
از نشانههای افراد مؤمن و باتقواست که نشانهی سلامت روانی و اجتماعی نیز است. امام علی (ع) فرمودند: «انسان باایمان اندوهش را در دل و خوشرویی را بر چهره دارد» (کلینی، 1369، ج 3، ص 321). گشادهرویی و خوشرویی آسانترین هدیهای است که زوجین در یک خانواده میتوانند به همدیگر هدیه کنند که خود مهمترین عامل برای جذب محبت است. امام علی (ع) دراینباره فرمودند: «اولین عطیه و راحتترین سخاوت خوشروی است» (آمدی، 1366، ص 245). همچنین پیامبر اکرم (ص) در اهمیت خوشرویی و نشاط در بین زوجین فرمودند: «حق زن بر شوهرش این است که او را گرسنه نگذارد بدنش را بپوشاند و با او ترشرویی نکند» (مجلسی، 1403، ج 100، ص 254). «لبخند زدن باعث خوشرویی در برابر همسر و خانواده میشود، زیرا در برخورد آنچه ابتدا تأثیر میگذارد ظاهر شاد و بانشاط است که از چشمان ساطع میشود بهویژه زمانی که زوج آرزومند از دریچهی روابط امروز، فردایی روشن و پرامید را در ذهن خود به تصویر میکشند» (شرفی، 1383، ص 108)؛ بنابراین در یک خانوادهی سالم زوجین در زندگی مشترک با گشادهرویی و خوشرویی میتوانند باعث ایجاد روحیهی مثبت در همدیگر شوند و باعث ایجاد شادی و نشاط در محیط خانواده شوند چراکه خوشرویی بدگمانیها را دور میکند و ایجاد نشاط و انرژی میکند.
1-11- معاشرت نیکو:
ازدواج عاملی برای ورود در مرحلهی جدید است و آن معاشرت است در سایه آن زن و شوهر از حالت عزلت و تنهایی به درآمده و از طریق معاشرت باهم انس و الفت پیدا میکنند براثر معاشرت افکار و ایدهها به هم نزدیک میشود و ذوقها و سلیقهها و نیز نقشههای زندگی آنها مشخصشده و در آن باهم تفاهم پیدا میکنند. در یک خانوادهی سالم زوجین با یکدیگر بدرفتاری و خشونت نمیکند و موجب آزار و اذیت یکدیگر نمیشوند و با یکدیگر حسن معاشرت دارند بنابراین معاشرت نیکو یکی دیگر از شاخصهای خانوادهی سالم است. حسن معاشرت، مصاحبت نیکو و رفتار پسندیده در میان خانواده از دستوارت مورد تأکید دین اسلام است. زوجین باید با یکدیگر معاشرتی نیکو و پسندیده داشته باشند که قرآن کریم از آن به معروف یاد میکند و صریحاً به آن اشارهکرده است.
میفرماید: وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف (نساء/19) و با آنان به نيكويى رفتار كنيد. در مورد این آیه تفاسیر متعددی آمده است که به آنها اشاره میکنیم. در تفسیر المیزان ذیل این آیه آمده است: معروف به کاری میگویند که در جامعه مجهول نباشد و وقتی با امر معاشرت ضمیمه شود به این معناست که با زنان بهطوری معاشرت کنید که مرسوم و عرف است (طباطبایی،1374، ج 4، ص 404). در تفسیر مجمعالبیان آمده است: ازجمله حقوق زن این است که مرد با آن درآمیزد و حقوق ایشان اعم از انصاف در قسمت، نفقه و خوبى سخن و رفتار داشته باشد (طبرسی،1360، ج 5، ص 79). در تفسیر المنار آمده است: در مفهوم معاشرت مشارکت و برابری نهفته است یعنی ای مردان با زنان بر اساس متعارف رفتار کنید وزنان نیز میباید با مردان بر پایه معروف معاشرت داشته باشند (رشید رضا،1995، ج 4، ص 456). ابن کثیر در تفسیر خود آورده است که معاشرت به معروف یعنی با همسرانتان خوشزبان و خوشرفتار باشید خود را بیاراید بهاندازه توانایی همانسان که دوست دارید همسرانتان خود را برای شما بیارایند شما نیز همان کنید که همسرانتان میپسندند (ابن کثیر،1417، ج 1، ص 466). قرطبی در تفسیر این آیه آورده است حسن معاشرت با زنان به این است که مرد حقوق زن از مهر و نفقه را بهطور کامل بپردازد و در برابر زن بدون سبب و تقصیر و گناه رو ترش نکند و در سخن گفتن گشادهرو باشد نه سختدل و بدزبان و به کس دیگری اظهار تمایل نکند خداوند حسن معاشرت با زن عقد کرده را سفارش کرده است تا ادامهی زندگی و مصاحبت و همزیستی ایشان کامل باشد چه آنکه حسن معاشرت روان را آرامتر وزندگی را گواراتر میسازند (قرطبی، 1405، ج 5، ص 97).
