخدر، بنزودیازپین، متاامفتامین، الکل… و معیارهای خروج عبارتاند از بیماریهای پزشکی، اختلالات روانپزشکی و بارداری بودند.
برای سنجش در این مطالعه از آزمونهای تحمل فاگرشتروم برای وابستگی به نیکوتین، آزمون 81UTS برای میزان تمایل به سیگار، آزمون حالتهای خلقی 82POMS و پرسشنامه سابقه مصرف سیگار و اطلاعات خانوادگی استفاده شد. شرکت کنندههای این مطالعه 24 نفر میباشند که با میانگین سنی 45 سال و میانگین سیگار مصرفی17 نخ در روز و میانگین آزمون فاگرشتروم 7/5 بودند. بعد از ارزیابیهای پایه افراد در دو جلسه مورد آزمون قرار میگرفتند یک جلسه برای آزمایش واقعی و یک جلسه برای شم، در دو روز متفاوت با فاصله 48 ساعت بود. روز جلسه در ساعت10 صبح در هر گروه بود افراد بعد از10 ساعت قطع شبانه مورد ازمایش قرار میگرفتند. بعد از اطمینان از قطع مصرف و استفاده نکردن از مواد که با دو آزمایش ادرار و تنفس برسی شدند شرکت کنندهها پرسشنامهها را شامل UTS و POMS و آزمون کامپیوتری توجه را پرکردند.
بعد از این کار آن ها عکس و فیلمهایی مرتبط با سیگار کشیدن را تماشا کردند تا باعث ولعمصرف افراد گردد. این کار به مدت 5 دقیقه انجام میگرفت. علاوهبراین که نشانههای مصرف سیگار را تماشا کردند به صورت عملی باید پاکت سیگار را روی میز جلوی خود میگذاشتند، سیگار را نگه دارند، سیگار را در دهان بگذارند و فندک را روشن و خاموش کنند.
بعد از انجام این کارها و برانگیختن نشانههای سیگار کشیدن tDCS را یا بصورت شم یا واقعی در ناحیه DLPFC چپ دریافت میکردند. بعد از دریافت TDCS آنها پرسشنامه عوارض جانبی tDCS، آزمون کامپیوتری شده توجه، UTS و POMS را مجددا پر کردند.
طبق گفته محقق این مطالعه برای اولین بار به برسی اثر tDCS در خلقوخو، توجه، و میل به سیگار در سیگاریهای وابسته به نیکوتین بعد از قطعشبانه پرداخته است. یافتههای اصلی این مطالعه این بود که تحریک آند در DLPFC چپ باعث کاهش نشانههای منفی افراد سیگاری بعد از قطعشبانه میشود.این کاهش تحتتاثیر ارتباط مثبت با سطح وابستگی به نیکوتین بود که توسط آزمون فاگرشتروم برسیشد. با اینحال tDCS تاثیر قابلتوجهی در شدت ولعمصرف و توجه دیداری میشود.
مطالعه دیگری توسط فرگنی و همکاران(2006)با موضوع tDCS در کاهش ولع مصرف سیگار انجام شد. دراین مطالعه پرتکل درمانی بهاین شرح میباشد:
1- خط پایه ارزیابی: شرکت کنندگان یک مقیاس (VAS83)را دریافت کردند که دارای 16 آیتم است و خلق را ارزیابی می کرد و یک مقیاس اندازگیری ولعمصرف 5 آیتمی بود که از 0 تا 100 نمرهبندی میشود.
2- برانگیختن نشانههای ولعمصرف: شامل دستکاری کردن با سیگار، تماشای فیلمی که افرادی دارند سیگار میکشند و بازکردن پاکت سیگار و … این پروسه به مدت 30 ثانیه به طول انجامید.
3- شرکتکننگان دوباره ولعمصرف شان مورد سنجش قرار گرفت.
4- در این مرحله شرکتکنندگان به مدت 20 دقیقه tDCS دریافت نمودند و ناحیه مورد هدف DLPFC بود.
