
كه توسط دولتهاي بريتانياي كبير و فرانسه انجام شده بود، در 16 نوامبر سال 1945 ميلادي در شهر لندن گرد هم آمدند و اساسنامه آن را تنظيم كردند. 17 اساسنامه مزبور با امضاي كشور يونان در تاريخ 4نوامبر 1946 يعني يكسال بعد، بهعنوان بيستمين كشور امضاء كننده الزامآور شده و يونسكو متولد شد. اين سازمان در حال حاضر بيشتر از سازمان ملل متحد كه نقش سازمان مادر را براي آن دارد، داراي عضو ميباشد و داراي 195 عضو ميباشد. 18
مقدمه اساسنامه يونسكو به كرات بهعنوان نماد تفكر اصلي سازمان و انجام فعاليتهاي آن مورد استناد قرار ميگيرد و اشعار ميدارد: «از آنجايي كه جنگها در اذهان مردم بوجود ميآيد، دفاع از صلح نيز بايد در ذهن مردم بنا گردد». همچنين مقدمه اساسنامه یونسکو بر همبستگي معنوي و اخلاقي بشريت براي برقراري صلح تكيه ميكند و ميخواهد كه از طريق ايجاد روابط تربيتي، علمي و فرهنگي ملل جهان در جهت درك متقابل و معرفت واقعيتر و كاملتر از يكديگر به اهداف صلح بينالمللي و رفاه بشريت كمك نمايد.19 اساسنامه يونسكو صراحت دارد كه براساس تجربه بشر، تنها تمهيدات سياسي و اقتصادي براي ايجاد صلح پايدار و آنچه لازمه عدالت و كرامت انساني است، كفايت نميكند. از اين رو كليه برنامههاي يونسكو بايد در راستاي ساختن صلح در اذهان انسانها بهويژه از رهگذر برنامهريزي آموزشي صورت پذيرد. براساس نتايج بررسيهاي يونسكو، جهان نياز فوري به يافتن ديدگاهي جهاني درباره موضوعهاي توسعه پايدار مبتني بر رعايت حقوق بشر، احترام متقابل و زدودن فقر دارد. از اين رو، يونسكو بايد اين موارد را در رأس رسالتها، فعاليت ها و برنامههاي خود قرار دهد. 20
يونسكو با توجه به زمينههاي وسيع فعاليت، يكي از مهمترين موسسات نظام ملل متحد است كه بهعلت موضوع اصلي كاري خود يعني «فرهنگ»، مفهومي موسع، پيچيده و پرچالش در عرصه علوم اجتماعي، همواره محل برخورد آراء و عقايد، ديدگاهها و موضعگيريهای متفاوت دولتها و مردم بوده است. يونسكو در زمينههاي آموزش، فرهنگ، علوم، علوم انسانی و اجتماعي، و ارتباطات با شاخههاي گستردهتر در هر كدام فعال است و در طلب آن است كه از طريق ترويج همبستگي اجتماعي، تقويت كثرتگرايي اجتماعي، گفتگوي ميان فرهنگي از طريق ايجاد روابط علمي، تربيتي و فرهنگي دولتها و ملل جهان به اهداف اساسنامه كه همانا صلح و امنيت بينالمللي است، كمك كند. اين سازمان در حال حاضر نه تنها ابزاري براي همكاري ميان دولتها و همچنين نظام ملل متحد است، بلكه از سازوكار ويژه خود يعني «كميسيونهاي ملي يونسكو» براي ارتباط با مردم و جوامع علمي و فرهنگي براي تحقق هدف خود، بهره ميجويد.
ماده يك اساسنامه صراحت دارد كه هدف يونسكو، كمك به صلح و امنيت در جهان از طريق ترويج تشريك مساعي ميان ملل در امور تعليم و تربيت و علوم و فرهنگ بهمنظور تقويت احترام جهاني به عدالت، حاكميت قانون، حقوق بشر و آزاديهاي اساسي ميباشد كه بهموجب منشور ملل متحد براي مردم جهان بدون تمايز از حيث نژاد، جنس، يا مذهب مورد تأئيد قرار گرفته است.
