
مفيدي را انجام داده است. در قلمرو آموزش ابتدايي اين سازمان فعاليتهاي دامنهداري براي مبارزه با بيسوادي در جهان كرده و ابتكاراتي بسيار جدي براي توسعه آموزش ابتدايي در سطح جهان عليالخصوص در كشورهاي آسياي جنوبي و خاورميانه از خود نشان داده است و عاملي مؤثر براي همكاري كشورها در اين قلمرو بوده است. يونسكو براي همكاري كشورها و نزديك كردن فرهنگهاي مختلف به يكديگر، فعاليت گستردهاي براي بهبود كتابهاي درسي و ترغيب افراد مردم به آموزش و آشنا كردن جهانيان با سازمان ملل و ديگر سازمانهاي بينالمللي نموده است. 132
از لحاظ فرهنگي، در حدي فراتر از اقدامات ياد شده، سازمان در راه گسترش همكاري علمي بينالمللي، چه در قلمرو علوم انساني و چه در قلمرو ساير علوم، گامهاي مؤثري برداشته است. همچنين به پيشنهاد اين سازمان، معاهدات بينالمللي بسيار در زمينه حفظ ميراثهاي فرهنگي و معاهداتي عام در مورد حقوق مؤلف انعقاد يافته است. انتشار كتاب و مجله در مورد مسائل تربيتي و آموزشي و علمي و هنري نيز از جمله اقدامات ديگر اين سازمان بوده است.
تاکید یونسکو به حفظ حقوق بشر و مخالفت آن با تبعیض نژادی سبب شده است که این سازمان به حمایت از هنرمندان، روشنفکران و آموزگارانی که به خاطر آراء سیاسی خود زندانی شدهاند، برخیزد. 133 در نتيجه تأثيري كه اين سازمان در حفاظت از صلح و امنيت بينالمللي دارد، شايد به جرات بتوان گفت كه هيچ كدام از سازمانهاي بينالمللي ديگر ندارد. چرا كه اين سازمان با ايجاد همكاريهاي هر چه بيشتر ميان ملتها و افزايش علم و آگاهي در بين آنها، به محكم كردن ريشههاي صلح و امنيت و برافكندن جهل و ناداني كه ريشه اصلي جنگ هاي خانمانسوز و تهديد اصلي عليه صلح و امنيت بينالمللي به شمار میرود، اقدام نموده است.
بند 2- سازمان بينالمللي كار (ILO)134
مسأله حمايت قانوني از كارگران از زماني مطرح شد كه صنايع بزرگ بوجود آمد و «كارخانه» يكي از مفاهيم زندگي اجتماعي بشر گرديد و به اين دليل آن بود كه در چنين عصري وضع بهداشتي و شرايط كارگران در كارخانهها شايسته شأن انساني ايشان نبود. بههمين جهت، مردان بزرگ روزگار كه تحمل چنين استثماري را نداشتند، از اين ستمكاري برآشفتند و به دفاع از اين طبقه كمر بستند تا آنجا كه دولتها را ناگزير كردند كه قوانيني در جهت حمايت از حقوق كارگران به تصويب برسانند. اما رقابت شديد ميان صنايع مختلف كشورها، سرانجام اين واقعيت را آشكار ساخت كه حمايت واقعي و موثر از كارگر فقط از رهگذر وضع مقررات بينالمللي امكانپذير است.135 به موازات اقدامات دولتها، اتحاديههاي خصوصي نيز در جهت حمايت از حقوق كارگران گامهايي برداشتند. در اوت 1897 در زوريخ آلمان و در سپتامبر همان سال در بروكسل دو كنگره بينالمللي برپا شد كه در آنها نمايندگان اتحاديههاي كارگري و اقتصاددانان شركت كردند. در آخرين جلسه كنگره تصميم گرفته شد اتحاديهاي براي رسيدگي به مسائل كارگري تشكيل شود. اين اتحاديه كه اساس آن در كنگره تدوين مقررات كار در پاريس ريخته شد، در 1901 در شهربال سوئيس با نام «اتحاديه بينالمللي حمايت قانوني از كارگران»136 تأسيس شد. هدف اين اتحاديه كه از 14 شعبه ملي متشكل شده بود، بررسي مسائل مربوط به حمايت از حقوق كارگران در رشتههاي مختلف كار و تهيه طرح معاهدات بينالمللي بود كه همه كشورها با آن موافقت داشتند.