همنطوری که تفاسیر بالا از این آیه نشان میدهد حسن معاشرت بهعنوان یک وظیفه برای شوهر و بهعنوان یک حق برای زن مطرح میشود و عامل تحکیم زندگی خانوادگی است که اگر بهخوبی باز شود نشاندهندهی تمام آن اموری است که مرد در برابر زن باید انجام دهد (بهشتی،1385، ص 174). در صحیفهی هشام بن عبدربه از امام آمده است به ابوعبدالله امام صادق گفتم: حق زن بر شوهرش چیست؟ فرمود: «سد جوع، پوشاندن عورت زن و اینکه در برابر زن چهره در هم نکند پس هرگاه این کارها انجام دهد سوگند به خدا حق زن را ادا کرده است» (نجفی اصفهانی، 1981، ج 31، ص 331). همچنین امام علی (ع) فرمودند: «در تمام حالات با همسرت سازگاری کن و با او به نیکی معاشرت نما تا زندگیات باصفا شود» (حر عاملی، 1409، ج 20، ص 171). پس درست است که مرد با حسن معاشرت نیازهای روحی همسر خود را تأمین میکند لیکن در حقیقت نیازهای روحی خودش نیز بهطور غیرمستقیم تأمین میشود و برای تأمین صفا و آرامش و آسایش در محیط خانواده باید همسر خود را از این نظر اشباع کند (بهشتی،1385، ص 175). در مادهی 1103 قانون مدنی در بخش مربوط به حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر آمده است که مطابق این ماده زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند. «به عقیدهی حقوقدانان منظور از مادهی فوق از حسن معاشرت زوجین با یکدیگر در حدود عرف و عادت زمان و مکان است بنابراین زن و شوهر خوشرویی و مسالمت با یکدیگر زیسته و بدون دادوفریاد و ناسزا و مجادله روزگار بگذرانند» (امامی، 1372، ج 4، ص 430)؛ بنابراین اگر زوجین با یکدیگر بدرفتاری و خشونت نکنند و موجب آزار و اذیت یکدیگر نشوند درواقع با یکدیگر حسن معاشرت دارند که این خود یکی از شاخصهای خانوادهی سالم است.
جمعبندی:
از مجموعه این فصل اینگونه برداشت میشود که نظام خانواده بهعنوان اولین کانونی است که فرد در آن قرار میگیرد چراکه اولین تأثیرات را فرد از محیط خانواده میگیرد، پس اگر خانواده دارای ویژگیهای مثبت و سازندهای که در بالا اشاره شد باشد میتواند تربیتکننده و سازندهی افرادی باشخصیتهای مثبت و سازنده باشد. بنابراین حضور افرادی باشخصیتهای سالم و رشد یافته که تربیتشدهی خانوادهای با شاخصهای مثبت بودهاند در جامعه میتواند باعث ساختن جامعهی سالم باشد چراکه این افراد ابتدا شخصیتشان با ویژگیهای مثبت پایهگذاری شده است.
فصل سوم
کارکردهای خانواده در ساختن جامعهی سالم
پیشگفتار:
کارکرد یعنی مجموعه آثار، نتایج و پیامدهای یکچیز، یعنی وقتی راجع به کارکرد چیزی صحبت میکنیم مقصود ما آثار و نتایجی است که از آن چیز باقی میماند. بهعبارتدیگر وجود هر چیز پیامدهای دارد که گاه به این پیامدها کارکرد گفته میشود.
مراد از کارکردهای خانواده نتایج و آثاری است که از خانواده بر جای میماند. نتایجی که در صورت حذف خانواده جبران آن بهراحتی امکانپذیر نیست و یا نتایجی که از طریق نهاد خانواده بتوان سادهتر، مؤثرتر و ماندگارتر به آن دستیافت و این نقشها و کارکردهای خانواده موجب ارتقای سطح افراد و جامعه درزمینههای گوناگون میشود و اعضایش را از آسیبدیدگی محافظت میکند.
خانواده بهعنوان یکخرده سیستم در کل سیستم اجتماعی نقش و کارکردهای دارد. این کارکردها در حفظ و ثبات خانواده و درنهایت سلامت جامعه نقش اساسی دارند، کارکرد نهاد خانواده در درون خانواده با اثرگذاری بر اعضایش نقش تعیینکنندهای دارند. جامعه شناسان در مورد کارکردهای اجتماعی نهاد خانواده به نکاتی اشاره داشتهاند، آنها نقش و کارکرد نهاد خانواده را در ساخت اجتماعی مکمل سایر نهادهای اجتماعی دانستهاند.«کوئن خانواده را بهعنوان یکنهاد اجتماعی دارای کارکردهای میداند که ماهیت آنها از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است»(کوئن،1376، ص 131). «قائمی نهاد خانواده را ضامن تکامل اجتماعی دانسته و بر این نکته تأکید میکند که حرکت سالم اجتماعی بر محور خانواده دوام و بقای بشریت را به دنبال دارد»(قائمی،1386، ص 55). همچنین وی اعتقاد دارد که حیات اجتماعی برنهاد خانواده استوار بوده و بنیان سعادت و بهروزی مردم ناشی از انسجام آن است.
