
فراغت يافتيم بايستي از ضرورت و اهميت آن آگاهي پيدا کنيم.
3-3-2- ضرورت عدالت فرهنگي
ضرورت اجراي عدالت در فرهنگ را مي توان از وضعيت کنوني جهان و دورنماي حاصل از آيات و روايات در توصيف آخرالزمان فهميد. اين آيات و روايات، روزگار قبل از ظهور را دوران ستم، گناه، فساد و تبعيض دانسته اند. از اين رو براي درک بهتر ضرورت عدالت فرهنگي موقعيت فرهنگي کنوني جهان و وضعيت آخرالزمان از ديدگاه آيات و روايات را بررسي مي کنيم.
3-3-2-1- و ضعيت فرهنگي جهان امروز
وضعيت فرهنگي جهان امروز اسفبار است. چون تمدني دارد که هدفش کام گيري از ماديات است. در تمدن عصر حاضر عقل جايگاه خاصي ندارد. علامه طباطبايي در توصيف تمدن کنوني جهان چنين مي گويد:
«تمدن حاضر عبارت است از كام گيريهاي مادي و پر واضح است كه لازمه دنبال كردن اين هدف اين است كه زندگي بشر مادي و احساسي شود يعني تنها پيرو چيزي باشد كه طبع او متمايل بدان باشد، چه اينكه عقل آن را موافق با حق بداند و چه نداند و تنها در مواردي از عقل پيروي كند كه مخالف با غرض و هدفش نباشد.»244
اگر هدف بشريت کام گيري از ماديات شد ديگر معارف و اخلاق براي مردم کم رنگ مي شود، در چنين جامعه اي مردم به آنچه موافق طبعشان باشد عادت مي كنند؛ نظير شهوات دون و فرومايه و خشمهاي غير مجاز. نتيجه اين هواپرستي اين است كه كم كم هر يك از خوب و بد جاي خود را به ديگري بدهد يعني بسياري از بديها كه دين خدا آن را زشت ميداند در نظر مردم خوب و بسياري از خوبيهاي واقعي در نظر آنان زشت جلوه کند. لازمه اين تحول فکري بشر، طبق گفته علامه طباطبايي اين است که «…بسياري از كارهايي كه از نظر عقل فسق و فجور است، از نظر ميلها و احساسات، تقوا و جوانمردي و خوش اخلاقي و خوشرويي شمرده شود، نظير بسياري از روابطي كه بين جوانان اروپا و بين مردان و زنان آنجا بر قرار است كه زنان شوهردار با مردان اجنبي، و دختران باكره با جوانان، و زنان بي شوهر با سگها، و مردان با اولاد خويش و اقوامشان و نيز روابطي كه مردان اروپا با محارم خود يعني خواهر و مادر دارند و نيز نظير صحنههايي كه اروپائيان در شب نشينيها و مجالس رقص برپا ميكنند، و فجايع ديگري كه زبان هر انسان مؤدب به آداب ديني، از ذكر آن شرم ميدارد….» 245
مهم اينکه اين نابساماني فرهنگي از طريق جنگ نرم و شبيه خون فرهنگي به ديگر نقاط جهان و کشورهاي اسلامي سرايت کرده است. محققان ضمن مسلّم دانستن تهاجم فرهنگي صورت گرفته246 از جانب غرب آن را اينگونه تبيين مي کنند:
«امروزه با توجه به رشد فكري و آگاهي عمومي ملت هاي جهان، نفوذ و سلطه و به دست آوردن مستعمرات از راه لشكركشي هاي نظامي، به آساني امكان پذير نيست؛ به همين سبب، بيش از يك قرن است كه استعمارگران روش نفوذ در كشورها را تغيير دادهاند. اين كشورها معمولاً اجراي مقاصد خود را با عناوين سياست هاي فرهنگي و فرهنگ پذيري انجام ميدهند. هرچند نميتوان اين عناوين را از نظر نوع دوستي و انسانيت مورد ترديد قرار داد، ولي تاريخچه ي اين روابط و خدمات نشان داده است كه اين برنامه ريزي هاي دقيق، در جهت رشد و بالندگي فرهنگ اين كشورها نبوده بلكه زمينه ي اسارت كامل فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي آنان را فراهم ساخته است.»247
نکته جالب اينکه دانشمندان غربي نيز به وقوع تهاجم فرهنگي اذعان کرده اند. «اتوكلاين برگ»، يكي از روان شناسان اجتماعي غربي، در اين زمينه مينويسد: «حتي در جريان پياده كردن برنامههاي بلندنظرانه و آزادمنشانه، چون كمك به همكاري فني نيز نگرش استعماري و ساير اشكال استثمار متجلي است؛ مثلاً كشوري كه كمكهاي فني به ديگري ارائه ميدهد اين انتظار را دارد كه كشور دريافت دارنده ي كمك، معيارها و الگوهاي وي را برگزيند.»248
در نهايت مي توان گفت تمدني بر پايه پيروي از هوا و هوس و احساسات، مخالفت با معارف و اخلاق و بي توجه ي به جايگاه عقل در غرب شکل گرفته است. و اين تمدن با هجوم فرهنگي به ساير نقاط جهان در حال تسري است، و اوضاع فرهنگي جهان روز به روز أسف بار تر مي شود. لذا جهان براي بيرون رفت از موقعيت رقت انگيزي کنوني، محتياج يک دگرگوني و زير و رو شدن فرهنگي است، تا به سبب آن عدالت فرهنگي در جهان حکم فرما شود.