در هنگامه جنگ جهاني اين فكر به وجود آمد كه پس از پايان نبرد، كنفرانس صلح بايد مسأله حمايت از حقوق كارگران را جداً مورد توجه قرار دهد. سازمانهاي كارگري مختلف مثل فدراسيون آمريكايي كار در سپتامبر 1914، اتحاديه عمومي كار (C. G. T) 137 فرانسه در 1915 و كنفرانس سنديكاليستهاي متفقين در ليدز در ژوئيه 1916 همه مدافع چنين انديشهاي بودند. در 25 ژانويه 1919، كنفرانس مقدماتي صلح، كميسيوني بنام «كميسيون تدوين كننده مقررات بينالمللي كار» بهوجود آورد و آن را مأمور بررسي حمايت از كارگران و تأسيس نهادي دائم كه به جامعه ملل وابسته باشد، نمود. اين كميسيون 15 عضو داشت و سرانجام با تصويب طرحي در مورد ايجاد يك ارگانيزم دائمي و اصولي درباره سياستي كه كشورهاي طرف معاهده بايد در قبال مسائل كارگري اتخاذ نمايند، تصويب و به كنفرانس تسليم نمود. اين متون، بيآنكه تغييري عمده در آنها داده شود، به تصويب كنفرانس رسيد و با عنوان «كار» در قسمت سيزدهم معاهده صلح ورساي (مواد 387 تا 427) مقام گرفت. بخش نخست اين قسمت كه سازمان دائمي كار ناميده شد، مواد 387 تا 426 را به خود اختصاص داد و بخش دوم كه تنها شامل ماده 427 خلاصه ميشد، اصول كلي مربوط به كار را تبيين ميكرد. 138
«سازمان بينالمللي كار» از سال 1919 كار خود را آغاز كرد. اين سازمان فعاليتهاي خود را حتي در زمان جنگ جهاني دوم نيز ادامه داد. اين سازمان در جريان بيست و ششمين اجلاس خود در فيلادلفيا اعلاميهاي را در مورد اهداف خود تصويب نمود كه گام مهمي در تصديق و تأكيد اصول عدالت اجتماعي است. 139
سازمان بينالمللي كار كه از ابتدا جزئي از معاهده صلح ورساي و بخش سيزدهم ميثاق جامعه ملل بود، سرانجام در سال 1946 قراردادي با سازمان ملل متحد امضا كرد و بهعنوان موسسه تخصصي بينالمللي كار، وابسته به سازمان ملل متحد گرديد و به موجوديت خود ادامه داد. 140
اصول سازمان بينالمللي كار كه بهطور عمده در اعلاميه فيلادلفيا مندرج ميباشند، عبارتند از:
1- كار يك كالا نيست،
2- آزادي بيان و اجتماعات شرط لازم براي پيشرفت و توسعه است،
3- فقر در هر كجا كه باشد خطري براي شكوفايي همگان است،
4- مبارزه با نيازمنديها بايد با پويايي هر چه تمامتر در قالب تلاش بينالمللي مداوم و هماهنگ شده انجام شود، تلاشي كه در آن نمايندگان كارگران و كارفرمايان و دولتها بهطور برابر و آزاد مشاركت ميكنند و ضمن همكاري با يكديگر تصميمات دموكراتيك لازم را براي حفظ مواضع مشترك خود اتخاذ مينمايند.