5- تکرار روش قبل از درمان: شامل ارزیابی ولعمصرف اولیه، نشانههای سیگار کشیدن و ولعمصرف،ارزیابی جدید از شدت ولع مصرف و خلقوخو توسط مقیاس VAS.
تعداد شرکت کنندگان 24 نفر بود که از ژانویه 2006 تا اکتبر 2006تحت درمان بودند.
نتایج بدست آمده از تحقیق به این شرح بود:
قرار گرفتن در درمان tDCS در کاهش ولعمصرف موثر است.
به طور کلی ولعمصرف در طول یک دوره کوتاه قطعمصرف کاهش پیدا کرد.
tDCS نشانههای بهدست آمده از ولعمصرف را کاهش میدهد.
مطالعه نشانداد تحریک قشری روش درمانی خوبی برای توقف سیگار کشیدن میباشد همچنین مطالعه نشانداد که تغیرات قابل ملاحظهی خلقی بعد از tDCS وجود ندارد و به خوبی تحمل می شود.
در مطالعه ای دیگر که بوگیو و همکاران(2008) بر روی ولع مصرف الکل انجام دادند نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی مغز در دو حالت متفاوت آند چپ- کاتد راست و آند راست- کاتد چپ ولع به الکل نسبت به گروه مداخله نما در هر دو گروه آزمایشی کاهش معناداری داشته است.
وینگ وهمکاران(2013)در مطالعه ای مروری درباره روش های تحریک مغزی و درمان ولع به تنباکو گزارش کردند که روش های تحریک مغزی مثل rTMS و tDCS می توانند با تحریک آندی ناحیه پیش پیشانی پشتی جانبی ولع به مصرف تنباکو را بطور معناداری کاهش دهند.
در مطالعه ای دیگر داسیلوا و همکاران(2013) به دنبال بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی با جریان مستقیم از روی جمجمه در افراد وابسته به الکل پرداختند.در این مطالعه جریان 2 میلی امپر به مدت 20 دقیقه در 10 جلسه به ناحیه پیش پیشانی پشتی جانبی بصورت آندی داده شد و الکترود کاتد روی عضله دلتوئید84 قرار گرفته،به این نتیجه دست یافتند که نشانه های افسردگی و ولع الکل در گروه ازمایش tDCS نسبت به گروه ساختگی یا شم کاهش معناداری داشته است.
همچنین در مطالعه ای دیگر که توسط شاه بابایی و همکاران(2014) در رابطه با اثربخشی تحریک آندی ناحیه DLPFC راست بر روی ولع مصرف مت آمفتامین انجام شد، نتایج تحقیق نشان داد که پس از ده جلسه تحریک نمره ولع القا شده در گروه آزمایش نسبت به گروه مداخله نما کاهش معناداری داشته است.
متغیر های دارای اهمیت در کاربرد بالینی tDCS
همانطور که در بالا اشاره شد منطق علمی دستگاه tDCS عبور جریان الکتریکی از داخل مغز با استفاده از قراردادن الکترودهای مثبت و منفی روی جمجمه است براین اساس میتوان پیشبینی کرد که متغیرهای مهم برای دستیابی به اثرات دلخواه شامل موارد زیر میباشند:
1- شدت جریان: طبیعی است که هر چه جریان الکتریکی بالاتر باشد اثرات بیشتری مورد انتظار خواهد بود. جریان از الکترود آند( قطب مثبت ) به الکترود کاتد (قطب منفی) برقرار می گردد.
