
درباره جذابیتهای فیزیکی برای ارزیابی سطح عملکرد اجتماعی در میان 18 نوجوان با آسیب بینایی در یک مدرسه محلی، 17 نوجوان با آسیب بینایی در مدارس دولتی و 17 نوجوان بینا در مدارس دولتی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد نوجوانانی که آسیب بینایی داشتند کمبودهایی در مولفههای کلامی انتخاب شده از مهارت اجتماعی نشان دادند. یافته ها از نظر سودمندی آموزش مهارتهای اجتماعی برای نوجوانان با آسیب بینایی و اهمیت پژوهش کنترل شده با اشخاص نابینا مورد بحث هستند (وین سنت و وان، 1983).
رشد روانی اجتماعی نوجوانان با آسیب بینایی در یک گروه 54 نفری از نوجوانان (40 پسر، 14 دختر) با میانگین سنی 14 سال و گروه کنترل شامل نوجوانان بینا در همان سطح سنی (385 نفر شامل 172 پسر و 213 دختر) مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها با پرسشنامههای خود گزارشی جمع آوری شدند. نتایج نشان داد که نوجوانان گروه آسیب بینایی در فراوانی نشانگان افسردگی، پریشانی یا رابطه شان با والدین و خواهر و برادرها تفاوتی با گروه کنترل نداشتند. نوجوانان با آسیب بینایی اغلب دوستان کمتری داشتند. آنها همچنین احساسات بیشتری از تنهایی و مشکلاتی در دوستیابی گزارش کردند. عزت نفس، پیشرفت آموزشی و مهارتهای اجتماعی در دختران با آسیب بینایی در مقایسه با گروه کنترل پایین تر بود. به طور خلاصه نتایج ما نشان دادند که پیامدهای رشدی روانی اجتماعی تعداد زیادی از نوجوانان با آسیب بینایی مشابه همسالان بینایشان بود. با این وجود بعضی از نوجوانان با آسیب بینایی مخصوصا دختران نیاز بیشتری به حمایت در ارتباط با رشد روانی اجتماعی شان دارند(هیور و آرو، 1998).
ارتباط بین رشد اجتماعی و عزت نفس
داشتن ارتباطات سالم اجتماعی از مهمترین مؤلفههای شخصیت سالم است، تمام نظریه ها و مکاتب روان شناسی دربارهي اهمیت ارتباطات اجتماعی بحث کردهاند به طوری که در بعضی از نظریه ها همانند نظریهي روابط بین فردی سالیبان، شالودهي آن دیدگاه را روابط بین فردی تشکیل میدهد. در بحث روابط بین فردی نگرش فرد نسبت به خود و ارزیابی که از خود دارد نقش کلیدی را ایفا میکند، مثلاً در روابط بین فردی، فردی که خود را بسیار نالایق، زشت و کسل کننده می بیند، ممکن است از ارتباط با دیگران اجتناب کند و فردی درون گرا شود. امّا فردی که خود را جذّاب، دوست داشتنی و ارزشمند می داند،، از ارتباط با دیگران استقبال میکند و با آنها ارتباط صمیمی برقرار میکند. تفاوت این دو رفتار یعنی اجتناب یا استقبال از ارتباطات با مفهوم عزت نفس اجتماعی به خوبی توضیح داده میشود. عزت نفس اجتماعی یکی از مؤلفههای مهم ارتباطات اجتماعی است، عزت نفس اجتماعی یعنی درجهي ارزیابی مثبت- منفی یک فرد که دربارهي عضویت خود در گروههای اجتماعی دارد که این ارزیابی مبتنی بر ارزشهای خود و درون دادهای خودش از دیگران و موقعیتهای خاص است. عزت نفس به طور کلی و عزت نفس اجتماعی به طور خاص متأثر از کیفیت ارتباطات نزدیک با دیگران است (مؤید فر و همکاران، 1386).
