
چنددقیقهای بلند شود، چرخی بزند و سپس پشت میز برگردد. اشکال در توجه و تمرکز صرفنظر از نیازهای شغلی یا تحصیلی، در موقعیتهای دیگر زندگی یک فرد بزرگسال مبتلا نیز خود را نشان میدهد؛ مثلاً ممکن است او بهندرت بتواند به تماشای یک برنامه تلویزیون یا فیلم بنشیند. همچنین مشکلات توجه بیشتر وقتها در روابط بین فردی هم اختلال ایجاد میکنند. بزرگسال مبتلا، همانطور که نمیتوانست حواسش را متوجه درس کند، ممکن است حالا هم برایش مشکل باشد که حواس خود را به صحبتهای زنش جمع کند. مشکلات توجه همچنین با مشکلاتی در حافظهی کوتاهمدت ارتباط دارند. بیماران اظهار میکنند که حتی وقتی خودشان را مجبور میکنند که به شکلی حسابشده و منظم به یک صفحه نگاه کنند بازهم مطلب کمی در ذهنشان میماند، یا اصلاً هیچ مطلبی در ذهنشان نمیماند. (وندر218، 1998)
پس از بررسی علائم نارسایی توجه، نوبت به بررسی علائم فزونکنشی می رسد که سیر آن در زیر بیان شده است.
دوران کودکی
فزونکنشی حرکتی احتمالاً یکی از نخستین نشانههایی است که در خلال سالهای پیش مدرسهای، در کودک مبتلا به نارسایی توجه / فزونکنشی مشاهده میشود. (فالر، 1992 به نقل از دادستان، 1387). ممکن است بچههای مبتلا به این اختلال، دارای فزونکنشی حرکتی هم در حرکات ریز و هم حرکات درشت باشند; یعنی هم از یکسو پاهایشان را جلو و عقب ببرند، با انگشتانشان روی میز ضرب بزنند، در صندلی به خودشان بپیچند و از سوی دیگر مرتب اینطرف و آنطرف بدوند. بیش فعالی یک توالی قابل پیشبینی در طی دورهی رشد دارد که شروع آن ممکن است از دورهی جنینی باشد. مادران دقیق خیلی از بچهها (که بعضی از آنها خودشان هم فزونکنش بودهاند) بعضیاوقات ذکر میکنند که فرزند مبتلای آنها زمانی که در شکمشان بوده نسبت به دیگر بچههای عادیاش ضربههای خیلی بیشتر و شدیدتری وارد میکرده است. بچههای مبتلا در دورهی نوزادی و نوپایی اغلب فعال و بیقرار توصیف میشوند; بهطرف همهچیز میدوند، اسباببازیهایشان و اثاثیهی خانه را سهواً میشکنند و برای حفظ سلامتی خودشان و همچنین مراقبت از اثاث خانه، باید تمام مدت تحت نظر باشند. بزرگتر که میشوند، دائماً در حال وول خوردند، قادر نیستند سر میز نهار و یا حتی جلوی تلویزیون آرام بنشینند. نکتهی شایان تأکید این است که فعالیت حرکتی بیشازحد، شرط لازم برای تشخیص این نشانگان نیست و نارسایی توجه همراه با مشکلات همراه با آن ممکن است در بچههایی ظاهر شود که فعالیت طبیعی دارند و حتی بی فعالیت و کمتحرکاند. (وندر، 1998). با توجه به اهمیت نقش عامل ارادی در ADHD بیتردید اصطلاح «فزون فعالیتی» نمیتواند اصطلاح مناسبی باشد چرا بهطور دقیق نمیتوان گفت کودکان مبتلا به این اختلال «فزون فعال» هستند بلکه آنها در تنظیم یا بازداری حرکتی خود با در نظر گرفتن الزامهای اجتماعی ناتواناند و جابهجا کردن سریع مقدار فعالیت حرکتی برای آنها مشکل است (براسول و بلوم کوئیست، 1991 به نقل از دادستان، 1387).
دوران بزرگسالی
بیماران ما یعنی بچههایی که با این اختلال بزرگشدهاند، در بزرگسالی هم علائمیدارند که نشان میدهد آنها هنوز هم فزونکنش هستند. در DSM-III.TR ذکر شده که: در بچههای بزرگتر و نوجوانان بهجای فزونکنشی واضح، غالبترین تظاهرات: بیشازحد وول خوردن و بیقراری و آرام نگرفتن است.
ممکن است افراد بزرگسال مبتلا دیگر به اینسو و آنسو ندوند و یا دیگر از در و دیوار بالا نروند، اما هنوز هم نمیتوانند آرام بنشینند و آرام نشستن برایشان مشکل است. بعضی فقط وقتی احساس راحتی میکنند که برنامهی خود را طوری تنظیم کنند که دائم فعالیت جسمانی زیادی داشته باشند. آنها بهجای نشستن ترجیح میدهند بایستند، مرتباً در حین انجام یک کار سراغ کار دیگری میروند.