5- كليه ابناء بشر صرفنظر از نژاد و اعتقادات و جنسيت خود حق دارند با آزادي و كرامت در امنيت اقتصادي و برخورداري از شانس برابر پيشرفتهاي مادي و معنوي خود را پيگيري كنند.
سازمان بينالمللي كار براي تحقق بخشیدن به اين اصول، اهدافي را دنبال ميكند كه عبارتند از:
1- تشويق و ترغيب توسعه اجتماعي و عدالت اجتماعي براي كارگران،
2- تدوين سياستها و برنامههاي بينالمللي براي بهبود شرايط زندگي و كار و همچنين تضمين احترام و رعايت حقوق بنيادين بشر، و
3- مساعدت و ياري كردن به تلاشهاي جامعه بينالمللي و كشورهاي مختلف براي ايجاد و افزايش اشتغال، بالا بردن سطح زندگي، توزيع منصفانه نتايج ناشي از توسعه، حمايت از زندگي و سلامت كارگران و تشويق همكاريهاي بيشتر ميان كارگران و كارفرمايان در جهت بهبود توليد و شرايط كار. 141
ملاحظه ميگردد كه اهداف سازمان بينالمللي كار بيشتر به حوزه حقوق بشري و حمايت از كارگران اشاره دارد. در اين راستا سازمان بينالمللي كار با سازمان ملل متحد كه طلايهدار حفاظت از صلح و امنيت بينالمللي است و اعلاميه جهاني حقوق بشر داراي ارتباط است كه به تشريح آن ميپردازيم.
در مقدمه منشور سازمان ملل متحد و مواد مختلف آن از جمله بند سوم ماده اول كه به بررسي حصول همكاري بينالمللي در حل مسائل بينالمللي كه داراي جنبههاي اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي يا بشر دوستي است و در پيشبرد و تشويق احترام به حقوق بشر و آزاديهاي اساسي براي همگان بدون تمايز از حيث نژاد، مذهب، جنس يا زبان ميپردازد، بند دوم ماده 13 كه به ترويج همكاريهاي بينالمللي در رشتههاي اقتصادي، اجتماعي فرهنگي، آموزشي و بهداشتي و كمك به تحقق حقوق بشر و آزاديهاي اساسي براي همگان بدون تبعيض ميپردازد و مواد 55، 56 و 60 وظايف جديدي به عهده دولتها و سازمانهاي بينالمللي گذاشته شده است تا صلح و امنيت متكي به عدالت اجتماعي را در سرتاسر جهان تحكيم بخشند.
بهعنوان مثال در ماده 55 منشور تصريح گرديده كه سازمان ملل متحد با توجه به ضرورت ايجاد شرايط ثبات و رفاه براي تأمين روابط مسالمتآميز، تشويق خواهد كرد تا سطح زندگي بالا برده شود، كار براي همه فراهم گردد و شرايط ترقي و توسعه در نظام اقتصادي و اجتماعي حاصل آيد. همچنين اعلاميه جهاني حقوق بشر هم كه در دسامبر 1948 به تصويب رسيد، حاوي نكات مهمي در زمينه كار ميباشد. طبق ماده 22 اين اعلاميه، «هر كس حق دارد كار داشته باشد و كار خود را با آزادي و اختيار انتخاب نمايد. هر كس حق دارد از شرايط كار مناسب و انساني بهرهمند باشد و در هنگام بيكاري مورد حمايت قانوني قرار گيرد. همه حق دارند كه بدون هيچ تبعيضي در مقابل كار مساوي، اجرت مساوي دريافت كنند تا به خود و خانواده خود اجازه زندگي مناسب يا حيثيت انساني را بدهد. »142