در اين فصل برآنيم تا به معرفي سازمان يونسكو، نحوه شکلگیری آن و اركان آن، حوزه فعالیتها و اهم اقدامات آن بپردازیم.
مبحث اول: بررسي شكلگيري يونسكو و تشكيلات آن
سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي سازمان ملل متحد، يونسكو، بهمنظور ايجاد صلح پايدار از طريق همبستگي فكري و معنوي انسانها در سال 1945 بهوجود آمد. اين سازمان كه انديشههاي ايجاد تأسيس آن به قبل از جنگ جهاني اول برميگردد كه براي اولين بار در انديشههاي «كمينيوس» و توصيهها و آراء «هرمن مولكنبوير» مطرح شد، بعد از جنگ جهاني دوم و در تاريخ 16 نوامبر 1945 در فراخوان مشترکی كه به دعوت كشورهاي بريتانياي كبير و فرانسه در شهر لندن برگزار شده بود، تأسيس شد. اين سازمان داراي 3 ركن اصلي ميباشد كه عبارتند از:
1- كنفرانس عمومي: كه نمايندگان كليه كشورها در اين كنفرانس داراي نماينده ميباشند. اين ركن برنامهها و بودجه سازمان را تعيين ميكند و هر 2 سال يكبار تشكيل جلسه ميدهد.
2- شوراي اجرايي: شوراي اجرايي يا به عبارتي شوراي اداري يونسكو، مقدمات كار كنفرانس عمومي را تهيه و بر اجراي كامل تصميمات كنفرانس عمومي نظارت ميكند. اين شورا سالانه 2بار تشكيل جلسه ميدهد و از نمايندگان 51 كشور عضو تشكيل ميشود كه توسط كنفرانس عمومي، با توجه به تنوع جغرافيايي و فرهنگي، انتخاب ميشود. 21
3- دبيرخانه، كه مسئول اجراي برنامههاي يونسكو بوده و شامل دبيركل و كاركنان ميباشد. دبير كل كه مدير اجرايي سازمان ميباشد، توسط كنفرانس عمومي و براساس توصیههاي شوراي اجرايي براي مدت 6 ساله انتخاب ميشود.
گفتار اول: چگونگي شكلگيري يونسكو
همانطور كه قبلاً ذكر شد، ايده شكلگيري يونسكو به قبل از جنگ جهاني اول برميگردد. در واقع شكلگيري يونسكو به سه دوره تقسيم ميشود:
1- پيش از جنگ جهاني اول
2- دوران بين دو جنگ جهاني
3- دوران بعد از جنگ جهاني دوم
بند 1- پيش از جنگ جهاني اول
ايده تأسيس يك سازمان آموزشي و فرهنگي با هدف دفاع از صلح و اعتلاي تفاهم بينالمللي مربوط به قبل از جنگ جهاني اول كه براي اولين بار در انديشههاي دانشمندانی چون «كمينيوس» و توصيهها و آراء «هرمن مولكنبوير» مطرح شد. «كمينيوس» تشكيل نوعي وزارت بينالمللي آموزش را مجسم و وظايف يك «شوراي دانش» مركب از دانشمندان زمان را بهمنظور اعتلاي دانش، صلح و سعادت توصيف كرده بود، كه وظيفه داشت اكتشافات علمي گوناگون را بررسي كند و وسايل ترويج آنها را به موثرترين وجه به نفع كليه انسانها مورد تأكيد قرار دهد. همچنين در پايان قرن بيستم، «هرمن مولكنبوير» تاسيس يك شوراي دائمي بينالمللي آموزش را بهمنظور ترغيب مربيان سرتاسر جهان به دفاع از صلح و اعتلاي تفاهم بينالمللي توصيه كرد. 22 اما نخستين تلاش عملي در مورد تأسيس يك شوراي دائمي بينالمللي آموزش را بايد در اقدامات دولت هلند در سال 1913 جستجو كرد كه كشورها را براي شركت در يك كنفرانس بينالمللي در مورد آموزش فراخواند و طرحي براي اساسنامه يك سازمان بينالمللي آموزش تدارك ديد كه اين كنفرانس در سال 1913 تشكيل نشد و به سال 1914 موكول شد كه در سال 1914 هم بهدليل شروع جنگ جهاني اول منتفي شد. 23