هر وقت این حرکت بیپایان یا بیقراری دائم وجود داشته باشد، احساس ناراحتی وجود ندارد، اما اگر بهزور وادار به کمحرکتی و آرامش شوند، ممکن است دچار اضطراب بشوند. وول خوردن و حرکات پا علامتهای بسیار شایعی در بیماران بزرگسال هستند. این علامت به حدی است که یک منشی آگاه در اتاق انتظار میتواند این بیماران را تشخیص دهد. دو حرکت از شایعترین حرکات پا عبارتاند از: حرکت زانو بهصورت حرکت رفت و برگشتی سریع و حرکت رفت و برگشتی کف پا (وندر، 1998).
آخرین دسته از علائم که سیر آن از کودکی تا بزرگسالی مورد بررسی واقع می شود زود انگیختگی است که در ادامه شرح داده شده است.
دوران کودکی
از برجستهترین خصوصیات بچههای مبتلا، فقدان خویشتنداری است که در کلاس درس، زمین بازی و خانه ظاهر میشود. این کودکان نمیتوانند دستیابی به خواستهشان را به تأخیر بی اندازند یا اینکه تواناییشان برای تحمل ناکامی کم است. آنها اینگونه توصیف میشوند: صبر و طاقت ندارند و هر وقت که افراد یا مسائل مطابق میل آنها نباشد، بهسرعت آشفته میشوند. در کلاس درس دائم حرف میزنند، صحبت سایرین را قطع میکنند و اعمال مخرب دیگری را مرتکب میشوند. خارج از کلاس درس بچههای مبتلا، غالباً بیاحتیاطاند و بهسلامت و امنیت خودشان هیچ توجهی نمیکنند. ممکن است از یک چتر بهعنوان چتر نجات استفاده کنند و از پشتبام به پایین بپرند، بدون فکر دنبال توپشان به وسط خیابان بدوند و یا قبل از اینکه نگاه کنند، درون یک استخر بدون آب شیرجه بزنند. ازاینجاکه بدون فکر عمل میکنند ف از سایر بچههای همسنشان بیشتر دچار حادثه میشوند.
دوران بزرگسالی
متأسفانه در بزرگسالان، رفتارهای ناشی از زودانگیختگی میتواند طیف وسیعتری داشته باشد و درنتیجه احتمال خیلی بیشتری وجود دارد که بزرگسالان به خود صدمه بزنند. بزرگسالان مبتلا، هنوز هم مثل دوران کودکی بهطور آنی و فوری کاری را انجام میدهند و بعد از انجام دادن به آن فکر میکنند. زودانگیختگی در کار، روابط بین فردی و در توانایی برای حل مشکلات، خودنمایی میکند. افراد بزرگسال مبتلا شغلشان را کنار میگذارند بدون اینکه به آثار سوء احتمالی این کارشان فکر کنند (وندر، 1998).
ملاکهای DSM 5 برای ADHD
A. الگوی مداوم بیتوجهی و یا فزونکنشی/زودانگیختگی که با کارکرد و تحول فرد تداخل میکند و به یکی از دو شکل زیر مشخص میشود:
1. بیتوجهی: 6 نشانه از نشانگان زیر که حداقل به مدت 6 ماه ادامه داشته باشند و با کارکرد و تحول فرد ناسازگار باشد و بهطور مستقیم بر فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی/شغلی فرد تأثیر منفی بگذارد:
توجه: برای نوجوانان سنین بالاتر و بزرگسالان (17 سال به بالا) حداقل 5 نشانه لازم است.
• شکست خوردن در توجه دقیق به جزئیات
• دشواری در حفظ توجه در بازی یا تکالیف
• اغلب به نظر میرسد هنگامیکه مستقیم با آنها حرف میزنند گوش نمیدهند.
• دشواری در دنبال کردن دستورالعملها
• دشواری در سازماندهی وظایف و فعالیتها
• بیمیلی و اجتناب از موقعیتهایی که نیازمند حفظ تلاش روانی است.
• اغلب لوازم موردنیاز برای کار یا وظیفهاش را گم میکند.
• بهراحتی بهوسیلهی محرکهای بیرونی حواسش پرت میشود.
• اغلب در فعالیتهای روزانه فراموشکارند.
2. فزونکنشی و زودانگیختگی:
6 نشانه از نشانگان زیر که حداقل به مدت 6 ماه ادامهیابند و با کارکرد و تحول فرد ناسازگار باشد و بهطور مستقیم بر فعالیتهای اجتماعی و تحصیلی/شغلی فرد تأثیر منفی بگذارد:
توجه: برای نوجوانان سنین بالاتر و بزرگسالان (17 سال به بالا) حداقل 5 نشانه لازم است.
• اغلب با دست یا پاهایشان به صندلی میزنند یا وول میخورند.
• اغلب صندلیشان را در مواقعی که انتظار میرود باید سر جایشان بنشینند، ترک میکنند.
• اغلب در موقعیتهای نامناسب میدوند یا بالا و پایین میپرند (در بزرگسالان ممکن است این رفتار محدود به احساس بیقراری شود).
• اغلب برای بازی کردن یا شرکت آرام در فعالیتهای لذتبخش ناتواناند.
