
دارد.307
در اين قانون سابق، مقنّن با تأييد نظر فقهايي كه، اعتقاد به ضمان ديه داشتهاند، اعلام حكم كرده است.
چرا که، اكثر فقهاي اماميه اتفاق نظر دارند؛ چنانچه شخصي در حالت خواب، به هر نحو، اعم از غلطيدن يا حركت دادن دست يا پا و غيره حركتي نمايد و در اثر حركت، صدمهاي به جسم يا جان ديگري وارد كند؛ بايد ديه مجني عليه پرداخت شود. مطابق اين نظر، ديه تنها مجازات قابل اجرا براي مرتكب است.308
با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1392قانون گذار با حذف مادتین قانون سابق در زمینه جرایم ارتکابی شخص خواب و جایگزین نمودن ماده 153 قانون فعلی که عنوان میدارد:«هر کس در حال خواب، بیهوشی و مانند آنها، مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب میشود مجازات نمیگردد مگر اینکه شخص با علم به اینکه در حال خواب یا بیهوشی مرتکب جرم میشود، عمدا بخوابد و یا خودش را بیهوش کند.» و در ماده 292 نیز با بیان مصادیق جنایت خطایی، خواب را نیز از جمله جرایم خطای محض دانسته است.
به نظر میرسد که قانونگذار با تصویب ماده فوق اقدام به رفع تعارض موجود در قانون سابق در مواد مذکور در زمینه جرایم ارتکابی در حالت خواب نموده است. چنانکه در بند الف ماده 292 نیز، صراحتا جرم مذکور را خطای محض قلمداد نموده است. و در این ماده نیز به مثابه ماده 295 قانون سابق به بیان مصادیق جرم خطای محض پرداخته لکن بر خلاف ماده سابق که در بند الف، جرم خطای محض را تعریف مینمود، در این ماده تعریفی از نوع جنایت به چشم نمیخورد.
مقنن در قانون مجازات اسلامی 1392 ” خواب را” به عنوان یکی از علل رافع مسوولیت کیفری در در قسمت کلیات مطرح نموده که برخلاف قانون سابق در باب قصاص و دیات آمده بود، که میتوان در این مورد به پیشرفت قانون مذکور اشاره نمود.همچنین در قانون فعلی قانونگذار، با ذکر عنوان ” و مانند آن ها ” در متن ماده، ظاهرا آن را از حالت حصری خارج و دامنه شمول موارد مشابه، مانند هیپنوتیزم را ذیل ماده، گسترش داده است. نکته دیگری که در ارتباط با ماده 153 قانون فعلی به چشم میخورد اینکه، در قانون سابق، در مادتین مربوطه، مقنن صرفا از لفظ کشتن، تلف و نقص عضو، به عنوان نمود خارجی جرائم مذکور سخن گفته بود، لیکن در ماده فعلی قانونگذار با ذکر عنوان ” مرتکب رفتاری ” دامنه شمول جرایم متصوره ارتکابی را گسترانیده است. و همچنین در قانون فعلی بر خلاف قانون سابق که صرفا به انتفای قصاص اشاره نموده بود (ماده 225 قانون سابق )، به انتفای مجازات به طور کلی اشاره نموده است. و اما نوآوری قانون فعلی در قسمت اخیر ماده 153 که صراحتا مقرر میدارد: «…مگر اینکه شخص با علم به اینکه در حال خواب یا بیهوشی مرتکب جرم میشود، عمدا بخوابد و یا خود را بیهوش کند.» در این قسمت شخص را واجد مسوولیت کیفری تحت عنوان جرم عمدی و به تبع آن قابل مجازات دانسته است.