3-3-2-2- نگاه آيات و روايات به وضعيت زمان قبل از ظهور
ابن فتّال نيشابوري در کتاب روضة الواعظين در فصل نشانه هاي آخرالزمان با ذکر آيه شريفه: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ في غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ؛ براي مردم (وقت) حسابشان نزديک شـده است و آنان در بيخبري رويگردانند.»249
بر اساس رواياتی که ذيل آيه شريفه وجود دارد آن را بيان کننده احوال مردم روزگار واپيسن جهان مي داند. که در اين روايات، آيه شريفه ترسيم کننده احوالات جهان قبل از ظهور است.250
بنابراين، در اين آيه، مردم آخرالزمان در آستانه برپايي حکومت جهاني حضرت مهدي به غفلت و رويگرداني از خداوند متّصف شدهاند.
شيخ صدوق در توضيح اخلاق زنان روزگار واپسين از دنيا با بيان روايتي از اميرالمومنين چنين مي گويد:
«يظْهَرُ فِي آخِرِالزَّمانِ وَاقتِرَابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الاَزمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفاتٌ عَارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاتٌ فِي الفِتَنِ مَائِلاتٌ اِلَي الشَّهَواتِ مُسرِعاتٌ اِلَي اللَّذَّاتِ مُستَحِلّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِداتٌ؛ در آخرالزّمان و نزديک شدن رستاخيز که بدترين زمان ها است، زناني آشکار ميشوند که برهنه و لخت هستند؛ زينت هاي خود را آشکار ميسازند، به فتنه ها داخل ميشوند و به سوي خواسته هاي نفساني و شهوت ها ميگرايند. به لذت ها ميشتابند، حرام هاي الهي را حلال ميشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.»251
مرحوم ميرزا حسين نوري در کتاب مستدرک الوسائل به نقل از کتاب الغيبة فضل بن شاذان برخي از مخالفت ها با دستورات الهي را در آستانه ظهور، با پاسخي که امام صادق به محمد بن حمران مي دهند اين گونه تشريح مي کند:
«…إِلَى أَنْ قَالَ قِيلَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَتَى يَخْرُجُ قَائِمُكُمْ قَال:إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ وَ اکْتَفَي الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَکِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوجَ وَ قُبِلَتْ شَهَادَاتُ الزُّورِ وَ رُدَّتْ شَهَادَاتُ الْعُدُولِ وَ اسْتَخَفَّ النَّاسُ بِالدِّمَاءِ وَ ارْتِکَابِ الزِّنَاءِ وَ أُکِلَ الرِّبَا وَ اتُّقِي الْأَشْرَارُ مَخَافَةَ أَلْسِنَتِهِمْ وَ…؛ تا اينکه پرسيد چه وقت قائم شما قيام مي کند؟ حضرت پاسخ دادند: آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان و مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان، و زنان بر زينها سوار شوند و شهادتهاي دروغ پذيرفته شود و شهادتهاي عدول مردود گردد و مردم خونريزي و ارتکاب زنا و رباخواري را سبک شمارند و از اشرار به خاطر زبانشان پرهيز کنند و….»252
با آن که ويژگيهاي يادشده هر چند در همه دورههاي زندگي انسانها بوده است؛ به نظر ميرسد در پايان دوران به اوج و نهايت خود ميرسد؛ از اين رو مورد تأکيد روايات قرار گرفته است.