• اغلب درحرکتاند به صورتی که انگار با موتوری رانده میشوند.
• اغلب بیشازاندازه صحبت میکنند.
• اغلب بیاختیار قبل از اینکه سؤال تمام شود به آن پاسخ میدهند.
• اغلب حرف دیگران را قطع میکنند یا بدون اجازه وارد میشوند.
• B. چندین نشانهی بیتوجهی یا فزونکنشی/زودانگیختگی، قبل از 12 سالگی بروز میکنند.
• C. چندین نشانهی بیتوجهی یا فزونکنشی/زودانگیختگی در دو موقعیت یا بیشتر دیده میشود (مانند خانه، مدرسه، کار یا در ارتباط با دوستان و بستگان).
• D. شواهد آشکاری وجود دارد که نشان میدهد علائم با کارکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی تداخل میکند یا آنها را کاهش میدهد.
• E. علائم منحصراً در طی دورهی اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالها روانپریشی ظاهر نشوند و بهوسیلهی دیگر اختلالها روانی (مانند اختلال خلقی، اختلال اضطرابی، اختلال گسستی، اختلال شخصیت و مسمومیت یا علائم ترک مواد) نتوان آنها را بهتر تبیین کرد.
• تصریح کنید:
• نوع ترکیبی: اگر ملاکهای A1 (بیتوجهی) و ملاکهای A2 (فزونکنشی-زودانگیختگی) هر دو باهم در 6 ماه گذشته وجود داشته باشند.
• نوع غالباً بیتوجه: اگر ملاکهای A1 (بیتوجهی) برآورده شوند اما ملاکهای A2 (فزونکنشی-زودانگیختگی) برای 6 ماه گذشته برآورده نشوند.
• نوع غالباً فزونکنش/تکانشگر: اگر اما ملاکهای A2 (فزونکنشی-زودانگیختگی) برآورده شوند اما ملاکهای A1 (بیتوجهی) برای 6 ماه گذشته برآورده نشوند.
• تصریح شود:
• در بهبودی نسبی: زمانی که ملاکهای کامل قبلاً برآورده شده باشد اما در 6 ماه اخیر نشانگان کمتر از ملاکهای کامل برای تشخیص باشند و نشانگان هنوز منجر به مشکلاتی در کارکرد شغلی، تحصیلی یا اجتماعی شوند.
• تصریح شدت دورهی کنونی:
• خفیف: حتی اگر نشانههای معدودی افزون بر آنچه برای تشخیص لازم است وجود داشته باشد، فقط مشکلات کمی را در کارکرد اجتماعی یا شغلی ایجاد میکنند.
• متوسط: نشانگان یا مشکلات کارکردی بین خفیف و شدید وجود دارند.
• شدید: علاوه بر نشانگان لازم برای تشخیص، نشانگان زیاد دیگری نیز وجود دارند یا نشانگانی که بهطور ویژهای شدید هستند وجود دارند یا نشانگان منجر به مشکلات مشخصی در کارکرد اجتماعی یا شغلی شود (انجمن روانپزشکی امریکا، 2013).
ریختهای فرعی219 ADHD
یک جنبهی مهم از جدیدترین تعریفهای ADHD تصریح چندین ریخت فرعی متمایز از این اختلال است.
• متداولترین ریخت فرعی ADHD نوع ترکیبی (ADHD-CT) است. این گروه شامل حدود 50 تا 75 درصد همهی افراد مبتلا به ADHD میباشد. این افراد علائم بیتوجهی و فزونکنشی/ زودانگیختگی را باهم بهطور کامل تجربه میکنند (رمزی و روشتین، 2015).
• گروه دوم افراد مبتلا به ADHD نوع غالباً بیتوجه (ADHD-PI) هستند. این گروه از افراد حدود 20 تا 30 درصد از مبتلایان به ADHD را شامل میشوند. حتی در افرادی که در ریخت فرعی ترکیبیقرار میگیرند، اغلب علائم بیتوجهی است که منجر به مشکل میشود و بزرگسالان را مجبور به مراجعه متخصص میکند (رمزی و روشتین، 2015). براون (2013) خاطرنشان میکند که یک باور غلط در مورد ADHD این است که شخص مبتلا، صرفنظر از کاری که انجام میدهد، دشواریهایی دائمی در کنشهای اجرایی مانند، تمرکز بر کار و نگهداشتن مطالب در ذهنش دارد. او در رد این باور غلط بیان میکند که مشکلات کنشهای اجرایی افراد ADHD وابسته به موقعیت است. او بیان میکند افراد ADHD در موقعیتها و کارهایی که به آن تمایل و علاقه دارند مشکلات کنشهای اجرایی که در موقعیتهای دیگر دارند، نشان نمیدهند.
• سومین و کم رایجترین ریخت فرعی ADHD که بهوسیلهی DSM-IV TR مشخصشده است نوع غالباً فزونکنش/تکانشگر (ADHD-PHI) است. کودکانی که در این طبقه قرار میگیرند مشکلاتی از فزونکنشی/زودانگیختگی بدون داشتن مشکلات