قانونگذار در صورتی افراد را مستوجب کیفرمی داند که با اختیار و اراده کامل مرتکب عمل خلاف نظم عمومی شوند. اما اگر شخص بدون قصد و اراده مرتکب جرمی شود و قانون را نقض کند نمی توان او را مجازات کرد از جمله مواردی که رافع مسئولیت کیفری است و باعثمی شود مرتکب جرم، مجازات نشود جنایت در خواب طبیعی و خواب مصنوعی(هیپنوتیزم) است. جنایت در خواب طبیعی یعنی اینکه شخص در خواب بغلتد یا راه برود و مرتکب جنایتی شود. جنایت در خواب در بعضی حالاتمی تواند خطای محض، شبه عمدی و یا عمدی باشد :
الف- خطای محض بودن جنایت در خواب. در تحلیل ماده 153 قانون مجازات اسلامی، میتوان گفت، قانونگذار در ماده مذکور، بیان داشته که، در صورتی که شخص در خواب مرتکب جنایتی شود و هیچ عمدی در ارتکاب جرم نداشته باشد و قصوری هم نکرده باشد مرتکب جرم خطای محض شده است و مرتکب را از مسئولیت کیفر مبری دانسته است. چنانکه در قسمت اول ماده 153 قانون فوق مقرر آمده است که: ” هر کس در حال خواب، بی هوشی و مانند آن ها مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوبمی شود مجازات نمی گردد…” و همچنین قانونگذار در بند الف ماده 292 جنایت در حال خواب و مانند آن را خطای محض دانسته است.
چنانچه قسمت اول ماده 153 و بند الف ماده 292 هم بیان داشته٬ تنها در صورتی که شخص در خواب هیچ نیت قبلی مبنی بر ارتکاب جرم نداشته باشد مجازات نمی شود در این مورد تفاوتی بین خواب طبیعی یا خواب مصنوعی نیست یعنی حتی اگر مرتکب توسط شخص هیپنوتیزم کننده به خواب رود و بدون قصد و نیت قبلی مرتکب جرمی شود در اینجا به استناد ماده 153 و بند الف ماده 292 قانون مجازات اسلامی فعلی، قتل خطای محض تلقیمی شود. چرا که در خطای محض مرتکب نه قصد جنایت دارد و نه تقصیر مرتکب شده است. اما اگر هیپنوتیزم کننده عمدا شخص را هیپنوتیزم کند و به خواب ببرد به گونه ای که، شخص هیپنوتیزم شده هیچ اراده ای از خود نداشته باشد و همچنین بدون نیت قبلی باشد و تحت دستور او جنایتی انجام دهد در اینجا شخص هیپنوتیزم کننده مسئول است و مجازاتمی شود نه فرد هیپنوتیزم شده، چون در واقع هیپنوتیزم شده مثل ابزاری در دست هیپنوتیزم کنندهمی باشد و سبب اقوی از مباشر تلقیمی شود. البته ذكر اين نكته ضروري است، كه دراین حالت بدلیل اقوي بودن سبب از مباشر، يعني تأثير بيش از اندازه هيپنوتيزم بر روان شخص و با مسلوب الاراده شدن شخص، مجازات اصلي در انتظار هيپنوتيزور خواهد بود. در پروندهي سرقت مسلحانه از بانكي كوچك در كپنهاگ دانمارك، پال هاردت309 شهروند قابل اعتماد و بيآزار، با اسلحه گرم وارد بانك گرديد و بدون آنكه تقاضاي وجهي از باجهدار نمايد، با شليك اسلحه دو نفر از كارمندان بانك را ميكشد. در محكمه قاتل مدعي شد، توسط شخصي به نام بجورن نيلسون310 هيپنوتيزم شده و وي در طول سه ماه، سه بار در هفته، از او خواسته بود تا عليرغم ميل باطنياش، اقدام به قتل نمايد.