بند 2- دوران بين دو جنگ جهاني:
با پايان يافتن جنگ جهاني اول و پيدايش جامعه ملل، اين تفكر كه بايد بين كشورهاي جهان در امور معنوي و فرهنگي و آنچه با كرامت انساني سروكار دارد، ارتباط و همراهي و همدلي وجود داشته باشد، قوت گرفت. بر همين اساس، در اولين اجلاس جامعه ملل در نوامبر 1920، ضرورت اين همكاري در كنار فعاليتهاي سياسي دولتها مطرح شد. مجمع عمومي جامعه ملل، پيرو پيشنهاد كشورهاي بلژيك، روماني و ايتاليا، قطعنامهاي را به تصويب رساند و براساس آن تلاشي پيگير را به منظور ايجاد اين سازمان در دستور كار خود قرارد اد. در سال 1921 به پيشنهاد دولت بلژيك و فرانسه يك «كميسيون همكاريهاي علمي» به رياست «هنري لوئيس برگسون»24 در جامعه ملل ايجاد شد كه داراي 12 عضو بود و وظيفه داشت به پرسشهاي مربوط به همكاري بينالمللي پاسخ دهد. انتخاب برگسون و ساير اعضاي كميسيون كه از شخصيتهاي علمي و فرهنگي بودند، نشان از اهميتي داشت كه متفكران برجسته آن روز براي همدلي ميان اهل علم در زمينه جلوگيري از بروز جنگ و مصائب ناشي از آن قائل بودند. از اولين برنامههاي اين كميسيون، ايجاد رابطه بين فرهنگستانها و متخصصاني بود كه از جنگ آسيب ديده بودند. لزوم و اهميت ايجاد هماهنگي ميان فعاليتهاي گوناگون ملي، منجر به تشكيل كميتههاي ملي در سطح كشورها شد كه اين كميتهها وظيفه ايجاد مناسبتها بين مراكز ملي و كميته بينالمللي فرهنگي و معنوي را به عهده گرفتند. اما بهعلت كمبود منابع مالي نتوانستند بيش از مكاتبه و گردهمايي سالانه و شركت در بحثي كه عملا كسي آن را دنبال نميكرد، كاري انجام دهد.
در سال 1924، دولت فرانسه در پاسخ به درخواست كمك برگسون و به منظور كمك برگسون و به منظور كمك به مقاصد كميسيون مذكور، يك «موسسه بينالمللي همكاريهاي معنوي»(IIIC)25 را بنياد كرد و آن را در اختيار جامعه ملل قرار داد كه اين مهمترين ارمغان دولت فرانسه به جامعه ملل بود. بهدنبال شناسايي موسسه و استقبال موسسات و درخواست آنها در اجلاسهاي موسسه، فعاليت هاي موسسه گسترش چشمگيري داشت كه اين تحولات بازنگري در نحوه همكاريهاي معنوي را ضروري ميساخت. سرانجام اين موسسه در سال 1931 براساس قطعنامه مجمع عمومي جامعه ملل و با هدف ايجاد ارتباط و همكاري بينالمللي براي پيشرفت عمومي تمدن و دانش بشري، خصوصاً مبادله علوم، ادبيات و فرهنگ و نيز ايجاد زمينه فكري مساعد براي حل مسالمتآميز مسائل بينالمللي در چارچوب جامعه ملل موجوديت رسمي يافت كه برخي از برنامههاي پيشبيني شده در اين موسسه عبارت بودند از: ايجاد تسهيلات براي سفرهاي مطالعاتي، تنظيم موافقتنامههاي چندجانبه معنوي، تخصيص بورس و كمك هزينههاي تحصيلي. 26 سرانجام بروز جنگ جهاني دوم، ادامه كار موسسه را متوقف كرد.