امام صادق ضمن روايتي طولاني از تغيير ارزشها در آخر الزمان اينگونه خبر مي دهند:
«…و َرَأَيتَ الرَّجُلَ اِذَا مَرَّ بِهِ يوْمٌ وَلَمْ يکْسِبْ فِيهِ الذَّنبَ العَظِيمَ مِنْ فُجُورٍ اَوْ بَخْسِ مِکْيالٍ اَوْ مِيزانٍ اَوْ غِشيانِ حَرامٍ اَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ کَئيباً حَزِيناً…؛ مرد را مي بيني هنگامي که يک روز بر او گذشته و گناه بزرگي انجام نداده است از قبيل فحشا، کمفروشي، کلاهبرداري و يا نوشيدن مست کنندها، غمگين و اندوهگين ميشود.»253
اميرمؤمنان از پيامبر اعظم نقل کرده که فرمود: «سَيأْتِي عَلَي النَّاسِ زَمَانٌ لَا يبْقَي مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ يسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِي خَرَابٌ مِنَ الْهُدَي؛ بر مردم روزي فرا ميرسد که از قرآن جز رسم آن باقي نماند و از اسلام جز نام آن؛ بدان ناميده ميشوند، در حالي که دورترين مردم از آن هستند! مسجدهاي آنان آباد، اما از هدايت گري خراب است.»254
پيامبر اسلام در باره دينداري برخي انسانهاي اين دوران فرمود: «يأتِي عَلَي النَّاسِ زَمانٌ …دينُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ يرکَعُونَ لِلرَّغِيفِ وَيسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حيارَي سُکاري لا مُسلِمينَ وَ لا نَصاري؛ زماني بر مردم خواهد آمد… که دِرهمهاي آنان دينشان خواهد بود و همّت ايشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. براي طلا و نقره، رکوع و سجود به جاي ميآورند. آنان همواره در سرگرداني و مستي خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانياند و نه بر مسلک نصراني.»255
اميرمؤمنـان علي اين حقيقت را اينگونه بيان فرمود: «أَيهَا النَّاسُ سَيأْتِي عَلَيکُمْ زَمَانٌ يکْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ کَمَا يکْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيه؛ اي مردم! به زودي زماني بر شما ميرسد که اسلام چونـان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است، ريخته ميشود.256
با توجه به روايات مزبور مهم ترين عامل در پديد آمدن اين وضعيت، تحريف در آموزههاي متعالي دين در اين دوران است که سبب ميشود مردم از محتواي اصلي آن دور شده، به باورهاي واهي رو بياورند. البته نقش دشمنان در اين زمينه نبايد ناديده گرفته شود.
آنچه در مجموع با تمرکز بر آيات و روايات ذکر شده مي توان به آن دست يافت اين است که يکي از علل مهم قيام جهاني حضرت مهدي ايجاد انقلاب فرهنگي است. تا به موجب آن عدالت فرهنگي بر جهان حاکم شود.
3-3-3- عدالت فرهنگي مهدوي
در عصر مهدوی ريشة فسادها و تباهی ها که همان نقص روحی و معنوی انسان است از بين می رود از اين رو بشر در راه تکامل فکری و اخلاقی و معنوی پيش می رود. شهيد مطهری اين واقعيت را اينگونه بيان می کند: «آينده ای بس روشن و سعادت بخش که در آن شر و فساد از بيخ و بن کنده خواهد شد در انتظار بشريت است.»257 امام عصر با هدايت خويش و اجرای احکام الهی در عرصه فردی و اجتماعی جامعه اسلامی را به سوی سعادت رهنمون می سازد و مدينه فاضله اسلامی را تحقق خواهد بخشيد.
عظمت اسلام که با مديريت فرهنگي امام عصر ، به يکباره نمايان ميگردد، چنان جلوهاي از دين الهي به نمايش ميگذارد که در سراسر جهان با استقبال بينظيري مواجه ميشود. بدين سان هر فرد از مردم جهان يك موحد مؤمن خواهد بود. در حكومت مهدوي عجل الله تعالي فرجه الشريف مردم به گونهاي بيسابقه به اسلام روي ميآورند به گونه اي که اسلام در هر خانه، كوخ، و چادري رخنه ميكند؛ چنان كه سرما در آن نفوذ مينمايد.
بدين ترتيب فرهنگ مهدوي که يك فرهنگ ديني است و از قانون الهي الهام گرفته، به فراگير شدن ارزشهاي معنوي و انساني و الهي بشارت ميدهد. در آن دوران هدف حقيقی خلقت که همان «قرب الهی» و عبوديت حق تعالی است، محقق شده و انسانها به نهايت کمال خود – يعنی عبوديت و بندگی- دست می يابد.
در آن زمان تمدني بر داشتن واقعي ساخته مي شود و علم و حکمت مانند هوا در همه جا جريان مي يابد، به گونه اي که زنان خانه دار بر طبق کتاب و سنت اجتهاد مي کنند. تا آن زمان تنها کمتر از 8% علوم ممکن براي بشر بر او مکشوف مي شود، اما در زمان حضرت مهدي بيش از 92% علوم براي مردم مکشوف مي شود258 به همين دليل است که قرآن، عصر فعلي را، عصر تاريکي و مرگ مي نامد و زمان ايشان را عصر حيات و نور.259
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»؛260 امام باقر در تفسير اين آيه فرمودند: «که خداوند زمين را به وسيله قائم زنده مي کند تا در آن عدالت ورزد و آن را با عدل حيات بخشد بعد از آن که با ظلم مرده باشد.»261
نتيجه: مهم ترين بُعد عدالت اجتماعی در عصر مهدی بُعد عدالت فرهنگی است در عصر ظهور تمدنی بزرگ
