
شامل انتخاب از بین اصول یا استانداردهای حسابداری و به کارگیری برآوردها و زمانبندی معلاملات برای شناسایی اقلام غیرعادی در سود باشد.
در طول سه دهه اخیر بحث کیفیت سود مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفته و تلاش بر این بوده است که با دست یافتن به یک روش منطقی و معتبر، کیفیت سود مورد ارزیابی قرار گرفته و عوامل تأثیرگذار بر آن شناسایی شود (دسای و همکاران29، 2009).
2-2-2 کیفیت سود
غالباً استفادهکنندگان از صورتهای مالی به دنبال سود واقعی هستند. در واقع بحث کیفیت سود زمانی مطرح میشود، که تحلیلگران مالی تلاش میکنند تا اطمینان حاصل نمایند، چه اندازه از سود خالص گزارش شده منعکس کننده سود واقعی است. در ارزیابی کیفیت سود، استفاده کنندگان از صورتهای مالی معمولاً به ساختار اجزای سود خالص توجه میکنند (ظریف فرد، 1378).
بیانیه مفهومی حسابداری مالی شماره (1) یکی از اهداف گزارشگری مالی را فراهم نمودن اطلاعاتی برای ارزیابی مبلغ، زمان و عدم اطمینان مرتبط با چشمانداز آتی جریان نقدی بیان میکند. پیشبینی سود داده مهمی برای این هدف میباشد، بنابراین قابلیت پیشبینی به عنوان معیار ارزیابی کیفیت سود در راستای اهداف گزارشگری مالی است.
کیفیت سود را میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
پایداری سود، سطوح اقلام تعهدی و سودی که منعکس کننده معاملات اقتصادی مربوط است (خواجوی، 1384، 39).
پایداری سود به معنای تکرارپذیری سود جاری است. هر چه پایداری سود بیشتر باشد، شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض میشود کیفیت سود بالاتر است (خواجوي، 1384، 39).
چنانچه شرکت بتواند سود جاری را در آینده حفظ کند کیفیت سود شرکت بالاتر است. برخی از تحقیقات نشان میدهد که افراد مشارکت کننده در بازار سرمایه حتی حسابرسان و تحلیلگران مالی قادر نیستند پایداری اقلام تعهدی حسابداری و بازتابهای ارزشیابی این اقلام را بطور کامل درک نمایند، دو دلیل برای این ناتوانی قابل ذکر است:
رابطه بین فرآیند تولید اقلام تعهدی و سودهای آتی به اندزه کافی پیچیده است که سرمایهگذاران نتوانند ماهیت موقتی اقلام تعهدی را شناسایی کنند.
مدیران فرصت طلبانه به مدیریت سود میپردازند و سرمایهگذاران نمیتوانند تا دورههای بعدی تشخیص دهند که اقلام تعهدی پایداری کمتری از جریان نقدی عملیاتی دارند (پنمن و ژانگ30، 2002).
عبارت کیفیت سود به توانایی مدیران در استفاده از اقلام اختیاری در اندازهگیری و گزارشگری سود اشاره دارد. اقلام اختیاری ممکن است شامل موارد زیر باشد:
انتخاب از بین اصول یا استانداردهای حسابداری در حالی که GAAP انتخاب را مجاز دانسته است.
در بکارگیری اصول حسابداری از برآورد استفاده نمایند.
زمانبندی معاملات به منظور شناسایی اقلام غیرعادی در سود.
به عنوان مثال به کارگیری روش FIFO در دوران افزایش قیمتها نسبت به روش LIFO سود بالاتری را در شرکتهای تولیدی و بازرگانی نشان میدهد، بنابراین سود اندازهگیری شده بر مبنای روش LIFO نسبت به روش FIFO کیفیت بالاتری دارد.
در شرکتهای سرمایهبر نیز كه برای محاسبه هزینه استهلاک، عمر مفید دارایی و ارزش اسقاط آن توسط مدیریت برآورد میشود، برآورد بالاتر منجر به کاهش هزینه استهلاک و گزارش سودهای بالاتری میشود که کیفیت پایینی دارند (محمدی، 1386، 30).
در دورههایی که سود شرکتهای تولیدی کاهش مییابد، مدیریت ممکن است اقدام به فروش زمینی کند که فعلاً در عملیات مورد نیاز نیست. در نتیجه سود فروش زمین در صورت سود و زیان گزارش شده و سود دوره را افزایش میدهد ولی سود خالص که شامل اقلام غیرمستمر است، کیفیت پایینی دارد. در مثالهای فوق انتخاب اصول حسابداری، انجام برآوردهای حسابداری و اقدام به فروش دارایی توسط مدیریت موجب افزایش سود دوره جاری میشود. این اقدامات از کیفیت سود میکاهد و تحلیلگران مالی با هدف حذف سوگیری اطلاعات مالی، سودهای گزارش شده را تعدیل کرده و با اعمال پایینتری برای سود، قیمت قابل قبولی برای سهام محاسبه میکنند.