دادگاه با روانكاوي متّهم به اين نتيجه رسيد، وي در حالتي نيمه هوشيار و خارج از حالت عادي و تحت تأثير خوابهاي وسوسهانگيز و پي در پي ناشي از هيپنوتيزم، دست به انجام چنين كاري زده و در تحريك او به انجام جنايت عامل بيروني دخالت داشته است. نهايتاً با بستري شدن پال هاردت در بيمارستان رواني به مدّت دو سال، نيلسون به علّت جنايت عجيب خويش كه همان وادار كردن ديگري به آدمكشي از طريق هيپنوتيزم بود، به حبس ابد محكوم گرديد.311
و قانون در چنین شرایطی، عاقله را مسئول پرداخت دیه مقرر دانسته است و عاقله را نیز٬ در صورتی مکلف به پرداخت میداند که علاوه بر داشتن نسب مشروع، عاقل، بالغ و در مواعد پرداخت اقساط دیه، تمکن مالی داشته باشد.312
ب- شبه عمد بودن جنایت در خواب. قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در بند پ ماده 291 مقرر داشته هر گاه جنایت به سبب تقصیر مرتکب واقع شود، مشروط بر اینکه جنایت واقع شده یا نظیر آن مشمول تعریف جنایت عمدی نباشد جنایت شبه عمدی محسوبمی شود. بنابراین چنانچه در بند پ ماده فوق هم اشاره شده٬ هر جنایتی که به سبب تقصیر مرتکب اتفاق بیفتد و مشمول ماده 290 و جنایات عمدی نباشد شبه عمدی محسوبمی شود و تقصیر هم عبارت است از بی احتیاطی و بی مبالاتی. اگر شخصی کهمی داند در حال خواب راهمی رود بایستی احتیاط کرده و اسلحه یا چاقو در زیر بالش خود قرار ندهد یا اگرمی داند در خوابمی غلتد نبایستی طفل خردسالی را کنار خود بخواباند چرا که احتمال وقوع جنایت وجود دارد اما اگر شخصی این کار را انجام داد و جنایتی اتفاق افتاد به دلیل تقصیر کردن قتل شبه عمد تلقیمی شود و مستند آن ماده 290 بند پ آن می باشد و پرداخت دیه به عهده خود جانیمی باشد.
ج- عمدی بودن جنایت در خواب. قانونگذار در ماده 153 قانون مجازات اسلامی مقرر داشت هر کس در حال خواب، و مانند آنها مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوبمی شود٬ مجازات نمی گردد مگر اینکه شخص با علم به اینکه در حال خواب یا بیهوشی مرتکب جرممی شود عمداً بخوابد و یا خود را بیهوش کند و در تبصره ماده 292 مقرر داشته هر گاه مرتکب آگاه و متوجه باشد که اقدام او در حال خواب و مانند آنها موجب جنایت بر دیگریمی گردد جنایت عمدی محسوبمی شود. بنابراین چنانچه مواد فوق هم مقرر داشتند جنایت در خواب هممی تواند جنایت عمدی تلقی شود آن هم در صورتی که شخص مرتکب عمداً بخوابد تا در حال خواب مرتکب جرم گردد٬ که این موضوع از نوآوری های قانون مجازات اسلامی مصوب 1392می باشد چرا که قانونگذار سابق این مورد را پیش بینی نکرده بود هر چند گروهی بصورت مطلق جنایت در حال خواب و بیهوشی را به دلیل عدم اراده و قصد خطای محض دانسته و با عمدی بودن این موضوع موافق نمی باشند اما قانونگذار ما آن را بصورت صريح پیش بینی کرده است.یعنی اگر شخصی اتفاقی در خواب و بیهوشی مرتکب جنایت شود خطای محض خواهد بود اما اگر سوء نیت داشته و قصدش این بوده که در خواب مرتکب جنایتی شود و مرتکب جنایت هم شود این جنایت، جنایت عمدی خواهد بود و مرتکب آن قصاصمی شود. در این حالت بنظرمی رسد تفاوتی بین جنایت در خواب طبیعی و خواب مصنوعی در هیپنوتیزم نمی باشد در بيان ماهيّت خواب مصنوعي بيان گرديد، خوابواره و آرامش بعد از هيپنوتيزم، خواب نيست، بلكه تمركز فكري است كه با ازدياد ادراك خارقالعاده حواس همراه است. هيپنوتيزم شدهها برخلاف آدمهايي كه در خواب طبيعي هستند، از چيزهاي در حال وقوع اطراف خود باخبرند. اين ادعا با توجّه به تفاوت الگوهاي فعاليت مغزي اشخاص در هنگام هيپنوتيزم با الگوهاي فعاليت مغزي آنان در حالت عادي و تفاوت امواج مغزي در اين حالت با امواج مغزي در حالت خواب طبيعي، ثابت شده است. اين واقعيتي است كه علم جديد آن را ثابت كرده است.