بنابراین کارکردهای خانواده برخلاف نهادهای دیگر به یک یا دو کارکرد خاص محدود نمیشود و باوجوداینکه در شرایط کنونی بخش قابلتوجهی از این کارکردها به نهادهای دیگر واگذارشده اما هنوز همخانواده کارکردهای متنوعی دارد (اعزازی،1386، ص 169-170)؛ که در زیر به مهمترین آنها میپردازیم.
3-1-کارکردهای زیستی
3-1-1- تنظیم روابط جنسی:
غریزه جنسی نیروی است که بهصورت فطری در نهاد همهی انسانها قرارگرفته است، در اسلام ارضایی این نیاز تنها در سایهی عقد و پیمان ازدواج مشروع امکانپذیر است. پس یکی از کارکردهای مهم زیستی خانواده کارکرد تنظیم روابط جنسی است و از سوی روانشناسان و جامعهشناسان نیز بهعنوان یکی از کارکردهای اصلی خانواده مورد تأکید قرارگرفته است.
اساساً یکی از مهمترین عواملی که زن و مرد را کنار هم قرار میدهد و باعث پیوند مشترک آن دو میشود تأمین نیازهای جنسی زن و مرد است، بهگونهای که داشتن روابط جنسی مطلوب از بایستههای زندگی زناشویی است. ازآنجاییکه اسلام دینی واقعنگر است و تعالیم آن بر اساس مصلحت و مفسده است بنابراین به واقعیتهای زندگی انسان توجه داشته است یکی از این واقعیتها مسائل جنسی است که اسلام نگاه مثبتی به آن داشته است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:” يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا كَثِيراً وَ نِساءً (نساء/1) اى مردم، بترسيد از پروردگارتان، آنکه شمارا از یکتن بيافريد و از آنیک تن همسر او را و از آن دو، مردان وزنان بسيار پديد آورد.” در تفسیر این آیه آمده است که خداوند از آدم و همسرش دو نوع انسان، كه همان مردان و زنان باشند، آفريد. خداوند انسانهای آفریدهشده از نسل آدم (ع) را با صفتى [كثيرا] توصيف كرده است كه بيانگر چگونگى به وجود آوردن آنها از آدم (ع) است (طبرسی، 1377، ج1، ص548). از این آیه بهخوبی استفاده میرود که انتشار افراد و تداوم نسل انسان براثر رفتارهای جنسی و ارتباط دو همسر است و رابطهی زناشویی بهمنظور تکثیر نسل در متن خلقت قرار دادهشده است (مصباح یزدی، 1377، ص 241).
اسلام برخلاف برخی ادیان و مکاتب رفتارهای جنسی را امری طبیعی و فطری میداند که مانند هر نیاز فطری دیگری باید برآورده شود. شهید مطهری دراینباره مینویسد: ظاهراً علت اینکه فکر پلیدی علاقه و آمیزش جنسی در میان مسیحیان تا این حد اوج گرفت تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت مسیح صورت گرفت…به عقیدهی ارباب کلیسا تقوا ایجاب میکند که انسان از ازدواج خودداری کند، کلیسا ازدواج را به نیت تولید نسل جایز میشمارد اما این ضرورت پلیدی ذاتی این کار را ازنظر کلیسا از میان نمیبرد، دلیل دیگر جواز ازدواج دفع افسد به فساد است یعنی به این وسیله از آمیزشهای بیقیدوبند زنان و مردان جلوگیری میشود. وی سپس در مقایسهی این دیدگاه با اسلام مینویسد: در اسلام کوچکترین اشارهای به پلیدی علاقهی جنسی و آثار ناشی از آن نشده است…ازنظر اسلام علاقهی جنسی نهتنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد بلکه جزء خلقوخوی انبیاست (مطهری، 1385، ج 19، ص 628). ازنظر اسلام انسان آزاد
آفریدهشده است اما آزادی بیقیدوشرط نهتنها به سود انسان نیست بلکه به زیان اوست و آسیبهای فردی و اجتماعی فراوانی به دنبال دارد، از دیدگاه اسلام رفتارهای جنسی انسان باید قانونمند باشد به همین دلیل است که برای رفتارهای جنسی حوزهی خاصی قائل