به هرحال جامعه ملل به سبب گرايش دولتها مبني بر حق تسلط مسلم در درون مرزهاي خويش بر فرآيند آموزش و پاسداري از آن، فعاليتهاي آموزشي موسسه را آشكارا در حد پرداختن به موضوعات نظري آموزشي محدود كرد. اما از طرف ديگر پافشاري و اصرار افرادي از آموزشگران و روشنفكران براي ايجاد سازماني بينالمللي كه همكاري ميان كشورها را در زمينه آموزش ترويج نمايد، سبب شكلگيري اقدامي مستقل شد كه تحت عنوان «دفتر بينالمللي آموزش» بهعنوان سازماني غيردولتي در ژنو نمود يافت. اما اين دفتر هم بهدليل عدم سرمايهگذاري كافي ناكام ماند. در خلال دومين جنگ جهاني، فعاليت هاي اين دفتر محدود شد و تلاشهاي آن در اقدام انساندوستانه، عرضه كمكهاي فكري به اسيران جنگي ملتهاي جهان تمركز يافت و روي هم رفته 600 هزار جلد از آثار علمي و ادبي را به اردوگاههاي اسيران جنگي فرستاد. با تشكيل يونسكو، دفتر بينالمللي آموزش در وضعيتي بهتر قرار گرفت بهگونهايكه در سال 1947 سازمان يونسكو و اين دفتر، موافقتنامهاي را بين خود تنظيم نمودند و در سال 1948، يونسكو تمامي وظايف اين دفتر را بهعهده گرفت. 27
بند3- دوران پس از جنگ جهاني دوم
پس از جنگ جهاني دوم، تلاشهايي براي تأسيس يك سازمان جديد بينالمللي آموزش آغاز شد كه دعوت آقاي «ريچارد باتلر»28 از وزراي آموزش و پرورش كشورهاي متفق براي شركت در كنفرانس لندن و برگزاري نخستين «كنفرانس وزراي آموزش كشورهاي متفق»29 در سال 1942 با هدف بازسازي نظام آموزشي كشورهايشان بعد از جنگ جهاني دوم نمونهاي از آنها بود كه اين كنفرانس زمينه تأسيس سازماني براي آموزش و فرهنگ را پيريزي كرد. در آن هنگام، شمار معيني از سازمانهاي مستقل بينالمللي به تشويق عدهاي از روشنفكران اروپايي در تبعيد، در لندن گردهم آمده بودند و به شناختن صورتهاي مختلف نظامهاي تربيتي كه در دنياي بعد از جنگ شكل ميگرفت، علاقمند شده بودند. تقريباً همه اين تلاشها و مباحثات بر لزوم ايجاد يك يا چند سازمان بينالمللي كه شكل و يا اشكال مختلف تربيتي را قبول كنند و بر سازمانهاي دولتي تأثير فراواني داشته باشند، تأكيد ميكردند. 30
فعاليت كنفرانس وزراي آموزش كشورهاي متفق توجه روزافزون كشورهاي جهان را به سوي خود معطوف داشت. بهگونهايكه در سال 1943 چندين نشست داشت. در اواخر سال 1943، كنفرانس تصميم گرفت تا به بسط و تطبيق قانون مشاركت كامل حقوقي در كشورهايي كه هنوز به كنفرانس معرفي نشده و فقط ناظر جريان آن بودند بپردازند. لذا كنفرانس در دعوت نامهاي كه براي آمريكا فرستاد، اعلام كرد كه يكي از مسائل ملموس كنفرانس، رويارويي با بنيانگذاران سازماني است كه در آينده بايد بهطور دائمي زير پوشش يك شخصيت عام و كلي قرار بگيرد و مبلغ اعتلاي همكاريهاي بينالمللي در مسائل تربيتي بعد از جنگ باشد. اين دعوت با پذيرش