2-شکل و اندازه الکترود: می توان گفت مهمتر از شدت جریان گذر کرده از مغز می باشد. چگالی یا تراکم جریان در واقع معرف میزان جریان عبوری از هر سانتیمتر مربع است. در اکثر مطالعات تراکم 029،0 تا 08،0 میلیآمپر در هر سانتیمتر مربع مورد استفاده قرار میگیرد. برایناساس شکل و اندازه الکترود، شاخص تعیین کننده خواهدبود. در عموم مطالعات به چاپ رسیده از الکترودهای 25 الی 35 سانتیمتر مربعی استفاده شدهاست. برای برقراری اتصال مناسب بین الکترود و جمجمه از خیس کردن با آب معمولی یا کرمهای مخصوص استفاده میگردد (داسیلوا85، ولز86، بیکسون87، فرگنی، 2011 و اختیاری و پرهیزگار، 1392).
3- محل قرار گیری الکترود: با توجه به اندازه الکترودهای بهکار رفته و اصول فناوری tDCS نمیتوان دقت مکانی زیادی از آن انتظار داشت. اما تاثیرگذاری منطقهای درحد قشر حرکتی مخ راست یا چپ و یا قشر پرهفرونتال راست یا چپ کاملا امکانپذیر است. پژوهشها نشان میدهد الکترود آند منجربه افزایش، والکترود کاتد منجر به کاهش فعالیت نواحی سطحی قشر مخ میگردد. البته این اثرات در نواحی درونیتر مغز معکوس میباشد. برایناساس میتوان گفت در بهکارگیری tDCS در واقع یک ناحیه در قشر مخ تحریک و یک ناحیه مهار می گردد.
4- طول دوره برقراری جریان: بدهی است که با افزایش طول دوره جریان و یا شدت جریان میتوان انتظار اثرات بیشتری را در tDCS داشت. برای افزایش اثر tDCS طول دوره آن افزایش می یابد.
در برقراری جریان با tDCS درحد چند ثانیه اثرات ایجاد شده و بلافاصله بعد از قطع جریان از بین میروند و اثرات ایجاد شده تا حدود یک ساعت باقی می ماند(اختیاری و پرهیزگار، 1392).
نکات مراقبتی در هنگام استفاده از tDCS
با توجه به استفاده از جریانات بسیار خفیف در تکنیک tDCS و عدم تماس الکترود ها با بافت مغز، مطالعات مختلف نشان دادهاند که این روش کاملا غیرتهاجمی و بدون عوارض جدی است. تنها عارضه قابلتوجهی که بعضی مطالعات به آن اشاره کردهاند خارش محل الکترودها و قرمزی این محل پس از جلسات متعدد و طولانی در تعدادی از بیماران است که این قرمزی و خارش نه به علت آسیب بافتی بلکه عمدتا ناشی از گشادی عروقی محل گذر جریان است(برونونی و همکاران، 2011).
در یک بیمار گزارش حالت تهوع و مشکلات تنفسی ذکر شدهاست که بعد از قطع جریان این مشکل برطرف شد. اگرچه جریان استفاده شده در tDCS نمیتواند در فرد سالم منشا ایجاد یا افزایش احتمال حمله تشنج گردد اما ممکن است شرایط در بیماران مبتلا به صرع متفاوت باشد. براین اساس استفاده از این روش در این افراد توصیه نمیگردد. همچنین بیماران دچار وضعیتهای طبی غیرپایدار و یا دارای اجسام فلزی نزدیک محل الکترود نیز کاندید استفاده از این روش نمیباشند (اختیاری و پرهیزگار، 1392). tDCS همچنین می تواند عوارض جزئی اما امن به همراه داشتهباشد از قبیل احساس سوزن سوزن شدن پوست، سردرد و سرگیجه( برونونی و همکاران، 2011).
عود و ولع مصرف مواد
اعتياد به عنوان یک بیماری مزمن جسمى، روانى و اجتماعى، پيشرونده، عود كننده88 و تخريب كننده فرد، خانواده و جامعه كه در نوع خود يكى از آسيب رساننده ترين بيمارى ها و مشكلات اجتماعى است، توصیف شده است. در اين ميان مخرب ترين ويژگى اعتياد عودهاى مكرر پس از دوره هاى كوتاه و بلند قطع مصرف بوده