البته باید به این نکته توجه داشت که انتخاب رویههای حسابداری توسط مدیریت، کیفیت سود حسابداری را در هر دوره تحتتأثیر قرار میدهد ولی در بلندمدت سود گزارش شده برابر با مجموع جریان نقدی ورودی پس از کسر جریان نقدی خروجی (به استثنای جریانهای نقدی مرتبط به مبادلات سهامداران) است (استیکنی31، 2001).
2-2-2-1 پیدایش نظریه کیفیت سود
نظریه کیفیت سود برای اولین بار توسط تحلیلگران مالی و کارگزاران بورس مطرح شد، زیرا آنها احساس میکردند سود گزارش شده قدرت سود شرکت را آن چنان نشان نمیدهد که در ذهن مجسم میکنند. آنها دریافتند که پیشبینی سودهای آتی بر مبنای نتایج گزارش شده کار مشکلی است. ضمناً تحلیلگران دریافتند
که تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتها به دلیل نقاط ضعف متعدد در اندازهگیری اطلاعات حسابداری کاری مشکل میباشد (اسماعیلی، 1386، 27).
سؤال اساسی این است که چرا تحلیلگران مالی در ارزیابی خود از سود خالص گزارش شده و یا سود هر سهم شرکت استفاده نمیکنند و جانب احتیاط را رعایت میکنند. پاسخ این است که در تعیین ارزش شرکت نه تنها به کمیت سود بلکه باید به کیفیت آن نیز توجه شود. منظور از كيفيت سود، زمينه بالقوه رشد سود و ميزان احتمال تحقق سودهای آتی است. به عبارت دیگر، ارزش یک سهم تنها به سود هر سهم سال جاری شرکت بستگی ندارد بلکه به انتظارات از آینده شرکت و قدرت سودآوری سالهای آتی و ضریب اطمینان نسبت به سودهای آتی بستگی دارد (جهانخانی و ظریف فرد، 1374).
برداشت حسابداران و تحلیلگران مالی از واژه سود متفاوت است. تحلیلگران مالی عموماً سود گزارش شده (سود حسابداری) را متفاوت از سود واقعی میدانند. یکی از دلایل این تفاوت از دیدگاه تحلیلگران این است که سود میتواند به وسیله مدیران دستکاری شود. این دستکاری از طریق بکارگیری روشهای مختلف حسابداری توسط مدیریت امکانپذیر است. اعمال روشهایی نظیر تغییر روش ارزیابی موجودی کالا، استهلاک سرقفلی، هزینه جاری یا سرمایهای تلقی کردن هزینههای تحقیق و توسعه روشهایی هستند که مدیران میتوانند از طریق اعمال آنها، سود را تغییر دهند (اسماعیلی، 1386، 27).
2-2-2-2 تعاریف کیفیت سود
در ادبیات حسابداری تعریف واحدی از کیفیت سود ارائه نشده است بطوریکه از نظر سیگال32 در 1997 تعریف آن ساده نیست و بنیش نیز تعاریف متعددی برای کیفیت سود قائل است. به هر حال چند تعریف از کیفیت سود به شرح زیر قابل ارائه میباشد:
فرانسیس و دیگران33 (2005) فرض کردند که کیفیت سود توسط سرمایهگذاران به عنوان یک متغیر اساسی برای ارزیابی اطلاعات ناشی از الگوهای سود مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین کیفیت سود، مورد توجه سرمایهگذاران فعلی و آتی است.
بنیش و وارگاس34 (2002) کیفیت سود را احتمال پایداری عایدات جاری در آینده میدانند.
وایت35 (2003) کیفیت سود را میزان محافظهکاری اعمال شده در سود گزارش شده میداند.
بائو36 (2004) کیفیت سود را درجه نزدیکی سود شرکت با میزان جریانهای نقدی ایجاد شده تعریف میکند.
لاکی و ماکورات37 (2004) سود با کیفیت را سودی میدانند که محتوای اطلاعاتی بیشتری داشته باشد.
کرسکن هایتر و ملوماد38 (2004) سود با کیفیت را سودی میدانند که به ارزش شرکت در بلندمدت نزدیکتر بوده و حاوی محتوای اطلاعاتی بیشتر میباشد.
ريچاردسون و همکاران39 (2003) کیفیت سود را درجه پایداری عملکرد عایدات در سود آتی میدانند.
پنمن و ژانگ (2002) کیفیت سود را توانایی سود در نشان دادن عایدات آتی تعریف میکنند.
میکائیل و همکاران40 (2003) کیفیت سود را میزان محافظهکاری اعمال شده در سود گزارش شده میدانند.
تعریف دیگر کیفیت سود به اقلام تعهدی مربوط میشود. تأکید بیش از حد بر آخرین آیتم اطلاعاتی صورت سود و زیان یعنی سود، اطلاعات مهمی درباره کیفیت سود را نادیده میگیرد. اقلام تعهدی همان تفاوت بین جریان نقدی و سود حسابداری تعریف میشود. افزایش سودهایی که با اقلام تعهدی بالایی همراه باشد از کیفیت پایینی برخوردار است زیرا افزایش اقلام تعهدی بیانگر این است که سود شرکت بسیار بیشتر از جریانهای نقدی است که شرکت ایجاد کرده است.