افرادي كه تحت تأثير هيپنوتيزم مرتكب جنايت ميگردند، ممكن است به احتمال زیاد ميل باطني به ارتكاب جرم داشته باشند. زيرا در چنين شرايطي نميتوان فرد را به انجام كاري كه از آن نفرت دارد، اجبار نمود. در حالت هيپنوتيزم شخص داراي اراده و اختياري است، كه با قصد معيّن و معلوم و با داشتن شعور ميتواند به ارتكاب جرم عمدي مبادرت نمايد.313 بنابراين، با عنايت به امكان ارتكاب جرايم عمدي از سوي شخص هيپنوتيزم شده، اگر شخص با هدف ارتکاب جرم خود را در دسترس هیپنوتیزور قرار دهد یا خود را هیپنوتیزم کند، مجازات وي نيز امري معقول و منطقي به نظر ميرسد.
مجرم هيپنوتيزم شده، به عنوان مباشر جرم، براساس نوع رفتار مجرمانهاي كه انجام ميدهد و پس از تطبيق آن با قوانين كيفري و هيپنوتيزور نيز با توجه به شرايط حاكم بر موضوع، دفعات و مراتب جرم و به واسطه تحريك، ترغيب، تهديد و تطميع شخص به ارتكاب جرم و يا تسهيل در وقوع آن به عنوان معاون جرم قابل تعقيب كيفري است. و در هر دو صورت جنایت، عمدی خواهد بود.
گفتار دوم- جبران ضرر و زيان ناشي از جرم شخص خواب
لفظ”ضرر” که در مقابل نفع استعمالمی شود در لغت به معنی نقصان و زیان است و زیان نیز که ضد سودمی باشد به معنی خسارت است. بنابراین ضرر، زیان و خسارت در لغت مترادف یکدیگر استعمالمی شوند. ضرر و زيان عنوان خاص قانوني است، كه قانونگذار تعريفي از آن بعمل نياورده است. هرجا كه نقصي در اموال ايجاد شود يا منفعت مسلّمي از دست برود، يا به سلامت و حيثيّت و عواطف شخص لطمهاي وارد آيد، ميگويند ضرري به بار آمده است.314
در عـلم حقوق، حق افراد از لحاظ شـخـصـي و اجـتـمـاعـي مـورد توجه قرار ميگيرد. حقوق مربوط به شخصيت مشتمل بر حقوقي است که روابط افراد بر آنها مبتني بوده و به 2 دسته تقسيم ميشوند: تماميت جسماني، تماميت معنوي.شـمـول تـمـامـيـت جـسـماني، حق حيات، سلامتي و آزادي را دربرميگيرد. قوانين کيفري و ماده يک قانون مسئوليت مدني بهصراحت اين حق را حمايت و تضمين ميکنند.
در تماميت معنوي، افکار و احساسات، شرافت، شهرت و آزادي عمل و در يک کلمه، شخصيت معنوي انسان مورد حمايت قانون است. قانونگذار در ماده 959 قانون مدني از شخصيت معنوي انسان حمايت نموده است.315
و ضرر، لطمه زدن به هر يك از حقوق و مصالح مشروع انسان، شامل تمامي حقوق و منافع و مزاياي وي در چهارچوب قانون است.و اگر