مقدمه سازمان بينالمللي كار، كه در واقع انعكاس دهنده محتواي مقدمه بخش سيزدهم معاهده صلح ورساي (امور كار) ميباشد، نكات قبل توجهي را در ارتباط با نقش اين سازمان در حفاظت از صلح و امنيت بينالمللي بيان ميدارد. اين مقدمه مقدمتاً تصريح مينمايد كه «هدف جامعه ملل، استقرار صلح جهاني است و چنين صلحي فقط از طريق برقراري عدالت اجتماعي تحقق مييابد.» همچنين اين مقدمه بيان ميدارد كه «شرايط كار موجود در برگيرنده آنچنان بيعدالتي، سختي و محروميت براي تعداد قابل توجهي از مردمان جهان است بهگونهايكه ميتواند منجر به ناآراميهاي گستردهاي گردد كه صلح و هماهنگي را در جهان به خطر بيندازد و بر اين اساس بهبود شرايط بهصورت فوري ضرورت دارد. »143
ملاحظه ميگردد كه اهداف سازمان بينالمللي كار بيشتر به حوزه حقوق بشري و حمايت از كارگران اشاره دارد. زیرا همانطور که ذکر آن رفت، اهداف و اصول تشکیل دهنده این سازمان، نه تنها به کار را به عنوان یک کالا نمینگرد، بلکه آزادی بیان و اجتماعات را شرط لازم برای پیشرفت و توسعه میداند. همچنین از نظر این سازمان، فقر بزرگترین دشمن برای شکوفا شدن و توسعه است؛ بنابراین کارگرانی که حقوق و مزایای آنها تامین نمیشود و با فقر مواجه میشوند، برای احیای حقوق خویش به اعتراضات و خشونتها دست زده که این امر نظم جامعه را برهم میزند و قطعا این خشونتها از طرف حکومت بدون پاسخ نخواهد ماند. واضح است كه در صورت عدم وجود مركزي براي هماهنگ كردن روابط كارگران و كارفرمايان و بهبود شرايط كار براي كارگران، هرج و مرج و بينظمي و بيعدالتي باعث مخاطره افتادن صلح و امنيت خواهد شد. در واقع سازمان بينالمللي كار به مثابه يك ترازو عمل ميكند تا هم از حقوق كارگران دفاع كرده و مانع پايمال شدن حقوق آنها گردد و هم حقوق كارفرمايان پابرجا باشد. در اينصورت صلح و امنيت كانوني گرم خواهد داشت و دليلي براي تهديد و به مخاطره افتادن ندارد.
بند 3- سازمان بهداشتي جهاني (WHO) 144
سازمان بهداشت جهانی در سال 1948 میلادی بهوجود آمد تا خلا بین مسائل بهداشتی و درمانی که دانش امروزی و تکنولوژی برای بهبود شرایط زندگی تهیه دیده است و شرایط وحشتآور بهداشتی- درمانی که اکثر مردم جهان با آن گریبانگیر هستند را پر کند. این سازمان میکوشد تا شرایط بهداشتی، تغذیه، مسکن و بهطور کلی بهداشت را برای همه در سطح جهان فراهم آورد و برای رسیدن به این اهداف، وظایف گوناگونی را برعهده گرفته است. هماهنگ کردن پژوهشها در بسیاری از مناطق جهان، تشویق و راهاندازی کارهای اساسی به منظور ریشهکن نمودن بیماریهای همهگیر و سایر بیماریها و کمک به کشورهای در حال رشد جهت سامان دادن تسهیلات بهداشتی خود، جزء فعالیتهای این سازمان است. 145 ضرورت حفظ سلامت و بهداشت انسان سبب شده تا از ديرباز همكاريهای بينالمللي در اين قلمرو شكل گيرد. 146 كنفرانسهاي بينالمللي در مورد حفظ سلامت انسان از اواسط قرن نوزدهم (1850) يكي پس از ديگري برگزار ميشدند تا اينكه سازمان بهداشت جهاني كه يكي از نخستين موسسههاي تخصصي سازمان ملل متحد است، رسماً در اولين روز بهداشت جهاني (7