این تفاوت بین سود حسابداری و جریان نقدی یعنی اقلام تعهدی ناشی از بکارگیری قواعد حسابداری برای شناخت درآمدها و هزینهها است که چه موقع و به چه مقدار درآمد و هزینه باید شناسایی شود. اقلام تعهدی ناشی از تغییرات سرمایه در گردش است که با افزایش فروش شکل میگیرد و سطح بالای اقلام تعهدی ممکن است ناشی از رشد شدید فروش در گذشته باشد (چان41، 2001).
محقق
تعریف کیفیت سود
معیار
روسین و همکاران42
(1999)
1- سودی را با کیفیت میداند که پایدارتر باشد.
پایداری سود
کنان43 (2001)
2- هرچه فاصله سود و جریان های نقدی کمتر باشد کیفیت سود بالاتر است.
کیفیت اقلام تعهدی
ديچاو و دیچو44
(2002)
3- شرکتهای که کیفیت اقلام تعهدی آنها بالاتر باشد سود پایدارتری خواهند داشت که اصطلاحاً به آن سود با کیفیت بالا گفته میشود.
کیفیت اقلام تعهدی ضریب واکنش سود
پنمن و ژانگ45
(2002)
4- سودی با کیفیت است که شاخص مناسبی برای سود دوره آتی باشد. به این سود اصطلاحاً سود باثبات گفته میشود.
پایداری سود
ریچاردسون و همکاران46
(2003)
5- کیفیت سود درجه پایداری عملکرد عایدات در دوره آتی است.
پایداری سود
بالسم و دیگران47
(2003)
6- سودی با کیفیت است که کیفیت اقلام تعهدی و ضریب واکنش آن بالا باشد.
کیفیت اقلام تعهدی ضریب واکنش سود
میکائیل و دیگران48
(2003)
7- درجه ارتباط عایدات گذشته یک شرکت با جریانهای نقدی آتی است.
پیشبینی سود
جدول (2-1): خلاصهای از تعاریف ارائه شده در مورد کیفیت سود
2-2-2-3 ابعاد کیفیت سود
قاسم بولو در مقاله خود ابعاد کیفیت سود را این چنین بیان میکند:
ویژگی سری زمانی: این ویژگی شامل تداوم و تکرارپذیری و قابلیت پیشگویی است.
تداوم و تکرارپذیری: تداوم و تکرارپذیری منجر به تحقق آتی میشود. این ساختار به معنی سود با پشتوانه و دارای قابلیت حمایت شوندگی است. سود با کیفیت دارای پشتوانه و قابلیت حمایت بالایی است.
قابلیت پیشگویی: قابلیت پیشگویی اجزای سود، برای بهبود قابلیت و توانایی استفاده کنندگان در تخمین اجزای سود است. این قابلیت به مفید بودن در تصمیمگیری مربوط بوده، اغلب محققین به آن، به عنوان قابلیت سود گذشته در پیشبینی سود آتی نگاه میکنند.
نقدشوندگی و اقلام تعهدی: در این دیدگاه، نسبت جریان نقدی حاصل از فعالیتهای عملیاتی به درآمد، معیاری از کیفیت سود است، به طوری که نزدیکی به نقد نیز به معنای کیفیت بالای آن بوده و توسط محققینی چون راج49 (2002)، هریس50 (2000) و پنمن51 (2001) مورد تأکید قرار گرفته است. پس میزان نزدیکی به جریانهای نقدی، یکی دیگر از ساختارهای با کیفیت سود است (کلوب کلین52، 1995).
2-2-2-4 عناصر کیفیت سود
کیفیت سود دارای مفهوم چند بعدی است که عناصر آن را میتوان به دو گروه کیفی و کمی تفكیک کرد. گروه کیفی مربوط به آن عنصری هستند که در سیستم حسابداری موجود، قابلیت اندازه گیری و کمی شدن را ندارند. ولی عناصر کمی توان و قابلیت کمی شدن را داشته، میتوان آنها را در سیستم حسابداری تثبیت کرد. به طور کلی عناصر کیفیت سود را میتوان به صورت زیر تشریح کرد:
1- روشهای مورد استفاده در حسابداری:
کیفیت اصول حسابداری شبیه کیفیت سود نیست، ولی ذاتاً به هم مرتبطند، چون انتخاب و کاربرد اصول مستقیماً بر کیفیت سود اثرگذار است (لیپ53، 1986).
2- مدیریت سود:
روشهای حسابداری بر کیفیت سود مؤثرند زیرا کیفیت سود مرتبط با روشهایی است که حسابداران و مدیران از طریق آنها قادر به مدیریت و نشان دادن رقم سود، به دلخواه خود هستند. مدیریت سود زمانی رخ میدهد که مدیران در چگونگی گزارشگری مالی، برای گمراه کردن سهامداران درباره عملکرد اقتصادی شرکت، یا اثر بر