از آنجایی که دانشآموزان نابینا در اکتساب رفتارهای اجتماعی از طریق نشانههای بینایی196، سرمشق گیری197، حالتهای چهرهاي198، ارتباط از طریق نگاه، دریافت بازخورد و همچنین توانایی در تعیین محل افراد مشکل دارند ممکن است مهارتهای اجتماعی را به خوبی کسب نکرده باشند و به طور کامل در آنان رشد نیافته باشند. پژوهشهای انجام شده توسط بایبرشات (1991)، ورف و ساکس (1997) واگنر (2004) و نورا و ساندرا (2005) نشان داده است که افراد نابینا از نظر مهارتهای اجتماعی با کاستی ها و نارساییهایی رو به رو هستند. از این رو اکثر پژوهشگران بر اهمیت آموزش، اکتساب و به کارگیری مهارتهای اجتماعی به منظور رشد و سازگاری اجتماعی افراد نابینا تأکید کردهاند. یکی از مؤلفههایی که ارتباط مستقیم و دو سویهاي با رشد مهارتهای اجتماعی دارد، عزت نفس میباشد، برای یک فرد آسیب دیدهي بینایی کفایت اجتماعی و مهارتهای اجتماعی مناسب، یک عامل کلیدی برای مفهوم خود مثبت، عزت نفس بالاتر، رفتارهای مثبت و ابراز خود بیشتر و توانایی در پذیرش ناتوانی به عنوان بخشی از وجود خود است. انزوای اجتماعی199 و فقدان حمایت اجتماعی کافی میان نوجوانان با آسیب بینایی ممکن است موجب عزت نفس پایین آنان شود. کف (1997) دادههای جمع آوری شده از 316 نوجوان با آسیب بینایی 14 تا 24 سالهي هلندی را مورد بررسی قرار داد. پژوهش وی بر توانایی نوجوانان در برقراری و حفظ روابط، ایجاد شبکههای اجتماعی و منابع حمایت اجتماعی و عاطفی تمرکز داشت. نتایج پژوهش وی نشان داد که نوجوانان آسیب دیدهي بینایی شبکههای اجتماعی کوچک تری نسبت به همسالان بینای خود تشکیل داده بودند. مک گاها و فاران (2001) با اجرای یک پژوهش کیفی روی تعامل اجتماعی 112 کودک با آسیب بینایی نابینا و کم بینا نشان دادند که این کودکان مشکلات فراوانی در روابط متقابل با دیگران به ویژه با همسالان خود دارند. همچنین آنان وجود نقایصی در رشد مهارتهای اجتماعی این گونه کودکان را نیز گزارش کردهاند. کِف (2002) در بررسی سازگاری روانی اجتماعی نوجوانان نابینا گزارش کرده است که مشکلات رفتاری به ویژه مشکلات اجتماعی نوجوانان نابینا به عزت نفس پایین، مفهوم خود منفی و مهارتهای اجتماعی ضعیف در آنان مربوط است و این که آموزش مهارتهای اجتماعی منجر به افزایش بهداشت روانی و اعتلا سطح عزت نفس در این افراد میشود. در مورد دانشآموزان نابینا و یا دانشآموزانی که نیازمند آموزشهای ویژهاند وجود عزت نفس بالا از اهمیت زیادی برخوردار است. در مقابل وجود عزت نفس پایین موجب میشود این گونه دانشآموزان در تعاملات اجتماعی خود با دیگر دانشآموزان هم سن و سال عادی و نابینای خود احساس ضعف و حقارت کنند و منجر به این شود که آنان روز به روز منزوی تر شوند و مشکلات سازگاری و عاطفی آنان بیشتر شود. واگنر (2004) بر این اعتقاد است که آموزش مهارتهای اجتماعی به دانشآموزان نابینا کاهش وسیعی در رفتارهای پرخاشگرانه و ناسازگارانهي آنان ایجاد میکند. همچنین افزایش بازخوردها و تقویت کننده ها و ارائهي فرصتهای تعاملی بیشتر به این افراد نه فقط منجر به افزایش کفایت اجتماعی، مفهوم خود مثبت و عزت نفس در آنان میشود، بلکه به پیشرفت تحصیلی در آنان نیز منجر خواهد شد (به پژوه و همکاران، 1386).
نتایج پژوهش کجباف و رستمی نیز مؤید این موضوع است که دانشآموزان نیمه بینا که در مدارس عادی مشغول به تحصیل هستند، رشد اجتماعی بهتری نسبت به دانشآموزان نیمه بینای مدارس ویژه دارند (کجباف و رستمی، 1387).
سازگاری اجتماعی با عوامل گوناگونی چون وراثت، محیط، خانواده،شیوههای تربیتی، هویت جنسی200، عضویت گروهی201 و… ارتباط دارد. عزت نفس نیز یکی از اساسی ترین عواملی است که در خیلی از ابعاد زندگی ما از جمله سازگاری اجتماعی تأثیر می گذارد. مطالعات متعددی نقش محوری عزت نفس در سازگاری اجتماعی را نشان دادهاند. اعتقاد بر این است که بین سازگاری شخصی مطلوب و عزت نفس ارتباط متقابلی وجود دارد. بر اساس نظریهي ناهماهنگی شناختی202 فستینگر203 افراد دارای عزت نفس پایین به احتمال زیاد دست به اعمال خلاف قانون می زنند چرا که اعمال ابلهانه و خلاف اخلاق با خودپنداره آنها هماهنگ است(توزنده جانی و همکاران، 1386).
جمع بندی
باتوجه به مطالب ذکر شده سه متغیر عزت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی همبستگی مثبت و معناداری با هم دارند و بین دو متغیر عزت نفس و رشد اجتماعی ارتباط متقابل وجود دارد، بدین معنا که داشتن رشد اجتماعی بالاتر منجر به افزایش عزت نفس میشود و بالعکس عزت نفس بالا، رشد اجتماعی بالاتری را در پی خواهد داشت. همچنین عزت نفس پایین منجر به رشد اجتماعی پایین تر میشود و بالعکس. رابطه بین دو متغیر عزت نفس و انگیزش پیشرفت نیز به این گونه است که عزت نفس بالا منجر به افزایش انگیزش پیشرفت میشود.
با توجه به بعضی تحقیقات انجام شده (از جمله کجباف و رستمی) این نتیجه حاصل شده است که رشد اجتماعی دانشآموزان آسیب دیده بینایی مشغول به تحصیل در مدارس عادی بالاتر از میزان رشد اجتماعی دانشآموزان آسیب دیده بینایی مشغول به تحصیل در مدارس ویژه است و رشد اجتماعی بالاتر منجر به افزایش میزان عزت نفس شده و عزت نفس بالا نیز منجر به افزایش انگیزش پیشرفت میشود. همچنین بر اساس تحقیقات انجام شده (از جمله رهنما و علیین) نقش همسالان در افزایش رشد اجتماعی در دو
